قبل از دیدن انیمیشن امین و اکوان، من هم مثل خیلی افراد دیگر تصورم بر این بود که با یک کار انیمیشنی ضعیف روبرو هستم و صرفا برای حمایت از تولیدات این دسته از آثار باید به پای تماشای آن بنشینم. به شخصه معتقدم اگر انیمیشن خوب ایرانی هنوز نداریم، بدان معنا نیست که نباید آثار فعلی را حمایت کنیم چرا که ذره ذره میتوان به استانداردهای جهانی نزدیکتر شد.
این تصور اولیه من از انیمیشن امین و اکوان اما بعد از گذشت دقایقی از اثر کاملا عوض شد و حالا به جرات میتوانم بگویم با یک انیمیشن نسبتا خوب ایرانی روبرو هستیم که موضوع جالب توجهی را هم در صدر موضوع داستانی خود قرار داده است: «کسب و کارهای نوپا» یا به تعبیری دیگر استارتاپها! لابد میپرسید فضای قدیمی و هزار و یکشبی این انیمیشن چه دخلی به این مقولات دارد؟ کمی صبر کنید، به آن هم میرسیم.
امین و اکوان حضورهای بینالمللی خوبی داشته و تاکنون جدا از بازار جشنواره کن سال گذشته، در جشنوارههایی چون جشنواره جونیور فست جمهوری چک و یا جشنواره هانوی کشور ویتنام حضور پیدا کرده و مورد استقبال داوران نیز قرار گرفته است. این انیمیشن به زودی قرار است به جشنواره انیمیشن کلکته کشور هند هم برسد و به نظر میرسد با وجود فضای ایرانی و سنتی آن، داستان اقتصادی و کسب و کارانه آن توانسته مخاطبان بین المللی را نیز به سمت خود بکشد. با این وجود اکران انیمیشن امین و اکوان در کشور ما چندان حال خوبی ندارد.
انیمیشن امین و اکوان بیش از یک هفته فقط در شهرستانهای ایران اکران بود و اکران پایتخت و یا شهرهای بزرگی چون مشهد و اصفهان را نداشت. سپس بعد از اکران این اثر در برخی مراکز استانها، اکران آن به تهران هم رسیده و حالا در یکی دو سینمای محدود پایتخت در تک سانسهایی رنگ اکران را به خود میبیند. سالن کوچکی که من این اثر را در آن دیدم از جمعیت والدین و فرزندانشان پر شده بود و عدهای هم بیرون از سالن بدون صندلی ماندند، این نشان از اهمیت و توجه خانوادهها به آثار ایرانی و بومی میدهد و البته نشان از بیتوجهی سینماها و کاسبین این صنعت که به این گونه آثار اقبال خوبی نشان نمیدهند.
امین و اکوان بر اساس یک داستان قدیمی از مجموعه هزار و یکشب ساخته شده که در داستانهای مهدی آذریزدی نیز با نام قصه مرد و نامرد شناخته میشود. این نویسنده بزرگ در قصه خود با الهام از داستان هزار و یکشب، قصهای خلق کرد که احتمالا هیچگاه فکر نمیکرد اینچنین به فضای کسب و کاری کشور نزدیک شود.
قصه انیمیشن امین و اکوان، روایتگر دو مرد به همین نام است که در طی یک سفر وارد شهر جدیدی شده و تصمیم میگیرند در آنجا اقامت کنند. از همان ابتدای امر مشخص است که امین، مرد سادهدل است و اکوان فرد آب زیرکاه و زرنگ این دو دوست. اکوان خودش را به مریضی میزند و امین که کار اصلیاش سلمانی است، به میدان شهر میرود تا اندکی کاسبی کند. او برخلاف بقیه آرایشگران شهر، از صابون در حرفه خود استفاده میکند و به همین دلیل هم استقبال خوبی از کارش صورت میگیرد.
اکوان از آنطرف به سمت مغازههای رنگرزی رفته و تصمیم میگیرد برای آنها شاگردی کند. اکوان در شهر خودشان هم رنگرز بوده و از اینکه میبیند تمامی مردم شهر سیاه و سفید میپوشند، بیزار است. اما کاشف به عمل میآید که صنف پارچه فروشان و رنگرزها تصمیم ندارند که رنگهای شاد را وارد بازار کنند چرا که برایشان گرانتر تمام شده و میخواهند مردم با همین سبک و سیاق جاری خود زندگیشان را ادامه دهند.
