۱۰ واقعیت جالب و مهم در مورد وستروس که در سریال Game Of Thrones به ما گفته نشد

۱۰ واقعیت جالب و مهم در مورد وستروس که در سریال Game Of Thrones به ما گفته نشد

اگر بخواهیم تعریف درستی از سریال Game Of Thrones یا همان بازی تاج و تخت داشته باشیم باید بگوییم که این سریال ترکیبی بسیار شلوغ از تاریخ خیالی با ژئوپلیتیک و افسانه شناسی پیچیده است. این سریال همچنین یک داستان حماسی است که در آن تمام شخصیت های محبوبتان خواهند مرد و شخصیت های منفی همیشه پیروز می شوند اما بهتر است این موضوع را فعلاً نادیده گرفته و روی موضوع اول تمرکز کنیم. از زمان آغاز ماجرا، دهه ۱۹۹۰ و زمانی که اولین کتاب Song Of Ice And Fire منتشر شد، Game Of Thrones یکی از جذاب ترین و راضی کننده ترین افسانه پردازی های داستانی در تاریخ ژانر فانتزی ارائه کرد. دلیل محبوبیت داستان Game Of Thrones این است که وستروس بسیار واقعی جلوه می کند و برای همه ما آشناست. با تاریخچه پیچیده هزاران ساله که توسط جرج آر آر مارتین نوشته شده، کاملاً منطقی است که این سریال نتواند تمامی جنبه های وستروس را به تصویر بکشد.

همچنین در نسخه سریالی بخش زیادی از افسانه پردازی پیچیده کتاب ها تغییر یافته تا برای مخاطب عام جذابیت پیدا کند و به همین دلیل قابل توجیه است که برخی از واقعیات بزرگ داستان حذف شوند. جزییاتی مانند ورود انسان های اول و تاریخچه مذهب اندال ها به این خاطر از داستان سریال حذف شده اند که نقش مهمی در کلیت داستان ندارند. با این وجود، اطلاعات زیادی در مورد وستروس وجود دارد که در سریال مبهم باقی مانده اند در حالی که اطلاع شفاف از آن ها می توانست درک بهتری از جهانی که شخصیت های بد و خوب داستان در آن زندگی می کردند به مخاطب بدهد. برخی از این واقعیات به این دلیل نادیده گرفته شده اند که پوشش آن ها زمان زیادی می خواست و برخی دیگر نیز با اتفاقات پیشین داستان سریال تناقض پیدا می کرد. با این وجود در ادامه این مطلب می خواهیم به برخی از واقعیت های جالب و ضروری در مورد وستروس اشاره کنیم که در نسخه سریالی هیچ صحبتی از آن ها نمی شود.

می خواهیم به برخی از واقعیت های جالب و ضروری در مورد وستروس اشاره کنیم که در نسخه سریالی Game Of Thrones هیچ صحبتی از آن ها نمی شود.

۱۰- انسان ها بومی وستروس نیستند

از آنجا که تاریخ ثبت شده وستروس به ده ها هزار سال قبل باز می گردد، قابل درک است که سریال Game Of Thrones تمام اپیزودهای خود را به روایت این تاریخ اختصاص نمی دهد. در واقع، تنها اشاراتی در سریال که به دوران پیش از تاریخ وستروس موسوم به عصر طلوع می شود، اغلب در صحبت های بین شخصیت ها متبلور می شود. و از طریق روابط بین شخصیت های تاریخی و درگیری های بین آنها است، آنقدر مسئله و پیچیدگی در داستان وجود دارد که مخاطب نیازی به تلاش برای درک اتفاقات ۱۲,۰۰۰ سال پیش از شروع داستان نمی بیند.

اما این باعث نمی شود که فرض کنیم دوران عصر طلوع وستروس دوران جذاب و الهام بخشی نبوده است، عصری که در واقع اولین دوره ای بود که انسان ها پای بر خاک قاره وستروس گذاشته اند. وستروس در اصل تنها خانه نژادی بود که در سریال به صورت خلاصه به آن ها اشاره می شود، فرزندان جنگل. وقتی این موجودات ریزجثه حکمرانان اصلی وستروس بودند، وستروس یک منطقه پوشیده از درخت و با ساکنان اندک بود بدون اینکه هیچگونه تکنولوژی و سلاحی در هر مقیاسی در آن وجود داشته باشد. هیچ درگیری برای قدرت در این فلمرو وجود نداشت، نه شاهی و نه وایت واکری. تمام چیزی که فرزندان جنگل داشتند جادو بود و این سلاح نیز وقتی گروهی از انسان ها موسوم به اولین مردان، از اسوس به وستروس آمدند، به کارشان نیامد.

