تنها چندساعت به آغاز جذابترین لیگ دنیا باقی مانده و بدون شک تمام کسانی که دیدن فوتبال را به دیدن بهترین فیلم های هالیوود ترجیح میدهند برای این اتفاق لحظه شماری میکنند.
اما امسال لیگ جزیره رنگ و بوی دیگری دارد و حتی میتوان گفت جذابترین سال لیگی برگزار میشود که ۲۴سال از عمرش میگذرد و حالا درست در زیباترین لحظه عمر خودش قرار دارد! حضور رهبران بزرگ دنیای فوتبال و تنوع افکار و اندیشه های فوتبالی بی شک یکی از رویایی ترین فصل های کتاب تاریخ فوتبال دنیا را به نگارش در خواهد آورد. زمانی ایتالیا به سبب هجوم بهترین و رویایی ترین بازیکنان دنیا، ویترینی ترین مسابقات فوتبال را در خود برگزار میکرد اما اکنون که فوتبال تبدیل به ورزشِ برنامهها و استراتژیها شده، این مربیان هستند که زیبایی و زشتی فوتبال را تعیین میکنند و حالا با جمع شدن بهترین برنامهریزان فوتبال در لیگی تهاجمی باید منتظر یک فصل تماشایی در جزیره بود.
به طور حتم اگر از شما درمورد یک مربی طراز اول پرسیده شود، نام پپ گواردیولا را بدون لحظهای تامل به زبان میآورید. مردی که تکمیل کننده تفکرات کرایف در مکتب بارسا بود و پس از آن به آلمان رفت و ترکیب فوتبال ماشینی و فانتزی را به دنیا تحویل داد، حالا به شهر منچستر رفته. به قلب فوتبال فیزیکی و تهاجمی. پپ اکنون تیمی از تنومندان را در اختیار دارد. مردانی که فقط دوست دارند مانند لودر از روی حریف عبور کنند و به گل برسند! او قصد دارد در آبیهای منچستر کارنیمه تمام خود در باواریا را تمام کند. یعنی ساخت فوتبالی فانتزی با فوتبالیست هایی که فانتزی نیستند. در انگلستان مردان پا به توپ یاد میگیرند که چگونه برای گل زدن بجنگند. آن ها هیچ وقت با ظرافت های فوتبال آشنا نبودهاند. حالا گواردیولا رفته که فوتبال انگلستان را آپدیت کند و شاید روزی انگلستان قهرمان جهان شد و هولیگانها از پپ به عنوان پایه گذار فوتبال نوین انگلستان نام بردند. کاری که اریکسن سوئدی پس از قهرمانی های متوالی با لاتزیو نتوانست انجام دهد شاید توسط ذهن پویای گواردیولا به سرانجام برسد.
بعد از گواردیولا باید از رقیب و دشمن او نام برد! مردی که به هرتیمی رفت، جام گرفت! او فقط در چلسی طعم شکست را چشید. مورینیو مرد نیمکت هاست. آقای خاص اکنون به عنوان راننده اتوبوس در فوتبال دنیا مشهور است و البته این صحبت در مورد او بی انصافی است. مورینیو بی نقص ترین و منظم ترین برنامه های دفاعی را به فوتبال آورد. شاید اگر در فصل گذشته خط دفاعی تیمش را جوان میکرد و پیرها و سنگین ها را کنار میگذاشت تا اینحد به اعتبارش لطمه نمیخورد. حالا او به تیمی آمده که به جرات میتوان گفت هنوز هم محبوب ترین تیم دنیاست. منچستر زمانی با فرگوسن رویایی ترین تیم دنیا بود. دورانی که صحبتی از تیکیتاکا نبود، شاگردان فرگوسن چشم ها را با پاس های تکضرب خیره میکردند و هنوز هم گل ۵ضرب منچستر از یادها نرفته است! او آمده که دوباره نظم را به شیاطین سرخ باز گرداند. وجود رونی، ایبرا و پوگبا در این تیم کافی است که بگوییم بی شک یکی از ترسناکترین تیمهای اروپا را شاهد خواهیم بود. حال تصور کنید تیمی با جمعی از برجسته ترین طراحان و مهاجمان دنیا نظمی خاص به خود بگیرد و فوتبال انگلیسی را به طور منظم و بدون شتابزدگی ارائه کند. گفتن اتوبوس به فوتبالی با حوصله و منظم اصلا عادلانه نیست و مورینیو احتمالا در سال جدید، اتوبوس قرمز خود را در زمین حریفان پارک خواهد کرد!
