فیلم هایی که در مورد قاتلین سریالی ساخته می شوند از دیرباز مورد توجه سینماروها بوده و این علاقه باعث شده هر بار به دنبال چیزی جدیدتر در این ژانر باشیم. قاتل سریالی به انسانی منحرف گفته می شود که برای اغنا کردن عطش درونی خود دست به قتل می زند. چه چیزی باعث می شود که یک انسان انسانی دیگر را به قتل برساند؛ به خاطر لذتش، به خاطر رضایت شخصی یا بدون هیچ دلیل خاصی؟ یک نکته جذاب دیگر در مورد فیلم های قاتلین سریالی، تصویری است که از کارآگاهان و دیگر افرادی که برای دستگیری قاتل سریالی تلاش می کند و همچنین تلاش های آن ها در این مسیر ارائه می شود؛ کارآگاهانی وسواسی که برای پیدا کردن قاتلی که قربانیان زیادی روی دستشان گذاشته دست به هر کاری می زنند.
از آنجایی که یک فیلم قاتل سریالی می تواند اشکال مختلفی به خود بگیرد، این ژانر می تواند یک رویه رسیدگی پلیسی درجه یک باشد، یا یک روایت تصویری نزدیک و شخصی از یک قاتل سریالی؛ یا یک فیلم اسلشر و ترسناک، یا بر اساس یک رخداد واقعی و حتی یک هجویه. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۲ فیلم خیره کننده در ژانر قاتل سریالی آشنا کنیم که بهترین های ژانر خود بوده و به علاقمندان تنش، وحشت و تعلیق توصیه می کنیم قبل از مرگ آن ها را تماشا کنند.
۱۲- Manhunter
فیلم Manhunter به کارگردانی مایکل مان در سال ۱۹۸۶ بر اساس رمان «اژدهای سرخ» نوشته توماس هریس همواره زیر سایه فیلم The Silence of the Lambs ساخته جاناتان دمی قرار داشته که آن هم بر اساس رمانی توماس هریس ساخته شده است. وقتی مردم به هانیبال لکتر فکر می کنند، به سرعت آنتونی هاپکینز را تصور می کنند اما حدود یک دهه قبل از این که هاپکینز در نقش یک شخصیت آدمخوار فرو برود، برایان کاکس نقش او را بازی کرد، در فیلمی که در آن یک افسر اف بی آی به نام ویل گراهام با بازی ویلیام پترسن بار دیگر به عرصه شکار قاتلان سریالی بازگشته و از مردی که باعث بازنشستگی اش شده کمک می خواهد: دکتر هانیبال لکتور. فیلم Manhunter یک شکست تجاری کامل بود اما اکنون یک الماس نادیده گرفته شده به شمار می آید؛ یک داستان پرتنش تکان دهنده و ممتاز که به دقیق ترین شکل ممکن آسیب روانی که دنبال کردن یک قاتل سریالی بر شخصیت اصلی داستان تحمیل کرده را به تصویر می کشد.
۱۱- Man Bites Dog
فیلم ظاهراً «کمدی» بلژیکی Man Bites Dog که در سال ۱۹۹۲ ساخته شده یک تجربه بصری بسیار عجیب و غریب است که شکل یک مستند هجوآمیز را به خود می گیرد که در آن گروهی از فیلمسازان یک قاتل سریالی را در طول زندگی روزمره اش دنبال می کنند. اما چه چیزی در داستان و فعل و انفعالات این روایت قاتل سریالی شما را به خود جذب می کند. Man Bites Dog شبیه هیچ فیلم دیگری در ژانر فرعی قاتل سریالی نیست و با یک بودجه بسیار اندک توسط گروهی از دانشجویان فیلمسازی ساخته شد. تکان دهنده ترین وجه این فیلم این است که نه تنها عادات و اعمال هولناک قاتل سریالی مورد بحث را به عنوان نقطه مرکزی داستان روایت می کند بلکه افرادی که در حال تماشای جنایات او هستند را نیز تحت نظر دارد. در ابتدا این گروه فیلمساز به شکلی منفع تنها نظاره گر اعمال قاتل سریالی داستان هستند اما مدت کوتاهی بعد آن ها نیز دچار آشوب شده و بر سناریو تاثیرگذار می شوند. این فیلم یک هجویه بسیار جذاب و تاثیرگذار در مورد ماهیت مستند سازی در معنای عام هستند.
