۱۵ حقیقت جالب که ثابت می کنند چیز زیادی درباره دنیا نمی دانیم

۱۵ حقیقت جالب که ثابت می کنند چیز زیادی درباره دنیا نمی دانیم

وبسایت ویکیپدیا، بزرگ ترین دایره المعارف آنلاین، بیشتر از ۶،۰۳۵،۵۵۴ مقاله فقط به زبان انگلیسی دارد و این رقم هر روز در حال افزایش است. این مقالات حاوی حقایق زیادی درباره ی هر موضوعی هستند. طبق یک افسانه، اگر روی اولین لینکی که در مدخل مقالات ویکیپدیای انگلیسی وجود دارد کلیک کنید (لینک ها باید غیر ایتالیک و خارج از پرانتز باشند) و این کار را همینطور ادامه دهید، در نهایت به صفحه ی Philosophy (فلسفه) خواهید رسید. حتی یک صفحه هم در این مورد در ویکیپدیا به نام Getting to Philosophy وجود دارد. طبق توضیحات این صفحه، این مسأله در مورد ۹۷ درصد مدخل های ویکیپدیای انگلیسی صدق می کند. این نکته در سال ۲۰۰۸ کشف شده بود. البته هیچ چیزی جای ویکیپدیا را نمی گیرد اما ما هم می خواهیم چند حقیقت جالب را با شما در میان بگذاریم که حتی کسانی که فکر می کنند همه چیز را می دانند را هم می تواند تحت تأثیر قرار دهد. این حقایق ثابت می کنند ما واقعاً چیز زیادی درباره ی دنیا نمی دانیم.

حقایقی جالب درباره دنیا

۱- رشد یال در شیرها ارتباط مسستقیمی با سطح هورمون تستوسترون آن ها دارد، به همین دلیل است که شیرهای ماده و شیرهای نر عقیم شده یال ندارند. با این حال استثنائاتی هم وجود دارد: چندین سال قبل، در یکی از پارک های ملی کشور آفریقایی بوتسوانا، ۵ شیر ماده دیده شدند که به وضوح یال داشتند. با این حال جثه ی آن ها به بزرگی شیرهای نر نبود.

۲- طولانی ترین کلمه در زبان انگلیسی از ۱۸۹،۸۱۹ حرف تشکیل شده. این کلمه نام شیمیایی ماده ی تیتین، بزرگ ترین پروتئین شناخته شده است. ادای کامل این کلمه نزدیک به ۳ ساعت طول می کشد! با این حال، برخی زبان شناسان معتقدند نام کامل ماده ی تیتین را نمی توان واقعاً یک واژه ی انگلیسی دانست و نظرات مختلفی در این مورد وجود داررد.

۳- طبق تحقیقات، ورود مواد غذایی نرم در رژیم غذایی انسان، نحوه ی صحبت کردن او را تحت تأثیر قرار داد. با اضافه شدن مواد غذایی گیاهی، دندان ها و فک ما به گونه ای تغییر کردند که سبب شد حالا تلفظ حروف «ف» یا «و» برایمان آسان تر باشد.

۴- شرکت لگو یک انبار مخفی دارد که در آنجا از کپی تمام لگوهایی که تا به حال تولید کرده نگهداری می شود.

۵- پلاتیپوس یا نوک اردکی حیوان واقعاً عجیبی است. این حیوان تخم می گذارد اما بچه هایش از شیر مادرشان تغذیه می کنند. پلاتیپوس ها معده هم ندارند! به علاوه، تحقیقات نشان داده این حیوان در فرآیند تکامل بیشتر ژن های مرتبط با اندام معده را از دست داده.

۶- دانشمندان چک و آلمانی دست به تحقیقی بر روی ۷۰ سگ با نژادها، اندازه ها و سنین مختلف زدند. این پژوهش نشان داد این حیوانات به گونه ای ادرار و مدفوع می کنند که بدن شان هم راستا با محور شمالی-جنوبی زمین قرار می گیرد. این اتفاق تنها زمانی رخ می دهد که میدان مغناطیسی زمین طبیعی باشد. با تغییر در میدان مغناطیسی رخ، سگ ها هم متعاقباً به این تغییر واکنش نشان می دهند.

۷- صدای خرخر گربه ها بسته به نیازشان متفاوت است. تحقیقات نشان داده این حیوانات وقتی احساس گرسنگی می کنند بیشتر صداهایی شبیه به میو کردن بچه گربه ها یا گریه ی نوزاد انسان از خود درمی آورند.

۸- هیچکسی واقعاً تلفظ صحیح نام ویلیام شکسپیر را نمی داند. حتی خود او هم نمی دانست! ۸۰ نوع تلفظ مختلف از اسم او در آثاری که در آن ها به زندگی و کار این نویسنده پرداخته شده وجود دارد، مثل شاپر و شاکسبرد.

