در سریال بازی تاج و تخت (Game of Thrones) در حالی که گمان می رفت مدت ها قبل نسلشان منقرض شده، سه اژدهای دنریس تارگرین- دروگون، ریگال و ویسریون- به یکباره ظاهر شده و در قالب موجوداتی بسیار ترسناک و قدرتمند مهم ترین نقش را در فتح وستروس توسط وی داشتند. این سه اژدها دارای فلس هایی بسیار ضخیم بودند که آن ها را در مقابل حملات مرگبار محافظت می کرد و می توانستند تنها با یک فرمان ساده «دراکاریس» از دنریس، تمامی مردم یک شهر یا یک ارتش بزرگ را با نفس آتشین خود بسوزانند.
اما کشته شدن این اژدهاها در سریال بازی تاج و تخت بسیار ساده رخ داده و این یکی از اشکالاتی بود که به فصول پایانی این سریال پرطرفدار گرفته شد. در فصل هشتم شاهد آن هستیم که یورون گریجوی به سرعت با اصابت تنها یک نیزه بزرگ به سمت شکمش، ریگال را از پای در می آورد. در فصل هفتم نیز پادشاه شب با زدن یک نیزه یخی به گردن ویسریون این اژدهای غول پیکر را کشته و بعدها از آن برای عبور از دیوار بزرگ استفاده کرد. بدین ترتیب بعد از شنیدن این همه داستان های افسانه ای در مورد قدرت آن ها، کشته شدن سه اژدهای دینریس تنها با پرتاب یک نیزه برای مخاطبان ناامید کننده و غیرقابل باور بود.
اما مرگ ریگال و ویسریون با داستان ترانه ای از یخ و آتش (A Song of Ice and Fire) اثر جورج آر آر مارتین همخوانی ندارد. کتاب بادهای زمستان ( The Winds of Winter) که ششمین کتاب از این مجموعه است می تواند این مشکل که در سریال بازی تاج و تخت بسیار مورد انتقاد قرار گرفت را حل کند. هزاران سال قبل از متولد شدن ویسریون، ریگال و دروگون، اژدهایان بسیاری در جهان وجود داشتند، در وستروس و فراتر از آن. مشخص نیست که اژدهایان در چه زمانی و چگونه ظاهر شده اند اما در یک دوره به والیریا آورده شده اند. والیرینی ها این اژدهایان را آموزش داده، سوار شدن بر آن ها را یاد گرفته و این موجودات ترسناک را به ابزارهایی برای نابودی دشمنان خود تبدیل کردند.
بدنبال نابودی والیریا، اتفاقی رازآلود که باعث از بین رفتن تمدن والیریا و کشته شدن اکثر اژدهایان شد، تارگرین ها به تنها دارنده اژدها تبدیل شدند. علیرغم تعداد رو به کاهش شان، اژدهایان تارگرین ها تقریباً آسیب ناپذیر بودند. آن ها در مقابل آتش مقاوم بوده و هر چه سنشان بالاتر می رفت فلس های محافظ روی پوستشان کلفت تر و مستحکم تر می شد. آن ها صدها سال زنده مانده و آتشی که از دهانشان بیرون می آمد می توانست سنگ را نیز ذوب کند. با این وجود وقتی تارگرین ها، که اکنون به اژدهاسوارانی ترسناک تبدیل شده بودند، تصمیم به فتح وستروس گرفتند، مردمان دورن در برابر آن ها مقاومت کردند. همانند کاری که یورون در فصل هشتم بازی تاج و تخت انجام داد،جنگجویان دورن نیز با استفاده از نیزه های عقرب خود توانستند اژدهای مراکسس را به سرعت از پای درآورند.
تفاوت در این بود که این نیزه به طور مستقیم در چشم مراکسس فرو رفت و نه سینه اش. دیگر اژدهایان تارگرین ها در دوران موسوم به رقص اژدهایان، جنگ بین تارگرین ها و دیگر وستروسی ها، و طی صدها سال کشته شده یا خود به دلایل مختلف جان دادند. این حادثه باعث شروع سقوط سلسله تارگرین ها شد زیرا بدون اژدها ، تارگرین ها دیگر نه قدرتی داشتند و نه مانند گذشته ترسناک و شکست ناپذیر بودند. در این دوره اژدهایان یکی پس از دیگری می مردند، عمدتاً به دلیل مبارزه با یکدیگر. با این وجود یورون تنها می توانست با شلیک نیزه عقرب به چشم ریگال او را بکشد و بدین ترتیب اصابت نیزه خاص مذکور به جایی دیگر از بدن او نمی توانست باعث مرگش شود. هدف قرار دادن چشم اژدها اما تنها گزینه برای کشتن این هیولاهای غول پیکر نبود.
برخی از این اژدهایان نیز توسط دسته هایی از مردم و در حالی که با زنجیر بسته شده بودند در گودال اژدها در کینگز لندینگ کشته شدند. همچنین گفته شده که می تواند با غرق کردن این اژدهایان را کشت. آن ها به نور، تغذیه و آزاد بودن نیاز دارند. زنجیر کردن و اسارت باعث کوچک و بیمار شدنشان شده و بدین ترتیب مدت کوتاهی بعد باقیمانده اژدهایان وستروس نیز در اسارت جان باختند. از طرف دیگر، استاد بزرگ ماروین بر این باور بود که استادان خواهان از بین رفتن اژدهایان بودند زیرا از جادو و ارتباط اژدها با این مقوله رضایت نداشتند.
بدین ترتیب امکان دارد که باقیمانده اژدهایان نیز توسط استادان بزرگ مسموم شده باشند. در کتاب های مارتین، اژدهایان دنریس هنوز در میرین به سر برده و زنده اند. هنوز معلوم نیست که دنریس بعد از بازگشت چه نقشه ای برای این موجودات دارد اما نباید انتظار داشت که ریگال و ویسریون به این سادگی کشته شوند. در کتاب های مارتین هنوز هم خبری از پادشاه شب نیست که خبر خوبی دستکم برای ویسریون است. یورون که به شدت خواهان رسیدن به قدرت در وستروس است، ناوگان آهنین خود را مامور پیدا کردن دنریس و آوردن او و سه اژدهایش به وستروس کرده است. او حتی یک شیپور اژدها را به عنوان هدیه به میرین فرستاده است، اگر چه این شیپور را پر از زهر کرده است.
اگر قرار باشد ریگال در نهایت در بادهای زمستان کشته شود، به احتمال فراوان این اتفاق بسیار دراماتیک تر و سخت تر از آنچه در سریال بازی تاج و تخت دیدیم رخ خواهد داد. احتمال کمی وجود دارد که در کتاب های مارتین همه اژدهایان دنریس زنده بمانند اما ادعای دنریس برای نشستن بر تخت آهنین، اژدهایان او را به اهدافی واضح برای دشمنانش تبدیل خواهد کرد. بدین ترتیب می توان گفت که احتمالاً در بادهای زمستان مرگی بسیار دراماتیک تر و به یاد ماندنی تر در انتظار ریگال و ویسریون خواهد بود.
حاجی جوری باجزعیات ازاژدها ها حرف زدی وکلی مطلب نوشتی باکلی هیجان که هرکی ندونه فک میکنه واقعا اژدها ها وجودداشتن بیخیال چخبرتونه این همه قوه تخمی تخیلی از کجای مغزتون درمیارین شما ها ??????