اگر شکست عشقی خورده اید، قلبتان شکسته و این موضوع تمام زندگی شما را تحت الشعاع قرار داده است، حتما سوال شما این است که بعد از شکست عشقی چه کنیم ؟ این مطلب را بخوانید تا با گفته روانشناسانان بتوانید از غم خود بکاهید و به زندگی عادی برگردید.
خودتان را خیلی بابت شکست عشقیتان که فکر میکنید بدترین ضربه زندگیتان بوده است ناراحت نکنید چون به قول معروف این نیز بگذرد. شکست عشقی شما از مقیاس یک که کمترین درجه است باشد تا شکنجه دیدن بالاخره یک وضعیت بغرنج و وحشتناک است. شاید هر کدام از شما یک بار هم که شده قلبتان شکسته است و این حس و حال را خوب درک میکنید. اما در نهایت توانسته اید سر پا بایستید و با گذشته دردناک خود خداحافظی کنید.
وقتی با شکست عشقی مواجه میشوید هیچ جوری نمیتوانید جلوی احساس غم و اندوه خود را بگیرید مگر این که یک روبات بی عاطفه و بی احساس باشید. شما در این دوران حس میکنید دنیا به آخر رسیده است و هیچ راهی برای خوشحال کردن دوباره شما وجود ندارد. اما به شما میگوییم که با راهنمایی روانشناسانه امروز در روزیاتو میتوانید یک مشاوره خوب داشته باشید و شکستگی قلب خود را دوباره ترمیم کنید.
۱- به خودتان اجازه دهید که احساس خود را حس کنید.
ربکا هندریکس ، متخصص روان درمانی در نیویورک امریکا، می گوید: «وقتی کسی رابطه خود را با شما به پایان رساند، شما در سیل احساسات ناراحت کننده خود غرق خواهید شد. این یک تروما است؛ یعنی یک شوک برای سیستم روحی و روانی شما به حساب میآید. مانند هر نوع شوک عاطفی دیگری که در زندگی رخ میدهد، شما می خواهید با خودتان بسیار آرام و مهربان باشید و به خودتان اجازه دهید احساسات خود را حس کنید. علاوه بر این، احساسات شما به دلایل خاصی بروز میکنند. همین احساسات غم انگیز شکست عشقی میتوانند به شما کمک کنند تجربههای دشوار گذشته را پشت سر بگذارید اما به شرطی که شما آنها را آزاد کنید.
در روزهای بعد از شکست عشقی، باید به خودتان اجازه دهید گریه کنید و تصدیق کنید که این شکست مانند هر نوع از دست دادن دیگر است. اندوه ۵ مرحله دارد: انکار، عصبانیت، شکایت و چانهزنی، افسردگی و پذیرش. هندریکس می گوید: «شما می خواهید این اندوه را در زمان خودتان و به روش خودتان پشت سر بگذارید.» شما در طی این فرایند احساسات خود را با گفتن جملاتی مانند “چرا من چنین حسی دارم؟” و “البته که من باید چنین حسی را تجربه کنم.»
۲- در احساس خود غرق نشوید.
اگرچه ابراز احساسات برای شما مهم است اما این هم مهم است که از آنها کوتاه بیایید و نگذارید سراپای وجودتان را فرا گیرد. بنابراین اگر احساس غم و اندوه داشتید، بگذارید برای مدت معینی خودتان را در احساستان غوطه ور کنید؛ مثلاً یک ساعت. گریه کنید، داد بزنید، فریاد سر بدهید، مجله ها را پاره کنید و خلاصه هر کاری را که باید انجام دهید تا احساسات خود را آزادانه در جریان بیندازید. اما وقتی این ۶۰ دقیقه تمام شد، دیگر بس کنید و به سراغ کار دیگری بروید.
۳- ارتباط خود را با عشق سابق خود کاملا قطع کنید.
یک دلیل علمی وجود دارد که شکست قلبی شما را بسیار آزار می دهد: شما در واقع بعد از شکسته قلبی، علائم شبیه به عمل جراحی را پشت سر می گذارید زیرا به طور ناگهانی هورمونهای حس خوب که از شریک زندگیتان دریافت میکردید از بین رفته است. وقتی شریک زندگی شما دیگر وجود ندارد، شما دلتان آن هورمونهای خوب را میخواهد. اگر تسلیم این احساس شوید و دوباره عشق سابق خود را ببینید، وسوسه میشوید پیش او بروید و خود را در ماهها و شاید سالها بعد درگیر او کنید. به همین دلیل است به شما توصیه میکنیم سمزادیی ۶۰ روزه عشق سابقتان را در پیش بگیرید؛ به عبارت دیگر باید سعی کنید ۶۰ روز از او دور بمانید و هیچ ارتباطی با او نداشته باشید.
