اگر تاکنون حتی یک بار یک مستند حیات وحش تماشا کرده باید، به ویژه آن هایی که دیوید آتنبرو را در خود دارند، به خوبی خواهید دانست که حیات وحش و طبیعت می تواند فضایی فوق العاده ای برای زیبایی و چیزهای حیرت انگیز باشد. در کنار تمام جانوران دوست داشتنی و گیاهان زیبا، بخش بزرگی از طبیعت نیز وجود دارد که در بد بودن تخصص دارد. چه گوشتخواران شکارچی بزرگ و بیرحم باشند و چه درختان سمی، طبیعت همواره راهی برای یادآوری اینکه ما هم یک تکه گوشت خوشمزه و خوردنی هستیم در آستین دارد.
در دنیای سینمای وحشت جایی که بدترین ترس های جامعه به بهترین و موثرترین شکل ممکن زنده می شوند، طبیعی است که ترسناک ترین بخش های طبیعت و حیات وحش نیز در برابر چشم همگان قرار گیرد. در این میان برخی فیلم های ترسناک با الهام از طبیعت و حیات وحش ساخته شده اند که به معنای واقعی کلمه ترسناک هستند. اگر قصد دارید به همین زودی ها به دل جنگل و به طور کلی، طبیعت بزنید، این فیلم های ترسناک در مورد حیات وحش به شما یادآوری خواند کرد که آن بیرون چندان هم امن نیست.
۱۰- Black Sheep (2006)
فیلم کالت کلاسیک Black Sheep از محصولات نیوزیلند شاید یک کمدی بسیار جذاب باشد اما فراموش نکنید که این فیلم توانست گوسفند را به ستاره یک اثر سینمایی محبوب تبدیل کند. به کارگردانی و نویسندگی جاناتان کینگ، این فیلم ترسناک گوسفندی در مورد دو برادر به نام های هنری و آنگوس است که مزرعه پروزش گوسفند والدینشان را به ارث می برند. هنری فوبیای بسیار بدی نسبت به حیوانات داد پس از آنکه در کودکی یک تجربه تروماتیک با آن ها داشته است. در این حین، آنگوس مشغول انجام آزمایش های ژنتیکی روی حیوانات بوده و آن ها را به گوشتخواران هار و دیوانه ای تبدیل می کرده است. وقتی فعالان محیط زیستی یکی از حیوانات دستکاری ژنتیکی شده او را آزاد می کنند، آشوب بزرگی رخ داده و یک جهش ژنتیکی در میان کل گله گوسفندها رخ می دهد.
یک گله تازه از گوسفندهای تازه مبتلا شده به مزرعه هجوم برده و وظیفه شخصیت های داستان است که راهی برای فرار از کشت و کشتاری که در ادامه رخ می دهد، پیدا نمایند. در کنار ادای احترامی جذاب به فیلم Night Of The Living Dead و حس و حال دوست داشتنی کمدی و شوخی، فیلم Black Sheep از جلوه های ویژه کامپیوتری بسیار باکیفیتی بهره می برد که در جذابیت دوچندان فیلم اثرگذار بوده اند. فیلم Black Sheep یک الماس ترسناک و پر از خونریزی در ژانر وحشت است و تنها فیلمی است که به شکلی واقعی توانسته گوسفندها را ترسناک سازد.
۹- Eight Legged Freaks (2002)
وقتی گروهی از عنکبوت ها در معرض یک زباله سمی قرار می گیرند، جثه ای غول پیکر یافته و با افزایش اشتهایشان باعث آشوب و کشتار در یک شهر کوچک می شوند. از این رو تعداد کمی از مردم شهر (از جمله شخصیت هایی با بازی اسکارلت جوهانسون و دیوید آرکت) باید در حالی که شهرشان به تصرف این هیولاها درآمده، با آن ها مقابله کنند. فیلم Eight Legged Freaks که قرار بوده شبیه فیلم های هیولایی آبکی دهه ۵۰ باشد، در حال و هوای خود به شکل عامدانه ای اغراق آمیز است. اگر چه ماهیت کمدی و کارتونی غلو شده فیلم باعث می شود که یک تجربه خوشایند از تماشای یک فیلم کمدی ترسناک داشته باشید، Eight Legged Freaks تحقق یافتن بدترین ترس های حشره شناسان است و درک این موضوع نیز با تماشای فیلم آسان می شود.
