۱۰ شخصیتی که در بیشترین اپیزودهای سریال «بازی تاج و تخت» حضور داشتند

در طی شش فصل بی نقص و دو فصل بحث برانگیز، مخاطبان سریال بازی تاج و تخت (Game Of Thrones) با شخصیت های جذاب بسیاری در این سریال تاریخی فانتزی آشنا شدند که برخی از آن ها مسیر پرفراز و نشیب و ماجراجویانه ای را در کلیت داستان سریال تجربه کردند. در حالی که این سریال ابایی از کشتن شخصیت های اصلی و محبوب نداشت که باعث می شد حضور آن ها بر اساس تعداد اپیزودها اندک باشد، برخی شخصیت های سریال بازی تاج و تخت در تمام فصول سریال حضور داشته و در اکثر ۷۳ اپیزود سریال در ۸ فصل آن بازی می کردند.

نکته جالب اینکه اکثر شخصیت هایی که توانستند در بیش از نیمی از کل اپیزودهای سریال بازی تاج و تخت حضور داشته باشند، بهترین شخصیت های سریال نیز هستند، اگر چه به خوبی به داستان آن ها پرداخته نشده و پایانی ناخوشایند و ناامید کننده در فصل پایانی داشتند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ شخصیت سریال بازی تاج و تخت آشنا کنیم که در بیشتر اپیزودهای این سریال حضور داشتند.

۱۰- ثیون گریجوی- ۴۷ اپیزود

ثیون گریجوی در طول هشت فصل سریال بازی تاج و تخت فراز و نشیب های بسیاری را متحمل شده و شخصیت او بارها و بارها دچار تغییرات چشمگیر شد، هر چند در تعدادی از این اپیزودها نام او به ریک تغییر کرد. ثیون گریجوی در اولین اپیزود سریال Game Of Thrones به عنوان محافظ شخصی ادارد استارک دیده شد و از شخصیتی نه چندان بد اما نامحبوب به شخصیتی منفور تبدیل شده و در نهایت به جایگاه شخصیتی سمپاتیک درآمد که در آخرین لحظات زندگی اش به یک قهرمان تبدیل شد، جایی که با جانش از برن استارک محافظت کرده و کشته شد. آخرین حضور ثیون در سریال بازی تاج و تخت زمانی رخ داد که جنازه اش در کنار جنازه بسیاری دیگر از شخصیت های سریال، بعد از نبرد وینترفل، سوزانده شد.

۹- سمیول تارلی- ۴۸ اپیزود

سریال بازی تاج و تخت هیچگاه ابایی از ضربه های سنگین به داستان خود نداشت، به ویژه در اپیزودهای ابتدایی. این سریال برخی از بهترین و اصلی ترین شخصیت هایش را در کمال ناباوری و حیرت مخاطبان در همان فصول ابتدایی از دم تیغ گذراند، از راب استارک گرفته تا ند استارک و جافری برثیون. با این وجود سمیول تارلی همیشه از آن شخصیت هایی بود که به شکلی باورنکردنی توسط نویسندگان سریال محافظت می شد و هر بار به شکلی باورنکردنی از مهلکه می گریخت. سمیول یکی از شخصیت های محبوب و دوست داشتنی سریال بازی تاج و تخت و دوست نزدیک جان اسنو بود که البته بسیاری دوست نداشتند شاهد مرگش باشند اما اگر بخواهیم منطق را حاکم کنیم، شاید او نمی باید تا اپیزود پایانی فصل هشتم سریال زنده می ماند. سم در اپیزود اول سریال بازی تاج و تخت حضور نداشت اما در اپیزود Cripples, Bastards, and Broken Things بود که در نقش یک مبارز دست و پاچلفتی و بدون مهارت کارش را در نگهبانان شب آغاز کرد و در نهایت به جایگاه گرند میستر یا همان استاد اعظمی رسید.

