پایکوبی بر گور داعش؛ پایان خونبار رویای آرمانشهری در رقه

پایکوبی بر گور داعش؛ پایان خونبار رویای آرمانشهری در رقه

سقوط پایگاه مرکزی داعش و پایتخت نمادین این گروه بدون شک باعث آسودگی خاطر بسیاری شده است. این شهر اولین منطقه ای بود که داعش در آن روش های غیرانسانی و قرون وسطایی اش را همراه با ایجاد رعب و وحشت، شکنجه و گردن زدن ها به اجرا گذاشت. اما دیگر داعش نمی تواند سر قربانیان خود را در میدان معروف و خوفناک شهر بر سر نیزه کند. این پایان گروه های تروریستی مبتنی بر دین و مذهب نخواهد بود اما دستکم برای مدتی وحشی گری های این گروه از یاد خواهد رفت.

سقوط رقه در روزهای پایانی هفته گذشته، نابودی اسلوموشن پایگاه مرکزی تنها جریان تروریستی جهانی که ادعای برپایی یک آرمانشهر را داشت را رقم زد. دولت اسلامی داعش نیز مانند بسیاری از جریانات آرمان شهری مملو از عناصر بربریک و وحشیانه و شرارت هایی کم سابقه بود و با سیاست های تهذیب نفس و پالایش ظاهری و پوچ خود، انسانیت را به طور کلی نادیده گرفت. لذت پایکوبی بر گور دولت اسلامی داعش قابل کتمان نیست حتی اگر بدانیم که دست های زامبی گونه ی داعش نیز همچنان از خاک بیرون مانده و پاهای انسان های بیگناه را در سراسر جهان به سمت تباهی و ذلالت مطلق دنیای خود می کشاند. این گروه اگر چه شهرهای بزرگی مانند حویجه، تل عفر، موصل و اکنون نیز رقه را از دست داده اما هنوز مناطق کوچکی در مرز بین سوریه و عراق را در اختیار داشته و در نقاطی دیگر در صحرای سینای مصر، لیبی، افغانستان، فیلیپین و نیجریه نیز فعالیت دارد.

با این وجود این گروه دیگر شهری که مرکز خلافت عنوان کرده و تمامی فعالیت های خود را از آن جا سازماندهای می کرد دیگر در کنترل ندارد؛ جایی که آن را بهشت روی زمین می دانست؛ جایی که تنها قانون «الهی» حاکم بود و مسلمانان می توانستند زندگی ایمانی که آرزوی آن را داشتند در آن تجربه کنند. زمانی گفته می شد که زنان و کودکان و سالمندان زندگی شاد و بدور از رنج و البته عاری از گناهی را در شهر رقه خواهند داشت اما در حقیقت دعوت مردم از دیگر نقاط جهان برای زندگی در ولایت اسلامی داعش با مرکزیت رقه که خود از آن با نام «هجرت» یاد می کردند در واقع دعوت به جهنمی پر از شکنجه، اذیت و آزار، قحطی و مرگ بود، دعوت به میدان نبردی که مرگ در آن اجتناب ناپذیر جلوه می کرد.

اما چیزی که در میان این پایکوبی بعد از تصرف رقه مورد توجه کافی قرار نگرفت روش رسیدن به پایان ماجرای داعش در این شهر بود. ماه ها قبل گفته می شد که جنگ فرسایشی در مناطق تحت اشغال داعش پایان یافته و به جنگی برای نابودی و خوار کردن کامل داعش تبدیل شده است. همین اتفاق نیز در واقعیت رخ داد و اگر چه بسیاری از جنگجویان داعش که عمدتاً عراقی و سوری بودند به بدترین شکل ممکن و با حقارت تمام خود را تسلیم نیروهای دموکراتیک سوریه کردند اما خبرهای زیادی از تسلیم شدن حدود ۴۰.۰۰۰ جنگجوی خارجی داعش به گوش نمی رسد. اگر چه برخی از آن ها به صورت جداگانه خود را تسلیم کرده اند اما هنوز خبری از هزاران نفر از این جنگجویان خارجی که از کشورهای اروپایی و حوزه بالکان به داعش پیوسته بودند وجود ندارد.

البته جنگجویان خارجی داعش چاره ای جز نبرد تا کشته شدن ندارند و هزاران نفر از آن ها نیز تاکنون در نبردها کشته شده اند. دشت های سوریه و عراق از جنازه هزاران داعشی که در میان آن ها تونسی، فرانسوی و چچنی و حتی شهروندان مسلمان کشورهای غربی نیز دیده می شود پر شده است. این نبرد نابودی به این معنا بود که هدف زنده دستگیر نخواهد شد و مرگ تنها چیزی است که در انتظار آن ها خواهد بود. چنین جنگی که هیچ راه حل سیاسی نداشته و برای طرف مقابل هیچ شانس تسلیم شدنی وجود ندارد در تاریخ ایالات متحده و استراتژی های جنگی آن بی سابقه بوده است.