۱۰- The Chaser
برخی فیلم ها چنان پرتنش و سریع داستان را آغاز می کنند که از همان ابتدای فیلم شما را درگیر خود کرده و تا زمانی که تیتراژ پایانی بالا می رود شما را روی صندلی تان میخکوب می کننند. فیلم کره ای The Chaser در ژانر قاتل سریالی به نویسندگی و کارگردانی نا هونگ جین در سال ۲۰۰۸ نیز یکی از همین فیلم هاست. داستان فیلم The Chaser ماهیتاً به همان سبک کلیشه ای و معمول بررسی های پلیسی یک یا چند قتل آغاز می شود در حالی که یک پلیس سابق که اکنون در عرصه بحث برانگیزی فعالیت می کند، تلاش می کند محل سکونت یکی از مشتریان مرموز خود را پیدا کند که فکر می کند کارمندان زن او را به دام انداخته و به فروش می رساند. اما واقعیت این است که این مشتری، زنان را به فروش نرسانده بلکه آن ها را به شکلی فجیع به قتل می رساند. در اینجا با یک فیلم پرتعلیق و هوشمندانه مواجه هستیم که بر اساس یک سری قتل های واقعی رخ داده توسط یک قاتل سریالی کره ای به نام یو یانگ چول ساخته شده است. فیلم The Chaser به شکلی هوشمندانه کارگردانی شده، با بازی هایی بسیار قوی و پر از سکانس های اشکن که برای بیننده بسیار تازگی خواهد داشت.
۹- Henry: Portrait Of A Serial Killer
در اینجا با فیلمی مواجه هستیم که همان چیزی که در عنوانش می بینیم را به تصویر می کشد؛ یک مطالعه ترسناک و واقعی از مردی که مصمم است دیگران را به بیرحمانه ترین شکل ممکن به قتل برساند. فیلم Henry: Portrait Of A Serial Killer یک اثر ترسناک کریه در مورد مردی کریه است، فیلمی که تماشای آن کمی دشوار است اما به شکلی بی بدیل و متفاوت توانسته ذهنیت یک قاتل را به تصویر بکشد. هیچ زرق و برق هالیوودی در این فیلم دیده نشده و مایکل روکر یک بازی به شدت واقعی و تکان دهنده در نقش یک قاتل سریالی از خود ارائه می دهد، قاتلی که به عنوان یک بی خانمان از یک منطقه حاشیه شهری به منطقه ای دیگر رفته و کسانی که سر راهش قرار می گیرند را به وحشیانه ترین شکل ممکن به قتل می رساند. این فیلم که در مدت تنها یک ماه و با بودجه ای اندک ساخته شده، پس از انتشار با نقدهای زیادی مواجه شد که بخش اعظم آن به خشونت بالا و عریان فیلم باز می گشت. این فیلم که در سال ۱۹۸۶ ساخته شده هنوز هم فیلمی است که شما را تکان می دهد و دقیقاً همان چیزی است که از یک فیلم صادق در به تصویر کشیدن یک قاتل سریالی واقعی انتظار داریم.
۸- I Saw The Devil
اگر قدرت تعقیب کردن قاتل سریالی که یکی از عزیزانتان را به قتل رسانده بود داشتید، آیا از فرصت بدست آمده برای انتقام استفاده می کردید؟ این همان سوالی است که این اکشن-ترسناک-تریلر بسیار خشن و تکان دهنده می پرسد، فیلمی که در آن یک نیروی مخفی سرسخت و سمج به نام کیم سو هیون در کره جنوبی، می خواهد مردی را پیدا کند که نامزدش را با خشونت تمام مورد تعرض قرار داده و به قتل رسانده است. قاتل سریالی داستان نیز جانگ کیونگ چول است که به شکلی ترسناک توسط کیم سو هیون بزرگ به تصویر کشیده می شود. هدف این دو شخصیت وارد کردن نهایت رنج و درد به دیگری در یک تعقیب و گریز هیجان انگیز اما به شدت خشونت بار است. بعد از تماشای این فیلم از خود خواهید پرسید که آیا قهرمان داستان یک قهرمان واقعی است زیرا اصول اخلاقی کیم سو هیون در جریان داستان بارها نقض شده و در مسیر جستجوی وسواس گونه او برای انتقام نابود می شود. I Saw The Devil یک فیلم قاتل سریالی است که مانند یک ضربه مشت سهمگین به دهانتان، دندان های شما را خرد کرده و به دهانی پر از خون به حالتان رها خواهید شد.
