چرا ما ایرانی ها آستانه تحمل پایینی داریم؟

چرا ما ایرانی ها آستانه تحمل پایینی داریم؟

حتما شما هم بارها در شبکه های مجازی تصاویری از دعواها و درگیری های خیابانی به دستتان رسیده است. از چاقوکشی ارازل و اوباش گرفته تا دعوای دو راننده در خیابان و یا حتی دو خانم. حتما شما هم مثل هر انسان خردمندی از دیدن این تصاویر تاسف خورده اید.

ممکن است با خود فکر کرده باشید که چرا در ایران و به ویژه در شهرهای بزرگ مردم باهم کم تر مهربانند و رفتاری دوستانه ندارند؟ چرا با کوچکترین حرفی از کوره در می روند و به اصطلاح دست به یقه می شوند؟ آیا علت افزایش استفاده از زور بازو و ناسزا گویی برای مجاب کردن طرف مقابل، به معنی رخت بربستن منطق گفتگو از یک جامعه نیست؟

براساس اعلام پزشکی قانونی در ۵ ماه منتهی به شهریور در سال گذشته، به علت آسیب های ناشی از نزاع های خیابانی، ۲۹۰ هزار و ۳۰۳ مراجعه به مراکز پزشکی قانونی صورت گرفته است. که از این تعداد بیش از ۸۵ نفر زن و  ۲۰۸ هزار نفر مرد بوده اند.

البته در این مدت استان تهران با ۴۸ هزار و ۸۵ نفر بیشترین مراجعان به پزشکی قانونی را به علت آسیب ها ناشی از نزاع داشته و به ترتیب استان های خراسان رضوی و اصفهان در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.

درهمین حال در استان های خراسان جنوبی، ایلام و بوشهر کمترین مراجعه به پزشکی قانونی صورت گرفته است.

قطعا شمار نزاع ها در کشور بسیار بیشتر از ۲۹۰ هزار مورد بوده به این علت که بسیاری از آنها منجر به مراجعه به پزشک قانونی نمی شود در واقع بخش اعظم دعواهای خیابانی بدون تشکیل پرونده خاتمه پیدا می‌کند و طرفین با پادرمیانی مردم از هم جدا می‌شوند. در کنار این باید به خشونت‌های کلامی که درگیری بدنی به دنبال ندارد هم اشاره کرد که هیچ کدام از این موارد به مراجعه به پزشکی قانونی و ثبت رسمی منجر نمی گردد.

افزایش نزاع ها و دعواهای فیزیکی و لفظی در جامعه ایران در چند سال اخیر به ویژه در کلان شهرها از واقعیتی تلخ یعنی خشن شدن ایرانی ها و پایین آمدن آستانه تحملشان حکایت دارد.

بسیاری از کارشناسان بر این باورند که ریشه و علت اصلی پایین آمدن آستانه تحمل ایرانی ها، افزایش استرس به واسطه مشکلات و فشارهای اقتصادی با همه زیرمجموعه‌هایش یعنی گرانی، بیکاری و زندگی چندشغلی برای تامین هزینه‌ها به ویژه در شهرهای بزرگ است.

علاوه بر مشکلات اقتصادی باید ترافیک، آلودگی‌های صوتی و تصویری، انبوه جمعیت و بالاخره در سال‌های اخیر آلودگی کلافه کننده هوا را به عوامل افزایش استرس و کاهش آستانه تحمل شهرنشینان اضافه کرد.

از سوی دیگر در شهرهای بزرگ سرعت تردد بالاست یعنی افراد همیشه سعی می‌کنند در کمترین زمان ممکن به مقصد خود برسند که خود این موضوع در آنها ایجاد استرس می‌کند، حال چنین قشری در محیط کار با اتفاقات تنش‌زا روبه‌رو می‌شوند که این فشارهای روانی بیش از ظرفیت و توان روانی شان محسوب می گردد. بعد از یک روز پرتنش و خسته‌کننده، فرد مستعد درگیری است و با کوچک‌ترین برخوردی از خود واکنش نشان می‌دهد.

در کشورهای دیگر مدت زمانی که فرد باید در محیط کار حضور داشته باشد و مدت زمان استراحت بعد از آن مشخص است، اما این موضوع در کشور ما مدنظر قرار نمی‌گیرد که این موضوع هم قطعا باعث ایجاد افزایش انرژی های منفی در افراد می شود.