اکوان پیش حاکم میرود و حاکم که متوجه این رفتار صنف رنگرزها میشود، به او اجازه میدهد که کسب و کار خودش را راه بیندازد و پارچههای رنگی را وارد زندگی مردم کند. امین هم از آنسو بعد از تمام شدن صابونهایش، متوجه میشود که تاجر معروف شهر، صابون را با قیمت گزافی به مردم میفروشد و آن را تبدیل به یک کالای لوکس و اعیانی کرده است. برای همین تصمیم میگیرد که خودش دست به کار شود و کارگاه تولید صابون راه بیندازد و در این راه از پسرکی شیطان و بازیگوش که تبدیل به وردستش شده، کمک میگیرد…
قصه امین و اکوان به هیچ وجه قصه ساده و سرراستی نیست و راستش را بخواهید اگر بخشهای موزیکال آن را حذف کنیم، با یک داستان جدی و مدیریتی روبرو هستیم که میتواند Case Study مناسبی برای صاحبان کسب و کار باشد! امین و اکوان بعد از ورود به شهر جدید، متوجه میشوند که وضعیت بازار و اقتصاد این شهر ۱۸۰ درجه با شهر قبلیشان تفاوت دارد و همین موضوع میتواند اولین درس صاحبان کسب و کار باشد؛ اینکه ورود به یک شهر و کشور جدید الزاما نمیتواند با متد قبلی پیش برود و باید به فرهنگ و رفتار حاکم بر شهروندان آن شهر نیز توجه کرد.
مقاومت کسبوکارهای سنتی در برابر ایدههای جدید و نو (کسبوکارهای نوپا) نیز به خوبی در این اثر دیده میشود. زمانی که اکوان دلش میخواهد تا با رنگرزها همکاری کند و به شاگردی آنها در بیاید، درست مرا یاد برادران محمدی در سایت دیجی کالا میاندازد که در ابتدای راهشان سعی کردند با بخش سنتی دمخور شوند ولی با بیمهری آنان روبرو شدند و بعدها توانستند بسیار در کارشان موفق شوند.
بخش سنتی در انیمیشن امین و اکوان همان رنگرزهایی هستند که به جز رنگ سیاه و سفید دست به تولید هیچ نوع پارچهای نمیزنند و حتی پیشنهاد میدهند که ما حقوق بیکاری اکوان را میدهیم، اما او در خانه بنشیند و بازار ما را با ورود کالای جدید و مردم پسند کساد نکند! این سلیقه و سیاست کسبوکارهای سنتی که اهمیتی به درخواست مردم نمیدهند و صرفا منافع خود را مد نظر میگیرند، تاکنون به این زیبایی و صراحت به تصویر کشیده نشده است!
از انسو امین را داریم که با یک تاجر گرانفروش درگیر شده و بر اساس آوازی که خودش میخواند قصد دارد تا رویای گرانفروش را از بین ببرد. او به جای آنکه زیر بار حرف زور صاحبان قدرت اقتصادی برود، با دانش خود (یاد شرکتهای دانشبنیان نیفتادید؟) در یک کارگاه کوچک شروع به ساخت صابون میکند و با سختی بسیار سعی میکند که کارش را ادامه دهد. امین حتی بعد از تمام شدن مراحل تولیداتش، باز هم دست به دامن صاحب قدرت اقتصادی میشود اما با تمسخر او روبرو شده و در نتیجه شروع به تبلیغات محیطی میکند (میخواهید بگویید یاد دیجیتال مارکتینگ و کمپینهای تبلیغاتی جدید استارتاپها نیفتادید؟)
انیمیشن امین و اکوان داستان قرص و محکمی دارد که شاید در انتهای آن وارد فاز کلیشه شده، ولی میتواند به خوبی وضعیت اقتصاد کنونی و بازار فعلی کشورمان را به تصویر بکشد. جزییترین این مسائل در انیمیشن امین و اکوان دیده میشود؛ کافیست به جایی نگاه کنید که اکوان پارچههای خود را با قیمتی بسیار کمتر از قیمت حاضر در بازار عرضه میکند و متهم به ارزانفروشی (یا همان دامپینگ قیمتی! که تاکسیهای اینترنتی و بسیاری دیگر از کسبوکارهای آنلاین با آن روبرو هستند) میشود.
