«بیگناهان»؛ درام ماوراءالطبیعی با جذابیت های منحصر بفرد

نقد یکی از سریال‌های سرویس استریمینگ نتفلیکس

محصولات رسانه ای سرویس استریمینگ نتفلیکس چنان فراوان شده که وقوع همپوشانی موضوعی در برخی موارد به امری اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. چنین همپوشانی هایی می تواند از برخی جهات جذاب بوده و به صورت سهوی (شاید) به بسته هایی رسانه ای منتهی شود که علیرغم تفاوت های ظاهری و نداشتن ارتباطی عینی، هر کدام از آن ها دیگری را تکمیل کند. به نظر می رسد که این موضوع دستکم در مورد سریال جدید سرویس نتفلیکس با عنوان «بیگناهان» (The Innocents) صدق داشته باشد که یک سریال عاشقانه- ماوراء الطبیعی است.

این سریال جذاب و تاکنون موفق داستان جون (سورشا گروندشل) و هری (پرسل اسکوت) را روایت می کند؛ نوجوانانی عاشق که پس از فرار از خانه متوجه قدرت های خارق العاده جون در تغییر چهره می شوند و در نهایت به این نتیجه می رسند که خانواده او در تمام این مدت رازهایی را از وی پنهان کرده و به او دروغ گفته اند.

اولین نکته قابل توجه و البته جذاب در مورد سریال «بیگناهان» جدای از حضور گای پیرس در نقش یک دانشمند اسرارآمیز به نام هالوورسون-دانشمندی که مستقیماً روی گروهی محبوس از زنان که قابلیت تغییر چهره مشابهی مانند جین دارند تحقیق می کند- جزییات تولید این سریال است که شامل برداشت هایی خیره کننده از قابلیت های افراد تحت آزمایش هالوورسوون می باشد و در کنار آن نیز زندگی روزمره جین و پدرش، رفتارهای سختیگرانه و گاه پارانویایی شخصیت جان و برادرش جان که از جاهای شلوغ می ترسد به طرز زیبا و به شدت سرگرم کننده ای به تصویر کشیده می شود.

توجه خاص به جزییات و همچنین نکات مفصل و دقیق در مورد زندگی و وقت گذرانی شخصیت ها باعث شده که اتفاقات و روایت سریال بسیار واقعی جلوه کرده و مخاطب را به درون خود بکشد. همین نقاط قوت بارز سریال «بیگناهان» باعث شده که مخاطب به شدت درگیر رمز و راز موجود در سریال شده و برای رسیدن به نتیجه داستان و افشا شدن رازها به تماشای آن تا انتها ادامه دهد. در حالی که جزییات مفصل سریال آن را بشدت متمایز ساخته، زمینه های مکانی و زمانی سریال که با فضای تکان دهنده و فیلم برداری خیره کننده آن تکمیل شده اند باعث شده تا سریال «بیگناهان» با سریال های موفق اخیر دیگر این شبکه مانند سریال آلمانی «تاریک» (Dark) که یک سریال علمی تخیلی با موضوع سفر در زمان است و همچنین سریال درام آخرالزمانی «باران» (The Rain) قابل مقایسه باشد.

بدین ترتیب استفاده از این شرایط و احساس مکان فیزیکی و زمانی سریال از جانب مخاطب باعث شده که «بیگناهان» از اولین مانع بزرگ خود با موفقیت عبور کند و بدون این که بخاطر گنگ بودن مخاطب را از دست بدهد یا او را در توضیح و تفسیرهای بیش از حد غرق نماید، هر آنچه که در داستان می گذرد را به خوبی به او بفهماند. بدین ترتیب، از این حیث، دو اپیزود اولیه سریال موفق می شوند که بخش زیادی از داستان و اطلاعات مربوط به آن را در اختیار مخاطب قرار دهند و همزمان شرایط را برای اسرار و رازهای بیشتری که باید در آینده حل شوند مهیا کنند.

حرکت طغیانگرایانه جون و هری (یا خودخواهی آن ها، اگر از دید والدینشان به فرار آن ها نگاه کنید) تنها بخشی از داستان سریال است که به تصویر کشیده می شود و به جای تنها موضوع در جریان سریال، نقشه فرار نیم پخته این دو نوجوان آن ها را به مبارزه ای در مقابل تلاش های شخصیت هالوورسون برای شناسایی مکان اختفای جون و بازگرداندن او به مکانی است که مادرش النا در حال حاضر زندگی می کند، یا بهتر بگوییم، در بند شده است.

شخصیت استینار که ما را به یاد شخصیت یورن در سریال «بازی تاج و تخت» می اندازد، موضوع دو تغییر چهره در ابتدای سریال است. در ابتدا  شخصیت رونا که با هالوورسون همکاری می کند و پس از آن نیز زمانی که وی قصد دارد جون را در کنار یک جاده متروکه خارج از شهر به درون خودرو خود بکشاند اما شکست می خورد.

