در شرایط سیاسی و زندگی کنونی انسانها بدونشک واقعیت بسیار ترسناکتر و دیوانهکنندهتر از فیلمهای تخیلی است. به همین خاطر چندان جای تعجب ندارد که در سال ۲۰۱۸ تا به این تاریخ فیلم تخیلی بسیار اندکی ساخته شده است و کمتر کارگردانی هم در این زمینه اهتمامی به خرج داده.
سرمایهگذاری کردن روی تراژدیهای گذشته و حال، فعالیتهای غیرقانونی و اشتباهات یا داستان دردها یا استقامت چهرههای مشهور جهانی بیشتر از ساخت داستانهای غیرواقعی ارزش دارد و پیچیدگی و غمانگیز بودنشان سبب جذب نگاه بیننده میشود.
با تکیه بر تکنیکهای ساده و بعضا عجیب فیلمسازی، فیلمهای مستند با نمایش پیچیدگیهای زندگی و واقعیتهایی که گاها هوش از سر میبرند مخاطبین زیادی برای خود دستوپا کردهاند و در مسیر تولیدات هر چه بیشتر در حرکت هستند.
با توجه به این موضوع ما در ادامه این مطلب ۱۰ نمونه از بهترین فیلمهای مستند ۲۰۱۸ که تاکنون ساخته و عرضه شدهاند را برایتان انتخاب و معرفی کردهایم. برای آشنایی با آنها تا انتهای مطلب با روزیاتو همراه باشید.
۱۰ – لبهی خونریزی (The Bleeding Edge)
ابزار و تجهیزات پزشکی فواید بیکرانی را برای نوعبشر مهیا میکند و با بیباکی به سمت خلاقیت و نوآوری بیشتری در حرکت هستند و هر روز محصولی جدید را روانه بازار میکنند. این داستان اصلی مستند «لبهی خونریزی» به کارگردانی «کیربی دیک» و «امی زایرینگ»را تشکیل داده و هشداری شفاف در مورد تکنولوژیهای مدرن و جدید بشمار میرود.
در کنار تمامی داستانهای پزشکی که میشد به آنها پرداخت و با وجود اختراعات گوناگونی که این روزهادر صنعت پزشکی مورداستفاده قرار میگیرند، کارگردانهای لبیی خونریزی همه تمرکز خود را روی وسیلهای موسوم به Essure و توریهای واژینال گذاشتهاند.
Essure نوعی ایمپلنت ضدبارداری است که در بدن زنان کار گذاشته میشود تا بهطور همیشگی از بارداری پیشگیری کند.
در این مستند بهطور ویژه به قوانین زیراستانداردهای FDA – سازمان غذا و داروی جهانی – برای استفاده از ابزارهای پزشکی پرداخته است که به عنوان تجهیزاتی ایمن در بازار عرضه میشوند و در اختیار بیماران قرار میگیرند. همچنین به استفاده متخصصان از این ابزار پرداخته شده که از کمترین دانش لازم در مورد خطرات این گونه وسایل برخوردار هستند.
مستند نتفلیکس دیک و زایرینگ بهطور ویژه به زد و بند پزشکان و کمپانیهای تولیدکننده ابزار پزشکی پرداخته و بیهیچ سانسوری نشان میدهد که این دو قشر چگونه برای کسب سودهای مالی کلان جان بیماران را به خطر میاندازند.
در این فیلم شاهد رنج کشیدن بیمارانی هستیم به دلیل بیمسئولیتی چنین افرادی جان خود را در معرض خطر میگذارند. قربانی اصلی این بدعهدیها در این مستند را نیز زنان تشکیل دادهاند.
۹- فیلم جاده (The Road Movie)
مستند فیلم جاده، نمایش دهنده قتل و خشونت در خیابانهای روسیه در سال ۲۰۱۴ میلادی است. این فیلم با قرار دادن دوربین فیلمبرداری روی داشبورد ماشین ضبط شده و فیلمنامه از پیش تعیین شدهای ندارد.
مستند دیمیتری کالاشینکف را میتوان به فیلمهایی همچون Faces of Death یا Jackass و حتی برخی از کلیپهای پربازدید یوتوب تشبیه کرد. در این فیلم شوخی، ترس و حس تعلیق و بلاتکلیفی به موازات هم در جریان هستند.
این کلاژ و ترکیب اگر برایتان زیادی عجیب بهنظر میرسد برای این است که واقعا اینگونه است. اگرچه این میزان از غم و خشونت که در مستند نمایش داده شده گویای این مهم است که انسانها روی سرنوشت خود کنترلی ندارند.
از مونتاژ تصادف حیوانات تا تصادف ماشینها و دیگر وسایل نقلیه انسانی و برخوردهای سهمگین و وحشتآور، این مستند چهلتکه کالاشینکف نمایشی خندهدار و البته وحشتناک از شکنندگی زندگی بشر است.