قطع ارتباط هم یک روش سالم است و هم باعث میشود شما دلبستگی خود به عشق سابقتان را از بین ببرید. هیچ قانونی سرسختانه و فوری در مورد تماس با عشق سابقتان وجود ندارد. ارتباط کوتاه و گاه و بیگاه – مانند “سلام، می توانیم برای چند دقیقه صحبت کنیم؟ من با این اتفاق روزهای سختی را میگذرانم” اشکالی ندارد. فقط محتاط باشید که این احوالپرسیها به یک عادت تبدیل نشوند. یادتان باشد هر بار که با او صحبت می کنید، انرژی جدیدی بین شما جاری میشود؛ در صورتی که باید هدف شما این باشد که آن روابط پر انرژی را از بین ببرید نه اینکه به ایجاد آنها ادامه دهید.
۴- یک سیستم پشتیبان و حامی پیدا کنید.
با دو یا سه نفری که واقعاً به آنها اهمیت میدهید تماس بگیرید و به آنها بگویید که چه دورانی را طی میکنید. خیلیها دور و اطرافتان هستند که شما را دوست دارند و میخواهند از شما حمایت کنند اما اغلب آنها نمیدانند که زیرا شما آنها را بازگو نمیکنید. درد دل خود را به دیگران بگویید. بیشتر افراد در یک زمان یا برههای از زندگی خود شکست عشقی را تجربه کرده اند. وقتی با آنها از احساسی که دارید حرف بزنید آنها هم تجربیات خود را با شما به اشتراک میگذارند به شما مشاوره میدهند و به شما یادآور میشوند که شما تنها نیستند. اینها میتواند خیلی برایتان مفید باشد.
۵- ورزش کنید.
عرق ریختن بعد از شکست عشقی شاید آخرین چیزی باشد که بخواهید خودتان را در آن غرق کنید اما به ما اعتماد کنید زیرا واقعا میتواند مفید باشد. اندورفین های تولید شده در هنگام ورزش به علائم بهبود پس از شکست عشقی کمک میکند. علاوه بر این، شما میتوانید اعتماد به نفس خود را تقویت کنید.
۶- به یاد داشته باشید چه چیزی آزارتان داده است.
یک پاسخ متداول پس از شکست عشقی این است که فرد دیگری را ایده آل کردن کنید. با این که شما دلتان نمیخواهید قسمتهای خوبی رابطهای که داشتید را انکار کنید اما دلتان هم نمیخواهد آنها را اصلاح و بازیابی کنید. برای یافتن راه متعادل و میانهروی، هرستی از تمام جوانب منفی شریک زندگی یا عشق قبلی خود را که با او در رابطه بودید بنویسید و به آن نگاه کنید. این تمرین ذهنی تمام تفکرات وسواسی که احتمالاً در مورد عشق سابق خود داشتید متعادل میکند؛ اینکه دلتان برای چه چیزی در او تنگ شده و چرا آنها این قدر عالی بودند یا حتی اگر نبودند.
۷- مواظب خود باشید.
مراقبت از خود در بحبوحه شکست عشقی از اهمیت بالایی برخوردار است. در طول روز حال و احوالتان را بررسی کنید و از خودتان بپرسید: به چه چیزی نیاز دارم؟ شاید دلتان یک سالاد سالم بخواهد، یا ممکن است یک حمام گرم خوبتان کند یا حتی شاید تماس تلفنی با یک دوست خوب شما را سر شوق بیاورد.
همچنین بدانید که احساس طرد شدن و کم ارزش شدن میتواند پاسخهای ناسالمی مانند پرخوری یا کم خوری یا حتی سوء مصرف مواد مخدر را به همراه داشته باشد که در نهایت به یک مارپیچ افسردگی منجر شود. ورزش، تغذیه و خواب مناسب باعث می شود که شما از جایتان بلند شوید و احساس بد گذشته را فراموش کنید.
۸- طول روند بهبودی خود را داوری نکنید.
زمان بهبودی خود را با طول رابطه خود برابر نکنید. یا حتی کل روابط خود زیرا ممکن است منجر به چندین شکست عشقی شود. بسیاری از اوقات مردم مثل این هستند و میگویند «خب، من که فقط شش ماه فقط با او بودم. چرا اینقدر ویران شدهام؟ از آنجا که شما شش ماه با عشقتان بودهاید و احساس خود را گرو گذاشتهاید و بیش از حد خودتان را شب و روز به او وابسته کردهاید شاید این شش ماه برای شما مثل دو سال برای شخص دیگر است. بنابراین، به هر حسی که دارید احترام بگذارید. در حقیقت، این که چقدر طول میکشد شما از گذشته دور شوید، به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ از جمله عبارات و جملاتی که به خودتان میگویید.