می خواهیم به برخی از واقعیت های جالب و ضروری در مورد وستروس اشاره کنیم که در نسخه سریالی Game Of Thrones هیچ صحبتی از آن ها نمی شود.

۹- اولین مردان قاتلانی سنگدل بودند

در سریال Game Of Thrones به طور مکرر به این نکته اشاره می شود که استارک ها (و وحشی ها) از نوادگان اولین مردان هستند. این واقعیتی است که با افتخار گفته می شود انگار که اولین مردان ساکنان برحق وستروس بوده و حاکمیت آن ها بر وستروس قانونی تر از دیگران است. در حالی که اکنون به لطف بخش قبلی این مطلب می دانیم که این ادعاها واقعیت ندارد و اولین مردان در واقع از اسوس به وستروس آمده بودند، یک واقعیت تاریک تر در تاریخ اولین مردان نیز وجود دارد. در واقع اولین مردان برای رسیدن به چیزی که می خواستند، تقریباً نسل تمام فرزندان جنگل را از بین بردند. در حالی که استارک ها و دیگران به دودمان خود افتخار می کنند، این موضوع نمی تواند این واقعیت را تغییر دهد که اولین مردان بعد از رسیدن به وستروس، می خواستند این سرزمین جدید کاملاً و منحصراً مال آن ها باشد.

از این رو آن ها تمامی درختان را قطع کرده، بدین ترتیب خانه فرزندان جنگل را نابود کرده و به جنگ با یکدیگر و این گونه شبه انسان پرداختند. با استفاده از سلاح هایی که از برنز ساخته شده بودند، به کمک تکنولوژی برتر، قدرت فیزیکی و تعداد زیادشان که هر روز با ورود افراد بیشتری از اسوس، بیشتر نیز می شد، اولین مردان به هر نقطه ای از این سرزمین جدید حمله کرده و در هر نقطه ای از آن یک پادشاهی تاسیس کردند. فرزندان جنگل سعی می کنند با استفاده از جادو با اولین مردان مقابله کنند و تا جایی پیش می روند که پل زمینی با اسوس را خراب می کنند تا انسان های بیشتری نتوانند از آن عبور کرده وارد وستروس شوند اما هیچ چیزی نمی توانست جلوی اولین مردان را بگیرد. نبردها برای قرن ها ادامه داشت تا اینکه بین طرفین قرارداد صلح امضا شد.

می خواهیم به برخی از واقعیت های جالب و ضروری در مورد وستروس اشاره کنیم که در نسخه سریالی Game Of Thrones هیچ صحبتی از آن ها نمی شود.

۸- بیش از ۲,۰۰۰ سال طول کشید تا وایت واکرها یک ارتش تشکیل دهند

در یکی از سکانس های کوتاه سریال سریال می بینیم که فرزندان جنگل باعث پدید آمدن وایت واکرها می شوند، عملی که از روی درماندگی و برای مبارزه با اولین مردان انجام می شود. در این سکانس کوتاه، یکی از فرزندان جنگل به برن می گوید:«ما داشتیم سلاخی می شدیم. درختان مقدس ما داشتند یکی پس از دیگری قطع می شدند. ما باید از خودمان دفاع می کردیم». وقتی برن می پرسد: «از کی؟»، او پاسخ می دهد: «از انسان ها». در ادامه فرزندان جنگل خنجری ساخته شده از شیشه اژدها را در قلب یک مرد فرو می کنند و بدین ترتیب اولین وایت واکر خلق می شود. اما یک مسئله زمانی اینجا پیش می آید و آن اینکه  شب طولانی– زمانی که وایت واکرها برای اولین بار دست به حمله زده و فرزندان جنگل و اولین مردان برای از بین بردن آن ها دست به کار می شوند- تا ۲,۰۰۰ سال پس از انعقاد معاهده صلح بین اولین مردان و فرزندان جنگل، آغاز نمی شود.

