هفته گذشته آلبوم “منشور” سومین اثر رسمی کاوه یغمایی شامل قطعههایی در سبک راک و پاپ راک به بازار آمد. یغمایی همچنین از برگزاری کنسرت خود در نمایشگاه بینالمللی تهران در ماه شهریور خبر داد.
در سالهای اخیر آنقدر در حق موسیقی راک کملطفی شده که شنیدن خبر انتشار یک آلبوم راک میتواند برای طرفداران این نوع موسیقی باعث خوشحالی باشد. زمانی بود که کمتر میشد تصور کرد روزی قرار است یغمایی و امثال او مانند کاوه آفاق جریانی تازه در راک را به جامعه تزریق کنند. به بهانه این اتفاق گذری بر تاریخچه موسیقی راک و فراز و نشیبهای این ژانر از موسیقی داشتهایم:
سافت راک، پراگرسیو راک، هارد راک، فانک راک، فول راک، ایندی راک، آلترنیتیو راک، اسلو راک و… تنها چند شاخه از درخت پربار موسیقی راک هستند، درختی که روزبهروز به شاخههای آن افزوده میشود. سازهای اصلی و تخصصی موسیقی راک، گیتار الکتریک، درامز، پیانو و کیبورد، گیتار آکوستیک و گیتار باس هستند. درونمایه ترانههای موسیقی راک، عموماً اجتماعی است، اما آثار عاشقانهای نیز در این سبک اجرا میشود. طبق مطالعات محققان دانشگاه کمبریج، علاقهمندان موسیقی راک، عمدتاً احساسات ناپایداری دارند و دارای خلق و خویی سرکش و کاملاً غیرمسئول هستند، در حالی که همین مطالعات طرفداران موسیقی پاپ را از نظر شخصیتی بسیار قراردادی و آرام اما ساده و بدون پیچیدگی معرفی میکند.
دوره تولد موسیقی راک به دهه ۵۰ میلادی قرن بیستم در انگلستان و آمریکا برمیگردد. یک دهه بعد، سبک راک به عنوان گونهای عامهپسند از موسیقی، در سراسر دنیا محبوب شد و گروههای فراوانی فعالیت خود را با آموزههای راک آغاز کردند. این سبک از موسیقی در دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی به اوج شکوفایی خود رسید. گروههای بزرگی نظیر The Beatles، Pink Floyd، Queen، Led Zeppelin و Who فعالیت موسیقی خود را با زیرشاخههای موسیقی راک بنا کردند و بسیاری از پرفروشترین آلبومهای تاریخ موسیقی جهان را به نام خود به ثبت رساندند. با آغاز قرن ۲۱ و در حالی که نسل طلایی موسیقی راک اکثراً به دوران کهنسالی خود نزدیک میشدند، گروههایی نوپا در موسیقی راک آغاز به کار کردند که علیرغم مهارت نسبی برخی از این گروهها، دیگر هرگز موسیقی راک در سطح بینالمللی به دوران طلایی خود نزدیک نشد. البته در چنین رخدادی، نقش شیوع موسیقیهای الکترونیک نیز کم تأثیر نبود؛ موسیقیای که هماینک درصد کثیری از تولیدیهای این بازار را به خود اختصاص میدهد.
ورود سبک راک به موسیقی ایران، طی مراحل مختلف و با افتوخیزهای فراوانی صورت گرفت. در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ خورشیدی، خوانندگان جوانی پا به عرصه موسیقی گذاشتند که موسیقی متفاوتی از آثار پاپ ایرانی آن دوره ارائه میدادند. گرچه همچنان نیز در راک بودن آن قطعات شبهه وجود دارد و موسیقیدانهای متعددی این مسئله را نقد میکنند، اما حامیان کوروش یغمایی خواننده جوان آن عصر، مدعی بودند که او موسیقی راک را وارد کشور کرده است. درست در همان ایام بود که اصطلاح “راک ایرانی” نیز شیوع پیدا کرد و به بیشتر آثاری که فرهاد مهراد، فریدون فروغی میخواندند، چنین لقبی داده میشد.