۷- Zodiac
دیوید فینچر دو مورد از بهترین فیلم های تاریخ سینما در مورد قاتلان سریالی را ساخته است و Zodiac یکی از آن هاست. با بازی جیک جیلنهال، مارک رافلو و رابرت داونی جونیور که همگی آن ها بهترین بازی های خود را در آن ارائه می دهند، فیلم Zodiac داستان یک قاتل سریالی واقعی به نام قاتل زودیاکی را روایت می کند، قاتلی سریالی که در دهه ۱۹۷۰ منطقه سانفرانسیسکو را در وحشت فرو برده بود. فیلم Zodiac فیلمی است که با سبک خاص فینچر و به صورت عامدانه کند پیش می رود و تنش و جذابیت خود را از سکانس هایی که در مورد جمع آوری اطلاعات و تحقیقات است بدست می آورد. بدین ترتیب، Zodiac فیلمی نیست که برای مخاطبان عجول و بدون صبر کافی ساخته شده باشد. برای لذت بردن از این فیلم باید صبر داشته باشید، متعهد باشید و هر چه داستان پیش می رود تاریک تر و دشوارتر می شود، همان تجربه ای که کارآگاهان و افراد دخیل در پرونده قاتل زودیاکی با آن روبرو بوده اند و در تحقیقات واقعی قتل های سریالی وجود دارد. نکته مهم دیگر این که قاتل زودیاکی هیچگاه دستگیر نشد و در فیلم نیز همینطور، اما فیلم فینچر همچنان تکان دهنده، اثرگذار و تنش زاست. این فیلم ۱۵۸ دقیقه ای طولانی و پرتعلیق یک شاهکار کمتر مورد توجه قرار گرفته است که ارزش مورد توجه قرار گرفتن به عنوان یکی از بهترین فیلم های ژانر قاتل سریالی را دارد.
۶- M
شاهکار فریتز لانگ در سال ۱۹۳۱ که از آن به عنوان اولین فیلم در ژانر قاتل سریالی یاد می شود، پیتر لور بزرگ را در نقش یک قاتل کودکان به نام هانس بکرت دارد که در خیابان های برلین به دنبال طعمه می گردد. او نیز توسط ساکنان شهر، اداره پلیس و تعدادی شخصیت مبهم دیگر از دنیای زیرزمینی جرم و جنایت تحت تعقیب قرار می گیرد و بدین ترتیب است که یک تریلر رازآلود و یک بازی موش و گربه در متن داستان رخ می دهد. M یک فیلم استاندارد و نمونه در ژانر قاتل سریالی است زیرا این جرأت را داراست که روان و ذهنیت شخصیت قاتل داستان را مورد بررسی قرار دهد. فریتز لانگ هیچ ابایی از ورود به زیربنای ذهنی قاتل ندارد، کسی که توسط خواهش ها و امیال درونی غیرقابل کنترلش مجبور می شود دست به جنایت های هولناک بزند. بدین ترتیب فیلم M شبیه یک فیلم مدرن است علیرغم این که در سال ۱۹۳۱ ساخته شده است. غیر از داستان خود که در مورد یک قاتل سریالی و نقشه های اوست، این فیلم چیزهای بسیار دیگری برای عرضه دارد و به همین خاطر یکی از بهترین فیلم های دهه ۳۰ سینماست و یک دستاورد بزرگ در زمینه صداگذاری و فیلمبرداری به شمار می آید.