این تاخیر زمانی به چه معناست؟ در واقع اینجاست که شرایط پیچیده شده و سریال هیچگاه آن را توضیح نمی دهد زیرا نادیده گرفتن این موضوع زمانی و تظاهر به اینکه همه چیز خوب و منطقی پیش می رود بهترین راه است. اما اگر فرزندان جنگل باعث خلق وایت واکرها با هدف دفاع از خود در مقابل اولین مردان می شوند، چرا این موجودات دو هزار سال بعد و بعد از پایان نبردهای بین دو گروه اول، شروع به حرکت می کنند؟ تنها توضیح ممکن برای این سوال می تواند این باشد که فرزندان جنگل کنترل بزرگ ترین سلاح خود را از دست داده و وایت واکرها به اراده خود وارد شمال می شوند. از آنجاست که رفته رفته بر ارتش خود افزوده، واکرهای جدید خلق کرده و در نهایت بعد از هزاران سال برای حمله به قلمرو انسان ها آماده می شوند. هنگامی که شب طولانی فرا می رسد، صلح برقرار بود و به همین خاطر اولین مردان و فرزندان جنگل با هم متحد می شوند تا برای نجات زندگی تمامی ساکنین وستروس، با وایت واکرها مقابله می کنند.

می خواهیم به برخی از واقعیت های جالب و ضروری در مورد وستروس اشاره کنیم که در نسخه سریالی Game Of Thrones هیچ صحبتی از آن ها نمی شود.

۷- وستروس بخشی از یک دنیای جایگزین برای زمین است

هیچ چیزی به اندازه بررسی نقشه وستروس از نگاه طرفداران سریال برای بحث در شبکه های اجتماعی جذاب نیست. هر چه باشد، هر اپیزود از سریال Game Of Thrones با نقشه نمادین و جذاب وستروس آغاز می شد. پس در حالی که تقریباً این دنیا را شناخته و می دانیم وستروس کدام بخش از این نقشه است، چیزی که نمی دانیم این است که وستروس در چه سیاره ای واقع شده است. آیا در دنیای Game Of Thrones نیز سیاره ها وجود دارند؟ به گفته جرج آر آر مارتین، پاسخ این سوال مثبت است. علت اینکه در این سریال سخنی از دیگر سیارات نمی شنویم این است که وستروسی ها به این موضوع اهمیتی نمی دهند. این موضوع نیز کاملاً قابل درک است وقتی پادشاه های شیطان صفت، یک مرد یخی زامبی و بیماری ها و قحطی و گرسنگی می توانند هر لحظه باعث مرگ شما شوند.

مارتین در صحبت هایش به این موضوع اشاره می کند که وستروس بخشی از سیاره زمین است: «منظور زمین ما نیست. اگر بخواهید یک رویکرد علمی تخیلی را در پیش بگیرید، می توانید آن را یک دنیای جایگزین در نظر بگیرید اما این دیگر خیلی علمی تخیلی است». شکی وجود ندارد که اگر این سریال بیشتر یک اثر علمی تخیلی بود تا فانتزی، ساعات بی پایانی را به بررسی این دنیای زمینی جایگزین می پرداخت و اینکه آیا زمین واقعی جای دیگری وجود دارد یا خیر. اما در اینجا با یک سریال فانتزی مواجه هستیم، و تنها باید با این اطلاعات سر کنیم که وستروس روی کره زمین واقع شده و اتفاقات داستان در هیچ زمان ثبت شده و واقعیتی که برایمان قابل درک باشد رخ نمی دهند.

می خواهیم به برخی از واقعیت های جالب و ضروری در مورد وستروس اشاره کنیم که در نسخه سریالی Game Of Thrones هیچ صحبتی از آن ها نمی شود.

