در سال های اخیر، ژانر وحشت شاهد اوج گرفتن بوده است، نه تنها در کیفیت بلکه در محبوبیت در بین طرفداران. زمانی بود که این ژانر توسط توده ها مورد تمسخر قرار گرفته و کنار گذاشته شده بود اما امروزه فیلم هایی مانند IT, Cabin in the Woods, Zombieland و Get Out بر باکس آفیس حکمرانی می کنند، جایزه می برند و سینماروهایی که در حالت طبیعی به این ژانر اهمیتی نمی دهند را به سینماها می کشانند. علاوه بر این، این ظهور دوباره باعث شده که بسیاری تشویق شوند فیلم های ترسناک گذشته را تماشا کنند که باعث شده بسیاری از فیلم های از یاد رفته این ژانر جایگاه کالت های کلاسیک را پیدا کنند.
اگر چه این موضوع موفقیت بزرگی برای طرفداران فیلم های اسلشر، کمدی های زامبی محور و فیلم های ترسناکی فیزیکی بوده اما همزمان مشکل ساز نیز شده است. اگر چه اخیراً فیلم های ترسناک محبوب زیادی ساخته شده اما هیاهوها باعث شده برخی از بهترین فیلم های این ژانر در سال های اخیر نادیده گرفته شوند. پس اگر به دنبال تماشای فیلم های ترسناک باکیفیت جدیدی غیر از Nope, Last Night in Soho و A Quiet Place هستید، در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم ترسناک بی نقص، خلاقانه و از همه مهم تر، به شدت ترسناکی، معرفی کنیم که کسی حرفی از آن ها نمی زند.
۱۰- Unsane
اگر فیلم Unsane را ندیده اید، باید بدانید که این همان فیلمی است که فیلمبرداری آن با یک گوشی آیفون خبرساز شده بود. شوربختانه بسیاری از این فیلم تنها همین نکته جالب را به یاد دارند. مایه شرمسازی است زیرا این درام روانشناختی نقاط قوت زیادی دارد. اول از همه اینکه ایده اینکه زنی به صورت تصادفی و ناآگاهانه وارد یک مرکز نگهداری از بیماران روانی شود به خودی خود ترسناک است. اگر چه استیون سودربرگ، کارگردان برنده جایزه اسکار، دیگر آن جذابیتی که در گذشته داشت را ندارد اما فیلم Unsane ثابت می کند که او هنوز هم استعداد فیلمسازی اش را دارند و هر فریم را با تعلیقی تکان دهنده پر می کند.
بازیگران فیلم که شامل جونو تمپل، جی فاروا و جاشوا لئونارد هستند در بهترین فرم خود قرار دارند. کلر فوی در نقش شخصیت اصلی داستان در تمام طول فیلم بازی تحسین برانگیزی از خود ارائه می دهد و توانسته سنگین ترین و عجیب ترین دیالوگ ها را بی نقص به زبان بیاورد. اگر چه به نظر می رسد که Unsane مخاطب خود را برای پیچشی داستانی آماده می کند که از همان ابتدا واضح به نظری می رسد اما در مسیری غیرمنتظره پیش می رود و ثابت می کند که هر صفتی می توان به این فیلم چسباند غیر از قابل پیش بینی بودن.
۹- Don’t Listen
داستان فیلم Don’t Listen در مورد زوجی است که به تازگی همراه پسرشان اریک به یک خانه جدید نقل مکان کرده اند. هنگام بازی با واکی تاکی خود، اریک صدای مرموزی می شنود. در ابتدا والدینش فکر می کنند که اریک دچار بیش فعالی تجسماتش شده است اما با گذشت زمان، متوجه می شوند خانه جدیدشان آنطور که فکر می کردند جذاب و خوشایند نیست. وقتی پای ترساندن های شدید در فیلم های ژانر وحشت به میان می آید ساختن آرام و بدون عجله تنش یک ترفند ضروری و موثر است. اما Don’t Listen نیازی به این دستور پخت هم ندارد و تنها در عرض پنج دقیقه ابتدایی فیلم شما را با چنان مرگ شوکه کننده ای روبرو می سازد که باعث می شود تا انتهای داستان چشم از صفحه نمایش برندارید.
