آخرین مبارزان داعش در رقه یا کشته شده و یا تسلیم شده اند و گروه تروریستی که روزگاری نه چندان دور قلمرویی به اندازه ی بریتانیا را در اختیار داشته و بر بیش از ۱۰ میلیون نفر حکومت می کرد اکنون به چندین شهر کوچک ویران شده در محدوده ی مرزهای بین سوریه و عراق عقب رانده شده است. کمپین بین المللی منجر به نابودی تقریبی گروه خلافت اسلامی موسوم به داعش بیش از سه سال زمان برده و طی این مدت، ائتلاف بین المللی ضد داعش بیش از ۲۵.۰۰۰ حمله هوایی برای بمباران مواضع این گروه انجام داده در حالی که علاوه بر این اعداد و ارقام، هزاران حمله هوایی دیگر نیز توسط روسیه، عراق و سوریه انجام شده است.
در این میان ده ها شهر در عراق و سوریه با خاک یکسان شده اند که از میان آن ها می توان به رقه، حلب، موصل، فلوجه و رمادی اشاره کرد. هزینه ی بازسازی این شهرها از صدها میلیارد دلار نیز فراتر خواهد رفت و هر کسی که بر این دو کشور حکومت کند توانایی بازسازی این شهرها را در فرصتی چند ساله نخواهد داشت. هزینه ی این نبرد برای بشریت نیز بسیار بیشتر از این مقدار است. در عراق، پیشروی های داعش و عملیات هایی که برای از بین بردن آن انجام شد بیش از ۳ میلیون نفر را از خانه و کاشانه خود آواره کرده است. بیش از ۶۰۰.۰۰۰ کودک عراقی دستکم برای یک سال و یا بیشتر از درس خواندن محروم شده اند و هزاران نفر نیز تحت نظر دکترین مسموم داعش تحصیل کرده اند. در سوریه، در نتیجه ی جنگ داخلی و نیابتی خونبار اوضاع شوکه کننده تر است.
بیش از ۶.۵ میلیون نفر خانه های خود را از دست داده و بیجا شده اند که ۲.۸ میلیون نفر کودک را شامل می شود. به گزارش سازمان ملل بر اساس این آمار از سال ۲۰۱۲ تاکنون هر ساعت ۵۰ خانواده از این کشور خانه های خود را ترک کرده اند. بیش از ۵ میلیون نفر نیز به طور کلی کشور را ترک کرده اند.
عقب نشینی داعش، ظهور دوباره القاعده
دولت خلافت اسلامی عراق و شام از بین رفته و ایدئولوژی تمامیت خواهی داعش نیز رنگ باخته است، حتی در میان گروهی از مسلمانان سنی مذهبی که در ابتدا از این گروه استقبال می کردند. اما بنیاد گرایی و افراط پیشگی در کشورهایی که هنوز وفاداری مذهبی در آن ها حاکم است از بین نمی رود و نرفته است، جایی که بیکاری بیداد می کند، عدم اطمینان به گروه های قومی و مذهبی دیگر موج می زند و «میانه گرایی» جایی ندارد. نطفه داعش به صورت یک شورش و قیام عدالت طلبانه (دستکم در ظاهر) آغاز شد اما اکنون به ریشه های خود بازگشته که سخت در این منطقه ریشه دوانده است.
مرگبار ترین حمله اخیر این گروه در عراق که در آن بیش از ۸۰ غیرنظامی کشته شدند در شهرک شیعه نشینی در جنوب بغداد رخ داد که صدها کیلومتر از قلب داعش در رقه فاصله دارد هرچند این گروه هنوز در استان های دیاله و الانبار هسته ها و طرفدارانی دارد. با این وجود برخی از به اصطلاح «ولایات» داعش هنوز دست نخورده باقی مانده اند که از آن ها می توان به نقاطی در صحرای سینا در مصر و نقاطی در لیبی و افغانستان اشاره کرد. یکی از گروه هایی که اخیراً وفاداری خود را به دولت اسلامی ابراز کرده بود چند روز قبل مسئولیت کشتن ۴ سرباز آمریکایی را در نیجر بر عهده گرفتند. در حالی که داعش سرزمین های خود را از دست می دهد، القاعده به دنبال دستیابی به فرصت هایی در سوریه می گردد.
در چند هفته اخیر گروه جهادی جدیدی در استان ادلب به نام انصارالفرقان شکل گرفته است به طوری که برت مک گورک، نماینده ی ایالات متحده در ائتلاف بین المللی ضد داعش، این شهر را «بزرگ ترین پناهگاه القاعده از زمان بن لادن» نام نهاده است. یک سایت اطلاعاتی که حرکات جهادی ها را دنبال می کند در این باره چنین نتیجه گیری کرده است:” در حالی که این سربازان کهنه کار القاعده هنوز در سوریه حضور دارند، و در شرایطی که در میان توده هایی از جهادی های سرخورده و ناامید از رهبریتی بزرگ و سختگیر قرار گرفته اند، تنها یک احمق می تواند با خود فکر کند که القاعده بیکار نشسته است”.
القاعده حتی یک رهبر پرچم به دست جدید نیز دارد: حمزه بن لادن، پسر اسامه بن لادن که به نظر می رسد توجه نسل جدیدی از جهادی ها را به خود جلب کرده است. شبه نظامیان جهادی برای مدت های زیادی کشورهای غربی و به ویژه ایالات متحده را مخالف اصلی خود دیده اند اما آن ها به تازگی دشمن جدیدتر و کارآمدتری پیدا کرده اند: گروه های شیعه ای که از پشتیبانی ایران برخوردارند و معمولاً از کشورهای عراق، لبنان و حتی افغانستان برای نبرد در سوریه و عراق گرد هم آمده اند. بدین ترتیب به نظر می رسد که جنگی داخلی در میان فرقه های مختلف اسلامی در گرفته است. این رقابت ها برای سربازگیری و بدست آوردن منابع بیشتر باعث شده که منطقه بیش از پیش وارد بحران شود، جایی که اتحادها و ائتلاف ها بسیار کم دوام بوده و به سرعت تغییر می کنند و هر روز بحرانی بر بحران های قبلی افزوده می شود.