چه تصویر قربانی بی دفاعی که در یک تار بزرگ عنکبوت گرفتار شده و انتظار زنده زنده خورده شدن را می کشد و چه قربانی دیگری که از زیر توسط یک عنکبوت مورد حمله ناگهانی قرار می گیرد، این فیلم به خوبی نشان می دهد که چرا عنکبوت ها تا به این اندازه ترسناک و منفور هستند. عنکبوت ها یکی از ترسناک ترین موجودات هستند که تاکنون از طبیعت بیرون آمده اند و مهم نیست که این فیلم چقدر کمدی و آبکی باشد، تماشای آن هیچ وقت باعث نمی شود که وحشت ذاتی ما نسبت به این حشرات هشت پا از بین برود.
۸- Frozen (2010)
مشکل فقط این نیست که انسان برای بقا در مقابل حیوانات وحشی شانس زیادی ندارد بلکه مشخص شده که انسان در زنده ماندن در شرایط نامساعد جوی نیز چندان خوب عمل نمی کند. هیچ فیلمی این دو نقطه ضعف را به خوبی فیلم Frozen در سال ۲۰۱۰ نشان نمی دهد. این فیلم که توسط آدام گرین از پیشگامان و خبره های ژانر ترسناک ساخته شده، در مورد گروهی اسکی باز است که در تمام طول پایان هفته روی تله اسکی به حال خود رها می شوند. در حالی که هیچ کسی آن اطراف نیست به این گروه نگون بخت کمک کند، آن ها مجبور می شوند بین زنده ماندن و مردن یکی را انتخاب کنند در شرایطی که بوران شروع شده و بدن های آن ها در حال یخ زدن است. این اسکی بازان که روی تله اسکی هایی در ارتفاع چند ده متری گرفتار شده اند، برای زنده ماندن به ابزارها و تکه های تله اسکی وابسته اند.
سرمازدگی، خستگی و درماندگی خیلی زود بر آن ها چیزه شده و تنها راه فرار از این وضعیت رو به وخامت نیز پریدن از ارتفاع بلندی است که می تواند مرگ یا دستکم شکستگی اندام ها را در پی داشته باشد. و اگر دمای به شدت سرد و یخبندان تهدید کافی محسوب نمی شود، وقتی گروهی گرگ گرسنه نیز آن زیر انتظار طعمه را می کشند، اوضاع برای اسکی بازان داستان ما وخیم تر می شود. چیزی که روایت اصلی فیلم Frozen را چنین تکان دهنده و ترسناک می سازد این است که چنین اتفاقی می تواند به سادگی در زندگی واقعی نیز رخ دهد. گرین با به تصویر کشیدن واقعی روایت خود تا سرحد ممکن، به خوبی توانسته این اتفاق محتمل در زندگی واقعی را به کابوس هر اسکی بازی تبدیل کند. بازیگران فیلم در واقع تمامی سکانس ها را روی تله اسکی های واقعی و در سرمای یخبندان بازی کرده بودند.
۷-Crawl (2019)
شاهکار ترسناک الکساندر آجا با نام Crawl در کنار اشاره مجدد به ترسناک بودن کروکودیل ها، به ما یادآور می شود که تا چه اندازه در برابر شرایط ناگوار آب و هوایی آسیب پذیر هستیم. فیلم Crawl وقتی پای فیلم های ترسناک در مورد حیات وحشت و طبیعت به میان می آید یکی از بهترین و ترسناک ترین های ژانر خود است. در شرایطی که یک طوفان بزرگ و ویرانگر در حال نزدیک شدن است، یک شناگر خوش آتیه به نام هیلی وظیفه خود می بیند تا برای اطلاع از وضعیت پدرش به خانه خانوادگی گذشته شان برود که ظاهراً در مسیر اصلی طوفان قرار دارد. اما هیلی چیزهایی بیشتر از پدرش در خانه قدیمی شان پیدا می کند. کروکودیل هایی که به نحوی در اثر بالا آمدن سطح آب وارد خانه آن ها شده و پس از آنکه آب تمام خانه آن ها را در بر می گیرد، شرایط برای این پدر و دختر وخیم تر نیز می شود.