۶- وستروس تنها قاره ای نیست که شب طولانی را تجربه می کند

شب طولانی در سراسر سریال Game Of Thrones یک اتفاق بزرگ است که عواقب متعددی در پی دارد. در واقع زمستان در راه بود و بعد آمد و اگر جان اسنو و دوستانش کاری نکنند، همه خواهند مرد. چیزی که سریال هرگز در مورد آن صحبت نمی کند این است که زمستان یا همان شب طولانی در جاهای دیگر چطور است، برای مثال در سواحل آفتابی دورن یا سرزمین های استوایی سوثوریوس. پاسخ اما اصلاً خوب نیست. اولین باری که شب طولانی فرا رسید هیچ فراری در کار نبود. تنها شمال نبود که پادشاهان در قصرهایشان یخ زدند، آن چیزی که خدمتکار پیر در اوایل فصل یک سریال به برن می گوید. وقتی وایت واکرها برای اولین بار از راه رسیدند، تمام جهان در آستانه نابودی و انقراض کامل قرار گرفت زیرا تمامی قاره های یخ زده و بازماندگان مجبور شدند در نبرد موسوم به نبرد برای طلوع با وایت واکرها مبارزه کنند.

اینجاست که دیوار و نگهبانان شب کارشان را آغاز می کنند، غیر از دیگر روش های دفاعی که در دیگر نقاط جهان وجود داشت. چیزی که سریال هیچگاه به آن نمی پردازد  این است که یی تی ها (مردمان سرزمین یی تی که هیچگاه حرفی از آن در سریال به میان نمی آید) چیزی موسوم به پنج قلعه را می سازند که قلعه هایی مستحکم و ساخته شده از سنگ سیاه بود که ارتفاع آن ها صد متر بلندتر از دیوار بود. از آنجایی که تمام این اتفاقات جایی بین ۶,۰۰۰ تا ۸,۰۰۰ سال پیش از اتفاقات سریال رخ می دهد و دیگر اغلب مردم وستروس به وجود وایت واکرها باور ندارند، بسیار جالب به نظر می رسد به این موضوع پرداخت که آیا وستروسی ها بعد از ورود پادشاه شب سعی کردند به دیگر نقاط جهان فرار کنند یا خیر. با توجه به چیزی که در سریال می بینیم، ین اتفاق رخ نداده است زیرا وقتی زمستان از راه می رسد نمی توانید قایم شوید.

می خواهیم به برخی از واقعیت های جالب و ضروری در مورد وستروس اشاره کنیم که در نسخه سریالی Game Of Thrones هیچ صحبتی از آن ها نمی شود.

۵- اندال ها دین خود را به اغلب وستروسی ها تحمیل کردند

اگر فکر می کنید اولین مردان بعد از ورود به وستروس جنایات بسیاری مرتکب شدند باید کارهای اندال ها را ببینید. اندال ها که از بخش از اسوس به نام اندالوس آمده بودند، گروهی بودند که دیدند هفت خداوند روی یک تپه ظهور کرده و بدین ترتیب بود که دین هفتگانه شکل گرفت. سپس همانطور که اغلب اوقات در تاریخ واقعی با ظهور یک دین جدید دیده می شود، این مردمان از طریق دریای باریک به سمت وستروس به راه افتاده و شروع به قتل عام کسانی کردند که این دین تازه را نمی پذیرفتند. در حالی که اولین مردان با سلاح های برنزی وستروس را فتح کردند، اندال ها سلاح های فولادی داشتند. آن ها خیلی سریع زمین ها را در اختیار گرفته و هر کسی از اولین مردان یا فرزندان جنگل که سر راهشان قرار می گرفت را سلاخی می کردند. در حالی که اولین مردان تنها به دنبال کنترل زمین بودند، اندال ها می خواستند بر همه چیز کنترل داشته باشند.

به همین خاطر آن ها تمام جنگل های درختان مقدس را سوزانده، تقریباً تمام فرزندان جنگل باقیمانده را از بین برده و اکثر مردمان وستروس را وادار به پذیرش دین خود کردند. البته تنها استثنا در این قضیه شمال بود که بارها و بارها در مقابل حمله اندال ها مقاومت کرده و آن ها را عقب می راند. وقتی با استارک ها آشنا می شویم می بینیم که آن ها به خدایان قدیمی باور دارند اما علتش را نمی دانیم. این پاسخی است که سریال هیچگاه به مخاطبان ارائه نمی دهد زیرا اهمیت چندانی در داستان ندارد. خدایان قدیمی که صورت هایشان روی درختان حک شده، نام دیگری برای خدایانی بود که اولین مردان و فرزندان جنگل بعد از صلح می پرستیدند. به خاطر قدرت شمالی ها که برای مقاومت در برابر اندال ها کافی بود، آن ها هیچ وقت به دین هفتگانه نگرویده و باقیمانده فرزندان جنگل نیز برای در امان ماندن به شمالی ترین نقاط وستروس عقب نشینی کردند.