پدر راک ایران چه کسی است؟
مسلماً موسیقی یغمایی پیش از انقلاب، رگههایی از راک را در خود میگنجاند و آثار او بیش از هر خوانندهای به راک نزدیک بود اما در این گزارش، پس از معرفی گروههای راک بعد از انقلاب، بررسی خواهیم کرد که آیا واقعاً بر روی موسیقی یغمایی میتواند برچسب راک زد یا خیر.
با انقلاب اسلامی، چراغ موسیقی راک برای حدوداً دو دهه خاموش شد تا اینکه اواخر دهه ۷۰ شمسی با ایجاد فضایی بازتر در جامعه موسیقی، موج جدیدی از جوانان علاقهمند به موسیقی راک وارد این عرصه شدند. البته در ابتدا فعالیت اکثر این گروههای نوپا به صورت غیرمجاز انجام میشد تا اینکه بالاخره در دهههای ۸۰ و ۹۰ به آلبومهایی که تمام یا بخشی از آنها راک بودند مجوز داده شد.
در این میان گروههایی از موسیقی راک نیز به علت عدم توانایی برای اخذ مجوز، به فعالیت خود در بازار موسیقی کشور پایان داده وعدهای نیز راهی خارج از کشور شدند. “اوهام” نام گروه مشترک شهرام شعرباف، بابک ریاحیپور و شاهرخ ایزدخواه بود که پس از چهار سال فعالیت غیرمجاز، ریاحیپور و ایزدخواه از آن جدا شدند اما شعرباف مقاومت کرد تا اینکه او بالاخره در سال ۹۱ توانست مجوز انتشار اولین آلبوم رسمی خود را تحت امتیاز گروه “شهرام شعرباف” دریافت نماید. موسیقی شهرام شعرباف و در اسبق گروه “اوهام”، تلفیقی از موسیقی راک و موسیقی ایرانی است. برخی از اهالی موسیقی راک معتقدند که شهرام شعرباف، پایهگذار موسیقی راک بعد از انقلاب است و او را در این مورد ستایش میکنند.
فعالیت هنری خانواده یغمایی در عرصه موسیقی پس از انقلاب با ظهور کاوه یغمایی بزرگترین فرزند کوروش ادامه یافت. کاوه یغمایی فعالیت خود را به صورت حرفهای در دهه ۷۰ شمسی آغاز کرد و در سال ۱۳۸۲ اولین آلبوم رسمی خود را که رنگ و روح راک داشت وارد بازار موسیقی کرد. او به اجراهای مختلفی در تهران نیز پرداخت، اما چندی بعد تهران را به مقصد ونکوور کانادا ترک کرد تا دومین آلبوم خود را در آنجا منتشر کند.
یغمایی آهنگساز، نوازنده و تنظیمکنندهای است که نقش اساسی در پیشرفت موسیقی راک در دو دهه اخیر داشته و علاوه بر آلبومهای شخصی که منتشر کرده، در آلبومهای راک دیگری نیز حضور داشته و موزیسینهای جوانی را نیز به موسیقی کشور معرفی کرده است. سیروان خسروی که هماکنون از بهترین تنظیمکنندگان و از مشهورترین خوانندگان کشور است، سابقاً از شاگردهای کاوه یغمایی بوده و موفقیت خود را مدیون او میداند. آثار کاوه یغمایی و سیروان خسروی گرچه معمولاً با سازبندیهای موسیقی راک تنظیم شدهاند اما از نظر کارشناسان موسیقی، راک خالص نیستند. البته یغمایی در شناسنامهای که برای برخی از آثارش ارائه داده، آنها را قطعاتی راک معرفی کرده است.
جنس موسیقی من هم پاپ است و هم راک
رضا یزدانی دیگر پدیده نوظهور موسیقی راک در اوایل دهه ۸۰ به شمار میرفت. تاکنون افرادی کارشناس، موسیقی یزدانی را نقد و بررسی کرده و او را یک خواننده موفق پاپ-راک میدانند. یزدانی از سال ۱۳۷۹ تاکنون ۹ آلبوم موسیقی منتشر کرده، اما نکته جالب در مورد او آن است که یزدانی خود را صرفاً یک خواننده راک نمیداند و معتقد است در موسیقی ایران اصلاً راک وجود ندارد.
