این روزها بحث کاترین شکدم و ماجرای جاسوس بودن و ادعای مراوداتی که با برخی از مقامات و شخصیت های سیاسی داشت خبرساز شده است، زنی که ظاهراً مسلمان شده و به ادعای خودش و برخی از رسانه ها، جاسوس اسراییل بوده و در محافل قدرت ایران نفوذ کرده است. سردار یدالله جوانی ، معاون سیاسی سپاه پاسداران و مدیر مسئول نشریه صبح صادق ادعاهای مطرح شده توسط کاترین شکدم و برخی رسانه های معاند خارج از کشور را رد کرده و گفته است: « با صراحت اعلام میکنم اساسا بنده نه ایشان را میشناسم و نه دیدهام، لذا مطالب منتشر شده در این خصوص را قویاً تکذیب میکنم».
خبرگزاری تسنیم به نقل از منبعی آگاه در قوه قضاییه نوشته است:
ادعاهای مطرح شده خیالپردازیهای ژورنالیسیتی و یک سناریوی تبلیغاتی و سیاسی دور از واقعیت است….بر اساس بررسیهای دقیق انجام شده، نامبرده در طول سالیان گذشته ۵ سفر به ایران داشته و در مجموع این ۵ سفر نیز، صرفا ۱۸ روز در کشورمان اقامت و حضور داشته است که با ادعاهای مطرح شده هیچ تناسبی ندارد. محافل رسانهای خاص و پنهان طی روزهای گذشته در مورد این خانم اخباری جعلی و به شدت بیارتباط با واقعیت را منتشر کرده و سعی کردهاند یک سناریوی رسانهای، تبلیغاتی و ضداخلاقی را پیش ببرند که بیشتر با شرایط و مناسبات داخلی خودشان تناسب دارد. تمام اسناد و مدارک مربوط به سفرهای خانم شکدم به ایران و میزان اقامتش در کشورمان مشخص و موجود است و در صورت لزوم رسانه ای خواهد شد.
نادر طالبزاده، مجری شبکه افق و مستند ساز یکی از کسانی است که دستکم یک بار در برنامه افق میزبان کاترین شکدم بوده است. پس از آنکه کاترین شکدم ادعاهایی از جاسوس بودن خود را ارائه کرده، طالب زاده یکی از کسانی بود که مورد انتقاد قرار گرفت. نادر طالب زاده پژوهشگر و مجری برنامه ثریا درباره ماجرای معرفی کاترین شکدم برای مصاحبه با آیت الله رئیسی گفته است:
کاترین شکدم را من به ایران دعوت نکردم، او از جای دیگری دعوت شده بود و موظف نیستم در این باره به جایی پاسخ دهم. کاترین شکدم میهمان کنفرانس فلسطین بود و جزو ششصد میهمانی بود که از آنجا دعوت شده بودند و با تایید سیستم دعوتی آنها و چک و بازرسی آنجا به ایران آمد و ما پیش از این او را نمیشناختیم؛ من تنها مسئولیت میهمانانی را بر عهده میگیرم که برای کنفرانسهایی دعوت میشوند که مسئولیت برگزاریشان به عهده من است مثل “افق نو”، چرا که لیست میهمانان ما مشخص است و درخواست ما برای ویزا از وزارت خارجه کاملا معلوم است؛ اما دعوت خانم شکدم از طریق هیچ کدام از این سیستمها نبود چرا که او در ایران حضور داشت و تنها درخواست یک مصاحبه داشت تا بتواند با آقای رئیسی که در آن زمان کاندیدای ریاست جمهوری بود، صحبتی داشته باشد.
خانم شکدم نامهای از شبکه روسی “آر تی” داشت که در آن درخواست کرده بود تا با رئیسی صحبت کند من نیز بر اساس وظیفه و از آنجایی که در تیم حمایت از رئیسی بودم با مشورتی که با دوستان انجام دادم، اجازه گفتوگو برای او گرفتم چرا که جمعبندی دوستان بر این بود که شبکه “آر تی” در بین شبکههای حاضر از همه منصفتر است، البته در این بین سوالاتی از جانب دوستان مطرح شد و او نیز به آنها پاسخ داد. باید این را نیز عنوان کنم که گفتوگوی او با رئیسی در زمان خودش یک گفتوگوی خوب بود چرا که بر مبنای این موضوع بود که چرا آقای رئیسی بهترین کاندیدای ریاست جمهوری در آن زمان است.