می خواهیم به برخی از واقعیت های جالب و ضروری در مورد وستروس اشاره کنیم که در نسخه سریالی Game Of Thrones هیچ صحبتی از آن ها نمی شود.

۴-مردمانی در شمال هستند که کرانوگمن نام دارند

شمال آنطور که فکر می کنید تماماً خانه خاندان های نجیب زاده ای که برای استارک ها می جنگند نیست. این منطقه از وستروس محل زندگی گروهی از مردان شرور به نام کرانوگمن نیز هست. اگر چه این مردمان به استارک ها وفادار بوده و توسط ریدها رهبری می شوند اما از یک خاندان نجیب زاده فاصله بسیاری دارند. این مردمان در مرداب های نِک (Neck) و روی جزایر شناور در داخل کلبه ها و خیمه های کوچک زندگی می کنند. این مردمان از لحاظ فیزیکی کوچکتر از اغلب مردمان دیگر هستند و در حالی که برخی می گویند این کوچکی جثه به خاطر ازدواج آن ها با فرزندان جنگل است، برخی دیگر آن را به سوء تغذیه نسبت می دهند.

در حالی که هر دو فرضیه می توانند درباره توضیح علت کوچکی جثه کانوگمن صحیح باشند، چیزی که در مورد آن ها اطمینان داریم این است که  این مردمان ماهی، قورباغه و مارمولک هایی که در باتلاق ها زندگی می کنند را می خورند و به ندرت با غریبه ها ارتباط برقرار می کنند. در حالی که افسانه های مربوط به مناطق اطراف، کرانگومن ها را مردمانی با قابلیت نفس کشیدن در آب و دست ها و پاهایی توری شکل توصیف می کنند، این افسانه ها واقعی نبوده و می توان این باورها را به غیرقابل اعتماد بودن کرانوگمن ها نسبت داد. دلیل این تنفر و بی اعتمادی نیز این است که کرانوگمن ها به خاطر نیزه ها و تیرهایی که نوکشان به زهر آغشته شده مشهور هستند. همچنین در مرداب های محل زندگی آن ها گیاهان دارویی و درختچه های اسرار آمیز با توانایی های عجیب و غریب رشد می کنند و تنها کرانوگمن ها علم استفاده از این گیاهان را دارند.

می خواهیم به برخی از واقعیت های جالب و ضروری در مورد وستروس اشاره کنیم که در نسخه سریالی Game Of Thrones هیچ صحبتی از آن ها نمی شود.

۳- تک شاخ ها، مارمولک-شیرها و عنکبوت های یخی نیز وجود دارند

طرفداران کتاب های مارتین معمولا به خاطر برداشت جنبه های شدیداً فانتزی کتاب، از سریال Game Of Thrones انتقاد می کنند اما معلوم نیست که چرا برخی از این بخش های فانتزی نادیده گرفته شده اند. برای مثال قابل درک است که اگر چشم های دنریس بر اساس آنچه در کتاب آمده، ارغوانی بود مردم با ناباوری به آن نگاه می کردند اما در سریالی که اژدها در آن وجود دارد چرا نمی توان جانوران عجیب دیگری نیز داشت؟ به ویژه در مورد جانورانی که زندگی آن ها در وستروس بر همگان مشخص بود. در کتاب های مارتین، در کنار اژدها و گرگینه، جانور دیگری به نام مارمولک- شیر وجود دارد که یک خزنده غول پیکر بوده که در باتلاق های منطقه نِک زندگی می کند. همانند الوارهایی در حال پوسیدن که روی آب شناور هستند، دندان این جانور شبیه خنجر بوده ،آن ها را می توان در پرچم خاندان رید دید و ترانه هایی باستانی در مورد شاهان مارش سوار بر این جانوران در هنگام جنگ ها وجود دارد. اما عجیب ترین جانور در وستروس عنکبوت های یخی غول پیکر هستند که در سریال اسب های زامبی وایت واکرها جایگزین آن ها می شوند.