همچنین اگر انتظار دارید که این فیلم کلیشه دیدن ارواج توسط کودکی متفاوت را دنبال کند، زیاد مطمئن نباشید. کمتر از یک ساعت و نیم پس از شروع داستان، فیلم به مسیری می رود که اصلاً فکرش را نمی کردید. دلیل دیگری که باعث شده این فیلم در این فهرست قرار گرفته و یکی از متفاوت ترین فیلم های ترسناک سال های اخیر باشد این است که کاری انجام می دهد که نمونه اش را در سال های اخیر ندیده اید و آن این که تقریباً هیچ جلوه های ویژه کامپیوتری در آن دیده نمی شود. حتی زمانی که پای جلوه های ویژه اندک به میان می آید نیز آن ها برای چشم انسان قابل درک نیستند.
۸- The Tingler
در فیلم The Tingler، یک پزشک (وینسنت پرایس) متوجه می شود که همه انسان ها انگلی در بدن خود دارند که به نخاعشان چسبیده است. اگر چه این انگل تنها زمانی که میزبان دچار ترس شود جثه اش بزرگ می شود اما با شنیدن صدای جیغ تضعیف می شود. تکامل باعث شده که انسان ها هنگام احساس ترس جیغ بزنند که باعث می شود این انگل ها نتوانند آزاد گشته و از کنترل خارج شوند. از این رو وقتی یکی از این موجودات ترسناک از بدن میزبان خود خارج می شود، درهای جهنم به روی بشریت باز شده است. برای اینکه بتواند فیلم خود را برای مخاطب جذاب سازد، ویلیام کسل به عنوان کارگردان از سینماها خواست که دستگاه های لرزاننده ای زیر صندلی هایشان نصب کنند تا سینماروها را شوکه کرده و وادار به جیغ زدن نماید.
کسل همچنین بازیگرانی را استخدام کرده تا به سینماها رفته و در بخش های خاصی از فیلم جیغ بزنند تا دیگر سینماروها را تشویق به پیوستن به آن ها در جیغ زدن نمایند. اما این ایده عجیب برای تبلیغ یک فیلم در هنگام تماشای The Tingler در خانه تاثیرگذار نیست و به همین خاطر وقتی فیلم از سینماها خارج شد دیگر جذابیت سابق را نداشت. اما این موضوع مایه تاسف است زیرا The Tingler در ذات خود یک تریلر بسیار قوی و موثر است. مانند همیشه، پرایس داستان نامانوس و عجیب فیلم خود را با بازی های صادقانه بازیگرانش ترکیب و تقویت می کند. اگر چه طراحی فیلم ساده است اما همچنان تماشای آن باعث می شود ترس را در وجودتان حس کنید. اگر طرفدار فیلم های Alien o یا r The Fly, هستید حتماً به تماشای این فیلم بنشینید.
۷- His House
داستان فیلم His House روی دو مهاجر به نام های بول و ریال تمرکز دارد که از سودان جنوبی جنگ زده فراموش کرده و امیدوارند که بریتانیا به آن ها پناهندگی بدهد. شاید فکر کنید که این داستان هیچ راهی برای ورود به فیلمی ترسناک ندارد و البته چنین است. در واقع ۱۵ دقیقه ابتدایی فیلم His House شبیه یک درام معمول و استاندارد است. اما این تصمیم از جانب کارگردان بسیار موثر بوده و به سود فیلم و داستانش ختم می شود. کارگردان، رمی ویکس، چنان تمرکزی روی گناه شخصیت های اصلی فیلم به عنوان بازماندگان یک فاجعه می گذارد که فراموش می کنید در حال تماشای یک فیلم در مورد خانه های جن زده هستید.