بعد از آن خانم شکدم آزادانه در ایران برای خود زندگی میکرد و من نیز از او خبری نداشتم؛ تنها در راهپیمایی اربعین یکی دو باری که سخنرانی داشتم و برای شبکه افق و پرس تی وی برای مصاحبه دعوت شده بودم میدیدم که او نیز حضور دارد، عکسی که از من و این خانم همه جا پخش شده برای شبکه افق است؛ من با او درباره فلسفه کربلا مصاحبه کردم، او درست همانند همه کسانی که از غرب به کشور ما وارد میشوند و مسلمان شدهاند و جذابیت اسلام برایشان مطرح است مصاحبه انجام میداد و آنها نیز منتشر میشد و مسئله خاصی در این میان وجود نداشت تا اینکه این اواخر مصاحبهای با شبکه اسرائیلی انجام داد که برای همه اتفاق عجیب و غریبی بود و باید بگویم که این همه ماجراست.
من کار خودم را انجام میدهم و اینکه مرا متهم بدانند یا نه برایم اهمیتی ندارد، چرا که سالی صد میهمان به ایران میآید و میرود و من نه تنها در برنامههای خود با آنها مصاحبه میکنم بلکه در کنفرانسها نیز شرکت میکنم و تا حالا سابقه نداشته افرادی که ما برای این کنفرانسها دعوت کردهایم این گونه از آب درآیند. او از جای دیگری دعوت شده بود و ما موظف نیستیم در این باره به جایی پاسخ دهیم؛ ممکن است از بین هزاران نفری که وارد ایران میشوند یک نفر نیز این گونه از آب در آید؛ همیشه امکان همه چیز وجود دارد، ما کار خود را انجام میدهیم و در رابطه با مصاحبه صورت گفته با آقای رئیسی نیز باید بگویم که این مسئله با مشورت کامل با افرادی ذیصلاح صورت گرفته بود و در زمان خودش نیز بسیار موثر بوده است و درباره این مسئله که او این گونه از آب در آمده است باید بگویم این احتمال وجود دارد که فرد سودجویی در این بین وجود داشته که منافعی داشته است؛ باید ریشهیابی کنیم که چه کسی او را دعوت کرده است و چه اتفاقی افتاده است.
عبدالله گنجی، مدیر مسئول روزنامه همشهری نیز در واکنش به ماجرای کاترین شکدم نوشته است:
چند روز با چینش محتوایی که بهنام وی منتشر میشود و مطالعه گفتوگوها و متونی که از وی در رسانههای کشور مانده است به این نتیجه رسیدم که وی نمیتواند جاسوس باشد. رسم جاسوسی این نبوده و نیست که فردی مدعی نفوذ در اعماق سری یک حکومت باشد، با افراد کلیدی ارتباط برقرار کند، روشهای نفوذ را یاد بگیرد اما خود یا سیستم امنیتی فرستنده او را بسوزاند و همه ارتباطات، آینده، اعتمادسازی و… را یکمرتبه بدون هیچ دلیلی دود کند. میتوان گفت او با احساسات و جو زدگی وارد حوزه مسلمانی شد و نتوانست چهارچوبهای مسلمانی را در درازمدت استمرار دهد بنابراین خروج از جغرافیای مسلمانی را فروخت تا بریدن از اسلام را با دیدن «بدیهای دین» توجیه کند.