۹- بازیگران هنگام بازی فقط لباس های شخصیتی که نقششش را برعهده دارند به تن نمی کنند، بلکه رفتار خود را هم تغییر می دهند و تقریباً به شخص دیگری تبدیل می شوند. تصاویر اسکن مغزی تهیه شده از بازیگران نشان می دهد فعالیت مغزی آن ها هنگام پاسخگویی به یک سؤال یکسان بسته اینکه در آن لحظه خودشان باشند یا در حال بازی کردن یک نقش، می تواند متفاوت باشد. این بدان معنی است که بازیگران تقریباً به معنای واقعی کلمه به شخصیتی که بازی می کنند تبدیل می شوند.

۱۰- وقتی فیلم ترسناک می بینیم، سطح پروتئینی که وظیفه ی انعقاد خون را برعهده دارد، در بدن افزایش پیدا می کند.

۱۱- صدایی که هنگام بشکن زدن می شنویم در حقیقت صدای برخورد انگشت وسط با کف دست مان است.

۱۲- مذهبی به نام «دودیزم» (Dudeism) وجود دارد که بر اساس نگرش های شخصیت های اصلی فیلم «لبوفسکی بزرگ» (The Big Lebowski) برادران کوئن به زندگی، شکل گرفته. پیروان این مذهب (که حدود ۴۵۰ هزار نفر در دنیا هستند) معتقدند باید همیشه خود را به دست جریان زندگی سپرد و وقتی اتفاق بدی رخ می دهد نباید نگرانی به دل خود راه داد. آن ها سعی می کنند شادی و لذت زندگی را در ساده ترین چیزها مثل بازی بولینگ پیدا کنند.

۱۳- قدمت استفاده از عینک آفتابی در چین به قرن دوازدهم میلادی بازمی گردد. لنز این عینک ها از سنگ کوارتز ساخته می شد و فریم بزرگی آن ها را روی صورت نگه می داشت. این عینک های آفتابی نه تنها چشم ها را تا حدودی در برابر نور خورشید محافظت می کردند، بلکه به شخص کمک می کردند بتواند احساسات خود را پنهان کند، به همین دلیل قضات هنگام بازجویی از شاهدان این عینک ها را به چشم می زدند.

۱۴- بلوک هایی که از آن ها در ساخت دیوار بزرگ چین استفاده شده، به واسطه ی نوعی سیمان مخصوص ساخته شده از برنج چسبناک، در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. وقتی یکی از محکم ترین قسمت های دیوار ساخته شد، از همین مخلوط در ساخت دیگر بناهای عظیم سلسه ی مینگ هم استفاده کردند.

۱۵- فرزندان دوقلوها از نظر تئوری با یکدیگر خویشاوند هستند. اما با در نظر گرفتن دی ان اِی، آن ها خواهر و برادر یکدیگر محسوب می شوند چون ۲۵ درصد دی ان اِی آن ها یکسان است، در حالی که دی ان اِی خویشاوندان معمولاً حدود ۱۲/۵ درصد یکی است.

۱۶- در مارس ۲۰۱۹، یک زن ۲۰ ساله ی بنگلادشی فرزند نارس خود را به دنیا آورد. یک ماه بعد، او را به خاطر دل درد به همان بیمارستان قبلی رساندند و معلوم شد او هنوز باردار است. پزشکان تصمیم به سزارین گرفتند، در نتیجه زن صاحب یک دوقلو شد. این زن بنگلادشی در موردی بسیار نادر، از یک رحم دوم هم برخوردار بود. این ناهنجاری معمولاً بارداری را با مشکلاتی رو به رو می کند که البته این اتفاق برای این زن رخ نداده بود.

۱۷- قلب انسان در طول زندگی اش نزدیک به ۲/۵ میلیارد بار می زند و روزانه حدود ۲ هزار گالن پمپاژ می کند.

تا به حال سعی کرده اید خود را به صفحه ی Philosophy در ویکیپدیای انگلیسی برسانید؟ همین حالا این کار را با صفحه ی Cat امتحان کنید. بعد از ۱۵ کلیک به صفحه ی Philosophy خواهید رسید.

منبع: brightside
مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
۶ نظر

ورود

  • احسان خرداد ۴, ۱۳۹۹

    مورد شماره ۱۵ فرزندان دوقلوها صحیح هست نه خود دوقلوها که در ترجمه از منبع اصلی از قلم افتاده است.

  • محمد خرداد ۵, ۱۳۹۹

    مورد ویکی پدیا اش خیلی باحال بود

  • سحر خرداد ۶, ۱۳۹۹

    مطلبی که در مورد دوقلوها گفتین مربوط به دوقلوهای همسان هست. شما عکس دو نوزاد رو گذاشتین که همسان نیستن

  • Reza خرداد ۶, ۱۳۹۹

    صمن تشکر از نوشتار جالب
    مورد ۱۵ تکرار شده
    دو بار ۱۵

  • Asttro خرداد ۶, ۱۳۹۹

    هرچی کلیک میکنم به فلسفه نمیرسم حس میکنم ایستگاه شدم