۸ نکته جالب در مورد سریال Nine Perfect Strangers که باید بدانید

سریال Nine Perfect Strangers یک اقتباس پرستاره تلویزیونی از رمانی به همین نام نوشته لیان موریارتی است که داستان گروهی از افراد با پیشینه های متفاوت را روایت می کند که به یک مرکز درمانی به نام Tranquillum House می روند تا طی یک برنامه ده روزه، از استرس و مشکلات روحی خود بکاهند اما این تعطیلاتی نیست که خیلی زود فراموش شود. مدیریت این مرکز سلامت را شخصیتی رازآلود و عرفانی مسلک به نام ماشا دمیتریچنکو با بازی نیکول کیدمن بر عهده دارد که یائو و دلیله نیز دستیاران او بوده و قول بازپروری و بهبود شرایط روانی را به مهمانان خود می دهند اما به چه قیمتی؟ در حالی که مخاطبان و شخصیت های سریال رفته رفته انگیزه های ماشا را مشکوک می بینند، در ادامه شرایط پیچیده تر شده و مهمانان نمی توانند مرکز درمانی را ترک کنند.

۱- Nine Perfect Strangers یک سریال ترسناک نیست

علیرغم اینکه توضیحات ارائه شده در مورد سریال نشان می دهد با یک سریال ظاهراً ترسناک مواجه هستیم، جاناتان لوین، کارگردان سریال، می گوید که این سریال ژانری متفاوت دارد: «من به شکل جدی در مورد ژانرهای تریلر و وحشت فکر کردم. اما در نهایت اگر چه با این ژانرها بازی می کنیم اما داستان سریال در مورد این شخصیت ها و نوعی احساس همدردی با آن ها و شیفته آن ها شدن است. ما با انتظارات مخاطبان بازی کرده و از ژانر به عنوان ابزاری برای روایت داستان و جذاب نگه داشتن آن استفاده کردیم».

۲- داستان سریال در مورد درد است

سریال Nine Perfect Strangers در مورد درد صحبت می کند اما احساسی دارد که شبیه فیلم های اسلشر نیست. رجینا هال در این سریال نقش کارمل اشنایدر را بازی می کند، یک زن بیوه که امیدوار است موضوعاتی مانند کاهش وزن به حل مشکلات او کمک کند. شخصیت فرانسس ولتی با بازی ملیسا مک کارتی نیز نیز یک نویسنده است که دیگر مانند گذشته مشهور نیست و با مشکلاتی در زندگی خصوصی اش مواجه است.

۳- مهمانان همگی با هم غریبه نیستند

مایکل شنون و آشر کدی در این سریال نقش زن و شوهری به نام ناپلئون و هیثر مارکونی را بازی می کنند که همراه با دخترشان زویی و بعد از اینکه یکی از اعضای خانواده را از دست می دهند به این مرکز درمانی آمده اند. ملوین گرگ و سامارا ویوینگ نیز نقش زوج بن و جسیکا چندلر را بازی می کنند که ظاهرشان بی نقص است. هر دو خانواده در روابطشان دچار مشکلات احساسی و عاطفی شده اند. در جریان تمرینات اعتماد، غم و اندوه چنان بر هیثر مستولی می شود که وی می خواهد خود را از روی یک صخره به پایین پرت کند. بدین ترتیب تمام شخصیت های سریال با هم غریبه نیستند هر چند علیرغم ارتباطات خانوادگی نزدیک، تفاوت شخصیتی و رفتاری بسیاری با هم داشته و در واقع غریبه هایی در ظاهر آشنا هستند.

۴- شهرت زودگذر نیز یکی از تم های داستان است

علاوه بر شهرت گرگ و ویوینگ در شبکه های اجتماعی و مک کارتی رمان نویس، تونی هاگبورن با بازی باببی کانویل یک ستاره سابق راگبی است که می خواهد شخصیت مشهوری باشد اما شرایط آن طور که او می خواهد نیست. کانویل خود این شخصیت را به شدت تهاجمی توصیف می کند که از روی درماندگی دست به این رفتارها می زند.

