کار کودکان ؛ از بیسوادی تا آزارهای جنسی و خشونت کنترل نشده

کار کودکان ؛ از بیسوادی تا آزارهای جنسی و خشونت کنترل نشده

اگر ساکن کلان‌شهرهای ایران باشید حتما این تصویر برایتان آشناست که یک کودک، گونی پلاستیکی چند برابر بزرگ‌تر از جثه خود را بر دوش بکشد و در کنار هر سطل زباله، آن را بر زمین بگذارد، داخل سطل خم شود و پسماندهای خشک و تر را تفکیک و نمونه‌های خشک را جمع‌آوری کند. صحنه‌هایی که دیدنشان کمر آدم را از فشار درد خم می‌کند و زانوها را به لرزه می‌اندازد.

یا در پشت چراغ‌های قرمز، سایه‌ی فقر روی شیشه جلوی اتومبیل‌هایی بیفتد که این کودکان پافشاری دارند برای پاک کردن آن تا بلکه دو تا ۵ هزار تومان دستمزد بگیرند.

آنها به لحاظ جسمی کودک هستند اما روحشان دچار تحولاتی شده و به درجه‌ای از درکِ مفهوم زندگی دست یافته‌اند که یک کودک در شرایط عادی به ندرت آن را می‌فهمد. کار از سنین خردسالی و همزمان با تحصیل در دبستان سبب می‌شود تا این کودکان به جای تفریح کردن، دغدغه‌ی کسب درآمد داشته باشند برای رفع نیازهای معیشتی؛ برای رفع نیازهای اولیه همچون خوردن و آشامیدن.

بدتر اینکه، بر اساس مستندات موجود و گزارش‌های بی‌شمار رسانه‌ها، سهم دستان نحیف و ظریف این کودکان چیزی نیست جز انتظار بیشتر از سوی والدین یا سرپرست گروه‌هایی که آنها را وادار به انجام کار می‌کنند. با اینکه کار کودکان در خیابان حتی بعضا تا یکصدهزار تومان در روز هم برایشان درآمد دارد اما نه وضعیت خورد و خوراک آنها بهبود می‌یابد نه وضعیت بهداشت، پوشاک و تحصیل و معیشت‌شان. به همین خاطر این سوال پیش می‌آید که چرا این کودکان همچنان در شرایط بد قرار دارند و چگونه است که هرگز نمی‌توانند کودکی‌کردن را به زندگی عادی خود بازگردانند؟

واقعیت این است که اغلب این دختران و پسران در حال جبران بی‌عرضگی و عدم مسئولیت‌پذیری والدین خود هستند؛ پدر و مادرهای معتاد، پدران معتاد و مادرانی که توانایی کار کردن ندارند، مادرانی که فرزندان خود را رها کرده‌اند، بدهی‌های بی‌پایان والدین و نمونه‌هایی از این دست. البته بعضا شمار زیاد کودکان خانوار نیز سبب می‌شود تا پدر یا مادر یا هر دو توان تامین مالی زندگی را از دست بدهند و در نتیجه، کودکان را مجبور می‌کنند تا برای هزینه‌های زندگی خود کار کنند و اصطلاحا خرج خود را در بیاورند.

22 خرداد روز جهانی منع کار کودکان
مساله فقط بیسوادی، بازماندگی از تحصیل یا سوء تغذیه نیست؛ رخنه ویروس اچ آی وی، اعتیاد، افسردگی، خودزنی، خودکشی، آزارهای جنسی، خشونت کنترل نشده و …همگی آسیب‌های نوظهوری است که کودکان کار را تهدید می‌کند. آسیب‌هایی که اگر امروز به فکر حل‌کردن آن نباشیم به مرور همه جامعه را فراخواهد گرفت.

۲۲ خرداد روز جهانی منع کار کودکان است. بر اساس آمارهای جهانی بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیون کودک بین ۵ تا ۱۴ سال در سراسر جهان مجبورند به جای تحصیل نان‌آور خانواده باشند.

سازمان جهانی کار دلایل وجود کودکان کار را فقر، فقدان حمایت‌های اجتماعی و ناکارآمدی برخی جوامع در تضمین ارائه خدمات برای تحصیل کودکان تا حداقل سن تعیین شده عنوان می‌کند. این در حالی است که آمار دقیقی از تعداد کودکان کار در ایران هنوز در دست نیست. فعالان حقوق کودک از رقم‌های میلیونی خبر می‌دهند ولی مقام‌های دولتی رقم‌هایی به مراتب کمتر ارائه می‌کنند.