۵- Psycho
چه چیزی می توان در مورد فیلم Psycho گفت که قبلاً گفته نشده باشد؟ شاهکار آلفرد هیچکاک اغلب به عنوان بهترین فیلم تریلر-ترسناک تاریخ سینما مورد اشاره قرار می گیرد و حتی امروز بعد از ۶ دهه، هنوز هم مخاطب را دچار وحشت و حیرت می کند. داستان فیلم در مورد شخصیت نگون بخت ماریون کرین با بازی ژانت لی است که مقداری پول دزیده، از شهر محل کار و زندگی اش فرار کرده و در تصمیمی هولناک تصمیم می گیرد در متل متعلق به بیتس ها ساکن شود. البته فیلم Psycho به خاطر سکانس مشهور و بدنام دوش گرفتن مشهور شده، همان صحنه ای که باعث می شود شخصیت مرکزی داستان در نیمه اول، در نیمه دوم حضور نداشته باشد. بهترین جنبه فیلم اما غیر از روایت مرموز و پیچیده اش، بازی آنتونی پرکینز در نقش قاتل سریالی داستان، نورمن بیتس، است. بازی او باعث می شود که مخاطب بیشتر برای این شخصیت دل بسوزاند و همزمان به شدت از او بترسد. بسیار ترسناک و پیشروانه با یک موسیقی متن فراموش نشدنی از برنارد هرمان، فیلم Psycho یک کلاسیک تمام عیار در قالب ژانر فرعی قاتل سریالی است که هر سینمادوستی دستکم یکبار باید به تماشای آن بنشیند.
۴- The Texas Chain Saw Massacre
چه کسی زنده می ماند و چه قسمت هایی از بدن آن ها باقی می ماند؟ این دیالوگ کلاسیک و ترسناک چیزی است که فیلم The Texas Chain Saw Massacre به عنوان یکی از بهترین فیلم های ترسناک تاریخ سینما و یکی از آثار حیاتی در ژانر فرعی قاتل سریالی با آن شروع می شود، فیلمی که تماشایش توانسته هر کسی را در وحشت فرو ببرد. به کارگردانی توبی هوپر، این فیلم در مورد سفر بدسرانجام به یک منطقه روستایی در آمریکاست، جایی که گروهی جوان بیست و چند ساله با یک قاتل سریالی هولناک آشنا می شوند، قاتل سریالی که از یک قاتل واقعی به نام اد گین الهام گرفته شده است. فیلم The Texas Chain Saw Massacre از ابتدا تا پایان در یک فضای به شدت تاریک و ترسناک رخ می دهد، در حالی که قهرمانان خام دست و بیچاره داستان خود را در دست خانواده ای عجیب و غریب و ترسناک می یابند که رهبری آن ها را صورت چرمی بر عهده دارد، یک دیوانه اره برقی به دست که عنوان فیلم به او اشاره دارد. فیلم هوپر باعث شد یک مبنا و استانداردی برای تقلیدهای سینمایی فراوان ایجاد شود اما این فیلم اورجینال ترین و بهترین فیلم این فرانچایز است و تصویر واقعی و باورنکردنی از یک قاتل سریالی واقعی را ارائه می دهد.
۳- Silence Of The Lambs
به عنوان یکی از بهترین و شناخته شده ترین فیلم های ژانر قاتل سریالی، Silence Of The Lambs شاید جذاب ترین فیلم این ژانر نیز باشد زیرا فیلمی در مورد تلاش های یک کارآگاه برای دستگیری شخصیت مشهور داستان، هانیبال لکتر، نیست. به جای آن، این فیلم در مورد یک مامور اف بی آی است که از هانیبال لکتر برای دستگیری یک قاتل سریالی دیگر کمک می گیرد. شاهکار جاناتان دمی یک اثر سینمایی نهیلیستی بی نقص است که با هر بار تماشا بیش از پیش به قدرت و تاثیرگذاری آن پی می برید. آنتونی هاپکینز در نقش هانیبال لکتر باهوش، همان سایکوپات آدمخوار و البته ترسناک بی نقص ظاهر می شود، کسی که به شخصیت کلاریس با بازی جودی فاستر کمک می کند تا بوفالو بیل ترسناک را شکار کند، قاتلی سریالی که او نیز به نوبه خود یکی از ترسناک ترین قاتلین سریالی تاریخ سینماست. شیمی بین هاپکینز و فاستر بسیار ملموس و جذاب است، در حالی که موسیقی متن ترسناک هاوارد شور یک زاویه وحشت بیشتر به فیلم می بخشد و نتیجه یک کلاسیک مدرن فراموش نشدنی است.
