اظهارنظرهای جدید و متفاوت فائزه هاشمی در مورد حجاب و قوانین آن

فائزه هاشمی دختر آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی که در سال های اخیر هر از چند گاهی یکبار به خاطر اظهارنظرهای جنجالی و متفاوتش خبرساز شده است، در تازه ترین صحبت هایش به بحث حجاب پرداخته و نقدهایی نسبت به سختگیری های اخیر مربوط به قضیه حجاب توسط گشت ارشاد و اتفاقاتی که این ماجرا رقم زده داشته است. فائزه هاشمی در صحبت های خود در مورد حجاب چنین گفته است:

وقتی موی زن توسط آقای نیروی انتظامی کشیده شود یا دختر را بغل کنند با خشونت در ماشین بیاندازند اینها کرامت انسانی است؟ رفتارهای ضد کرامت انسانی در این پدیده حجاب اجباری به کرات اتفاق می افتد./ چطور مدافعان حجاب باید آزادانه بیایند استادیوم آزادی دفاع کنند از عقیده خود اما به مخالفان حجاب اجازه ندهیم حضور داشته باشند و این بر خلاف دموکراسی و بر خلاف جمهوری است.

بارها گفتم حجابم انتخاب خودم بوده و من یک مسلمان سنتی به دنیا آمدم و در یک خانواده مسلمان بودم و مسلمان هستم و مشکلی با حجابم ندارم. حجاب جزء اصول اسلامی است. شاید اگر در خانواده دیگری به دنیا می‌آمدم مطابق دین آنها بودم. حجاب حکمی دینی است و مسئله‌ی ایرانی و عربی جایگاهی در این قضیه ندارد و بعد از انقلاب قانونی وضع کردند که حجاب باید اجباری باشد. سبک زندگی دخترم مثل من نیست و من هم چیزی را به آنها تحمیل نمی کنم.

حجاب برای خانم‌ها غیر از مچ دست به پایین و مچ پا به پایین و گردی صورت باقی بدن باید پوشیده شود. در هر جای اخلاق محور نگاه مرد و زن باید پاکی و قداست را داشته باشد. مردها هم باید رعایت کنند و همه چیز را گردن زن نندازند. قانون ویژگی هایی دارد. قانون نمی تواند نافی حقوق فردی و انسانی افراد باشد. حجاب جز حقوق فردی مردم است. آزادی اندیشه، پوشش و باورها در جارچوب اخلاقی باید آزاد باشد و اینکه قانونی وضع کنیم و بگویم همه باید به یک صورت باشند در مورد حجاب صدق نمی کند.

قانون باید جامع و مانع باشد یعنی از طرفی همه را شامل باشد و مانعِ تفسیرهای سلیقه‌ای و شخصی شود چون الان می بینیم هر مسئولی با هر تفسیری هر طوری دلش بخواهد حرف میزند و رفتار می کند. تعدادی از آتش به اختیارها هر کاری می کنند و تعدادی هم، افراد جامعه را تحریک و در مقابل زن ها قرار می دهند. قانون باید مشروعیت و مقبولیت داشته باشد. طبق نظرسنجی های خودشان ازجمله شورای عالی انقلاب فرهنگی در پژوهشی گفته است که ۷۰ درصد مخالف حجاب اجباری هستند. قانون نباید مقبولیتش را از دست دهد مثل قانون مربوط به ماهواره که مقبولیتش از دست رفت.

همانطور که دین باید به‌روز شود، سیاست‌ها و قانون نیز باید به‌روز شود. اینکه چیزی را در زمانی گفته باشیم و الان لجاجت و سماجت به خرج دهیم. حتما باید مسئولان فکری بکنند و این قانون، دین را تضعیف کرده است. اگر دغدغه دین داریم باید با به‌روز کردنِ این قانون، دین را نجات دهیم. هر چیزی که تحمیل شد جامعه مخالفش را عمل می‌کند. زمان شاه سیاست به سمت بی‌دینی بود و در مقابل مردم بیشتر به سمت اسلام گرایش پیدا کردند.

حجاب اجباری و در کنارش اشتباهات، خطاها و سیاست‌های غلطِ دیگر و نادیده گرفتن منافع ملی و این همه فشار به مردم با نام اسلام، باعث شده دین ستیزی، دین زدگی و دین زدایی ایجاد شود. یکی از نمادهای این دین زدگی مسئله‌ی حجاب است. بخشی از مخالفان حجاب، اعتقادی و بخشی واقعا سیاسی است. آنقدر شرایط ناگوار و آنقدر از دین سوءاستفاده شده است که مردم ضدِدین می‌شوند. اینها اشتباهاتی هستند که اتفاقا فکر می کنیم داریم به دین خدمت می کنیم.

