محمد رحمانیان: بیشتر تماشاگر بودم

در گفتگوی پیش رو رحمانیان و اشکان خطیبی از تجربه اجرای « مجلس ضربت زدن» می گویند.

محمد رحمانیان: بیشتر تماشاگر بودم

محمد رحمانیان (۱۳۴۱- تهران) نمایش‌نامه‌نویس، کارگردان تئاتر و مدرس تئاتر ایرانی است. رحمانیان طی سی سال فعالیت در عرصه تئاتر، نمایش‌های مختلفی را به روی صحنه برده‌است. از جمله آثار او می‌توان به نمایش‌های مصاحبه، پل، فنز و مانیفست چو اشاره کرد. او به تازگی نمایش « مجلس ضربت زدن» نوشته بهرام بیضایی را در تئاتر شهر به روی صحنه برد که با استقبال تماشاگران مواجه شد.در گفتگوی پیش رو رحمانیان و اشکان خطیبی از تجربه اجرای « مجلس ضربت زدن» می گویند.

 

کارگردانی این تعداد از افراد روی صحنه مسلماً به لحاظ اجرایی هم دشوار است. کوچک‌ترین حرکت اضافه‌ای ممکن است موجب به هم خوردن نظم نمایش شود. این هماهنگی‌ها چه میزان زمان برد؟

رحمانیان: کارگردانان هالیوود می‌گویند آسان‌ترین صحنه‌ها برای ما صحنه‌های اکشن است، چون هیچ کاری نداریم و هرکس کار خود را انجام می‌دهد. عده‌ای متخصص وجود دارند که کار خود را می‌کنند و به‌نوعی حضور کارگردان حتی دست و پاگیر است. در مورد حضور پر تعداد صحنه یاران، تلاش های اشکان خطیبی، یاسر خاسب و مهدی ساکی کار من را بسیار آسان کرد و هر آنچه می‌بینید محصول توانایی این گروه است که هر روز دو برابر دیگر بازیگران ، با صحنه یاران تمرین می¬کردند و من در این میانه بیشتر تماشاگر بودم. اما به جز صحنه یاران، ما نمایشی با هفت بازیگر داریم که چهار تا از آن‌ها مربوط به زمان تاریخی هستند و البته در زمان حال هم وجود دارند (قطامه، اعرابی یکم، اعرابی دوم و ابن ملجم)  و نیزشخصیت‌های نویسنده،کارگردان و دستیار که متعلق به زمان حاضر هستند. تلفیق حرکات این دو گروه کمی وقت‌گیر بود اما همه محصول فعالیت ذهنی و عملی دوستان است .

گویا زمان اجرای متن با توجه به اتفاقاتی که برای فیلم رستاخیز رخ داد، همین حالا بوده است.

– فکر می‌کنم بیضایی این اتفاق را برای فیلم «رستاخیز» پیش‌بینی کرده بود و اگر این نمایش همان سال ۷۸ اجرا می‌شد این اتفاق برای فیلم احمدرضا درویش رخ نمی‌داد .اما حالا کسی امکان مخالفت ندارد و سینماگر ناچار است بر اساس احکام صادره اصلاحات را بپذیرد هرچند که آقای درویش هنوز این اصلاحات را نپذیرفته است.

نمایشنامه مجلس ضربت زدن به نظر می‌رسد در اجرا لحن منتقدانه‌تری یافته و نوع بیان دیالوگ‌ها و شیوه ی اجرا ، نقد موجود در نمایشنامه را پررنگ‌تر کرده است.