می خواهیم به برخی از واقعیت های جالب و ضروری در مورد وستروس اشاره کنیم که در نسخه سریالی Game Of Thrones هیچ صحبتی از آن ها نمی شود.

۲- پادشاه دیوانه چندان هم دیوانه نبود

وقتی در سریال Game Of Thrones از پادشاه دیوانه سخن به میان می آید معمولاً همه در مورد دیوانگی بی حد و حصر او صحبت می کنند. همه می دانیم که او شیفته آتش وحشی و زنده سوزاندن مردم بود اما در مورد آخرین پادشاه تارگرین چه چیزهای دیگری می دانیم؟ چرا تا به این حد دیوانه بود و به دنبال چه بود؟ آنطور که در کتاب های مارتین آمده، پادشاه دیوانه تنها به خاطر خوشگذرانی دیوانگی نمی کرد. او دیوانه بود زیرا هیچ کسی به صحبت های او در مورد کارهایی که باید انجام می شد گوش نمی داد. در یک مورد، شاه آریس می خواست دیوار جدیدی در ۱۰۰ مایلی شمال دیوار موجود ساخته شده و تمام قلمرو بین این دو دیوار را به قلمرو خود اضافه کند. چیزهای دیگری که پادشاه دیوانه می خواست، جایگزینی تمام کینگز لندینگ با یک پایتخت جدید بود، شهری که به طور کامل از مرمر سفید ساخته شده باشد. اما او ثروت کافی برای ساخت چنین شهری نداشت و بدهی سنگینی به آیرون بنک نیز داشت. راه حل او برای این مشکل اما اعلان جنگ به براووس بود تا مجبور نباشد بدهیش را بپردازد.

می خواهیم به برخی از واقعیت های جالب و ضروری در مورد وستروس اشاره کنیم که در نسخه سریالی Game Of Thrones هیچ صحبتی از آن ها نمی شود.

۱- شاید نژاد سومی از انسان ها در وستروس وجود داشت

در کتابی راهنما با عنوان The World Of Ice And Fire که توسط مارتین و دو تن دیگر نوشته شده است، به تاریخچه و واقعیت هایی در مورد وستروس پرداخته می شود که بسیار پیچیده بوده و در سریال و کتاب اصلی یافت نمی شوند. بعد از روایت پرجزییات دودمان و سرنوشت اولین مردان و فرزندان جنگل، در این کتاب بخش کوچکی نیز به یک نژاد سوم از انسان ها تغلق دارد که پیش از تاریخ در منطقه وستروس ساکن بوده اند. بر اساس یک افسانه قدیمی آیرون بورنی، وقتی اولین مردان به آیرون آیلندز رسیدند، در اولد ویک با تخت پادشاهی مشهوری موسوم به سی استون چیر روبرو شدند. تنها مشکل در مورد این تخت ساخته شده از سنگ سیاه این بود که به شکل یک کراکن (اژدهای دریایی) ساخته شده و در جزیره ای کاملاً خالی از سکنه ساخته شده بود. ظاهراً قبل از اولین مردان، ساکنان این منطقه از مردمان دریای سانست بوده اند، جایی که هیچ وستروسی تاکنون پای در آن نگذاشته است.

منبع:
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
۳ نظر

ورود

  • Z,s آبان ۱۰, ۱۴۰۰

    بسیار جالب بود??

  • sam آبان ۱۶, ۱۴۰۰

    خیلی مفید و جذاب بود

  • Arsln تیر ۲۶, ۱۴۰۱

    تمام مواردی که گفتین‌درمورد ورود انسان های نخستین به وسترس. و فرزندان جنگل و چگونگی وجود وایت واکرها و چگونگی‌ تشکیلشون و در مورد خدایان قدیم و مقاومت استارکها در برابر دین جدید در فصل دوم این سریال درحال ساخته که بنظر از فصل یک جذاب تر خواهد بود چون فصل یک خیلی چیزا با اصل رمان فرق میکرد