چنان در تقلاها و مشکلات این مهاجران غرق می شوید که وقتی شرایط در شب رو به ترسناکی می گذارد حس می کنید برخی چیزها را تا اینجای فیلم ندیده اید. هر بازیگر، بدون توجه به اینکه نقششان چقدر کوتاه و فرعی باشد، به معنای واقعی کلمه در فیلم می درخشد. مت اسمیت نقش کوتاهی در فیلم دارد اما هر لحظه که روی صفحه نمایش ظاهر می شود بی نقص عمل می کند. ترس و وحشتی که توسط شخصیت های اصلی به مخاطب منتقل می شود چنان قابل درک و حس است که باعث می شود نقص جلوه های ویژه کامپیوتری بی کیفیت را فراموش کنید. ترسناک ترین بخش داستان اما توهمات ترسناک دو شخصیت اصلی نیست بلکه ترسناک ترین بخش افشاگری نزدیک به اوج داستان است که به اندازه عناصر ماوراءالطبیعه داستان شما را دچار وحشت می کند.
۶- The Voices
پیش از اینکه رایان رینولدز یک سوپراستار هالیوود باشد، در فیلم ترسناک The Voices در نقش اصلی ظاهر شد، کمدی ترسناکی در مورد یک فرد شیزوفرنیک که سر زنان را می برد در حالی که به خود می قبولاند با آن ها دوست شده است. به دلیل بازی رایان رینولدز و داستان عجیب فیلم، به نظر می رسد که فیلم The Voices می توانست فیلم موفقی باشد اگر امروزه منتشر می شد. اما آن دوران رینولدز هنوز به ستاره باکس آفیس امروزی تبدیل نشده بود و به همین خاطر است که تقریباً هیچ کسی متوجه انتشار این فیلم سوررئال نشد اگر چه واکنش های مثبتی از جانب منتقدان دریافت کرده بود.
اگر چه فیلم های کمدی ترسناکی مانند Zombieland و Shaun of the Dead بیشتر به سمت خنداندن مخاطب متمایل می شوند، اما The Voices بیشتر ترس ها را برجسته می سازد. اگر چه رینولدز در این فیلم نیز بامزه، دوست داشتنی و مسحور کننده است اما این موضوع وقتی او به کارهای هولناکش اعتراف می کند موضوع ترسناک تر می شود. رینولدز همانطور که انتظار دارید در این فیلم نیز بامزه است اما The Voices یکی از معدود فیلم هایی است که جنبه های دراماتیک بازی های او را به تصویر می کشد.
۵- Possession
در فیلم Possession، یک جاسوس بین المللی به نام مارک (با بازی سم نیل پیش از رسیدن به شهرت) به برلین باز می گردد در می یابد که همسرش، آن، قصد جدا شدن از وی را دارد. به خاطر اینکه تا آن لحظه ظاهراً هیچ اشکالی و مشکلی در زندگی آن ها وجود نداشته، مارک فکر می کند موضوع مخفی وجود دارد که باعث شده همسرش بخواهد از او جدا شود. در حالی که او در ابتدا فکر می کند همسرش با مرد دیگری رابطه دارد، خیلی زود به این نتیجه می رسد که ذهن همسرش به کنترل یک هویت ترسناک درآمده است.
همانطور که از یک اثر آندری زولافسکی می توان انتظار داشت، بازی بازیگران بسیار تکان دهنده بوده و حس رازآلودگی زیر پوسته داستان، مخاطب را در دام روایت نگه می دارد. سبک کارگردانی شفاف و غیرقابل پیش بینی کارگردان این اطمینان را حاصل می کند که هر سکانس شما را از منطقه امنتان خارج کند. اگر با کارهای زولافسکی آشنایی نداشتید، بر اساس تریلر، عنوان و پوسترهای فیلم فرض می کردید که فیلم Possession یکی از کلون های سرراست Exorcist است اما بعد از تماشای این درام روانشناختی، از خود خواهید پرسید که چرا زودتر اسم این فیلم را نشنیده اید، نه تنها به خاطر کیفیت بالای فیلم بلکه به خاطر شدت ترسناکی داستانش. بدون اسپویل کردن داستان، Possession مملو از محتواهای ناخوشایند، ترسناک و تکان دهنده است به طوری که هیچگاه جنجال و بحث برانگیزی آن به پایان نرسیده است. از آنجا که فیلم بسیاری از تفسیرها را برای مخاطب باقی می گذارد، از آن دسته فیلم هایی است که هنوز بعد از ۴۰ سال نیز بحث در مورد آن ادامه دارد.