ضربت

– هر کارگردانی با هر متنی مواجه شود دیدگاه‌های خود را بر اساس آنچه در متن وجود دارد پررنگ‌تر می‌کند. نمایشنامه ی«مرگ فروشنده» آرتورمیلر را اگر به سه کارگردان بدهید سه اجرای مختلف بر اساس همان متن ارائه می‌دهند. وظیفه کارگردان همین است و باید به‌عنوان فردی خلاق آنچه را در متن است بازآفرینی کند. کارگردان مجری نیست و باید سعی در برجسته کردن اهداف متن را داشته باشد. شخصاً فکر نمی‌کنم چیزی را بیش از حد لزوم برجسته‌تر کرده باشم اما حال‌وروز زمانه ما باعث می‌شود برخی نکات پررنگ‌تر به نظر برسد. اگر ده سال آینده حساسیت‌ها کمتر و شرایط بهتر شده باشد می‌بینید در نمایش «مجلس ضربت زدن» نویسنده و کارگردان تنها پیشنهاد‌هایی ارائه می‌دهند و ذره‌ای از خطوط قرمز جدا نمی‌شوند. آنها خواهان این هستند که اتفاقی رخ دهد اما درواقع آن اتفاق هرگز رخ نمی‌دهد. شخصیت نویسنده از صحنه اول تا هشتم در نبردی پنهان با خودش و نبردی آشکار با گروه اجرایی و مسئولان تئاتر مملکت است. درصحنه هشتم نویسنده سرانجام می‌پذیرد که همان شیوه سنتی استفاده از پوشه و تک‌گویی را مورداستفاده قرار دهد. از این نظر خللی به ارکان هیچ نهاد و سازمان ایدئولوژیکی وارد نمی‌شود . این نمایش تنها طرح مسئله می‌کند. زمانی که این متن را می‌خواندم فکر می‌کردم کدام بازیگران می‌توانند نقش حضرت علی را بازی کنند و مختصری از وجوه چندگانه این شخصیت را روی صحنه به تصویر بکشند. و به این نتیجه رسیدم که اگر این ممنوعیت ها برداشته شود خوشبختانه بازیگرانی داریم که بتوانند این جملات را با صلابت و درست ادا کنند … باری … بهرام بیضایی در تک‌گویی نویسنده از بخشی از خطبه حیرت‌انگیز شقشقیه استفاده کرده است. خطبه ای آتشین که امام با پایان این خطبه از اصطلاح شقشقیه برای آن استفاده می‌کند؛ شتری کف بر دهان آورده‌ای …یا شهابی که در آسمان می‌پراکند و ناگهان خاموش می‌شود.

با توجه به پایان نمایش بازخوردها چطور بود؟

بازخوردها از سوی تماشاگران بسیار خوب بود. از تشویق و نظراتشان می‌شود میزان این رضایت را متوجه شد. در این یکی دو سال به ما انگ زدند که شما از ابزار موسیقی استفاده می‌کنید… حالا چی؟ آیا سخت‌تر از این چیزی وجود نداشت که نمایشی دشوار را آن‌هم ساعت ۱۱:۳۰ شب روی صحنه ببرید و مخاطب راضی از سالن بیرون برود؟ در نمایش صحنه ی بلندی داشتیم که هیچ اتفاق خاصی در آن رخ نمی داد و تماشاگر تنها دیالوگ بازیگران را در میزانسنی ایستا می شنید اما تماشاگران به‌خوبی و با تمرکز داستان را دنبال می‌کردند.

آقای خطیبی شما در این نمایش به لحاظ بازیگری نقش کمتری داشتید و در بخش‌های پشت‌صحنه چون کنترل صحنه یاران و حتی تبلیغات نمایش فعالیت بیشتری داشته‌اید درباره این تجربه بگویید.

حدود ۶۰ درصد از صحنه یاران قبلاً تجربه کار صحنه‌ای داشته‌اند و من و مهدی ساکی در جریان حساسیت‌های آقای رحمانیان بودیم و سعی کردیم آن‌ها را فارغ از این‌که چطور باید بازی کنند و چه توقعاتی دارند دوباره آموزش داده و با رفتار صحنه‌ای آشنا کنیم. سه ماه تمرین داشتند و سعی شد از تمام توان آن‌ها استفاده شود. روزانه ۶ ساعت تمرین داشتند و مسافت‌های زیادی را برای آمدن سر تمرین طی می‌کردند. فکر می‌کنم جواب زحماتشان را هم گرفتند و بیشترین کامنت ها پس از صحبت از نمایشنامه بهرام بیضایی و کارگردانی محمد رحمانیان درباره کار هماهنگ این گروه بود. حضور در این نمایش و تمرین‌های پیش از آن مثل ورک شاپی برای صحنه یاران بود و کنترلشان هم‌روی صحنه خیلی سخت نیست چون من و یاسر خاسب روی صحنه حضور داریم و بچه‌ها از اجرای دوم به بعد به‌صورت کامل با فضا و کاری که باید انجام دهند، آشنا شدند.

نمایش در خارج از ایران به همین شکلی که ما در ایران دیدیم اجرا می‌شود؟

نمایش در آمریکای شمالی اجرا می‌شود و تقریباً به همین شکل اجرا خواهد شد. محسن شاه ابراهیمی به‌نوعی صحنه را طراحی کرده که قابل‌حمل است و تنها در تعداد نفرات ممکن است تغییراتی ایجاد شود و صحنه یاران به ۱۲ نفر کاهش یابند. البته ما هنوز به اسپانسرها پاسخ ندادیم و منتظر پایان اجرا در ایران هستیم.

مطالب مرتبط
بدون نظر

ورود