یزدانی دراینباره میگوید: جنس موسیقی من هم پاپ است و هم راک. اما در ایران ما موسیقی راک نداریم. وقتی در یک کشور میتوان ادعا کرد موسیقی راک وجود دارد که حداقل ۵۰۰ خواننده راک در آن وجود داشته باشد. آن وقت میگویند فلان مملکت موسیقی راک دارد. ما در کل ۱۵-۱۰ تا خواننده راک داریم که کنسرت میگذارند و آلبوم منتشر میکنند.
یزدانی از آن دسته موسیقیدانهایی است که معتقد است موسیقی کوروش یغمایی نیز تماماً راک نبوده و او را هم فقط به خاطر چند قطعه راک نمیتوان یک راکخوان نامید.
گروه The Ways از دیگر گروههای موسیقی است که در دهه ۸۰ فعالیت خود را به صورت زیرزمینی آغاز کرد و پس از انتشار یک آلبوم و چند قطعه به صورت اینترنتی، محبوبیت فراوانی در میان مخاطبان سبک موسیقی راک پیدا کرد. کاوه آفاق عضو اسبق این گروه بود که نقشی اساسی در پیشرفت The Ways ایفا میکرد.
من موسیقی خودم را یک راک صرف نمیدانم
آفاق که به عنوان خواننده، نوازنده و آهنگساز در این گروه حضور داشت، پس از حدود یک دهه همکاری با سایر اعضای گروه The Ways، از این گروه موسیقی جدا شد و فعالیت خود را به صورت انفرادی پی گرفت. آفاق که همراه گروه The Ways به تولید آثاری در سبک راک میپرداخت، با جدا شدن از این گروه در سال ۱۳۹۲، تغییراتی نسبی در آثار شخصی خود ایجاد کرد و تا حدودی از موسیقی صرفاً راک فاصله گرفت، اما اعضای گروه The Ways با سرپرستی حامد قناد، فعالیت خود را در سبک راک ادامه دادند.
آفاق نیز در مورد موسیقی راک و ارتباط آن با فعالیت هنری خود، دیدگاهی تقریباً مشابه رضا یزدانی دارد. او در مصاحبهای در مورد نوع موسیقیای که میخواند، میگوید: من موسیقی خودم را یک راک صرف نمیدانم. مشخصه موسیقی من، بی سبک بودن آن است. خیلی از بچهها هستند که در ایران راک کار میکنند که منصفانه بگویم کارهای آنها خوبند. البته مشکل اساسی برخی از آنهایی که راک صرف کار میکنند، خوانندگی بد است. آنهایی که یک مقدار ایرانیزه تر کار میکنند و قسمت راک آن را سبُک میکنند، مشکل اساسیشان موزیکِ نه چندان خوشبینانه است.
کاوه آفاق در نقطه نظرات خود در مورد موسیقی راک، ایرانیزه کردن آثار راک را رمز موفقیت خوانندگان ایرانی میداند که میخواهند موسیقی راک کار کنند. کلید موفقیتی که یزدانی نیز از آن استفاده میکند. یزدانی نیز میگوید که راک غربی را ایرانیزه کرده است. هدف او ساختن شکلی از موسیقی است که برای شنونده ایرانی قابل درک باشد. اتفاقی که در مورد محسن چاوشی نیز صدق میکند.
چاوشی مؤلفی است که با پاپ شروع کرد اما حالا و مخصوصاً در دو آلبوم اخیر خود، رگههایی از موسیقی راک را اجرا کرده است. بابک ریاحیپور عضو سابق گروه اوهام که اتفاقاً در برههای از زمان، منتقد سرسخت چاوشی بود، آلبوم “پاروی بی قایق” محسن چاوشی را یک آلبوم کاملاً راک و موفق میداند.