۴- American Mary
اگر بیش از حد فیلم های ترسناک تماشا کنید، نسبت به ترس بی احساس می شوید. بعد از اینکه ده ها چاقو زدن، قطع عضو و گردن زدن را تماشا کرده اید، حتی ترسناک ترین و خونین ترین سکانس ها نیز باعث نمی شود که ضربان قلبتان افزایش یابد. پس اگر به دنبال یک فیلم به شدت ترسناک و پر از خونریزی هستید، بهتر است دنبال فیلمی غیر از American Mary نباشید. داستان این فیلم در مورد یک دانشجوی جراحی به نام ماری است که خود را بدهکار می یابد و مجبور می شود برای پرداخت بدهی هایش، جراحی های دستکاری بدن ترسناکی را بپذیرد. اما وقتی حرفه جدیدیش بیش از پیش وارد زندگی شخصی اش می شود، ماری از این بیم دارد که این حرفه همه زندگی و شخصیت او را دگرگون ساخته و در خود فرود ببرد.
اگر چه American Mary داستان پیچیده ای دارد اما اگر تاکید بیش از حدی روی خونریزی می گذاشت می توانست تمرکزش را از دست بدهد. البته این بدان معنا نیست که در این فیلم سکانس های به شدت تکان دهنده و گاهی غیرقابل تماشا نداریم. خوشبختانه American Mary با تبدیل شدن به یک مطالعه شخصیتی باکیفیت در به تصویر کشیدن خشونت شوکه کننده به حد اعلا می رسد. کاترین ایزابل چنان برای این نقش مناسب و بی نقص است که جای تعجب ندارد کارگردانان فیلم نقش ماری را صرفاً برای وی نوشته اند. اگر از روشن گذاشتن چراغ ها به مدت چند شب بعد از تماشای این فیلم ابایی ندارید، تماشای American Mary خالی از لطف نیست.
۳- The Skeleton Key
در The Skeleton Key یک کارگر مسافرخانه به نام کارولین توسط زنی برای مراقبت از همسرش، بن، که اخیراً سکته کرده استخدام می شود. وقتی کارولین متوجه اتفاقات عجیبی در خانه می شود، همسر بن به او اطمینان می دهد که اتفاق خاص و غیرمعمولی نیفتاده است. اما وقتی کارولین اتاقی مخفی را در زیر شیروانی خانه پیدا می کند، از این بیم دارد که رازی تاریک و ترسناک در این خانه نهفته باشد. در ظاهر، فیلم The Skeleton Key شبیه یک فیلم ترسناک کلیشه ای درهم و برهم باشد؛ از جادوگری گرفته تا اتاق های رازآلود، نیروهای ماوراءالطبیعه و شخصیت های ساکتی که بسیار بیشتر از آنچه که به نظر می رسد می دانند.
اگر چه این عناصر بارها و بارها در فیلم های ترسناک به کار گرفته شده اند اما The Skeleton Key به خوبی از ترکیب آن ها برای ساخت یک فیلم ترسناک ماوراءالطبیعه اورجینال و سرگرم کننده استفاده می کند. شاید اختصاص دادن یک نقش بدون دیالوگ به جان هرت در این فیلم نوعی جنایت سینمایی باشد اما بازی بصری او بسیار قابل توجه است و همه چیز را تنها با ژست های صورتش به مخاطب و دیگر شخصیت های داستان منتقل می کند. این فیلم در بخش سوم خود به شدت شما را غافلگیر می کند و با یک پیچش داستانی تکان دهنده همه تصورات شما تا آن نقطه از داستان را به هم می ریزد.
