۵ معمای تحلیلی که به قوه‌ی تخیل بالایی برای حل کردن نیاز دارند

۵ معمای تحلیلی که به قوه‌ی تخیل بالایی برای حل کردن نیاز دارند

تاکنون شنیده‌اید که می‌گویند نابغه‌ها کمی دیوانه هستند؟ شاید دلیلش این باشد که آنها برخلاف عموم مردم، خارج از چهارچوب فکر کرده و زندگی می‌کنند.

این دقیقا موضوع اصلی این مطلب است: فکر کردن خارج از چهارچوب و محدوده!

در ادامه این مطلب ۵ معمای تحلیلی مطرح شده است که شما برای حل کردن آنها به قوه‌ی تخیلی بسیار زیادی نیاز دارید. یعنی باید بتوانید همه افکار خود را پرواز داده و هیچ مانع و دیواری را در مقابل آن متصور نشوید.

اگر آماده محک زدن قدرت خلاقه‌ی خود هستید از شما دعوت می‌کنیم در ادامه همراهمان باشید.

معمای شماره ۵

5 معمای تحلیلی که به قوه‌ی تخیل بالایی برای حل کردن نیاز دارند

در یک بیمارستان روان‌پزشکی یک پزشک ارشد و چندین بیمار حضور دارند.

پس از خوردن داروهای جدید، همه بیماران ناگهان به «بیماری» عجیبی مبتلا شدند که همه آنها بدون استثنا باید هر روز یک نفر را گاز بگیرند.

خوشبختانه این عارضه جانبی فقط یک هفته ادامه داشت. وقتی دوباره شرایط مثل قبل عادی شد، پزشک متوجه شد که هر بیمار فقط ۲ جای گاز روی بدن خود دارد. اما دکتر ۱۰۰ بار گاز گرفته شده بود.

سوال: بیماران حاضر در این بیمارستان چند نفر هستند؟

 

معمای شماره ۴

5 معمای تحلیلی که به قوه‌ی تخیل بالایی برای حل کردن نیاز دارند

یکی از بیماران بیمارستان روانی یک دروغگوی بیمارگونه است. او خطرناک نیست اما هر روز خود را در یک شغل جدید متصور می‌شود و سعی می‌کند همه را متقاعد کند که او یک حرفه‌ای تمام‌عیار است.

برای آزمایش کردن او، پزشک به او کاری می‌سپارد که مربوط به شغلش باشد: اگر بیمار بتواند از عهده انجام آن بر بیاید یعنی سالم است و حقیقت را می‌گوید. بنابراین می‌تواند به خانه برود.

اما این بیمار همیشه شغل اشتباهی را می‌گوید و در این آزمایش شکست خورده و در بیمارستان روانی می‌ماند.

اما یک روز صبح، او گفت: «من آهنگر هستم. کاملا هم مطمئنم.»

در این راستا، پزشک به او ۵ زنجیر داد که هر کدام سه حلقه دارند و از بیمار خواست با آنها یک زنجیر بسازد. او فقط اجازه داشت سه عدد از حلقه‌ها را باز کرده و آنها را به هم وصل کند.

وقتی بیمار توانست از عهده انجام این امتحان بر بیاید، پزشک بسیار تعجب کرده بود. روز بعد بیمار را مرخص کرده و به خانه فرستاد.

سوال: یک آهنگر چگونه می‌تواند این کار را انجام دهد؟

معمای شماره ۳

5 معمای تحلیلی که به قوه‌ی تخیل بالایی برای حل کردن نیاز دارند

در یک روستای کوچک، یک ساعت‌ساز پیر زندگی می‌کرد. همه تصور می‌کردند که او دیوانه است. او گوشه‌گیر و مردم گریز بود و تنها چیزی که در زندگی مجذوبش می‌کرد، ساعت‌هایش بودند.

تا اینکه یک روز باشکوه‌ترین ساعت جهان را ساخت. همه ثروتمندان دوست داشتند ساعت او را بدست بیاورند و مبالغ هنگفتی را برای خرید ساعت به این پیرمرد پیشنهاد می‌دادند. اما ساعت‌ساز به هیچ‌کدام از این پیشنهادهای مالی اعتنایی نمی‌کرد.