این فیلم نماد داستان ساده و اجرای بی نقص از جانب کارگردان است که بعد از شروع اکشن داستان، لحظه ای از تنش آن کاسته نمی شود. کروکودیل های داستان همواره خطر و تهدیدی ترسناک برای شخصیت های داستان هستند و هر بار که سطح آب بالاتر می آید، شرایط بیش از پیش به نفع آن ها تغییر می کند. فیلم باعث می شود به این باور برسید که کروکودیل ها هر لحظه ممکن است حمله کنند که این موضوع نیز بر تنش داستان می افزاید. برخلاف بسیاری از فیلم های ترسناک در مورد تلاش برای بقا، Crawl باعث نمی شود که از روی اضطراب و درماندگی به خاطر تصمیمات نادرست شخصیت ها، به سمت صفحه نمایش فریاد بزنید. هیلی شخصیتی توانمند است که تصمیمات هوشمندانه و درستی می گیرد و این موضوع باعث می شود که او بیش از پیش دوست داشتنی و مهم شده و مخاطب همچنان در اکشن داستان غرق بماند.
۶- The Birds (1963)
در سال ۱۹۶۳، آلفرد هیچکاک به موفقیتی دست یافت که فیلم Birdemic: Shock And Awe نیم قرن بعد در تکرار آن موفق نبود و آن ایجاد تصویری ترسناک از پرندگان بود. فیلم The Birds که تا حدودی بر اساس رمانی به همین نام ساخته شده، در مورد شخصیتی به نام ملانی با بازی تیپی هدرن است که یک زن سرشناس اهل سان فرانسیسکو بوده و در جستجوی یک الهام و اشتیاق تازه به شهر بودگا بی سفر می کند. اما مدت زمان زیادی از ورود او به این شهر کوچک نمی گذرد که پرندگان حمله می کنند. در حالی که ملانی تصمیم می گیرد وقت بیشتری را در شهر بگذراند، حملات پرندگان بیش از پیش خشونت بار و ترسناک شده و در نهایت کل شهر به تسخیر آن ها در می آید. چیزی که فیلم The Birds را به طور ویژه ای جذاب می سازد این است که این فیلم هیچ توضیح قابل درکی در مورد منشأ حمله پرندگان نمی دهد که باعث گمانه زنی های بسیاری در طول سال های پس از انتشار فیلم شده است.
برخی گفته اند که این پرندگان را نماد تمایلات و جذابیت جنسی زنانه می دانند زیرا مردم شهر از بی قیدی ملانی در مسائل جنسی ناراضی بوده و پرندگان نیز تا پیش از ورود او به شهر، حمله نکرده اند. اما برخی دیگر این خشونت را استعاره ای از ترس های در حال ظهور آن زمان در ارتباط با به دوران جنگ سرد می دانند. با این وجود، The Birds یک تصور ترسناک از اتفاقی است که می تواند رخ دهد اگر طبیعت تصمیم بگیرد به شکل ناگهانی به انسان های ناآماده حمله کند.
۵- The Ruins (2008)
در حالی که ام نایت شیامالان در ترسناک نشان دادن گیاهان در فیلم ترسناک محیط زیستی The Happening ناکام ماند، کارتر اسمیت در اقتباس سینمایی خود با نام The Ruins کاری فوق العاده موثر انجام داد. این فیلم که بر اساس رمانی به همین نام نوشته اسکات بی اسمیت ساخته شده در مورد گروهی گردشگر آمریکایی است که پس از دعوت یک گردشگر دیگر وارد یک معبد مایایی در عمق یک جنگل می شوند با این امید که برادر او که در یک عملیات حفاری باستان شناسی گم شده را پیدا کنند. با این وجود، ماجراجویی ساده این گردشگران به سرعت به یک کابوس هولناک تبدیل می شود وقتی پس از ورود اتفاقی یکی از آن ها به تاکستان های اطراف معبد، مردم محلی آن ها را وادار می کنند به بالای معبد بروند.