البته تقابلات و اختلاف سطح فرهنگی افراد در جوامع شهری که به واسطه عدم توزیع مناسب امکانات در کشور و در نتیجه هجوم ساکنان روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ اتفاق افتاده، یکی دیگر از علل اصلی افزایش خشونت میان شهروندان ارزیابی می شود که باعث شده در ایجاد یک زندگی “به سامان” اجتماعی با مشکل مواجه شویم. این موضوع باعث می شود کوچک‌ترین عدم تفاهم یا اختلاف سلیقه به شکل خشونت‌های کلامی و فیزیکی نمایان شود.

افزایش خشونت، آثار مخربی دارد که اصلی ترین آن بالابردن احساس ناامنی شهروندان است، وجود چنین احساسی در بسیاری از موارد باعث می‌شود که شهروندان خود را به “سلاح” مجهز کنند. امروزه بسیاری از جوانان ایرانی با خود سلاح سرد از جمله چاقو، اسپری فلفل و شوکر حمل می‌کنند که در بسیاری از نزاع‌های خیابانی نیز از آنها استفاده می‌شود.

به هرحال می توان گفت، خشم پدیده‌ای طبیعی است که راه گریزی از آن نیست اما هنگامی از کنترل این پدیده عاجز باشیم با مشکلات عدیده ای در تعاملات اجتماعی خود مواجه می شویم.

روانشناسان، ریشه نزاع‌های خیابانی را در عدم کنترل خشم و هیجانات لحظه‌ای می دانند و معتقدند، در کنار حذف عوامل افزایش نزاع، باید مهارت کنترل خشم به شهروندان آموزش داده شود.

اما با نگاهی به گذشته می توان متوجه شد که در سال های پیش نه تنها هیچ‌ یک از نهادهای آموزشی جامعه (خانواده، مهد کودک، دبستان، دبیرستان) به موضوع کنترل خشم نپرداخته‌اند، بلکه در روندی معکوس در کل جامعه به خشم و پرخاش دامن زده اند.

جامعه شناسان در مورد عامل تنظیم‌کننده‌ی رفتار اجتماعی از واژه «بی‌اعتنایی محترمانه» استفاده می‌کنند. در محیط‌های عمومی همچون مترو، اتوبوس و یا پشت چراغ قرمز در درون اتومبیل، انسان‌ها لحظه‌ای همد‌یگر را برانداز می‌کنند و سپس به جایی دیگر خیره می‌شوند، به این رفتار بی اعتنایی محترمانه گفته می شود اما متاسفانه این رفتار در ایران کاربرد ندارد بنابراین بهتر است ماهم این تکنیک را تمرین کنیم زیرا بسیاری از نزاع ها در کشورما از “چشم در چشم” شدن شروع می شود.

روانشناسان توصیه می کنند شهروندان زمانی که عصبانی هستند، با فریاد زدن، ضربه به دیوار به طوری که به خود آسیب نرسد، نوشتن مشکل و… هیجانات و انرژی منفی را از وجودشان تخلیه کنند. اگر این هیجانات تخلیه نشود، انرژی منفی در نزاع و درگیری آزاد و تخلیه می‌ گردد.

البته در کنار توصیه روانشناسان ماهم توصیه ای داریم و آن اینکه سیستم مدیریت شهری در جهت کاهش اضطراب و استرس میان شهروندان حرکت کند زیرا هرچه آرامش در فضای شهری بیشتر باشد، نزاع کاهش می‌یابد. در این عرصه هیچ ایرادی ندارد از تجربه کشورهایی که در این زمینه موفق بوده اند استفاده کنیم.

۳ نظر

ورود

  • Arya آبان ۲۸, ۱۳۹۶

    مردم زیر فشار های مالی و اجتماعی کمرشان خم شده است احتمالا کسی که این تیتر را زده “چرا ما ایرانی ها آستانه تحمل پایینی داریم؟” ایرانی نبوده است.

    • Nila مرداد ۸, ۱۴۰۱

      آیا چیزی درباره شکیبایی و تاب آوری شنیده اید؟ تحمل و صبر و شکیبایی واقعی انسان در زمان های تنگنا و فشار و درد خود نشان میدهد.

  • ساسان بهمن ۱۲, ۱۳۹۶

    چون ما همه ما فکر میکنیم عقل کل هستیم و بیشتر از دیگران میفهمیم. نظرات و فکر دیگران برامون اهمیت نداره و خودمون درست میگیم.