۲- Se7en
فیلم Se7en که از نگاه بسیاری بهترین و بی نقص ترین فیلم دیوید فینچر تا به امروز است، داستان دو کارآگاه- یکی جوان با بازی برد پیت و دیگری مسن با بازی مورگان فریمن- را روایت می کند که تلاش دارند یک پرونده عجیب و غریب و پیچیده در مورد یک قاتل سریالی را به نتیجه برسانند، قاتلی که از هفت گناه کبیره (غرور، طمع، هوس، حسادت، تنبلی، شکم پرستی و خشم) به عنوان ابزار و رویه قتل خود استفاده می کند. به نویسندگی اندرو کوین واکر، فیلم Se7en یک شاهکار بی نقص و نهیلیستی است که از همان سکانس اول شما را در داستان خود فرو می برد و تا سکانس شوکه کننده پایانی رهایتان نمی کند. جدای از طرح ریزی استادانه و هوشمندانه داستان، فیلم Se7en یک بررسی پلیسی ساختارشکنانه است که در آن فریمنو پیت یک شیمی جذاب را به اشتراگ گذاشته و دو مورد از بهترین بازی های دوران حرفه ای خود را به نمایش می گذارند. فیلم Se7en یک فیلم جدی و تاریک است و به همین خاطر فیلمبرداری آن نیز حال و هوایی تاریک دارد و نگاهی نقادانه نسبت به زندگی مدرن دارد. Se7en فیلمی تهی از امید است و همین موضوع یکی از نقاط تاثیرگذار فیلم فینچر به شمار می آید.
۱- Memories Of Murder
فیلم Memories Of Murder که تا حدودی بر اساس یک قاتل سریالی معروف در کره جنوبی ساخته شده، یک تجربه عجیب و کابوس وار به عنوان یک فیلم قاتل سریالی- همانند دیگر فیلم های کره ای در این ژانر- است که ابایی از ساختارشکنی در این ژانر و نادیده گرفتن کلیشه های آن ندارد. فیلم بونگ جون هو همزمان موفق می شود که جدی و هجوآمیز باشد بدون این که به شکلی مطلق به هر یک از این رویکردها متعلق باشد. در سطح اصلی آن، Memories Of Murder یک بررسی پلیسی معمول است که در آن یک پلیس محلی با بازی سونگ کانگ هو همراه با پلیس یک شهر بزرگ، با بازی کیم سانگ کیونگ، مامور می شوند قاتلی سریالی را پیدا کنند، قاتلی که زنان را مورد تجاوز قرار داده و پس از قتل، جسدهایشان را به شکلی خاص در مزارع کنار جاده محلی رها می کند.
فیلم از یک نگاه، به شکلی هوشمندانه به بررسی دورانی در کره جنوبی می پردازد که محدودیت تکنولوژیکی باعث درماندگی و بی اثری فعالیت های پلیسی شده بود و تنها مظنون بودن و حس ششم بخش زیادی از کار را برای پلیس ها انجام می داد، روزگاری که اطلاعات نیز عمدتاً از طریق شکنجه مظنونین بدست می آمد. بدین ترتیب فیلم به بررسی شرایط کسانی می پردازد که مامور بودند پرونده های جنایت های هولناک را بررسی کرده و به سرانجام برسانند و در این مسیر آسیب های جسمی و روانی بسیاری را متحمل می شدند، جنبه ای که به خوبی در فیلم به نمایش در می آید. Memories of Murder در تمام طول روایت خود پرتنش، هیجان انگیز و غیرقابل پیش بینی است و همچنان یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینما در مورد قاتلان سریالی است.
بیشتر بخوانید: آدمکشهای دوستداشتنی؛ ۱۰ سریال که ما را عاشق شخصیت های قاتل کردند [قسمت دوم]
بدون نظر