در کنار تمامی چشماندازهای بسیار زیبای روسیه در این مستند میبینیم که خط بین مرگ و زندگی، خوشبختی و بدبختی و خنده و ترور از مو باریکتر است و بشر هیچ نقشی در زندگی خود ندارد.
۸- سه بیگانه مشابه (Three Identical Strangers)
مستند «سه بیگانه مشابه» تیم واردل یک داستان واقعی است و شایستگی این را دارد که به آن فیلمی «فوقالعاده» بگوییم.
در سال ۱۹۸۰ میلادی، بابی شافران وارد کالج نیویورک میشود و متوجه میشود که یک برادر دوقلو به نام ادی گالاند دارد.
این شرایط بسیار عجیب زمانی بدتر و دلهرهآور میشود که بابی و ادی با فردی به نام دیوید کلمن مواجه میشوند که او نیز دقیقا شبیه آنهاست و به نظر میرسد ضلع سوم مثلث برادری باشد.
این اتفاق همانند یک معجزه بهنظر میرسید؛ اینکه سه برادر که در خانوادههای مجزا رشد کرده بودند به طور معجزهآسایی با هم ملاقات کرده و بدون هیچ آگاهی قبلی همدیگر را پیدا میکنند.
البته این ملاقات و رسانهای شدن این ماجرا پرده از رازی چندین ساله نیز برداشت.
بدنبال پیگیریها و پژوهش والدین این سه تن و یک روزنامهنگار سمج، مشخص شد که اصل ماجرا به مسایل غیراخلاقی مربوط است. البته واردل در فیلم خود به دلیل ضیغوقت نتوانسته به همه همه جزئیات داستان بپردازد و فقط مسایل کلیدی را نمایش داده.
اما راز برادران سهقلویی که حتی پدر و مادرشان هم از وجودشان بی اطلاع بودند، به سواستفادهها و آزمایشان غیراخلاقی پزشکی بوده که به خلق انسان پرداختهاند.
۷- Minding the Gap
برای سه پسر نوجوان و بیکار که در راکفورد در ایالت ایلینویز آمریکا زندگی میکنند، اسکیتبوردینگ وسیلهای برای احساس بزرگی داشتن و فرار از خشونتهای حاکم در خانه بشمار میرود.
مستند بینگ لیو در مورد زندگی خود و دو نفر از دوستانش بهنامهای زک و کایر است که به نمایش مراحل رشد آنها بهطور خاص پرداخته است. در واقع این مستند نوعی شرحالنویسی تصویری است. بینگ زندگی خود که به انجام کارهای سطح پایین میپردازد و محیط خانوادگی بسیار بدی دارد را به بهترین شکل به تصویر کشیده.
در این فیلم همچنین میبینیم که دوستش زک نیز دوستدخترش را باردار کردده.
این مستند با برانگیختن حس همدردی بیننده با مهارت تمام نشان میدهد که زخمها و دردهای دوران کودکی چه اثرات بدی در بزرگسالی افراد دارد. این فیلم که گاهی در فضای داخلی خانه سپری میشود و گاهی در اجتماع، نشان میدهد که بزرگ شدن فرزند پسر در جامعهای که الگوهای مردانگی بسیار خشن و دردناک هستند با چه مشکلاتی همراه است.
بهطور همزمان، نشان میدهد یک نفر چگونه با اسکیت کردن در خیابانهای خالی و رمپ پارکینگها دردها و غصههای خودش را به فراموشی میسپارد.
۶- Cielo
Cielo مستندی در مورد عظمت و زیبایی وصفناپذیر آسمان است؛ در این مستند بهطور ویژه آسمان کویر Atacama در شیلی که کمترین آلودگی نوری را داراست به تصویر کشیده است.
مستند زیبای آلیسون مکآلپین بهطور ویژه به نمایش سپهر بیکران پرداخته و با تایملپسهای زیبا بین زمین و آسمان در گردش است.
البته روی این تصاویر صحبتهای کارگردان و سوالاتی که برای او مطرح است نیز بیان میشوند. همچنین شاهد مصاحبه او با مردم متفاوت و ناهمگونی هستیم که در شیلی زندگی میکنند. در این مستند میبینیم که کشاورزان چگونه زیر نور ماه به ماهیگیری میپردازند، متخصصان نجوم با تلسکوپهای خود به رصد اجرام سماوی میپردازند و همه این تصاویر ارتباط عمیق انسان، زمین، خدا، خانواده و تاریخ را به نمایش گذاشتهاند.
۵- همسایه من نمیشوی؟ (Won’t You Be My Neighbor?)