۸- سر جوراه مورمونت- ۵۲ اپیزود

علیرغم اینکه به بیماری فلس خاکستری مبتلا شده و به خیانت متهم شد و از او خواسته شد تا از دنریس فاصله بگیرد، جوراه مورمونت در اکثر اپیزودهای سریال Game Of Thrones حضور یافت و در اولین اپیزود نیز دیده شد. او یک لرد تبعید شده شمالی بود که در اکثر اپیزودهای سریال حضور داشت، غیر از فصل ششم که تنها در سه اپیزود شاهد داستان او بودیم. بسیاری موافقند که مورمونت یکی از جذاب ترین و بی نقص ترین سرنوشت ها را در سریال داشت در حالی که در تلاش برای نجات جان عشقش، دنریس تارگرین، تا آخرین لحظه زندگی اش جنگید و کشته شد. همانند دیگر کسانی که در نبرد وینترفل کشته شدند، مخاطبان نیز آخرین بار سر جوراه مورمونت را در مراسم تدفین دسته جمعی بیرون از دروازه وینترفل دیدند.

۷- جیمی لنیستر- ۵۹ اپیزود

جیمی لنیستر حضور خود را در سریال Game Of Thrones در نقش یک شخصیت بسیار نامحبوب و حتی به شدت منفور آغاز کرد اما خیلی زود به یکی از پیچیده ترین و محبوب ترین شخصیت ها در کل سریال تبدیل شد و همواره یکی از بهترین شخصیت های سریال بود تا اینکه پایانی ناراضی کننده را تجربه کرد. جیمی اولین بار در اپیزود اول سریال بازی تاج و تخت دیده شد و با دیالوگ معروف «کارهایی که به خاطر عشق انجام می دهم» در این سریال ماندگار شد. آخرین حضور جیمی در بازی تاج و تخت در اپیزود پایانی آن بود، جایی که جنازه اش دیده می شود. آخرین باری که جیمی لنیستر را زنده در سریال دیدیم در اپیزود یکی به آخر فصل هشتم بود وقتی به شکلی تراژیک و غیرمنطقی نزد سرسی برگشت و بعد از مجروح شدن به دست یورون گریجوی، در آغوش سرسی جان باخت.

۶- سانسا استارک- ۵۹ اپیزود

سانسا استارک نیز دقیقاً به اندازه جیمی لنیستر از لحاظ تعداد اپیزودها در سریال بازی تاج و تخت حضور داشت و یکی از معدود شخصیت های سریال بود که از اپیزود اول تا آخر Game Of Thrones زنده ماند. سانسا برای مدت طولانی شخصیتی محبوب و دوست داشتنی نبود اما تبدیل شدنش به رهبری قدرتمند از طریق رنج ها و شکنجه های زیادی که به او تحمیل شد، سانسا را به یکی از بهترین و معقول ترین شخصیت های سریال تبدیل کرد. در حالی که بخشی از شخصیت پردازی او ضعیف و غیرضروری به نظر می رسید- مثلا ازدواج او با رمزی که منطق خاصی نداشت-، سانسا در نهایت با رسیدن به مقام ملکه شمال به کار خود پایان داد که سرنوشتی معقول و قابل قبول بود.

۵- آریا استارک- ۵۹ اپیزود

آریا استارک یکی از شفاف ترین و بهترین تغییرات شخصیتی را در کل سریال Game Of Thrones تجربه کرد، جایی که وی توانست به همان جنگجوی مستقل و سرسختی تبدیل شود که همیشه به شدت دنبال آن بود و از او انتظار می رفت. آریا نیز یکی دیگر از معدود شخصیت های سریال بود که همانند خواهر بزرگترش هم در اپیزود اول و هم اپیزود آخر سریال بازی تاج و تخت دیده شد و از تمام فراز و نشیب های داستان جان سالم به در برد. سرنوشت او را به جاهای بسیاری در وستروس برد، از همسفر شدن با سگ شکاری تا آموزش تحت نظر مردان بدون چهره و در نهایت کشتن پادشاه شب. آخرین باری که طرفداران سریال بازی تاج و تخت شخصیت آریا را دیدند، وی سوار بر یک کشتی در حال رفتن به غرب وستروس برای دیدن سرزمین های جدید بود.