۹- شکست را درونی نکنید.
بعد از یک جدایی سخت و دردناک، از فکر کردن خودداری کنید؛ مثلا نگویید من به اندازه کافی خوب نیستم یا یک مشکلی در من وجود دارد. در عوض، اگر مشکل از سمت عشق سابقتان نیست، مشکل را در رابطه به اصطلاح عاشقانه تان ببینید.
۱۰- رفتارهای ناسالم را شناسایی کنید و از بین ببرید.
سعی کنید هرگونه انگیزهای را که ممکن است داشته باشید بشناسید؛ مانند ارسال پیام به عشق سابق خود، چک کردن هر ساعت اینستاگرام آنها یا پخش کردن و تماشای مجدد هر جزئیات لعنتی در قرارهای آخر هفتهای که با هم داشتید. این خواستارها بخشی از روند طبیعی است که پس از شکست عشقی اتفاق میافتد. اما به خودتان اجازه ندهید درگیر رفتارهای وسواسی شوید (مثلا تا ۴ صبح بیدار باشید و تمامی جنبه های رابطه گذشته خود را تجزیه و تحلیل کنید.) اگر متوجه میشوید که وقت زیادی را در این چهارچوب ذهنی سپری میکنید، ممکن است عاقلانهترین کار این باشد که برای کمک رفتن از پشتیبانی یک مربی یا درمانگر استفاده کنید.
۱۱- کارهای روزمره جدید برای خودتان ایجاد کنید.
درک کنید که احتمالاً شکست عشقی باعث ایجاد حفرههایی در زندگی شما خواهد شد. با خودتان بگویید شما و عشق سابق خود همیشه هر جمعه به سینما می رفتید. حالا شبهای جمعه شما بازتر است و به جای اینکه به تنهایی دور خودتان دیوار بکشید و با کوه غصهها تنها بمانید، با دوستانتان به صورت فعالانه تماس بگیرید و برنامه ریزی کنید.
۱۲- علایق قدیمی و جدید را کاوش کنید.
به خودتان بگویید واقعاً از فضای بیرون و گردش لذت میبرید اما عشق سابق شما اینطور نبود. بنابراین، آن وقتها که در رابطه با عشق سابقتان بودید و عادت پیاده روی آخر هفته خود را کم کرده بودید، حالا دیگر تنها و مجرد هستید و به خودتان اجازه دهید مجدداً با چیزهای مورد علاقه خود ارتباط برقرار کنید و هم چنین سرگرمیهای جدیدی را نیز کشف کنید. در واقع، اگر میخواهید التیام یابید، باید برای بهبودی در زندگی گام بردارید. مثلا به یک سالن ورزشی جدید بروید و ثبت نام کنید یا در کلاس سفالگری شرکت کنید یا به همراه دوستان خود به تورهای گردشگری یا سفر بروید.
۱۳- بپذیرید که جدایی شاید همان چیزی باشد که برای پیدا کردن خودتان نیاز دارید.
گاهی اوقات شما نمیخواهید بسته شدن گذشته از سمت عشق سابقتان باشد و خودتان باید آن را به تنهایی پیدا کنید. اگر عشق سابق شما نمیتواند دلیل جدایی را توضیح دهد، خودتان روایت سالمی از جدایی ایجاد کنید. و اگر برای بسته شدن موضوع و خاتمه رابطه کافی نیست، گفت و گو با یک درمانگر، مشاور یا روانشناس را در نظر بگیرید. هم چنین، اگر جدایی شما باعث ایجاد افکار و احساسات در مورد سایر ضررهای زندگی شما شده و به سختی میتوانید از پس آن بربیایید، قطعاً لازم است به دنبال کمکهای دیگران باشید.
۱۴- اگر تصمیم به قرارهای جدید دارید، بسیار محتاطانه برخورد کنید.