بهروز پایگان از تنظیمکنندگان مشهور موسیقی راک نیز چاوشی را از استعدادهایی میداند که میتواند راک خالص بسازد و کاملاً از پاپ دل بکند. پایگان میگوید ورود افرادی نظیر محسن چاوشی که پتانسیل بالایی برای تغییر و انعطاف در سبک موسیقی دارند، میتواند به پیشرفت موسیقی راک سرعت ببخشد. با توجه به سخنان و آرای موسیقیدانهای مختلف در مورد سبک هنری چاوشی، با اندکی کنکاش میشود دریافت که چاوشی نیز در اکثر آثار راکش، از همان شگرد ایرانیزه کردن استفاده میکند.
چاوشی در بیشتر مواقع، یک ملودی ایرانی را به صورت راک تنظیم میکند. ملودی هویت یک قطعه موسیقی است که چاوشی معمولاً سعی میکند آن را باب میل و علاقه ایرانیان بسازد اما در مورد تنظیم قطعاتش، به یک موسیقی حرفهای فکر میکند. البته این دیدگاه در مورد چاوشی هم بهسان خوانندگان دیگر نسبی است، چراکه چاوشی نیز قطعاتی دارد که علاوه بر تنظیم، ملودی و تحریرهای آن نیز متودهای راک خالص را رعایت کردهاند.
ایرانیزهشدن راک مخالفانی نیز دارد
فرشاد رمضانی خواننده گروه دگردیس که اتفاقاً در جشنواره اخیر فجر نیز برای اولین بار به روی صحنه رفت و قطعاتی از موسیقی راک خود را اجرا کرد، معتقد است که اگر یک مؤلف میخواهد اثری با درونمایه راک بسازد، نباید خود را اسیر ایرانیزه کردن آن کند و بعد آن را اجرا نماید. رمضانی دیدی جدیتر از شرط گرفتن تقاضای بازار بر روی موسیقی راک دارد و میگوید: راک یک شیوه و طریقت است. وقتی که کسی میآید و مدعی میشود که مردم سی دی و بلیتهای کنسرت من را میخرند این یک نگاه عامیانه است که هنرمند به عنوان مشتری و گوشت و مرغ به مخاطب نگاه میکند. اینجا است که تفکر معنا پیدا میکند که آیا اثر یک راک با اصالت است یا خیر.
دهه ۹۰ شمسی را میتوان نقطه عطف موسیقی راک در کشور ایران دانست. از آغاز این دهه، تعداد تولیدیهای موسیقی راک در کشور افزایش یافت و بر مخاطبان اینگونه از موسیقی نیز افزوده شد. به طور کلی هنرمندان فعال در موسیقی راک در دهه ۹۰ را میتوان به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول افراد و گروههایی نظیر کاوه یغمایی، The Ways، رضا یزدانی، فرشید اعرابی، اوهام و سایر موزیسینهایی هستند که فعالیت موسیقی راک را در دهه گذشته آغاز کرده بودند و در این دهه نیز به شکلی جدیتر و در چارچوب ضوابط وزارت ارشاد به فعالیت خود ادامه میدهند. دسته دوم، گروههای جدید و نوظهور موسیقی راک در دهه ۹۰ هستند. دیوار، ترافیک، سهنقطه و کامنت از جمله این گروهها هستند که طی سالهای اخیر به وجود آمدهاند و آثار قابل قبولی را به جامعه موسیقی ارائه دادهاند، اما گروه سوم از فعالان در عرصه فعلی موسیقی راک، خوانندگانی هستند که موسیقی خود را با سبک پاپ آغاز کردند و در میان راه تغییر مسیر دادند به طوری که آثار جدیدشان شکل و بوی راک پیدا کرده یا وعده دادهاند در آیندهای نزدیک به تولیدکنندگان موسیقی راک خواهند پیوست.