در فرهنگ ایرانی-اسلامی ما ۲ مقوله به هر کس بسته شود از جهت سیاسی-اجتماعی نابود میشود. اول مسائل مالی و دوم مسائل اخلاقی است. این دو مسئله در ایران از وابستگی و جاسوسی هم پرهزینهتر است. لذا مبتنی بر شناخت این دو آسیب از یکسو و مدعای دینداری حاکمان از سوی دیگر، پروژه بی اعتبارسازی مسئولان جمهوری اسلامی با رمز صیغه و ۳ تکنیک «ابهام»، «انتظار» و «تعمیم» توسط یک سرویس امنیتی مشرف بر فرهنگ و تعصبات اسلامی شروع شده است. وقتی مدعی ارتباط جنسی با ۱۰۰ نفر میشود یعنی ابهام و مخاطب را منتظر میگذارند که در تعقیب اسامی باشد و وقتی یک مورد با جزئیات به سناریو تبدیل شد اصل تعمیمپذیری اتفاق میافتد و ۹۹ نفر دیگر نیز در دایره باور مخاطب قرار میگیرند.
سالهاست روشنفکران و غربگرایان صیغه را بردگی جنسی و دستوپاگیر اما ولنگاری جنسی و رهاشدگی را آزادی میدانند و از قضا این فرد مامور است که اثبات کند شرع از نگاه مسئولان جمهوری اسلامی در روشهای ارضای جنسی خلاصه شده است. راستی چرا بر «صیغه» و ادبیات دروندینی اصرار دارد؟ چرا بر رابطه نامشروع تاکید نمیکند؟ چون میخواهند مذهبیون مدعی اسلام و انقلاب را تخریب نمایند و فساد اخلاقی را مکمل فساد اقتصادی کنند که قبلا «بود» یک مورد آنرا به «نمود» هزار مورد تبدیل کردهاند.
زمان این سناریوسازی مقارن با شروع و تاکید بر جهاد تبیین است و ناگاه میدانداران جهاد تبیین در سپاه از جمله دکتر جوانی یا مقدمفر محور هجمه قرار میگیرند. حال آنکه دکتر جوانی ایشان را حتی یکبار از نزدیک ندیده است. حتی در قالب خبرنگار مصاحبهای با وی نداشته است اصلا چیزکی نبوده است که ایشان به چیز تبدیل کرده باشد. بدون تردید محتوایی که به نام ایشان تولید و توزیع میشود توسط یک سرویس امنیتی با مشاوری ایرانی تهیه شده و حساسیتها و احساسات منفی و مثبت ایرانیان را میداند.
این مرحله حمله به قدرت نرم سپاه را برنامهریزی کردهاند تا پرچمداران جهاد تبیین را از معرکه جهاد خارج کنند. اینکه از بین صدها یا هزاران نفر جوانی را سیبل میکنند به این دلیل است که طرف خود را رسانهای جازده است و با عبارت «مسئول صبح صادق» میخواهد موضوع را جزیی، همسو و باورپذیر نماید. راستی کجای دنیا یک زن ۱۰۰ مورد رابطه جنسی برای اعتمادسازی و اخذ اطلاعات و جاسوسی انجام میدهد و بعد از اعتمادسازی یکمرتبه پل را نابود میکند؟ بدون تردید این سناریو و پروژه برای تخریب چهرههای موجه با اسم رمز «صیغه» است تا صیغه را معادل فحش، جاسوسی، پرستوسازی ولنگاری، ابزار حاکمیتی و نهایتا بهمثابه جوک لوث نمایند.
هدف هم امثال جوانی نیست که بعد از پروژه «فایل صوتی» برای سپاه در حوزه اقتصادی، این پروژه در حوزه اخلاقی سناریوسازی میشود. نبرد با حیثیت و سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی چیز جدیدی نیست و این نیز خواهد گذشت. اما آنچه حتمی و قطعی است: گزینش عبارتهای تولیدی بهنام این زن با هدف بهمسخره گرفتن دین، حاکمان دینی و احکام دین و درنهایت، تقابل مذهبیون با نظام بهجای تقابل تاریخی لیبرالها و غربگرایان با نظام است. امید است جریانات ناکام داخلی از این سناریو مبرا باشند. این نیز بگذرد.