بعد از اینکه قلبتان بهم ریخته شد و شکست عشقی را تجربه کردید، شاید وسوسه شوید فوراً در صدد بازگشت به زندگی و شروع یک رابطه جدید باشید. اما به شما هشدار میدهیم مراقبت این رابطههایی که فورا بعد از شکست عشقی شکل میگیرد باشید. قبل از این که احساسات قبلی خود را نادیده بگیرید و فراموش کنید، نباید خودتان را به سمت یک رابطه جدید هل دهید. زیرا ممکن است احساسات گذشته به سراغتان بیاید و در رابطه جدید شما تاثیر منفی بگذارند. از طرف دیگر، این را هم به یاد داشته باشید که بازگشت به صحنه دوستیابی میتواند برای قلب شکسته شما یک اعتماد به نفس سالم ایجاد کند. فقط باید با خودتان صادق باشید؛ و هم چنین فردی که با او ملاقات می کنید. درباره حس و حالی که از نظر عاطفی دارید حرف بزنید. اگر هنوز خیلی عشق سابق خود را کنار نگذاشته و درگیرش هستید و فعلا به دنبال سرگرمی هستید نیز به خودتان و عشق جدیدتان بگویید.
۱۵- اطمینان داشته باشید که درد همیشگی نیست.
اگر چه درد زیادی را تجربه میکنید اما سعی کنید باور کنید که این نیز بگذرد! ایمان داشته باشید که بالاخره یک روز میآید که شما با شخص ویژه خود ملاقات کنید؛ شخصی که واقعاً برای شما مناسب است. هنگامی که دچار شکست عشقی شدید شدهاید، تصور این است که برایتان سخت است و هیچ وقت نمیتوانید به کس دیگری احساس عشق داشته باشید. اما زمان اگر نتواند همه زخمها را درمان میکند، بیشتر آنها را درمان خواهد کرد.
۱۶- در مسیر خود، به چیزهای مثبت فکر کنید.
در دراز مدت، جدایی نباید تمام روابط شما را لکهدار کند. همان طور که درد فروکش میکند، به مزایای جدایی و فواید خروج از رابطهای که تجربه کردید فکر کنید. هیجان موقعیتها و فرصتهای جدید را با آغوش باز پذیرا باشید و به خودتان یادآوری کنید که چقدر عالی و معرکه هستید.
خواندن این مطالب را به شما پیشنهاد میکنیم:
با فنگ شویی عشق و ازدواج ، روابط عاشقانه خود را تحکیم کنید
۹ زوجی که ثابت کردند عشق هیچ حد و مرزی ندارد
بعد از شکست عشقی چه باید کرد؟ این ۴ سوال را پس از جدایی از خود بپرسید
چرا ناگهان نسبت به عشقتان بیعلاقه میشوید و رابطه عاطفی سردی را تجربه میکنید؟
چرا نباید با عشق قبلی مان دوست معمولی بمانیم؟
چطور عشق قبلی مان را فراموش کنیم؟ راهکارهایی برای پشت سر گذاشتن شکست عاطفی
سلام
بسیار ممنون از شما بابت پست بسیار خوبتون .
منم دچار شکست شدم . طرف آشنامون بوده و موقع مهمونی ها چشم تو چشم می شیم . هیچ جوره خلاصی ندارم .
اصلا نمیتونم فراموش کنم . دختری که چند سال دوستش داشته باشی بعد شخصی دیگر با موقعیت مالی کمی بهتر رو دید ، سریع دوست داشتن چند ساله را به راحتی فراموش کند !
” فقط درس بزرگی از زندگی گرفتم که به هیچ دختری اعتماد نکنم . دختر ها بسیار دو رو هستند بر خلاف مرد های ساده لوح “
واقعا دو رویی موافقم
من و دختر خانم راضی بودیم پدرش راضی نمیشد همش میگفت باید با پسر عمه ات ازدواج کنی
واقعا حس بدی عاشق شدن
هم شیرین و بیشتر تلخ اگه نرسی به عشقت
من الان تو بیمارستان روانیا بستری شدم ?. ۶ سال زندگی انگار هیچی. زنا فقط به مادیات توجه دارند همینو بس. احساس همش دروغه