علیرغم پیشرفت و افزایش شمار مخاطبان موسیقی راک در ایران، عدهای از موزیسینهای مشغول در این عرصه، از دشواریهای فعالیت راک در کشور ایران میگویند. مسعود همایونی نوازنده و تنظیمکننده گروه “دیوار” که در قطعات مختلفی از چندین خواننده بزرگ کشور نیز نوازندگی کرده، فعالیت موسیقی راک در ایران را بسیار دشوار میداند. همایونی ضمن آنکه تأثیرگذاری موسیقی راک را از پاپ بیشتر میداند، معتقد است موسیقی راک و به طور کلی تمامی موسیقیهایی که برای بازار فعلی موسیقی ایران خاص به شمار میآیند، همیشه مظلوم واقع میشوند و از آنها حمایت نمیشود. مهدی بیکوردی از نوازندگان و آهنگسازان گروه “ایماژ” نیز بر دیدگاه اشتباهی که موسیقی راک را به شیطانپرستی مرتبط میکند، نقد دارد. بیکوردی وجود چنین مسئلهای را کاملاً رد کرده و موسیقی راک را یک موسیقی کاملاً استاندارد و شریف میداند.
علاوه بر همایونی و بیکمحمدی، آزاده مهدوی آزاد نوازنده هارمونیکا که با آلبوم “شانزهلیزه” به شهرت رسیده نیز بر این باور است که فضای مناسبی برای ارائه موسیقی راک در جامعه ما وجود ندارد، چرا که به گروههای راک در ایران به سهولت مجوز فعالیت داده نمیشود و آنها تحت شرایطی آزادانه نمیتوانند کنسرت خود را برگزار کنند. وضعیت نامناسب موسیقی راک در رسانه ملی نیز میتواند مُهر تأییدی بر آرای موسیقیدانهایی باشد که معتقدند موسیقی راک در کشورمان علیرغم پیشرفت نسبی، همچنان مظلوم واقع میشود. در تلویزیون، موسیقی راک جایی ندارد و حتی در مواردی که خوانندگان پاپ برای تنظیم تیتراژهای تلویزیونی از گیتار الکتریک استفاده میکنند، به ناچار تکنوازی گیتار الکتریک از آن اثر حذف میشود و معمولاً صاحبان چنین آثاری مجبور میشوند تنظیم قطعه خود را تغییر داده و یا آن اثر را با دو تنظیم متفاوت منتشر کنند.
در نهایت از شرایط فعلی موسیقی کشور میتوان برآورد کرد که در آیندهای نهچندان دور، موسیقی راک به عنوان موسیقی همهپسند عموم مردم، جایگزین سایر موسیقیهای پاپیولار میشود. البته تحقق چنین امری، لازمههایی دارد که میبایست به مرور زمان واقع شوند، در غیر این صورت، موسیقی راک از مسیر رشد تصاعدی در پیشگرفته منحرف خواهد شد. “این روزها اسم موسیقی راک تبدیل به یک تیتر ترسناک شده است”، این جمله ایست که کیان پورتراب سرپرست گروه کامنت با آن وضعیت فعلی موسیقی راک را توصیف میکند. برای رُشد هر چه سریعتر موسیقی راک، ضروری است که سایه چنین دیدگاههایی از روی موسیقی راک برداشته شود و با عنوان اینگونه از موسیقی، با احترام بیشتری برخورد شود. در واقع برای پیشرفت موسیقی راک، باید در وهله اول موزیسینهایی که به سبک راک علاقهمندند، از ورود به چنین مسیری بیم نداشته باشند و در وهله دوم باید دید مسئولین و متصدیان موسیقی به چنین سبکی تغییر کرده و حرفهایتر شود. شرایطی که با توجه به روند مثبت حاکم بر موسیقی که از دهه ۷۰ آغاز شد، نوید این مسئله را میدهد که موسیقی راک نیز روزی مانند موسیقی پاپ آزادانه به فعالیت خود عمل کرده و در محافل مختلف حضور یابد. در صورت تحقیق چنین شرایطی، آنوقت شرط سوم یعنی تغییر در نگرش مخاطبان موسیقی نیز خواهناخواه به وجود خواهد آمد و موسیقی راک در میان عموم مردم شنیده خواهد شد.
متین معارفی چطور؟