در شرایطی که اوضاع برای این گردشگران به شدت پرتنش و ناخوشایند می شود، در می یابند که تاک های اطراف سازه گوشتخوار بوده و درک دارند. علاوه بر این، توانایی این درختان در تقلید از هر گونه صدایی باعث می شود که نوعی وحشت روانشناختی نیز وارد داستان شود. قبل از احاطه کرده و هضم کردن قربانی ها، این تاک ها در ابتدا با این گروه توریست درمانده بازی کرده و از این بازی لذت می برند. اتفاقاتی که پس از این کشف ترسناک رخ می دهند یک تجربه هولناک است که بسیار تاریک و مملو از خشونت است.
۴- Backcountry (2014)
فیلم Backcountry ساخته آدام مک دونالد در اولین تجربه فیلمسازی اش را باید معادل سینمایی سکانس معروف فیلم The Revenant دانست. در این فیلم ترسناک در مورد حیات وحش، میسی پرگریم و جف روپ نقش زوجی از همه جا بیخبر را بازی می کنند که می خواهند آخر هفته را در پارک ملی اونتاریو به کمپ زدن بگذرانند. با این وجود، گردشگری رمانتیک آن ها با ورود یک مهمان ناخوانده خراب می شود. این مهمان نیز کسی نیست جز یک خرس گریزلی گرسنه، غول پیکر و ترسناک. اگر چه مدتی طول می کشد تا خرس بار دیگر بازگردد، مک دونالد از همان ابتدا کاری می کند که حضور حیوان را حس کنیم.
ردپای خرس و فضولات او که توسط شخصیت های داستان رویت می شوند، به آن ها و همچنین مخاطب این حس و اطلاعات را می دهد که خرس همان نزدیکی هاست و از همانجاست که تنش آغاز می شود. در این میان، بازی های خارق العاده از بازیگران اصلی تصویری از یک زوج ارائه می دهد که در سکوت خود از یک فشار و مشکل عاطفی رنج می برند. وقتی که خرس در نهایت خود را نشان می دهد، آرامش و صلحی که زوج داستان از آن لذت می بردند کنار رفته و نبردی ترسناک و بیرحمانه برای بقا جای آن را می گیرد. کشتار و خونریزی موجود در فیلم بسیار بی محابا، بیرحمانه و دیوانه وار است، بدون اینکه نیاز باشد چیزهایی بیش از حد لازم به مخاطب نشان داده شود. تماشای این فیلم تجربه ای است که شاید بسیاری را برای همیشه از کمپ زدن در دل جنگل و کوه منصرف نماید.
۳- The Hallow
فیلم ترسناک ایرلندی The Hallow به کارگردانی کورین هاردی در مورد یک طبیعت دوست به نام آدام است که به بدترین و خشن ترین شکل ممکن یاد می گیرد که نباید با طبیعت در بیفتد وگرنه عاقبت بدی در انتظار اوست. این فیلم که حاوی برخی از بهترین جلوه های ویژه ژانر خود است، با ورود آدام و همسرش و همچنین پسر تازه متولد شده شان به یک خانه متفاوت در مناطق روستایی ایرلند آغاز می شود. او برای تحقیقات زیست شناسی در جنگل های منطقه به این منطقه آمده و آنجاست که یک نوع خاص و عجیب از قارچ ها را پیدا می کند.
علیرغم هشدارهای بسیاری که از جانب مردم محلی دریافت می کند مبنی بر اینکه از ورود به جنگل خودداری کند، آدام ادعای آن ها را تنها نتیجه باور به خرافات می داند، قضاوتی که در نهایت مشخص می شود اشتباه بوده است. با نادیده گرفتن هشدارها، آدام باعث خشم یک موجود ترسناک غیرقابل توقف می شود که یک موجود علاقمند به دزدیدن نوزادان بوده و برای گرفتن نوزاد خانواده از آن ها دست به هر کاری می زند. از آنجاست که فیلم The Hallow به یک تقلای تکان دهنده برای بقا تبدیل می شود، جایی که خانه آدام و زنش مورد هجوم موجودات مرموز قرار می گیرد. در این میان، آدام پس از ابتلا به یکی از قارچ های ترسناک جنگل به موجودی هولناک تبدیل می شود. با سکانس های پرتنش و پراضطراب متعدد، غم انگیزی مالیخولیایی خاصی در این فیلم وجود دارد، جایی که خانواده داستان با سرنوشتی اجتناب ناپذیر و به شدت تاریک روبرو می شوند.
