آدم های باهوش وقتی خسته یا بی حوصله می شوند، خود را با معماهای جالب سرگرم می کنند. گاهی اوقات معلوم می شود این معماها سخت تر از آنی هستند که به نظر می رسد. ما هم از شما دعوت می کنیم تا خودتان را بسنجید و سعی کنید جواب این معماهای زیرکانه را پیدا کنید.
جواب معماها در انتهای مطلب آمده است.
معمای شماره ۱
مادر آنا ۳ فرزند دارد که اسم ۲ تای آن ها فیث و ناتاشا است.
اسم بچه ی سوم را می توانید حدس بزنید؟
معمای شماره ۲
قبل از فتح اورست، بلندترین قله ی کره زمین چه بود؟
معمای شماره ۳
دو مرد تلاش داشتند با یک قایق که امکان حمل فقط یک نفر را داشت از رودخانه ای عبور کنند. با این حال، هر دو با موفقیت از رودخانه عبور کردند.
چطور چنین چیزی ممکن است؟
معمای شماره ۴
مرا برای خوردن می خرند اما هیچ وقت مرا نمی خورند.
من چه هستم؟
معمای شماره ۵
یک زندانی می خواست از زندانی که در یک جزیره قرار گرفته بود فرار کند اما شنا بلد نبود. با این حال، یک روز توانست بدون استفاده از هیچ وسیله ای از آنجا فرار کند.
چطور چنین چیزی ممکن است؟
معمای شماره ۶
شب است و مردی در یک اتاق تاریک نشسته که نه چراغی در آن وجود دارد و نه نور ماه آن را روشن می کند. اما در آنجا مشغول کتاب خواندن است.
چطور چنین چیزی ممکن است؟
معمای شماره ۷
لورا پشت کیتی ایستاده و کیتی هم پشت لورا.
چطور چنین چیزی ممکن است؟
معمای شماره ۸
وقتی ۴ سالم بود، برادرم نصف من سن داشت. حالا من ۱۸ سال دارم.
برادرم چند ساله است؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
جواب معمای شماره ۱
بچه ی سوم همان آنا است.
جواب معمای شماره ۲
اورست.
جواب معمای شماره ۳
این دو مرد در دو سمت مخالف رودخانه بودند.
جواب معمای شماره ۴
بشقاب.
جواب معمای شماره ۵
او در زمستان از زندان فرار کرد که آب رودخانه یخ زده بود.
بدون نظر