لطفا و خواهشا اولا بخاطر ترس و فرار از تنهایی یا خلاء عاطفی یا بخاطر ایجاد حس حسادت یا انتقام از پارتنر قبلیتون یا بخاطر رهایی از مشکلات زندگی یا ناتوانی در نه گفتن به رابطه سمی(رابطه جدید) وارد رابطه جدیدی نشید و اگه میتونید در جهت ترمیم رابطه قبلی تلاش کنید البته اگه دلایل موجهی برای برقراری رابطه و ترمیمش دارید ثانیا تا زمانی که رابطه قبلیتون رو از نظر روحی و روانی و احساسات متناقض فراموش نکردید تحت هیچ عنوان وارد رابطه جدیدی نشید و اگه به هر دلیلی وارد شدید سریعا و جسورانه خارج بشید به خودتون نگین که ممکنه طرف مقابلتون آسیب روحی میخوره دیر یا زود این اتفاق میوفته چه بهتر که رابطه سمی رو سریعا قطع کنید چرا که اولا زمانی که شکست عاطفی خوردید یا طلاق گرفتید در اوج هیجان و احساسات منفی هستید و رابطه جدید رو بدون شناخت منطقی و از روی استیصال انتخاب کردید ثانیا صرفا بخاطر عدم مواجهه با احساسات منفی و جبران خلاء عاطفی خودتون رو وارد رابطه جدیدی کردین مطمن متاسفانه خیلی از عزیزان پس از شکست عاطفی وارد رابطه واکنشی میشن و حتی با پارتنر جدیدشون سکسم تجربه میکنن ترشح هورمون اکسی توسن باعث میشه بخش منطقی مغز غیر فعال بشه و تداوم این رابطه باعث ایجاد وابستگی میشه نه دلبستگی و طرف فکر میکنه که واقعا عاشق مخاطبش شده در صورتی که رابطه جدید صرفا یه مرهم و مسکن موقتی برای اون شخصه و به محض بهبود دیگه نیازی به مرهم وجود نداره براش پس سعی کنید برای همدیگه غذا باشید نه دوا و حتما و حتما بدون شناخت دقیق و عشق واقعی نه صرف وابستگی محض وارد هیچ رابطه ای نشید متاسفانه پس از شکست عشقی احساساتی نظیر بی ارزشی بی لیاقتی و بی کفایتی طرد و رها شدگی تخریب عزت نفس و درماندگی و پوچی روح و روان شخص رو تسخیر میکنه خیلی مراقب باشید این طرحواره ها (تله ها) باعث نشه عزت و حرمت نفستون رو از دست بدید شما لایق بهترین ها هستید پس به خودتون اعتماد کنید و ارزش واقعی خودتون رو بشناسین و با هر بی سر پایی وارد رابطه مهمی مثل ازدواج نشید بحث مسایل مالی هم از اوجب واجباته
لطفا و خواهشا اولا بخاطر ترس و فرار از تنهایی یا خلاء عاطفی یا بخاطر ایجاد حس حسادت یا انتقام از پارتنر قبلیتون وارد رابطه جدیدی نشید و اگه میتونید در جهت ترمیم رابطه قبلی تلاش کنید البته اگه دلایل موجهی برای برقراری رابطه و ترمیمش دارید ثانیا تا زمانی که رابطه قبلیتون رو از نظر روحی و روانی و احساسات متناقض فراموش نکردید تحت هیچ عنوان وارد رابطه جدیدی نشید و اگه به هر دلیلی وارد شدید سریعا و جسورانه خارج بشید به خودتون نگین که ممکنه طرف مقابلتون آسیب روحی میخوره دیر یا زود این اتفاق میوفته چه بهتر که رابطه سمی رو سریعا قطع کنید چرا که اولا زمانی که شکست عاطفی خوردید یا طلاق گرفتید در اوج هیجان و احساسات منفی هستید و رابطه جدید رو بدون شناخت منطقی و از روی استیصال انتخاب کردید ثانیا صرفا بخاطر عدم مواجهه با احساسات منفی و جبران خلاء عاطفی خودتون رو وارد رابطه جدیدی کردین مطمن متاسفانه خیلی از عزیزان پس از شکست عاطفی وارد رابطه واکنشی میشن و حتی با پارتنر جدیدشون سکسم تجربه میکنن ترشح هورمون اکسی توسن باعث میشه بخش منطقی مغز غیر فعال بشه و تداوم این رابطه باعث ایجاد وابستگی میشه نه دلبستگی و طرف فکر میکنه که واقعا عاشق مخاطبش شده در صورتی که رابطه جدید صرفا یه مرهم و مسکن موقتی برای اون شخصه و به محض بهبود دیگه نیازی به مرهم وجود نداره براش پس سعی کنید برای همدیگه غذا باشید نه دوا و حتما و حتما بدون شناخت دقیق و عشق واقعی نه صرف وابستگی محض وارد هیچ رابطه ای نشید متاسفانه پس از شکست عشقی احساساتی نظیر بی ارزشی بی لیاقتی و بی کفایتی طرد و رها شدگی تخریب عزت نفس و درماندگی و پوچی روح و روان شخص رو تسخیر میکنه خیلی مراقب باشید این طرحواره ها (تله ها) باعث نشه عزت و حرمت نفستون رو از دست بدید شما لایق بهترین ها هستید پس به خودتون اعتماد کنید و ارزش واقعی خودتون رو بشناسین و با هر بی سر پایی وارد رابطه مهمی مثل ازدواج نشید بحث مسایل مالی هم از اوجب واجباته