جدای از ماهیت این زنان دارای قدرت تغییر چهره، چگونگی کارکرد قدرت آن ها و این که آیا آن ها می توانند وارد بدن شخص دیگری غیر از استینار شوند، سریال «بیگناهان» با رویکردی مبهم به سراغ مطالعات هالوورسون و نیات او در مورد جون و زنان دیگری که از قبل در اجتماع محدود و علمی او زندگی می کند می رود. این رویکرد چند وجهه ای بر زیباتر شدن سبک روایی داستان موثر افتاده که اگر تنها بر روی یک وجهه تمرکز می داشت بدون شک خیلی زود از مسیر مطلوب داستانی خود خارج می شد.

به جای این رویکرد، هانیا الکینگتون و سایمون دوریچ به عنوان سازندگان، نویسندگان و تهیه کنندگان اجرایی سریال «بیگناهان» چندین رشته داستانی را در سریال خود پیش می برند که تمامی آن ها در داستان اصلی سریال تنیده شده و آن را به یک پرده رنگارنگ و بزرگ و البته زیبا و جذاب تبدیل می کنند.

مانند سریال موفق «تاریک»، این سریال نیز زمان و تلاش بسیاری را معطوف به زاویه دید و داستان های شخصیت های بالغ سریال- جان، النا، رونا، هالوورسون و دیگران- می کند که خارج از روابط آن ها با فرزندانشان قرار دارند. این افراد شخصیت هایی شرور یا هیولاهایی بدون درک نیستند که تنها هدفشان کنترل زندگی فرزندان خود و جلوگیری از کوچکترین تجربه آزادی توسط آن ها باشد. در مقابل، علایق و نگرانی های آن ها بسیار فراتر از محدودیت های پدر و مادران معمولی است. دادن فضا و خلوت بیشتری به والدین باعث شده که وسعت داستان سریال بیش از پیش شده ، به نحوی که به سود تمامی شخصیت های سریال باشد.

در این میان همه چیز به مادر هری، کریستین ختم می شود، کارآگاه پلیسی که برای مراقبت از شوهر معلول خود به پسرش هری وابسته است. سپس تاثیرات غیبت هری، باعث می شود که مخاطب از زاویه ای دیگر به تصمیم او و جون برای فرار از خانه بنگرد، زاویه ای که تصمیم رمانتیک این دو عاشق جوان را به یک کار خودخواهانه و بدون تفکر عمیق تبدیل می کند. کمتر پیش می آید که در سریالی مخاطب به طور کامل در جبهه نوجوانان قرار نگیرد یا والدین را به افرادی بالغ و بدون درک از دنیای فرزندان خود تبدیل نکند، والدینی که نه تنها از میزان غریبه بودن خود با فرزندانشان آگاه نیستند بلکه حتی علاقه ای به درک این شکاف بزرگ و تلاش برای پر کردن آن نیز ندارند.

اگر چه سریال «بیگناهان» در مورد شخصیت هایی متعدد است که در رازها و دروغ های فراوانی لول می خورند، سیر روایی داستان به خودی خود در اجازه دادن به شخصیت ها برای کشف حقیقت برای خودشان بسیار موفق عمل می کند و مانند بسیاری از سریال های دیگر نیست که رازها را برای بیننده آشکار سازد اما نگذارد که شخصیت های داستان همچنان از آن ها بی خبر بمانند. این سبک روایی همان چیزی است که سریال «بیگناهان» را از دیگر سریال های رازآلود متمایز ساخته و بر زیبایی و جذابیت داستانی آن می افزاید. علاوه بر شخصیت های به خوبی پرداخته شده و پیچیده، شاید قوی ترین وجهه سریال «بیگناهان» مدیریت زمانی آن باشد؛ چیزی که دیگر سریال های این ژانر مانند «فراری ها» (Runaways) و «شنل و دشنه » (Cloak & Dagger) از فقدان آن، دستکم در حدی معقول، رنج می برند.

با تنها ۸ اپیزود یک ساعته، فصل اول این سریال با سرعتی قابل توجه حرکت می کند، سرعتی که بسیار بیشتر از دیگر سریال های ابرقهرمانی ذکر شده و بسیاری از دیگر محصولات تلویزیونی سرویس نتفلیکس است. در نهایت این سریال ماوراء الطبیعه کمی عجیب موفق می شود یک سناریو جذاب و سرگرم کننده را با شخصیت های بالغ قابل درک ترسیم کند که داستان مربوط به قهرمانان نوجوان خود را تقویت می کند. برای دانلود کردن و تماشای این سریال جذاب و پرطرفدار که به تازگی منتشر شده می توانید از این لینک استفاده نمایید.

۱۰ عنوان از بهترین سریال های پخش شده در سال ۲۰۱۸ تاکنون [قسمت اول]

سریال وسترن جدید «یلو استون» با بازی «کوین کاستنر» که این روزها خبرساز شده است

سریال هایی که ادامه پخش آن ها در سال ۲۰۱۸ کنسل شده است

پرهزینه ترین سریال های تلویزیونی سرویس استریمینگ نتفلیکس را بشناسید