در جایی دیگر که امین سعی میکند به تاجر جماعت توضیح دهد که اگر صابون زیاد شود و ارزان، خریداران آن هم بیشتر میشود و سود بیشتری به جیب زده میشود اما تاجر مورد نظر، نمیتواند این نظریه امین را هضم کند و دائم غر میزند و حتی شکایت پیش حاکم میبرد!
خوشبختانه باید بگویم که فیلمنامهنویسان کار نگاهی جانبدارانه و یک طرفه هم به قضیه نکردهاند و با پرداخت به بعد حیلهگرانه و حسود اکوان، یادآور شدند که لزوما تمامی ایدههای نو کسبوکارهای جدید راه درستی را پیش نمیگیرند. خالقین اثر با هوشمندی هرچه تمامتر بخش کسبوکارهای مدرن را با اقدامات اکوان به سوال میکشند و سعی در ارائه راهکاری تصامحی بین دو قشر کسبوکارهای سنتی و مدرن دارند که تبلور آن در شخصیت امین و کارهای او خلاصه میشود.
سازندگان امین و اکوان مخاطبین کودک خود را فراموش نکردهاند و قصه فیلم را در بخشهایی برای آنان هم جذاب کردهاند. گرچه در عمل چندان موفق نمیشوند و نه شوخیهای فیلم درست از آب در میآید و نه آوازهای آن چندان حرفهای به نظر میرسد. البته تیم صداپیشگی کار به مدیریت فرزاد شیر محمدی به خوبی کار خود را انجام میدهند. شیر محمدی پیش از امین و اکوان در زمینه تولید کتابهای صوتی فعالیت زیادی داشت و این کوله بار تجربه خود را با خود به انیمیشن امین و اکوان برده است، اثری که فیالواقع میتوانست یک کتاب صوتی بسیار جذاب هم باشد.
نوع طراحی و گرافیک انیمیشن امین و اکوان، به علت کمبود بودجه آن به هیچوجه همگام با آثار شاخص روز دنیا نیست ولی با توجه به تیم بسیار محدود تولیدکننده اثر، شایسته تقدیر و احترام است. همانطور که جان استیونسون سازنده انیمیشن مشهور پاندای کونگ فو کار بعد از دیدن آن اظهار داشته که فیلم «امین و اکوان» را به دلیل قصه ای که توسط تیمی کوچک در شرایطی محدود و دشوار تولید شده است، درخور توجه است. او همچنین گفته است که ای کاش این فیلم در مجامع هنری بیشتر مورد توجه واقع شود.
زحل رضوی، کارگردان انیمیشن امین و اکوان چندین سال است که در حوزه انیمیشن ایرانی فعالیت میکند و پیش از این سریال انیمیشن دشت تمشک را در مرکز پویانمایی صبا ساخته بود که در قالب یک مجموعه ۲۶ قسمتی از شبکه پویا پخش شد. او همچنین سازنده انیمیشن سریالی کلاغها هم هست که در اواخر دهه هشتاد شمسی در ۱۳ قسمت ساخته و پخش شد.
انیمیشن امین و اکوان یک سکوی پرتاب خوب برای این کارگردان جوان ایرانی در زمینه انیمیشن است و میتوان به ادامه کارهای او امیدوار بود، هرچند خودش چندان به این مساله امید ندارد و اخیرا در گفتگوی خبری خود از عدم حمایتها نسبت به مقوله انیمیشن در کشور گله کرده است: «قطعاً زمانی که حمایت در کار نباشد هر اثری با سختی ها و مشکلات زیادی روبرو می گردد و افسوس که از انیمیشن کمتر حمایتی صورت نمی گیرد.»
انیمیشن امین و اکوان را دریابید، هم برای حمایت از این صنعت میلیاردی در دنیا که در ایران چندان جایگاهی ندارد و مگر با بودجههای دولتی آثار فرهیختهای در آن ساخته شود؛ هم برای داستان جالب توجه و ارزندهای که در بطن خود قرار داده است. حتی نوع اکران و زمان اکران این اثر که مخاطبی کودک دارد هم مورد بیمهری قرار گرفته (در آستانه امتحانات ترم اول مدارس!) و شاید بد نباشد که مخاطبین بتوانند این بیمهریها را با استقبال خود، جبران کنند.
داستان انیمیشن امین و اکوان با وجود اینکه از دل گذشته بسیار دور سر بر آورده است اما به طرز شگفتی برای دنیای کسب و کار امروز هم آشناست و مانند درسنامهای است که دیدنش با وجود ایرادات ریز و درشتی که دارد؛ خالی از لطف نیست.
بدون نظر