۲۲ سال داشتم و جفتمون تنها ۴ سال باهم بودیم تا اینکه آخرای خدمتم گفت ما به درد هم نمیخوریم…لطفا اعتماد نکنید
لطفا و خواهشا مخصوصا پس از شکست عشقی و عاطفی اولا بخاطر ترس و فرار از تنهایی یا خلاء عاطفی یا بخاطر دیگران (پدر و مادر و..) یا بخاطر ایجاد حس حسادت یا انتقام از پارتنر قبلیتون وارد رابطه جدیدی نشید و اگه میتونید در جهت ترمیم رابطه قبلی تلاش کنید البته اگه دلایل موجهی برای برقراری رابطه و ترمیمش دارید ثانیا تا زمانی که رابطه قبلیتون رو از نظر روحی و روانی و احساسات متناقض فراموش نکردید تحت هیچ عنوان وارد رابطه جدیدی نشید و اگه به هر دلیلی وارد شدید سریعا و جسورانه خارج بشید به خودتون نگین که ممکنه طرف مقابلتون آسیب روحی میخوره دیر یا زود این اتفاق میوفته چه بهتر که رابطه سمی رو سریعا قطع کنید چرا که اولا زمانی که شکست عاطفی خوردید یا طلاق گرفتید در اوج هیجان و احساسات منفی هستید و رابطه جدید رو بدون شناخت منطقی و از روی استیصال انتخاب کردید ثانیا صرفا بخاطر عدم مواجهه با احساسات منفی و جبران خلاء عاطفی خودتون رو وارد رابطه جدیدی کردین مطمن متاسفانه خیلی از عزیزان پس از شکست عاطفی وارد رابطه واکنشی میشن و حتی با پارتنر جدیدشون سکسم تجربه میکنن ترشح هورمون اکسی توسن باعث میشه بخش منطقی مغز غیر فعال بشه و تداوم این رابطه باعث ایجاد وابستگی میشه نه دلبستگی و طرف فکر میکنه که واقعا عاشق مخاطبش شده در صورتی که رابطه جدید صرفا یه مرهم و مسکن موقتی برای اون شخصه و به محض بهبود دیگه نیازی به مرهم وجود نداره براش پس سعی کنید برای همدیگه غذا باشید نه دوا و حتما و حتما بدون شناخت دقیق و عشق واقعی نه صرف وابستگی محض وارد هیچ رابطه ای نشید متاسفانه پس از شکست عشقی احساساتی نظیر بی ارزشی بی لیاقتی و بی کفایتی طرد و رها شدگی تخریب عزت نفس و درماندگی و پوچی روح و روان شخص رو تسخیر میکنه خیلی مراقب باشید این طرحواره ها (تله ها) باعث نشه عزت و حرمت نفستون رو از دست بدید شما لایق بهترین ها هستید پس به خودتون اعتماد کنید و ارزش واقعی خودتون رو بشناسین و با هر بی سر پایی وارد رابطه مهمی مثل ازدواج نشید بحث مسایل مالی هم از اوجب واجباته
سلام؛من قبل از اینکه مراحل سوگ رو طی کنم وارد یه رابطه عمیق عاطفی به قصد ازدواج شدم و همدیگرو خیییییلی دوست داشتیم طلاق من با پارتنر قبلیم توافقی بوده و هیچ کدوممون هیچ احساسی نسبت بهم نداستیم و نداریم و هم از لحاظ منطقی هم احساسی تصمیم به جدایی منطقی و معقولترین تصمیمی بود که گرفتیم حتی بعد از طلاق و طی دوران طی کردن سوگ هم هیچ تمایلی به بازگشت نداشتیم ولی حدود ۶ ماه تا یکسال پس از جدایی کم کم احساساتی نظیر عذاب وجدان مدام منو اذیت میکرد نمیدونم چطور توضیح بدم منظور از عذاب وجدانم این نبود که از جدایی پشیمون شدم و دلم میخواد مجددا به رابطه قبلیم برگردم یه حسی مثل نامردی کردن و تنها گذاشتن همسر سابقم داشتم ولی هر جور که فکر میکردم میدیدم که هیچ علاقه ای نسبت بهشون نداشتم و ندارم ولی به مرور باعث