سومین تفکر ورودی به لیگ جزیره را باید سرمربی ایتالیا در یورو دانست. کونته مارا به یاد هکتور کوپر مربی نامدار والنسیا میاندازد. زیرا در وهله اول او نیز مانند مردنقرهای، قهرمان کسب نایب قهرمانی است! و سپس باید به بازی بسته و محکم تیم او اشاره کرد. کونته در یورو نشان داد که تفکرات شجاعانه خودش را به بازیکنانش به خوبی منتقل میکند. شاید چلسی او نمونهای انگلیسی از آتلتیکوی سیمئونه شود. در فوتبال فانتزی اسپانیا ما با یک تیم کاملا خشن و محکم، برگرفته از مکتب آمریکای جنوبی روبرو هستیم و حالا در قدیمی ترین نوع فوتبال دنیا تفکری نوین از فوتبال ایتالیایی که بسته ترین حالت فوتبال در اروپاست، مواجهیم! دریورو دیدیم که کونته روح جنگندگیِ با شرافت را در مردانش زنده کرد. سربازان کشور چکمه در هنگام خواندن سرود ملی چنان محکم میایستادند که گویی در خط مقدم جنگ علیه دشمن ایستادهاند. آنها مانند سربازان بی ادعای رومی با تمام وجود میجنگیدند تا به پیروزی برسند. حتی در مقابل آلمان پرستاره هم مانند کوه استقامت کردند و هنگامی که در آخرین ضربه شکست خوردند هیچ کس در دنیا شکست آن ها را باور نکرد. حالا این تفکر وارد لندن شده. کونته یک رهبر به تمام معناست. شاید اگر او در یورو به اندازه نصف فرانسه یا آلمان بازیکن تاثیرگذار در تیمش داشت می توانست در فینال حاضر باشد. حالا او در آبیهای لندن تاثیرگذاران زیادی را دراختیار دارد و بررسی سابقه آنها نشان میدهد از فوتبال جنگجویانه و سخت استقبال میکنند. گل سرسبد جنگجویان کونته، کاستا و کانته هستند که طراحان خوبی در جلو و میانه میدان ارتش مرد ایتالیایی خواهند بود.
پس از این ها باید به سراغ یورگن کلوپ رفت. او نظم آلمانی را به یکی از ریشه دارترین تیم های اروپا تزریق کرد. از تیم او درفصل گذشته رونمایی شد. کلوپ در دورتمند، سرعت را به فوتبال منظم و یکنواخت آلمانی اضافه کرد اما در انگلستان نیازی به سرعت نداشت. برعکس نیاز بود که این سرعت کنترل و هدایت شود. این انعطاف پذیری از مرد آلمانی نشان میدهد که بی شک یک از ده تفکر برتر فوتبال دنیاست. وقتی کلوپ به آنفیلد آمد سانترهای بیهوده از جناحین را کنار گذاشت و به شاگردانش یاد داد توپ ها را از کنارهها به پشت محوطه جریمه حریف برسانند. او توانست این راه را با سرعت انگلیسی پیوند بزند و به این ترتیب سبکی جدید در بندرلیورپول به وجود آورد. فوتبالی که نماد سانتر و سرزنی بود حالا تبدیل به پاس ها و سانترهای کوتاه شده. تیم او به سرعت جلو میآید و به دفعات به گل میرسد و این تحولی نوین در قرمزهای لیورپول به شمار میرود. حالا کلوپ یکسال تجربه را در لیگ برتر به دوش میکشد و پختگی او باعث خواهد شد تا لیورپول به دنبال کسب موفقیت بیشتری نسبت به فصل گذشته باشد. آن ها حتی میتوانند به کسب سهمیه چمپیونز لیگ فکر کنند. تیم کلوپ عاشقانه حمله میکند. ان ها بدون توجه به پشت سر خود بی مهابا و با علاقه به جلو میآیند و این موضوع فاکتور مثبتی در تیم لیورپول خواهد بود. همین فاکتور مثبت به علاوه پختگی تیم باعث شد که اخیرا غول اسپانیایی فوتبال جهان در مقابل این تیم به زانو دربیاید.
