اگر چه هنوز در آغاز راه است و نمی توان آن را در حد سرویس هایی مانند نتفلیکس یا دیزنی پلاس، اپل پلاس و اچ بی اُ مکس دانست اما سرویس استریمینگ فیسبوک واچ (Facebook Watch) نشان داده که ذائقه خوبی در انتخاب سریال های امیدوار کننده و خوش آتیه دارد. اولین سریال اختصاصی قابل توجه این سرویس، «تسلیت می گویم» (Sorry For Your Loss) با بازی الیزابت اولسن و کلی ماری ترن بود که به خاطر نقش هایشان در چندین مجموعه از فرانچایزهای متعدد دیزنی شناخته می شدند.
دومین سریال قابل توجه این سرویس بدون شک سریال «لایم تاون» (Limetown) خواهد بود، یک درام تاریک و تکان دهنده با بازی جسیکا بیل در نقش روزنامه نگاری که در حال تحقیق در مورد مفقود شدن کل ساکنان یک شهر است. این سریال بر اساس یک پادکست داستانی به همین نام توسط زک آکرز و اسکیپ برانکی ساخته شده است.
سریال «لایم تاون» تازه ترین موردی است که به طور مستقیم از پادکست به سریال تبدیل می شود که دومین تجربه قابل توجه در این زمینه پس از «بازگشت به خانه» (Homecoming) با بازی جولیا رابرتز و کارگردانی سم اسماعیل است که در سال ۲۰۱۸ از سرویس آمازون منتشر شد. اگر چه داستان این دو بسیار متفاوت است اما هدفی مشترک دارند: ایجاد تنش و التهاب در مخاطب با داستان هایی عجیب و غریب و لایه در لایه در مورد توطئه ها، خاطرات مفقوده یا دزدیده شده و تلاش های شخصیت های سرسخت برای پی بردن به حقیقت حتی در صورتی که این کار خطراتی بسیار مرگبار برای آنان داشته باشد.
و مانند «بازگشت به خانه»، سریال «لایم تاون» نیز در قالب یک درام نیم ساعته بسیار جذاب و تحت کنترل به سرویس استریمینگ تلویزیون آمده است که باعث می شود هضم آن بسیار خوشایندتر بوده و برای کسانی که به دنبال یک سرویس استریمینگ جدید هستند جذابیت بیشتری داشته باشد.
اگر چه «لایم تاون»، جولیا رابرتز برنده اسکار را به عنوان یک مددکار اجتماعی در اختیار ندارد که در متن یک نقشه ویرانگر برای سوء استفاده از سربازانی که به خانه بازگشته اند گرفتار شده است اما جسیکا بیلی را در نقش اول سریال می بیند که به تازگی به خاطر بازی در سریال «گناهکار» (The Sinner)، که بدون شکل نقش آفرینی کارنامه بازیگری او نیز هست، نامزد دریافت جایزه امی شده بود.
به نظر می رسد بیل در نقش های تلویزیونی بسیار خوب ظاهر می شود و حضور دراماتیک تاثیرگذارش به عنوان یک مرکز ثقل عاطفی مهم نقش قابل توجهی در جذابیت سریال دارد، شخصیتی که در همان ابتدا تمام کارت های بازی خود را رو نمی کند. چالش تبدیل کردن یک پادکست به یک سریال درام جذاب و سرگرم کننده می تواند هر کسی را مرعوب نماید اما همانطور که خالق «آقای ربات» (Mr. Robot) نشان داد، این کار شدنی است و حتی در صورتی که استعداد مناسب در دسترس باشد می توان نتیجه ای بسیار بهتر از نسخه پادکست گرفت.
علاوه بر بیل، در سریال «لایم تاون» شاهد بازی استنلی توچی در نقش امیل هستیم که عموی گمشده شخصیت بیل است که حضورش بر جذابیت این سریال خواهد افزود. در این سریال بیل به عنوان یک شخصیت تاثیرگذار و گاهی ترسناک، با سماجت خاصی سعی دارد واقعیت را در مورد شهر لایم تاون کشف کند، شهری داستانی در تنسی که یک شبه ۳۰۰ ساکن آن مفقود شده و اکنون بعد از گذشت یک دهه هنوز هیچ پاسخی در این زمینه یافت نشده است. تلاش سرسختانه برای کشف حقیقت به خاطر عزیزان و به خاطر این که همیشه پاسخی برای ابهامات وجود دارد یک ایده آشنا برای افرادی است که به سریال های رازآلود علاقه دارند. اما میزان شباهت و کلیشگی این داستان با داستان های مشابه در حدی نیست که از قدرت و جذابیت بازی بیل یا داستان پیچیده سریال بکاهد.
راز مرکزی داستان بسیار ساده اما عمیق است زیرا با کنجکاوی ذاتی و طبیعی انسانی در ارتباط بوده و میل به پیدا کردن پاسخ یک معما را در بیننده نیز برمی انگیزد. نکته جالب دیگر در مورد داستان این است که از همان ابتدا مشخص است که اتفاق خوبی برای ساکنان شهر لایم تاون نیفتاده که در برخی سکانس های پرتنش و ترسناک سریال کاملاً مشهود است.
سریال با روبرو شدن لیا هداک (جسیکا بیل) با یک مرد غریبه که بی محابا سر خود را به در اتاق هتل او می کوبد آغاز می شود، در حالی که صحنه ترسناکی از خونریزی ایجاد شده و آن مرد به شکلی ترسناک فریاد زده و او را از ادامه تحقیقاتش در مورد شهر لایم تاون برحذر می دارد. در واقع فریادها و جیغ های این مرد به هیچ عنوان طبیعی نیست زیرا این مرد نیمه انسان به نظر رسیده و ظاهر و حرکاتش به معنای واقعی کلمه ترسناک است.
و در حالی که «لایم تاون» در ایجاد چنین سکانس های ناخوشایندی بسیار بی نقص عمل می کند، با افشاگری هایی تدریجی در مورد گذشته پیچیده لیا با والدین، عمو و معشوق اخیرش که به شکلی خیره کننده در روایت اصلی داستان وارد شده اند در انسانی سازی داستان نیز نهایت موفقیت را داشته است. در حالی که سرویس فیسبوک واچ در حال ساخت و انتشار سریال های جدیدی است، به نظر می رسد که با سریال هایی مانند «تسلیت می گویم» و «لایم تاون» به زودی مخاطبان را به سمت خود جذب خواهد کرد.
بدون نظر