یک روز او گفت: «اگر کسی بتواند این معما را حل کند من ساعت را به او هدیه خواهم کرد.»

افراد زیادی مشتاق بدست آوردن آن ساعت بودند و به همین خاطر تا ظهر صفی بسیار طولانی در مقابل مغازه ساعت‌ساز شکل گرفت.

پیرمرد ۹ ساعت جیبی را روی میز گذاشت و گفت: این ساعت‌ها باید در ۱۰ ردیف چیده شوند به طوری که در هر ردیف سه ساعت وجود داشته باشد.

یک نفر این معما را در عرض ۱۰ دقیقه حل کرد و شاهکار ساعت‌ساز را برنده شد. آیا شما هم می‌توانید آن را حل کنید؟

معمای شماره ۲

چندین سرقت از یک سوپرمارکت صورت گرفته بود. به‌طور دقیق‌تر باید بگوییم که در مجموع سه دزدی در ماه‌های ژانویه، آوریل و ژوئن بودند.

دوربین‌های مداربسته این ویدئوها را ضبط کرده بودند:

معمای تحلیلی بازی و سرگرمی چیستان بازی فکری
ژانویه
معمای تحلیلی بازی و سرگرمی چیستان بازی فکری
آوریل
معمای تحلیلی بازی و سرگرمی چیستان بازی فکری
ژوئن

افسر پلیس با نگاه دقیق به این صحنه‌ها جزئیات جالبی کشف می‌کند و به واسطه آنها متوجه اصل قضیه می‌شود.

سوال: افسر پلیس متوجه چه چیزی شده؟

معمای شماره یک

در یک بیمارستان روانی یک نقاش ساختمان مشغول رنگ کردن دیوار سالن اصلی بیمارستان بود. از آنجا که رنگ‌ها سمی نبودند به بیماران اجازه داده شد تا نقاشی کردن نقاش را مشاهده کنند.

وقتی نقاش در حال رنگ کردن یکی از دیوارها بود، یک بیمار به او نزدیک شده و سوال زیر را از او پرسید:

  • -آیا قلم‌مو را محکم گرفته‌ای؟
  • +بله

بیمار چه پاسخی به نقاش داد؟

نکته کمکی: این معما جنبه طنز دارد و پاسخ آن می‌تواند خنده‌دار باشد.

پاسخ‌ها

پاسخ معمای شماره پنج

راه‌حل: اگر تعداد بیماران را X در نظر بگیریم، تعداد گازها در یک هفته می‌شود ۷X، تعداد گازها در میان بیماران هم می‌شود ۲X.

بنابراین، تعداد گازهای روی دست دکتر برابر است با ۷X منهای ۲X که مساوی است با ۱۰۰. بر اساس این فرمول:

۷X-2X=100

X=20

پاسخ معمای شماره چهار

آهنگر سه حلقه‌ی یک زنجیر را باز می‌کند و ۴ زنجیر را با این سه حلقه به یکدیگر وصل می‌کند.

پاسخ معمای شماره سه

 

برای قرار دادن ۹ ساعت در ۱۰ ردیف (سه ساعت در یک ردیف) به روش زیر باید عمل کنید:

پاسخ معمای شماره دو

سارق زن باردار است. مامور پلیس متوجه شد که در ماه ژانویه (دی ماه) او حدود ۶ یا ۷ ماهه بوده. در ماه ژوئن (تیرماه) هم همچنان ۶ یا ۷ ماهه به نطر می‌رسد.

پاسخ معمای شماره یک

پاسخ بیمار بسیار منطقی و خنده‌دار به‌نظر می‌رسد: خوبه! پس من نردبان را بر می‌دارم.

منبع: brightside
۳ نظر

ورود

  • مسعود تیر ۲۸, ۱۳۹۷

    خیلی مسخره بود

  • مجتبی تیر ۳۱, ۱۳۹۷

    برای معمای ۴ راه حل دیگه ای هم هست!
    اجباری هم به باز کردن حلقه ها از یک رشته نیست!

  • ارژو شهریور ۲۸, ۱۴۰۰

    معمل ها عالی بود ولی خوب ترجمه نشده بود. و ترجمه بی کیفیت بود.