شد نتونم احساسات و علاقه و نیازهای پارتنر جدیدم رو بر طرف کنم خیلی هم عذاب میکشیدم میدونستم از این رفتارهای افسرده گونه من و احساسات متناقضم قلبا خیلی ازم آزرده خاطر بودن و واقعا چون نمیخواستم ناراحتش کنم بدنبال توجیهی برای قطع رابطمون میگشتم چون نمیدونستم این حالت من چقدر زمان میبره تا به تعادل برسم حضور من نه تنها باعث آرامش ایشون میشد بلکه ناخواسته باعث رنجش ایشون هم میشدم بهشون گفتم با باید رابطه رو کات کنیم درخواست کرد با گریه که لااقل با هم دوست بمونیم من نپذیرفتم چون احساس میکردم چون نمیتونم حس واقعیمو نثارش کنم به خودم و وجدانم درگیر بودم که نکنه این دوستی باعث بشه که فکر کنه دارم ازش سو استفاده عاطفی یا جنسی میکنم خلاصه پس از حدود ۱۴ ماه از سوگ قبلی کاملا خارج شدم و مجددا با ایشون ارتباط گرفتم با تموم وجودم عاشقش بودم و هیچ مانعی برای ابراز احساساتم وجود نداشت تموم وجودم مال اون بود ولی متاسفانه ایشون تازه وارد سوگ شده بودن و بار هیجان منفی و احساسات شدیدشون نسبت به من و رفتار من باعث شد نسبت بهم سرد بشن دقیقا همون حالتهایی رو که من تو اون مدت تجربه کردم رو به عینه میدیدم و متاسفانه فقط و فقط بخاطر فرار از تنهایی و و مهمتر از اون خلا عاطفی وارد یه رابطه سمی و کاملا اشتباهی شده سوالم از جنابعالی اینه که ممکنه ایشون طی این مدت متوجه حالات روحی سابق من بشه و با خودش قیاس کنه و از رابطه ناسالم خارج بشه و مجدد بهم برگردیم واقعا معتقدم که ما همدیگرو کاملا درک میکردیم و قطعا میتونیم همدیگرو خوشبخت کنیم
نکته قابل تامل اینه که در ابتدا حتما بصورت منطقی و احساسی توامان به این فکر کنید که این اختلافات که باعث جدایی شده چقدر عمیق و جدیه در خیلی از مواقع یه سو تفاهم یا انتقال بد مفاهیم یا عدم مهارت در رابطه بدلیل عدم شناخت جنسیتی و… باعث برداشت منفی یکی از طرفین میشه قبل اینکه تمام راه های ارتباطی رو ببندید و تلاش کنید تا برای فراموشی اقدام کنید حتما و حتما تز این موضوع اطمینان حاصل کنید و اگه در حال حاضر هم متوجه اشتباهتون شدید حتی اگر وارد رابطه واکنشی هم شده اید سریعا بدون عذر و بهونه از رابطه ناسالمی که توش رفتید بیرون بیاین دقیقا این رابطه مثل باتلاقه که کم کم شما رو غرق میکنه اگه از همه لحاظ مطمن شدید که این جدایی عجولانه بوده و بدلیل برداشت منفی ایجاد شده حتما بدون غرور و لجبازی حضورا باهم صحبت کنید و فرصت جبران بهم بدید در خیلی از مواقع حتی اگه طلاق توافقی هم صورت گرفته باشه و طرفین هیچ احساسی بهم هم نداشته باشن یعنی نه تنها عشق بلکه هیچ احساس مثبتی نسبت بهم نداشته باشن هم مدتی حدود ۶ ماه تا یکسال زمان میبره که مراحل سوگ طی بشه تازه این جدایی شکست عشقی محسوب نمیشه حالا شما تصور کنید فشار روحی پارتنرهای عاشق مخصوصا بخاطر سو برداشت چقدر میتونه لطمه و صدمه و حسرت ایجاد کنه بخاطر همین موضوعه که تا زمانی که کاملا با خودتون از همه لحاظ کنار نیومدید و به تعادل احساسی و منطقی و مستدل نرسیده اید تحت هیچ عنوان وارد هیچ رابطه ای نشید چون باعث میشه خیلی سریع به بن بست برسید با وابستگی مبارزه کنید نذارید فرصتی که جهت شناخت در اختیارتون هست رو بجای وقت گذاشتن برای شناخت طرف مقابل به فکر ایجاد علقه و رابطه عمیق و وابستگی بشه چون وابستگی باعث میشه احساسات و هیجاناتتون بر منطقتون چیره بشه و نتونید تصمیم واقع بینانه بگیرید و در کل تا زمانی