آرسن ونگر، اقتصاد دانی برجسته است و به همین خاطر پرچمدار فوتبال اقتصادی است. باشگاه آرسنال با وجود او هیچ گاه مجبور نیست پول های کلان خرج کند چرا که یک بازیکن ساز و یک استعداد یاب را روی نیمکت تیم خود نشانده است. همین که بدانیم دنیس برگ کمپ، استاد بغل پای جهان که همچون یک نقاش با پای خود مسیر توپ ها را نقاشی میکرد، دست پرورده ونگر است، کافی است تا به این پیرمرد فرانسوی احترام بگذاریم. حضور ۲۰ساله ونگر در آرسنال این تیم را به یکی از با ثبات ترین تیم های دنیا تبدیل کرده است. او در تیم خود آقای پاس گل اروپا را دارد و همین برایش کافی است. فوتبال او همیشه ساده بوده و این سادگی راز موفقیت اوست. در تیم او هیچ کار اضافهای مشاهده نمیشود. اگر بازیکن ونگر هستید میدانید که باید با کمترین ضرب توپ را به دروازه حریف برسانید! برگشتی در کار نیست و فقط باید رو به جلو حرکت کنید. اگر موقعیت خوبی ندارید باید بازیکن هم تیمی را در موقعیت بهتر پیدا و از کاراضافی با توپ پرهیز کنید! فوتبال مدرسه ای ونگر پیچیدگی خاصی ندارد و همین سادگی باعث شده او در جام حذفی از جام گیرترین مربیان لیگ انگلستان باشد. او آنقدر به شاگردانش راحت ضربه زدن را میآموزد که بتوانند به راحتی به گل برسند. شاید به همین خاطر است که او هیچ گاه عهده دار تیم ملی نمیشود چون صرف زمان برای تیم سازی مهمترین کار زندگی اوست!
مائوریسیو پوچتینو، شاید خیلی نام آشنا نباشد اما او در سال دوم حضورش توانست تاتنهام را به لیگ قهرمانان اروپا وارد کند. مربی ۴۴ساله آرژانتینی در این فصل زیرسایه رانیری قرار گرفت وگرنه او نیز از مردان مهم لیگ جزیره به حساب می آید. اندیشه های آرژانینی او برخواسته از یک فوتبال کارگری با فوتبالی پرغرور و برخواسته از مرکز اشرافیت جهان به خوبی ترکیب شد تا نمایشی کامل در معرض دید مدعیان لیگ جزیره قرار گیرد. چه کسی فکر میکرد تاتنهام او بتواند در بین مدعیان لیگ جزیره تنها با یک امتیاز اختلاف نسبت به همشهریش یعنی آرسنال در رده سوم بایستد و مستقیما به لیگ قهرمانان وارد شود؟! آن هم در حالیکه سیتیزن ها باید در مرحله پلی آف حاضر شوند و شیاطین نیز از راه یابی به لیگ قهرمانان باز ماندند و تنها جواز حضور در لیگ اروپا را کسب کردند! تاتنهام سومین تیم شهر لندن است و تقابل اندیشه پوچتینو با ونگر و کونته از جذابیت های لیگ امسال خواهد بود.
در آخر باید به سراغ قهرمان لیگ برتر رفت. کلودیو رانیری در۲۰۱۵ به لستر رفت و تیم تازه صعودکرده این شهر را به راحتی قهرمان انگلستان کرد. تیم او واقعا مانند یک روباه عمل میکند! بازیکنان ریزنقش او به خوبی میدانند که در چه زمانی باید بدوند وبه حریفشان ضربه بزنند. نمایشی بر پایه ضدحملات تند و تیز در فوتبال سراسرتهاجمی انگلستان، شکل و شمایلی خاص به آبیهای لستر داده است. بازیکنانی مانند ماحرز، کین و واردی به سرعت یک روباه میدوند و گل میزنند. مهمترین چیزی که آن ها از رانیری پیر یاد گرفته اند خودباوری است. پیرمرد ایتالیایی به شاگردانش یاد داد که اعتماد به نفس داشته باشند و هرچیزی را که به آن فکر میکنند، اجرا کنند تا تبدیل به یک قهرمان شوند. او درواقع قهرمانانه زندگی کردن را به مردانش آموخت. رانیری بیش از آنکه سیستم و تاکتیک خاصی داشته باشد، روح مردانش را پرورش داد و آن ها را بزرگ کرد. همین مسئله باعث شد تا فوتبالی بی رحم از لستر ارائه شود. بازیکنان این تیم از هیچ نامی هراس ندارند و وقتی وارد زمین میشوند تنها به یک چیز فکر میکنند: شکست دادن حریف!
قطعا رویارویی این ۷تفکر در هفته های این فصل لیگ برتر از جذابترین زوایای فوتبال دنیا خواهد بود. هر کدام از این تقابلات، حکم یک فینال را دارند و اگر واقعا علاقه مند به چینش ها و روش ها هستید هیچ کدامِ آنها را از دست نخواهید داد. پروژه ای که امروز با رویارویی ونگر و کلوپ افتتاح میشود!
بدون نظر