۴- دنریس تارگرین- ۶۲ اپیزود

دنریس تارگرین تا فصل هفتم و اپیزود «دراگون استون» به وستروس نمی آید اما پیش از آن ماجراهای بسیاری را تجربه کرده و از دختری ترسو و ساده که خواهر ویسریس بدذات بود به مادر اژدهایان تبدیل شد. برخلاف خواهران استارک، دنریس نتوانست تا آخر سریال زنده بماند و در اپیزود «آیرون ثرون» توسط جان اسنو کشته شد. هر چیزی که فکرش را بکنید در مورد شخصیت دنریس در فصل آخر سریال بازی تاج و تخت خوشایند مخاطبان سریال نبود. طرفداران این سریال بر این باور هستند که همه چیز در مورد روایت «ملکه دیوانه» می توانست بهتر از چیزی که دیدیم اجرا شود و این کار با اپیزودها و فصول بیشتر و البته اهمیت و دقت بیشتر امکان پذیر می شد.

۳- سرسی لنیستر- ۶۲ اپیزود

به عنوان یکی از ماندگارترین شخصیت های منفور تاریخ تلویزیون و شخصیتی فراموش نشدنی در کل، سرسی لنیستر هیچگاه تغییر چندانی نکرده و از لحاظ احساسی نیز هیچ تحول چشمگیری مانند دیگر شخصیت های داستان برایش رخ نداد و هر چه بیشتر داستان پیش می رفت، منفورتر و سنگدل تر می شد. از اولین حضورش در سریال بازی تاج و تخت به عنوان همسر رابرت برثیون در اپیزود ابتدایی تا آخرین لحظات حضورش به عنوان جنازه ای که در زیر دیوارهای رد کیپ دفن شده، منفوریت سرسی با کسی دیگر از شخصیت های سریال قابل مقایسه نبود و در اکثر فصول سریال Game Of Thrones بهترین شخصیت منفی آن بود. با این وجود بسیاری از سرنوشت او راضی نبودند و بر این باورند که مرگ بهتری باید در مورد او رخ می داد اما سرسی همچنان یکی از بهترین شخصیت های سریال است.

۲- جان اسنو- ۶۲ اپیزود

سریال Game Of Thrones هیچگاه سریالی نبود که یک شخصیت مرکزی واضح یا یک قهرمان منفرد داشته باشد. اما پس از فصول ابتدایی، اگر بخواهیم کسی را قهرمان داستان بدانیم، این شخص کسی جز جان اسنو نخواهد بود، شخصیتی که شهرت و اعتبار و محبوبیت او از کلیت سریال نیز فراتر رفت. جان اولین بار به عنوان پسر نامشروع ند استارک در اپیزود اول سریال به مخاطبان معرفی شد و به یکی از بهترین قهرمانان تاریخ وستروس تبدیل شد. او رهبری نگهبانان شب را بر عهده گرفت و سپس شاه شمال شد و پس از آن فرماندهی وحشی ها را تقبل کرد تا اینکه در نهایت با رهبری او بود که ارتش وستروسی در برابر پادشاه شب پیروز شد. جان اسنو نیز یکی دیگر از شخصیت های سریال بازی تاج و تخت است که پایان بحث برانگیزی در سریال داشت و بسیاری بر این باورند که لیاقت او بیش از تبعید به دیوار و ماورای آن بود، به ویژه پس از فداکاری های بسیار در طول داستان و نبرد وینترفل و البته کشتن دنریس تارگرین.

۱- تیریون لنیستر- ۶۷ اپیزود

در تمام ۷۳ اپیزود کل سریال بازی تاج و تخت، تنها شش اپیزود وجود دارد که تیریون لنیستر در آن ها دیده نمی شود و شاهد صحبت ها و دیالوگ های بامزه، هوشمندانه و عمیق او نیستم. تیریون در تمام اپیزودهای فصل دوم، پنجم، هفتم و هشتم سریال حضور دارد. بدون شک در چهار فصل ابتدایی سریال بازی تاج و تخت هیچ شخصیتی بهتر از تیریون لنیستر وجود ندارد، اگر چه بسیاری بر این باورند که در فصول بعدی به درستی از پتانسیل شخصیت او استفاده نشد. شاید کسی او را به خاطر نقشی که در پادشاه شدن برن در اپیزود آخر فصل هشتم سریال داشت نبخشد اما تیریون همچنان یکی از بهترین شخصیت های کل سریال بود و همانند بسیاری از دیگر شخصیت ها، در چند فصل پایانی قربانی نویسندگی ضعیف شد.