تغییر ائتلاف ها همزمان با تلاش کشورها برای داشتن دست بالاتر
در هر کدام از کشورهای منطقه، از خلیج فارس گرفته تا دریای مدیترانه، گروه هایی وجود دارند که همزمان با کاهش روزافزون قدرت و حاکمیت داعش برای منافع خود مبارزه کرده و دست به تغییر تاکتیک می زنند. این روزها قدرت نظامی و توانایی رزمی و تجهیزاتی حرف اول را در این نبرد پنهان می زند.
ترکیه و ایران که مواضع متفاوتی راجع به بحران سوریه داشتند اکنون دستکم در یک مورد در یک جبهه قرار دارند. ترکیه که بارها به کمک به داعش، دستکم به صورت سهل انگاری و عدم دخالت در جنایات این گروه و باز گذاشتن راه برای عبور آن ها، متهم شده ، به طور علنی از دولت مرکزی سوریه انتقاد کرده و گفته که درصدد سرنگونی حکومت بشار اسد است و از مخالفان بشار اسد حمایت نظامی و مالی کرده، این روزها برخلاف گذشته ای نه چندان دور بر سر همه پرسی کردستان عراق با ایران و عراق همکاری کرده و این منطقه را مورد تحریم قرار داده است. از طرف دیگر ایران که روابط نسبتاً خوبی را در سال های اخیر با مقامات اقلیم و دستکم حزب اتحاد میهنی کردستان عراق داشته است بیش از همه با همه پرسی اقلیم کردستان مخالفت کرده و نقش زیادی در تصمیم پیشمرگه های این حزب از کرکوک و دیگر مناطق مورد مناقشه ایفا کرد.
بدین ترتیب ترکیه و ایران دستکم برای مدتی از دو کشور با منافع متضاد به دو کشور متحد تبدیل شده اند. هر چند ایران نشان داده که نسبت به بقیه کشورها بسیار بیشتر بر سر مواضع خود و حمایت از گروه های خاص مورد علاقه ی خود ثابت قدم است اما ترکیه نشان داده که در تغییر جبهه برای منافع اقتصادی خود هیچ درنگی نخواهد کرد. عربستان سعودی که رقیب منطقه ای ایران به شمار می آید برای بدست آوردن سهم بیشتر و به دنبال سفر اخیر ملک سلمان از مسکو قراردادهای سنگین جدیدی در زمینه خرید تسلیحات نظامی به ویژه سیستم دفاع موشکلی اس-۴۰۰ با مقامات روسیه به امضا رسانده است.
این کشور علی رغم این که از قبل نیز سیستم دفاع موشکی پاتریوت ایالات متحده را خریداری کرده بود و به زودی نیز سیستم رهگیری تاد را نیز دریافت خواهد کرد، دست به این خرید بزرگ زده است. مقامات این کشور نیز گفته اند که آن ها به مقامات تل آویو اطمینان داده اند که این سیستم به سمت تهران نشانه خواهد رفت و نه جای دیگری. در این میان قطر نیز که به دلیل اتهاماتی مبنی بر حمایت های بی دریغش از گروه های بنیاد گرا و تروریستی منطقه مورد تحریم های یکجانبه و سختگیرانه ی کشورهای عربی قرار گرفته از روی نیاز و ضرورت به سمت ایران متمایل شده و گفتگوهای دیپلماتیک نیز تاکنون گرهی از این مشکلات و رویارویی ها باز نکرده است.
همچنین علی رغم خشم و واکنش شدید دولت بشار اسد، نیروهای نظامی ترکیه وارد خاک این کشور شده و منطقه ی حائلی را میان گروه های شورشی در استان ادلب و ارتش سوریه به وجود آورده اند. این عملیات بسیار خطرناک به نظر می رسد و خطر این که آن ها با ارتش سوریه و متحدانش و یا دیگر گروه های مخالف و جهادی روبرو شوند نیز در آینده مشخص خواهد شد. در هفته اخیر نیز درگیری هایی، در مواردی نسبتاً شدید، بین نیروهای موسوم به حشد الشعبی (نیروهای مردمی عراق) و پیشمرگه ها در کرکوک و اطراف آن رخ داده که اوضاع منطقه را متشنج تر از قبل کرده است. در سال ۲۰۱۵ که داعش بیشترین قدرت خود را در دست داشت بزرگ ترین دشمن اشتراکی همه گروه ها و کشورهای رقیب به شمار می آمد.
دو سال بعد از اوج قدرت گروه تروریستی داعش، چهره این گروه و سرزمین هایی که در دست داشت به کلی تغییر کرده است. با این وجود هنوز اراده ی سیاسی خاصی دستکم در برخی از کشورهای قدرتمند منطقه برای کنار نهادن زبان شمشیر و راه اندازی کمپین هایی موثر برای مشارکت و آبادسازی مناطق ویران شده دیده نمی شود و بسیاری از آن ها در صدد سهم خواهی بیشتر از این آب گل آلود هستند بدون توجه به این که درگیری های نیابتی این کشورها تنها شرایط را برای مردم گرفتار شده در این میدان نبرد سخت تر خواهد کرد.
بدون نظر