هیچ نماینده ای از ابوبکر البغدادی بر کشتی جنگی یو اس اس میزوری قدم نخواهد گذاشت تا تسلیم شدن خود و پایان نبرد را اعلام نماید. ائتلاف بین المللی می خواهد مطمئن شود که هیچ کدام از این مردان خطرناک زنده به خانه هایشان برنمی گردند. فلورنس پارلی، وزیر دفاع فرانسه این موضوع را در دو جمله کوتاه بیان کرده است:” اگر جهادی ها در میدان نبرد کشته شوند آن گاه من خواهم گفت که بهترین اتفاق ممکن رخ داده است”. همه کشورهای غربی بر این نکته تایید دارند که شهروندان مسلمانی که از این کشورها به داعش پیوسته اند یا باید در میدان نبرد کشته شوند یا در همان سوریه بمانند و دیگر به کشور خود بازنگردند.

مشکل دیگر این است که بسیاری از افراد داعش در ظاهر وانمود می کنند که قصد تسلیم شدن را دارند اما به محض نزدیک شدن به نیروهای ائتلاف خود را منفجر می کنند و یکی از این موارد را در زیر می توانید مشاهده کنید که چهار نفر از افراد داعش وانمود می کنند قصد تسلیم کردن خود به نیروهای کُرد را دارند اما ناگهان خود را منفجر می کنند.

این استراتژی سختگیرانه اگر چه جنگجویان داعش را از بین می برد اما باعث می شود که نیروهای ائتلاف تنها شهری که به تلی از خاک و خاکستر تبدیل شده را صاحب شوند. این موضوع، ساکنان این شهرهای ویران را به این فکر می اندازد که کدام یک بهتر بود: زندگی سخت تحت حاکمیت داعش یا آزادی و کنترل شهری که به ویرانه تبدیل شده است. نیروهای عمدتاً کُرد موسوم به نیروهای دموکراتیک سوریه توانستند با حمایت هوایی ایالات متحده شهر رقه را پس از چند ماه نبرد سخت کوچه به کوچه به تسخیر خود درآورند و اکنون به پایکوبی در شهری پرداخته اند که ساکنان آن عمدتاً عرب بوده و تقریباً هیچ کُردی در آن ساکن نیست.

قرار است پس از پاکسازی کامل رقه، اداره شهر به دست کمیته ای متشکل از ساکنان خود این شهر سپرده شود. باید منتظر ماند و دید که آیا دوران سیاه بختی مردم رقه که در آرزوی بهشتی زمینی داعش را پذیرفته بودند به پایان رسیده یا سایه سیاه داعش این شهر را رها نخواهد کرد.

منبع: theatlantic
مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
۵ نظر

ورود

  • پوریا مهر ۲۹, ۱۳۹۶

    منظورتون از “نیروهای کِرد” چی هست دقیقا؟ میشه “نیروهای کِرد” رو برای من توضیح بدید؟

  • پوریا مهر ۲۹, ۱۳۹۶

    درضمن بد نیست قبل از نوشتن یکم مقاله حداقل در حد ویکیپدیا اطلاعات عمومیتون رو بالا ببرید. در لینک زیر که از ویکیپدیا هست نوشته شده “زبان عمده ساکنان این شهر (کوردی) و (عربی)است.”!!! بعد شما اومدید نوشتید “تقریباً هیچ کُردی در آن ساکن نیست”!!!
    شرافت رسانه ای یکی از اصول اولیه رسانه هاست و دلیل اینکه شما رسانه ای قدرتمند نشدید، نداشتن همین مورد هست.
    امیدوارم رویه تون رو تغییر بدید و دست کم بی طرف مقاله بنویسید.

    • پوریا مهر ۲۹, ۱۳۹۶
    • الهام مهر ۳۰, ۱۳۹۶

      آقا پوریا چقدر عصبانی و متعصب هستید. منظورشون از اینکه هیچ کردی در آن نیست را با خواندن مقاله متوجه شدم و آن به معنی جدایی خواهی کردهاست

      • پوریا مهر ۳۰, ۱۳۹۶

        نه الهام جان اتفاقا متعصب شخص نویسنده و احتمالا شما هستید که کاملا منکر وجود کرد زبان ها در این شهر هستید. من نمیدونم شما چجوری متن رو مطالعه کردید که همچین معنی عجیبی از اون استخراج کردید!
        نمیشه به خاطر اینکه بخشی از کردها جدایی طلب هستن، ما بیایم همه رو حذف کنیم و منکر وجود بقیه بشیم! یا وجود دارن یا وجود ندارن! مگه غیر از اینه؟!