که قلبا عاشق طرفتون نیستید تو یه عشق یه طرفه نمونید تو معذوریت قرار نگیرید یا از نظر مذهبی و اعتقادی هم کفو و برابر نیستید سریعا از رابطه خارج بشید چرا که شما تو یه رابطه هدفتون زندگی کردن باهم تا آخر عمرتونه یجودی هویتتون یکی میشه این مسایل رو حتما جدی بگیرید بخاطر تنهایی وارد یه رابطه بد و ناسالم و سمی نشید در اینصورت بیشتر و بیشتر احساس تنهایی و متعاقب اون احساس بی ارزشی و پوچی و نا امیدی از زندگی و آینده و سرخوردگی میشید بخاطر خلا عاطفی یا جنسی هم وارد رابطه نشید بطور کل به حرف دلتون گوش بدید و بخاطر خودتون وارد رابطه بشید نه بخاطر توصیه خانواده یا دوستان قطعا خودتون باید به ندای درونیتون پاسخ بدید با افراد دارای صلاحیت مشورت کنید ولی در نهایت شما هستید که میخوان برای یه عمر با شرک عاطفیتون زندگی کنید مخصوصا قابل توجه افرادی که قبلا تجربه رابطه ناموفق رو داشتن البته با چاشنی منطق به مسایل مادی هم تا حدودی توجه کنید حتما قبل از ورود به رابطه و ازدواج نظر تعدادی از روانشناسان حوزه تخصصی ازدواج و رابطه جویا بشید ممنون از شما
لطفا تا زمانی که دوران سوگ را که حداقل خوش بینانه ترین زمانش یکسال پس از جدایی اعم از طلاق یا شکست عشقی از رابطه قبلتون هست وارد به هیچ عنوان وارد هیچ رابطه جدیدی نشید چون بدون شناخت منطقی وارد رابطه جدید شدید و معیارهای انتخابتون کاملا تحت تاثیر هیجانات و احساسات منفی رابطه قبلیتونه حالا یا بخاطر خلاء عاطفی یا ترس از تنهایی یا ترس از آینده مبهم و… وارد رابطه جدید شدید و قطعا عشقی نسبت به پارتنر جدیدتون ندارید و صرفا بخاطر فرار از ناکامی و محرومیت و احساساتی مثل طرد شدگی و حس بی ارزشی و عدم وجود عزت نفستون وارد این رابطه ناسالم و سمی شدید پس بهترین کار اینه که بجای فرار از شکست با پارتنر قبلیتون حضورا صحبت کنید و سریعا از رابطه ناسالمی که داخلش هستید خارج بشید چون قطعا در آینده نه چندان دور خودتون متوجه رابطه اشتباهتون میشد لطمات ماندن در چنین رابطه ناسالمی به مراتب بیشتر از صدمات تنهاییه و اگه میبینید تصمیم به جدایی عجولانه بوده و بر مبنای احساسات منفی چنین تصمیمی گرفته بودید با پارتنر قبلیتون رو راست باشید و مجددا به آرزوی قلبیتون برسید و در جهت کسب مهارت و ارتقای رابطتون اقدام کنید کاری نکنید که عمری آه و حسرت بخورید
همه ی دخترا متل هم هستن این دخترا هستن که پسرهارو ….عوضی
در کمال صداقت عاشق شدم در نتیجه شبی که خودش گفت برام گل بخر خریدم کلا بلاک کرد
من از امروز یه …هستم
اون آقایونی که نوشتن وضع مالیم اوکی نبود طرف ول کرد رفت خواستم بگم که همیشه اینطور نیس و همه مثل هم نیستن من پارتنرم وضع مالیش اصلا اوکی نبود چون دوسش داشتم باهاش بودم هرجوری حساب کنی باهاش بودم حدودا دوماه بعدش با یکی دیگه رل زد و رفت ..این پیام رو اینجا نوشتم چون امروز این شکست عشقی رو تجربه کردم ولی امیدوارم یه چند سال دیگه که بگذره و من دخترانگیم رو پاش گذاشتم و باهاش بودم امیدوارم یه چند سال دیگه به ااین روزام بخندم و باخوشی یادش کنم چند سال نه چند ماه دیگه با خوشی یادش کنم و اصن هیچ حسی نداشته باشم بلکه بلکه خیییلی قوییییییتر از امروزم باشم،.و امیدوارم خدا کنه بگم خوب شد که این اتفاق افتاد تا من به این جاییکه هستم برسم .
خوبه ، بعضی همینجوری الکی جدا میشوند حتی یه دلیل منطقی هم ندارند واقعا نمیدونم چرا بعضی از ادما اینجوری هستند