بیشتر بخوانید: کودکان کار؛ دنیای تاریک دستان نحیفی که نان‌آور خانواده هستند

چه عواملی سبب پدید آمدن عارضه‌ی اجتماعی به نام کار کودک می‌شود؟

بدون هیچ تحقیق و تفحصی هم می‌توان حدس زد که مسایل اقتصادی و فقر سبب پدید آمدن مقوله‌ای به نام کار کودکان می‌شود. برای تصدیق این ادعا باید گفت، اطلاعاتِ گسترده‌ سراسری در سطح کشورها نشان می‌دهند که کار کودک بیش از همه در کشورهایی شیوع دارد که درآمدها در پایین‌ترین سطح ممکن قرار دارند.

اما فارغ از فقر، وضعیت تحصیل و فرصت‌های شغلی نیز در کار کودکان موثر هستند. اگر مدارس در مناطق محروم، یا محله‌های فقیرنشین در کلان‌شهرها در دسترس‌تر، نزدیک‌تر و دارای کیفیتِ بالاتر باشند، شاید بتوان تحصیل را جایگزین جذاب‌تری برای کار دانست. در چنین شرایطی کودک می‌آموزد که اگر تحصیلش را با موفقیت به پایان برساند، می‌تواند وارد بازار کار موفق‌تری بشود و نتیجتا، درآمد بهتری هم داشته باشد.

بر اساس آمارهای جهانی بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیون کودک بین ۵ تا ۱۴ سال در سراسر جهان مجبورند به جای تحصیل نان‌آور خانواده باشند.

البته این امر مستلزم این است که فرصت‌های شغلی مناسبی برای جوانانی که از مدرسه فارغ‌التحصیل می‌شوند وجود داشته باشد. در غیر این صورت خانواده‌ها انگیزه‌ چندانی نخواهند داشت تا بر روی تحصیلات کودکان‌شان سرمایه‌گذاری کنند. خود کودک نیز دنبال راهی برای تامین نیازهای روزانه‌اش خواهد بود و به ادامه تحصیل بی‌علاقه خواهد شد.

در هر حال پدیده‌ کار کودک مسئله‌ا‌ی جدا از سایر مسائل نیست که فقر تنها توجیه آن باشد، بلکه حاصل مجموعه‌ای از عوامل بسیار است. به طور مثال، در سطح خانواده می‌تواند مرگ ناگهانی، بیماری وخیم یا بیکار شدنِ یکی از اعضای بزرگسال خانواده سبب کار کودکان شود.

رخ دادنِ بحرانی سریع در سطح اقتصاد کلان که تقریباً درآمد همه را کاهش می‌دهد یا وقوع یک بلای طبیعی در مقیاسی وسیع مانند زلزله‌ای عظیم هم در شکل‌گیری کار کودکان بی‌تاثیر نیست.

در روستاها، شوک‌های کشاورزی شامل خشکسالی، سیل، آفت و هرگونه اختلال و ناکامی در برداشت محصول، کودکان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. باید بدانید که اکثریت کودکان کار جهان در مزارع خانوادگی یافت می‌شوند.

بیشتر بخوانید: کودک همسری ؛ آزار جنسی کودکان زیر لباس عروسی

22 خرداد روز جهانی منع کار کودکان
کودکان کار به دلیل داشتن وضعیت عاطفی نامناسب و شرایط خاص زندگی، دارای روحیه‌ای حساس و از نظر عاطفی، آسیب پذیرتر از کودکان هم سن و سال خود هستند؛ بنابراین بی‌توجهی و نادیده گرفتن این کودکان باعث نهادینه شدن خشمی پنهان در ناخودآگاه آن‌ها شده، در بزرگسالی باعث بروز بسیاری از ناهنجاری‌ها در جامعه می‌شود.

کار کودکان در اقتصاد کشورها هم نقش دارد؟

پاسخ به این سوال، به طور قطع بله است. کودکانی که کار کردن باعث شده از تحصیل بازبمانند پا به دوران بزرگسالی می‌گذارند بدون آنکه مهارت‌های لازم برای پیدا کردن کار مناسب را داشته باشند و همین باعث می‌شود تا آنها در تمام طول دوران زندگی کاری‌شان در معرض آسیب‌ و خطر بیکاری یا بهره‌وری پایین در کار و نیز شغل‌های نامطمئن قرار داشته باشند.

بنابراین کار کودک عواقب وسیع‌تری برای رشد و توسعه‌ ملی به همراه دارد. کار کودک توان و ظرفیت بهره‌وری کارگران را در طول دوران بزرگسالی به مخاطره می‌اندازد و از این طریق، هم رشد اقتصادی و هم تلاش‌ها برای کاهش فقر را محدود می‌کند.

بیشتر بخوانید: آینده را بسازید؛ ۱۰ روش برای افزایش اعتماد به‌ نفس کودکان

مطالب مرتبط
یک نظر

ورود

  • فاطی اردیبهشت ۲۳, ۱۴۰۱

    اگه حمایت بشن همچین اتفاقی می افته؟! همه این مشکلات فقط در یک کلام خلاصه میشه (دولت)