مرگ مهسا امینی در روزهای اخیر داغ ترین بحث در ایران و شاید جهان بوده و همه اتفاقات و خبرهای دیگر را تحت الشعاع قرار داده است. اینکه دقیقاً چه اتفاقی برای مهسا امینی رخ داده که مرگ او را در پی داشته را کسی نمی توان با قطعیت بیان کند و به همین خاطر گمانه زنی ها، سناریو چینی ها و توضیحات در این مورد بسیار متعدد و متفاوت است. در شرایطی که برخی علت مرگ مهسا امینی دختر سقزی ۲۲ ساله را ضرب و شتم توسط پلیس گشت ارشاد می دانند، مقامات پلیس مدعی هستند که هیچ خشونتی علیه وی اعمال نشده و این دختر جوان به دلیل سکته مغزی جانش را از دست داده است.
خبرگزاری فارس مدعی است که بر اساس تحقیقات میدانی خبرنگار این رسانه، هیچگونه خشونت یا درگیری در ماجرای دستگیری مهسا امینی در ایستگاه مترو شهید حقانی صورت نگرفته و مرگ او حادثه بوده است. روایت خبرگزاری فارس از ماجرای مهسا امینی از لحظه دستگیری تا مرگ به شرح زیر است:
روایتهای ناقص و بعضا مجعول یا متناقض از ماجرای فوت مهسا امینی، افکار عمومی را متاثر کرده است. خبرنگار فارس برای روشن شدن حقیقت، موضوع را از منابع مختلف پیگیری کرده تا به جزئیات و چگونگی وقوع این حادثه دست یابد. حاصل این تحقیقات را در ادامه میخوانید.
طبق اطلاع خبرنگار فارس، خانواده مهسا امینی پس از بازگشت از سفر شمال در هشتگرد کرج مهمان دایی او بودند. روز سه شنبه ۲۲ شهریور، مهسا به همراه برادر، پسرخاله و دخترخالههایش به تهران میآیند. ظاهرا آنها قصد عزیمت به پارک آب و آتش را داشتند که حدود ساعت ۱۸ پس از خروج از مترو، در ورودی متروی حقانی با تذکر پلیس گشت امنیت اخلاقی مواجه میشوند.
همراهان مهسا امینی پس از تذکر پلیس، حجاب خود را اصلاح میکنند اما با معیار پلیس نوع پوشش مهسا امینی (شلوار ساپورت و مانتوی جلوباز) بر خلاف دخترخالههایش قابل اصلاح در محل نبوده و باید حتما به مقر پلیس منتقل میشده است تا با استفاده از لباس مناسب و پس از اخذ تعهد و آموزش قوانین آزاد شود. پلیس میگوید افرادی را که پوشششان با تذکر در محل قابل اصلاح باشد به مقر پلیس منتقل نمیکند و همانجا پس از رعایت هنجارها میتوانند مسیرشان را ادامه دهند.
تحقیقات خبرنگار فارس نشان میدهد وی بدون هیچ مقاومت یا جر و بحثی وارد ماشین ون پلیس میشود. این خودروی پلیس مهسا امینی و ۵ خانم دیگر را به مقر پلیس اعزام میکند. ۳ نفر از این افراد که حاضر به گفتوگو در این باره شدهاند میگویند مهسا بدون هیچ مشکلی با پلیس همکاری کرد و حتی در ماشین ون هم حالت مضطربی نداشته و البته چند مرتبه اعلام میکند که از شهرستان آمده و اهل تهران نیست.
حدود ساعت ۷ بعد از ظهر افراد به مقر پلیس میرسند و جهت شرکت در کلاس آموزشی در سالن حضور مییابند. حدود نیم ساعت بعد، همانطور که در فیلم منتشر شده مداربسته هم مشخص است، مهسا امینی پس از صحبت با مامور خانم پلیس از حال میرود. تلاشهای اولیه برای احیای وی در مقر پلیس انجام میگیرد اما با توجه به وخامت وضعیت وی، ۱۲ دقیقه بعد با اورژانس به بیمارستان کسری منتقل میشود. متاسفانه تلاشها در بیمارستان هم نتیجه بخش نبوده و نهایتا مهسا در روز جمعه فوت میکند.
از زمان انتشار خبر به کما رفتن مهسا امینی، رسانههای ضدانقلاب و برخی افراد غیرمرتبط بلافاصله پلیس را متهم به ضرب و شتم و شکنجه وی میکنند. اما طبق تحقیقات خبرنگار فارس و براساس تصاویر منتشر شده و شهادت سایر حاضران هیچ برخوردی با وی و سایر بازداشتشدگان صورت نگرفته است.
از سوی دیگر، بررسی سیتیاسکن مغزی و سایر سوابق پزشکی وی توسط پزشکان متخصص نشان میدهد مهسا امینی قطعا در کودکی (سن ۵ سالگی) جراحی مغز داشته و غده هیپوفیز خود را عمل کرده بود. برادر او نیز در هنگام معاینه اعلام کرده بود که مهسا چند بار (حداقل ۳ بار) به این شیوه قبلا غش کرده اما پس از فوت وی، و در هماهنگی با ادعاهای داییاش، گفتههای پیشین خود را تکذیب کرد.