قانون اجباری شدن حجاب با قانون اساسی ما مغایرت دارد. در مقدمه بند شیوه حکومت آمده که رسالت قانون اساسی این است که زمینه‌های اعتقادی نهضت را عینیت بخشد و شرایطی را به وجود آورد که انسان با ارزش‌های والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد. ما با این قانون نه تنها پرورش اسلامی صورت نگرفته بلکه بعضی علیه اسلام شدند و این یعنی خلاف قانون اساسی عمل می کنیم. قانون گذاری باید بر مدار قرآن و سنت جریان یابد. ما در قران کجا حجاب اجباری داریم؟ حتی کتاب‌های متعددی داریم که نشان می دهد حجاب در گذشته فراگیری و اینچنین نبوده است.

اصل ۲ قانون اساسی می گوید که جمهوری اسلامی نظامی است بر پایه ایمان به اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط. ما چطور تنها فقهای حکومتی را می بینیم؟ ما این همه فقیه داریم که با حجاب اجباری مخالفت کردند. برایند نظر علما را در نظر نگرفتن و اجماع نداشتن و فقط به یک سری علمای خاص استناد کردن خودش بر خلاف قانون اساسی است. وقتی می گویند حجاب برای حفظ کرامت زن است، پس این برخوردهایی که با زن ها می شود و وقتی موی زن توسط آقای نیروی انتظامی کشیده شود یا دختر را بغل کنند با خشونت در ماشین بیاندازند اینها کرامت انسانی است؟ رفتارهای ضد کرامت انسانی در این پدیده حجاب اجباری به کرات اتفاق می افتد.

قانون باید آزادی و کرامت بشر را هدف و سرلوحه قرار دهد. اجرای قانون حجاب اجباری خلاف کرامت انسانی است. جمهوری اسلامی نظامی است بر پایه ایمان به کرامت و ارزش والای انسانی. قانون اساسی تضمین گر نفی هر گونه استبداد فکری و اجتماعی است که قانون حجاب اجباری نیز خودش یک جور استبداد فکری است. در قانون نفی هر گونه ستمگری و ستم کشی سلطه گری و سلطه پذیری و همبستگی ملی اشاره شده است. این رفتارستمگری است. چیزی که پایه اش کرامت انسان نیست. قانون حجاب اجباری چه همبستگی ملی ایجاد کرده است؟ در اصل سه قانون اساسی توسعه برادری اسلامی بین مردم آمده است. این چه برادری و همبستگی ملی است که مردم را به جان هم انداختیم و خانم ها در برابر خانم ها قرار گرفتند.

اشتباه است که پیش خودشان فکر می کنند اگر در مسئله حجاب کوتاه باییم، ملت چیزهای دیگری هم می‌خواهند. حق ملت است که بخواهند. حق دارند هر چیزی در چارچوب قانون طلب کنند. وظیفه مجتهد این است بر اساس زمان و مکان دین را به روز کند که دین همیشه عادل باشد و پیروانش را از دست ندهد و همیشه مترقی باشد و حرف برای گفتن داشته باشد و پویا باشد.

یک زمانی مردم بیرون آمدند و از قانون حجاب حمایت کردند. الان چندین نسل گذشته و آن شرایط دیگر وجود ندارد. باید سیاست را به روز کنیم. چندین نسل گذشته چطور انتظار داریم نسل جدید همان کار چندین نسل قبل را انجام دهد؟ اگر ما درست عمل کرده بودیم شاید دین داری از قبل هم بهتر بود. سیاست مرغ یک پا دارد را باید کنار بگذاریم. چرا فکر می کنیم هرکسی حجاب ندارد عفاف ندارد. یا هر کسی عفاف دارد باید با حجاب باشد؟ این دو مقوله کاملا جدا هستند. چطور مدافعان حجاب باید آزادانه بیایند استادیوم آزادی دفاع کنند از عقیده خود اما به مخالفان حجاب اجازه ندهیم حضور داشته باشند و این بر خلاف دموکراسی و بر خلاف جمهوری است. اگر شعار جمهوریت داریم پس این رفتارها با شعارمان یکسان نیست. باید آنقدر تحمل داشته باشیم که مخالفان هم بتوانند حرف بزنند.

سالهاست از روش‌های ایجاد تهدید و وحشت استفاده می‌کنیم. چرا باید اجازه دهیم که حکومت اسلامی که می‌توانیم خیلی بهتر از این باشیم چنین اتهامات تروریستی‌ای به ما وارد شود؟ اگر جای مسئولان بودم و می خواستم به دین عزت بدهم و دین را گسترش دهم، قانون حجاب را لغو می‌کردم و آزاد می گذاشتم و مطمنم دین تقویت می شود و جامعه برعکس عمل می کند. در مورد روابط با روسیه، ما داوطلبانه مستعمره روسیه و چین شدیم.