۲- Run
داستان فیلم Run زمانی شروع می شود که مادری به نام دیان (سارا پاولسون) در بیمارستان متوجه می شود که نوزاد تازه به دنیا آمده اش به یک سری نقص های فیزیکی مبتلاست. سپس ۱۷ سال می گذرد و با دختر ویلچرنشین او به نام کلویی آشنا می شویم که علیرغم بیماری هایش، تمام تلاش خود را برای زنده ماندن انجام می دهد. علیرغم این واقعیت که کلویی توسط چندین دانشگاه برای ادامه تحصیل پذیرفته شده، مادرش اجازه ترک خانه و رفتن به دانشگاه را به وی نمی دهد. در حالی که کلویی حس یک زندانی را در خانه دارد، فکر می کند که تنها نقطه ضعف مادرش حس بیش از حد حمایتی و دلسوزی اوست. اما با گذشت زمان، کلویی مشکوک می شود که مادرش واقعیتی را از او پنهان می کند.
وقتی این فیلم در سال ۲۰۲۰ از سرویس Hulu منتشر شد، به سرعت به یکی از پربیننده ترین فیلم های اورجینال این سرویس استریمینگ تبدیل شد. متاسفانه، اما، به نظر رسید که جهان یک شبه آن را فراموش کرد که بسیار عجیب است زیرا Run در زمره پرتنش ترین درام های روانشناختی سال های اخیر قرار دارد. شاید بتوان گفت که این فیلم بهترین کار سارا پاولسون تاکنون باشد، فیلمی که در آن وی تمام تلاشش را برای قابل درک کردن و همدردی با شخصیتش انجام می دهد، به طوری که مخاطب به سرعت هیولای درونش را فراموش می کند. حتی اگر ترس و وحشت چندان برایتان جذاب نیست، تماشای Run هنوز هم خالی از لطف نیست زیرا پیچش داستانی بزرگ فیلم مربوط به عارضه ای است که کمتر کسی از آن اطلاع دارد.
۱- Under The Shadow
Under The Shadow فیلم بسیار هیجان انگیز و تماشایی است. داستان فیلم در دوران جنگ ایران و عراق رخ می دهد و روایت مادری به نام شیده و دخترش است. بعد از اینکه شوهرش به جنگ می رود، شیده مجبور می شود در یک آپارتمان قدیمی از دخترش مراقبت کند، در شرایطی که شهر دائماً زیر بمباران قرار دارد. در شرایطی که جنگ به شدت ادامه دارد و آپارتمان آن ها شروع به ریزش می کند، به نظر می رسد شرایط دیگر از این بدتر نمی شود. اما وقتی شیده در می یابد که یک جن بدذات وارد خانه شده، در می یابد که قبل از تسخیر شدن دخترش باید دست به کار شود. در این مرحله است که شباهت های بین این فیلم و The Babadook را متوجه نشوید. اما فیلم بابک انوری بسیار ترسناک تر است زیرا فضایی که داستان در آن روایت می شود به شکل بسیار ترسناکی واقعی است.
اگر چه فیلم از نشان دادن دشمنی هایی که در درگیری تاریخی بین عراق و ایران رخ داده ابایی ندارد، اما کارگردان هرگز تمرکز خود روی رابطه بین مادر و دختر را از دست نمی دهد. برخلاف بسیاری از فیلم های ترسناک معمول، تهدید جنی که پرسه می زند در هر سکانس دیده می شود و فضایی به شدت و دائماً ترسناک بر داستان حکمفرما می سازد. جلوه های ویژه مربوط به جن اگر چه مینمالیستی است اما به شدت تاثیرگذار است و تاکنون هیچ ملحفه پرنده ای در تاریخ سینما چنین ترسناک نبوده است. اگر چه Under the Shadow مورد تحسین همگان قرار گرفته اما در گیشه موفق نبود. با این وجود، خوشبختانه اخیراً نتفلیکس امتیاز انتشار آن را خریده و مخاطبانی که باید در زمان انتشار اولیه اش پیدا می کرد را یافته است.
من از فیلمهای لیست under the shadows رو دیدم فیلم خیلی خوب و خوش ساختیه و سکانسهایی داره که مشابهش خیلی کم دیده شده. بخصوص اینکه من بیشتر از موهای سرم فیلم از ژانر وحشت دیدم. به شخصه توصیه می کنم این فیلم رو ببینید.
عالی بود