پدر وی نیز بر خلاف تمام شواهد پزشکی و احتمالا از روی تألمات این حادثه تلخ، در مصاحبههای خود از جمله مصاحبه با خبرگزاری فارس به این موضوع اشاره نمی کند و ادعاهای دایی مهسا را تکرار میکند. حتی باوجود انتشار تصاویر متعدد از وضعیت مهسا در بیمارستان، مدعی میشود که بدن وی کاملا پوشانده شده بوده تا آثار ضرب و جرح قابل مشاهده نباشد. در حالی که به اذعان پزشکان معالج، بررسیهای متعدد هرگونه برخورد فیزیکی با وی را رد میکند.
برخی پزشکان میگویند با اطلاعات موجود میتوان استرس ایجاد شده مهسا را ناشی از عدم ترشح غده هیپوفیز دانست. البته بررسی های کامل با نمونه برداریهای مختلف توسط پزشکی قانونی صورت گرفته و احتمالا حدود ۳ هفته دیگر علت دقیق این موضوع نیز مشخص خواهد شد.
من از روی شواهد و فیلمهای پخش شده تقریبا مطمئنم ضرب و شتمی اتفاق نیوفتاده. می دونم نظام بارها دروغهای بسیار بزرگتری هم گفته ولی در همه اونها شکل بیان موضوع و شواهد کاملا نشون دهنده دروغ بودن قضیه بودند. کاری با رسانه های خارجی ندارم که یا منابع خبری شون مشکل دارند یا حقیقت رو می دونند ولی اعتقادی به صداقت در خبررسانی ندارند ولی مردم داخل ایران خیلی از اوقات داستانهایی میسازند که آدم شاخ درمیاره.
البته اینکه با احتمال زیاد این دختر سکته کرده چیزی از نادرست بودن اصل قضیه یعنی گشت ارشاد و بطور کلی ایجاد محدودیتهای ایدئولوژیک برای شهروندان کم نمی کنه. فقط از اینکه چرا مردم به جای اعتراض به اصل قضیه دنبال داستانهای اینچنینی و حرکتهای جوگیرانه و به دور از عقل و منطق هستند رو نمی تونم درک کنم. چرا همین اعتراضات رو قبلا نکردیم؟ آیا اگر این اتفاق نمی افتاد و این دختر به دلیل مشکل سلامتی که داشت سکته نمی کرد باید دست روی دست میگذاشتیم و هیچ حرفی نمیزدیم؟ متاسفانه خیلی از معترضین فعلی هم نه به اصل قضیه بلکه فقط به مرگ این دختر اعتراض دارند. اینکه اعتراض به گشت ارشاد یا کلیت عملکرد نظام رو به خونخواهی یک نفر (که اون هم ناشی از سوء برداشته) تقلیل بدیم به نظرم اصلا کار جالبی نیست.
شرق مثل غرب نیست.
اگه بخواد یکی رو بکشه نیازی به فرهنگ کنسل و خواری آنلاین و… نداره؛
اعدامش می کنه؛ به کارس افتخار هم می کنه.
وقتی میگن نکشتیم یعنی نکشتیم دیگه!
اگه می خواستن بکشنش که چهار تا پاپوش میدوختن براش؛ بعد در ملاعام اعدامش می کردند.
اینقدر متوهم به توطئه نباشیم.
اقایونی که این زیر نظر دادین تا حالا گشت ارشد گرفتتون؟کدوم کلاس توجیهی؟کلاسی در کار نیست اصلا
فقط میگیرنت میبرنت اونجا جوابتم نمیدن چند ساعت معطلی بعد ازت کد ملی میگیرن عکس میندازن ازت بعدش میگن زنگ بزن به یکی برات لباس بیاره اگر توی اون جو باشین میفهمین که اگر ضرب و شتمی در کار نبوده باشه چقدر جو بده اونجا زن حامله گرفته بودن پیرزن گرفته بودن چی میگین شماها حرفایی که اونجا گفته میشه ضجه هایی که میزنند دخترهایی که تازه وقت تفریح و خوش گذرونی و جوونی کردنشونه حرف نزنید حداقل سکوت کنید شماها هیچیشو درک نمیکنید اصلا نزدن سکته کرده باشه طفل معصوم از ترس چیش کمتر از زدنه گشت کشتار و رعب وحشتونو و جمع کنید پلیس باید به ادم حس امنیت بده نه ترس بندازه تو جون مردم اگر انقدر خودتونو مریض و درمونده میدونید که توی جامعه الان با دیدن مو و پوشش کسی تحریک میشین برین خودتونو بستری کنید تیمارستان مریضین
به جای جفتک انداختن اگر نظرات رو درست می خوندی میدیدی که ما هم با گشت ارشاد موافق نیستیم و مسئولیت جون این دختر در هرصورت بعد از دستگیری با پلیس بوده ولی دلیلی نداره که بخوایم داستان بسازیم که آره زدنش و فلان. ضمنا شما زنها اگر یک دهم بدبختی ای که ما مردها توی این مملکت میکشیم رو تجربه کنید به یک هفته نکشیده به غلط کردن میوفتین.
رسانه های خارجی خیلی تلاش کردند ازش یه نماد مثل جورج فلوید دربیاورند ولی هر چقدر زور بزنند نمیشه چون فیلمش هست که هیچ ضرب و شتمی درکار نبوده و خودش غش کرده. برادر و دایی و پدرش هم دروغ میگن که عمل تومور و صرع نداشته و سالم بوده . در ضمن من با گشت ارشاد مخالفم .
شما چند تا نویسنده خوب و منطقی تو سایتتون دارین ولی چندتا نویسنده ساندیس خور هم دارین متاسفانه که کارشون نون تو خون ملت زدنه