۵- این سریال با مفهوم بی نقص بودن در رسانه های اجتماعی سروکار دارد

شخصیت جسیکا با بازی ویوینگ زنی زیباست اما اعتماد به نفس ندارد. او به شدت به تلفن همراهش وابسته و معتاد بوده و مانند دیگر مهمانان بر این باور است که به چک کردن گوشی تلفنش معتاد شده و باید از این عادت رهایی یابد. اینکه او نمی تواند یک صبحانه زیبا را در این مرکز درمانی در اینستاگرامش به اشتراک بگذارد برایش دردآور است. ویوینگ گفته است که وی خود همیشه دارای اضطراب بوده و برای درمان آن به درمان پرداخته است. اضطراب و استرس این شخصیت را می توان در حرکات تکراری و تیک های عصبی اش دید. او همچنین به بی نقص بودن جسمانی خود نیز مشکوک است.

۶- مرکز درمانی داستان به دنبال افرادی است که دیگر گزینه ها را امتحان کرده اند

چرا جسیکا و بن که در خودروهای اسپرت گرانقیمت سفر می کنند و وضعیت خوبی دارند باید به زوج درمانی روی بیاورند؟ چرا وقتی می توانند در یک هتل لاکچری در هاوایی استراحت کنند به این مرکز درمانی مرموز می آیند؟ در واقع این شخصیت ها تمام آن کارها را کرده اند و زندگی شان تا به این لحظه یک تعطیلات بوده است و حتی جلسات زوج درمانی را نیز امتحان کرده اند اما حس می کنند مشکلات آن ها بزرگ تر است. این رو باید یک گزینه بسیار متفاوت تر و تهاجمی تر را در پیش بگیرند. همه ما در برهه ای از زندگیمان به مرحله ای می رسیم که احساس درماندگی کامل داریم. این کمک را در همسر یا خانواده خود نمی بینید و به دنبال یک فرد غریبه برای کمک هستید. از این رو وقتی شخصی تا به این اندازه درمانده است امکان سوء استفاده از قدرت و اعتماد از جانب دیگران نیز وجود دارد.

۷- سریال Nine Perfect Strangers در مورد نابرابری ثروت نیز بحث می کند

سریال Nine Perfect Strangers نیز شبیه سریال The White Lotus از شبکه HBO به بررسی زیاده روی ها، افراط ها و انتظارات خانواده های ثروتمند و این موضوع می پردازد که چگونه از دست دادن حس انسانیت باعث می شود افراد به سراغ اغنای امیال غیرانسانی خود بروند. هر دو سریال، شخصیت های کم درآمدی را در فهرست مهمانان خود می گنجانند و کسانی نیز هستند که از لحاظ ثروت خود را شایسته حضور در این برنامه ها می دانند.

۸- نیکول کیدمن در تمام طول فیلمبرداری ها در نقش خود باقی ماند

نیکول کیدمن در مصاحبه ای در مورد تجربه حضور خود در این سریال گفته است: « این لهجه را پس از درک داستان زندگی او و ترکیب کردن روسی و آمریکایی سرهم کردم. اولین سکانسی که فیلمبرداری شد سکانسی بود که وارد اتاق شده و می گویم که من ماشا هستم. به ترانکیلیم خوش آمدید. و سپس توانستم در این فضا باقی بمانم. می خواستم همیشه یک انرژی بسیار آرامبخش درمانگر از من بتراود. از این رو به یاد دارم که نزد افراد می رفتم و به نحوی دستم را روی قلبشان می گذاشتم یا دستشان را می گرفتم». وی همچنین مدعی شده که وقتی افراد او را به نام نیکول صدا می زده اند جوابشان را نمی داده و با افراد در اتاق های مربوط به سریال ملاقات می کرده است. نیکول کیدمن گفته که دوست نداشته بازی کند و می خواسته شخصیت ماشا را زندگی کند.