فرد راجرز بهخاطر اینکه بیش از ۳۰ سال مجری برنامهای به نام «محلهٔ آقای راجرز» بود محبوب قلب میلیونها نفر در کشور آمریکا بود. به همین خاطر، مورگان نویل با ساخت مستندی مراتب احترام و پاسداشت خود از زحمات این مجری آمریکایی را به جهان نشان داد.
مجری مشهور به یاد ماندنی برنامه کودکان آمریکایی بود. فیلم نویل هم همه تمرکز خود را روی صداقت و شایستگی راجرز گذاشته و اعلام میکند این حسن سلوک ناشی از کاتولیک بودن راجرز بوده است.
۴- Bisbee ’۱۷
بیسبی، در حال حاضر شهر کوچکی در آریزونا و محل زندگی بسیاری از هنرمندان و ستارههاست. اما در اوایل قرن ۲۰ میلادی برای معادن غنی مس خود شهرت داشت.
فیلم مستند بیباکانه بیسبی ۱۷ به کارگردانی رابرت گرینز با استفاده از جلوههای واقعی و غیرواقعی به بازسازی واقعه ناخوشایند اخراج گسترده بیسبی در ۱۲ جولای ۱۹۱۷ میلادی پرداخته است که به موجب آن پلیس محلی به همراه ۲۰۰ سرباز مسلح، کارگران معدن آلمانی و مکزیکی که در اعتضاب بودند را سوار ماشین کرده و به بیابانهای مکزیک برده و آنها را آنجا رها کردند.
گرینز با کنار هم گذاشتن فیلمهای مستند برجا مانده از آن زمان، با استناد به مصاحبههای جدیدی که با بازماندههای این فاجعه انسانی صورت گرفته و بازسازیهای استودیویی، مستندی ساخته تا خاطرات فراموش شده تاریخ را دوباره زنده کند و کوتهفکری و ناعدالتی بشر را نمایش دهد.
۳- ریوئیچی ساکاموتو: قطعه آخر آهنگ (Ryuichi Sakamoto: Coda)
ناپایدار بودن زندگی فردی، زمین و موزیک هسته اصلی مستند «ریوئیچی ساکاموتو: قطعه آخر آهنگ» به کارگردانی استفان نومورا شیبلی است. این مستند چهره این آهنگساز مشهور و خارقالعاده را به تصویر کشیده که موسیقی فیلمهایی همچون «کریسمس مبارک آقای لورنس» و «آخرین امپراتور» ساخته است.
در این فیلم نشان داده میشود که ساکاموتو چگونه با مرگ دست و پنجه نرم میکند، چندین دهه در حوزه محیط زیست فعالیت میکند و تا چه اندازه عاشق و شیفته آثار آندری تاراکوفسکی است.
۲- فیلمساز (Filmworker)
حتی نابغهها هم گاهی به کمک نیاز دارند. خوشبختانه استنلی کوبریک در این مسیر از کمکهای لئون ویتالی برای کارهایش بهرهمند بود؛ فردی که ابتدا به عنوان هنرپیشه و سپس دست راست کوبریک در بسیاری از آثار بزرگ این کارگردان همچون شاینینگ، غلاف تمام فلزی، آیز واید شات همراه کوبریک بود.
اینها را میتوانید در فیلم مستند فیلمساز تونی زییرا مشاهده کنید.
با استفاده از فیلمهای آرشیوی و مصاحبه با همکاران کوبریک، زییرا در مستند خود نشان داده که ویتالی با وفاداری بیش از اندازه به کوبریک چگونه زندگی شخصی و سلامت جسمانی خود را به خطر انداخته است.
فیلمساز به کالبدشکافی همکاری پشت صحنه فیلمها پرداخته و به طور اختصاصی به نفی خودتخریبگری برای فداکاری تام در کار پرداخته است.
۱- ۲۴ فریم (۲۴ Frames)
۲۴ فریم فیلمی ایرانی ساخته عباس کیارستمی است. این فیلم در حالی تکمیل شد که کیارستمی مراحل پایانی آن را در بیمارستان و در دوران نقاهت پیش برد.
کیارسمتی دو فیلم نخست این اثر را در مسترکلاسی که سال ۲۰۱۵ در جشنواره فیلم مراکش برگزار کرد، به نمایش گذاشت. اما هشت ماه پس از آن از دنیا رفت و تکمیل این پروژه به پسر بزرگ او احمد واگذار شد و خود کیارستمی نسخه کامل را هرگز ندید.
در این اثر که چیدمانی از فیلم و عکس است، ۲۴ فیلم کوتاه چهار و نیم دقیقهای میبینیم که با جانبخشی به تصاویر ثابت آن هم از طریق تکنیک پرده سبز شکل گرفتهاست. این تصاویر ثابت اغلب عکسهایی هستند که کیارستمی در طول ۴۰ سال عکاسی کردهاست.
بدون نظر