۲-The Blair Witch Project (1999)
افراد زیادی هستند که باور دارند گشت و گذار در فضاهای روستایی باعث ایجاد یک تجربه خوشایند می شود و کمپ زدن در دل جنگل در طول شب نیز یک تفریح بسیار جذاب است. شاید چنین باوری بدین خاطر باشد که آن ها تاکنون فیلم The Blair Witch Project را ندیده اند، یک فیلم ترسناک کلاسیک با بودجه اندک که نقش مهمی در یاد دادن این درس به مخاطبان داشت که جنگل می تواند یک مکان بسیار ترسناک باشد. داستان فیلم در مورد سه دانشجوی فیلمسازی است که به جنگلی انبوه در اطراف شهر بورکیتسویل در مریلند رفته تا یک باور فولکلور در مورد جادوگر بلر را بررسی کنند.
جای تعجب ندارد که خیلی زود مشخص می شود تلاش برای پیدا کردن این جادوگر ترسناک در جنگل ایده خوبی نبوده است. مدت زیادی از آغاز ماجراجویی این سه دوست نمی گذرد که گروه صداهای عجیب و ترسناکی را در بیرون از چادرهایشان شنیده و در ادامه اشیاء ترسناکی را پیدا می کنند. علاوه بر این، شرایط آن ها بدتر می شود وقتی که نقشه باارزشی که همراه داشته اند به شکلی عجیب گم می شود. با بودجه ای اندک و فیلمبرداری که توسط خود بازیگران فیلم صورت می گیرد، فیلم The Blair Witch Project حس واقعی و رئالیسم را در ماجراهای به تصویر کشیده شده می دمد، تا جایی که مخاطب نیز باور می کند اتفاقات داستان کاملاً واقعی و مستند هستند. در حالی که دیگر فیلم های مشابه مانند The Ritual و The Forest به همین شکل به وحشت های پنهان در میان درختان اشاره دارند، هیچ فیلمی نتوانسته به تنش سوزاننده این فیلم نزدیک شود.
۱- Jaws (1975)
وقتی پای فیلم های ترسناک در مورد حیات وحش و جانوران به میان می آید، هیچ حیوانی نمی توانند ترسناک تر و موفق تر از کوسه باشد. این آبزی دندان دار برای دهه ها ستاره فیلم های ترسناک بسیاری بوده است و فیلم هایی مانند he Shallows, The Reef, Open Water و Deep Blue Sea تنها تعداد محدودی از فیلم های ترسناک هستند که نقش اصلی آن ها را کوسه ها بازی می کنند. البته اگر به خاطر پدربزرگ ژانر کوسه ای نبود هیچ یک از این فیلم های ترسناک و قوی را نداشتیم. فیلم Jaws به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، فیلمساز برنده سه جایزه اسکار، در تابستان ۱۹۷۵ منتشر شد، فیلمی که باعث شد نسل های زیادی از سینماروها از آب و شنا کردن در دریا واهمه داشته باشند.
این فیلم که بر اساس رمانی نوشته پیتر بنچلی ساخته شده، در مورد یک شهر ساحلی توریستی است که به قتلگاه یک کوسه سفید غول پیکر تبدیل می شود. در حالی که گردشگران محلی و خارجی یکی پس از دیگری طعمه این کوسه می شوند، رییس پلیس محلی (روی اشنایدر) مسئولیت شکار این کوسه را بر عهده می گیرد در حالی که یک زیست شناس دریایی (ریچارد دریفوس) و یک شکارچی کوسه (رابرت شاو) قرار است به او کمک کنند. بزرگ ترین نقطه قوت فیلم Jaws که با تعلیقی استادانه ساخته شده، سوء استفاده فیلم از ترس مخاطب از ناشناخته هاست. مخاطب نمی داند که چه چیزی ممکن است در زیر امواج پرسه زده و در آستانه حمله باشد، در حالی که یک کوسه آدمخوار تنها یک گزینه احتمالی است.
بدون نظر