علی مطهری نیز در واکنشی به ماجرای کاترین شکدم در توییتی نوشته است:
ظهور پدیده هایی مانند کاترین شکدم در جمهوری اسلامی ناشی از میل بخشی از حکومت به تملق و چاپلوسی و بت سازی است. جاسوسها از این روزنه مخصوصاً در نهادهای انقلابی نفوذ می کنند. نفوذ در این نهادها رخ می دهد نه در منتقدان و مخالفان.
روزنامه کیهان نیز در واکنش به ادعاهای کاترین شکدم نوشته است:
گفت: یک خبرنگار زن اسرائیلی به نام «کاترین پرزشکدم» که با پاسپورت فرانسوی به ایران آمده بود بعد از بازگشت به اسرائیل مصاحبه کرده و گفته است خودم را فرانسوی جا زدم و در برخی از نهادها و خبرگزاریهای ایران نفوذ کردم و برای آنها مقاله و گزارش نوشتم!
گفتم: خُب، درباره چه موضوعاتی مقاله و گزارش نوشته است؟!
گفت: خودش میگوید علیه اسرائیل و آمریکا و عربستان مطلب نوشته بودم!
گفتم: یعنی نفوذ کرده که به اسرائیل و آمریکا و عربستان فحش بدهد؟! اینکه نیازی به نفوذ نداشت! اگر خود نتانیاهو هم به آمریکا و اسرائیل و عربستان فحش بدهد، رسانههای ایران آن را چاپ و منتشر میکنند.
گفت: نوشته وقتی احساس کردم که ممکن است شناسایی بشوم ایران را ترک کردم!
گفتم: یارو برای دزدی وارد خانهای شده بود. وقتی
بند و بساطش را پهن کرد صدایی شنید و از ترس اینکه صاحبخانه بیدار شده باشد پا به فرار گذاشت. رفقایش پرسیدند
نتیجه چی شد؟ شیری یا روباه؟ طرف با عصبانیت گفت؛ مگه غیر از شیر و روباه حیوون دیگهای نیست؟
مگه خر چه عیبی داره؟!
کاترین شکدم کیست؟
در بسیاری از رسانه های خبری داخلی آمده است که کاترین پرز شکدم (Catherine Perez-Shakdam) تحلیلگر سیاسی، نویسنده و مفسر مسائل خاورمیانه است. شکدم در یک خانواده یهودی سکولار در فرانسه متولد شده و رئیس مؤسسه مطالعات شفقنا در انگلستان و مشاور خاورمیانه پرنس علی سراج در افغانستان بوده است. او نویسنده کتابهای خیزش عربستان تحت پرچم اولین امام، از مکه تا صحرای کربلا، داستان مقاومت بزرگ: یمن و وهابیون بوده است. شکدم بعد از ازدواج با یک فرد مسلمان یمنی ظاهراً به اسلام شیعه گرویده و به ایران سفر کرد. کاترین پرز شکدم همچنین جزو تحلیلگران ثابت در شبکه پرس تی وی متعلق به صدا و سیما بوده و در برهههای گوناگون خبری از سوی این شبکه بهعنوان تحلیلگر ویژه دعوت می شد.
کاترین شکدم بعد از بازگشت به فرانسه در نوامبر ۲۰۲۱ در مقالهای که در روزنامه تایمز آف اسرائیل منتشر کرد نوشت که او هیچگاه مسلمان نشده بوده و در واقع جاسوس بوده است. در اوایل بهمن ماه ۱۴۰۰ بود که یکی از رسانههای نزدیک به محمود احمدینژاد اقدام به پخش این خبر کرد. کاترین شکدم پیش از افشا شدن هویت واقعی اش، در مصاحبه با سایت مشرق گفته بود: «شکدم روزنامهنگار مسلمان و شیعه شده انگلیسی است که پیش از آن بر آیین مسیحیت بود. خانم شکدم در این گفتگو از چگونگی شیعه شدنش و نیز تحلیلش از انقلاب اسلامی ایران با مشرق سخن گفته است».
بدون نظر