وفادارترین شخصیت سریال «بازی تاج و تخت» چه کسی بود؟ ند استارک؟ جوراه مورمونت؟

در شرایطی که سریال خاندان اژدها (House of the Dragon) به نشان دادن درگیری ها و تنش های سیاسی بین رقبای رسیدن به تاج و تخت وستروس ادامه می دهد، همان چیزی که بینندگان تلویزیونی را شیفته بازی تاج و تخت ( Game of Thrones) کرد، وفاداری ها و اتحادهای واقعی شخصیت ها بیش از پیش آشکار می شود و معدود شخصیت هایی هستند که بدون انگیزه ای شخصی یا هدفی بزرگ با دیگران پیمان اتحاد بسته و اعلام وفاداری کنند. در بازی تاج و تخت نیز چنین بود اما گروهی از شخصیت ها بودند که به شخص یا جبهه یا آرمانی چنان وفادار بودند که جانشان را نیز در آن راه به خطر می انداختند. در اکثر موارد، این وفاداری نامحدود و رسوخ ناپذیر به مرگ این افراد منجر می شود و بارزترین نمونه آن شخصیت ند استارک است. این افراد به عواقب وفاداری شان فکر نمی کنند و در راه این وفاداری ابایی از دست کشیدن از جانشان ندارند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ نفر از وفادارترین شخصیت های سریال بازی تاج و تخت آشنا کنیم که به ترتیب رتبه بندی شده اند.

۱۰- ند استارک

ند استارک شخصیتی داشت که می توان آن را در قالب واژه شرافت خلاصه کرد که در نهایت باعث مرگش نیز شد. در کنار شرافت و مردانگی، وفاداری به خانواده اش، به رابرت برثیون و ایده آل های تغییر ناپذیرش شخصیت او را شکل داده بود. ند استارک و وفاداری اش از موضوعات جالب در سریال بازی تاج و تخت بود. شخصیت های دیگر او را چنان خیانتکار می دیدند که حتی به همسرش نیز علناً خیانت کرده و پسر حرامزاده اش را پیش او برده بود اما در واقعیت چنین نبود زیرا وی به مدت بیش از ۱۷ سال به همسرش و رابرت دروغ گفت تا واقعیت را در مورد جان اسنو، خواهرش لیانا و ریگار تارگرین پنهان کند، موضوعی که اگر چه بار دیگر بر وفادار نبودن کامل او به این شخصیت ها اشاره دارد اما خود این پنهانکاری از روی شرافت و وفاداری به نام استارک ها بود. در واقعیت، ند چنان به خاندان استارک وفاداری می کرد که زندگی و رابطه شخصی اش با همسرش را سال ها به خطر انداخت و زخم زبان های همسر و دیگران را به جان خرید تا جان خواهر زاده اش را نجات دهد و همزمان به خاطر روابط گذشته اش، می خواست دائماً از رابرت برثیون حمایت کند.

۹- برین اهل تارث

در دنیایی پر از شخصیت های منفور، پست و حال بهم زن، برین اهل تارث می توانست به عنوان یکی از بهترین انسان های وستروس و البته یکی از بهترین و جذاب ترین شخصیت های سریال بازی تاج و تخت سرش را بالا بگیرد. او نیز شوالیه ای بسیار وفادار بود که هیچ وقت بخت و شانس با او یار نمی شد. برین برای افراد مختلفی جنگید اما هرگز از وفاداری و شرافتش دور نشد. او تا پایان به رنلی برثیون وفادار ماند و حتی مدت ها بعد از مرگ رنلی، استنیس برثیون را به خاطر دست داشتن در قتل برادرش مجازات کرد. در ادامه به بانوی استارک ها اعلام وفاداری کرد و تا زمان مرگ همسر ند استارک به او وفادار ماند تا در ادامه زندگی اش را وقف قولی که به کاتلین استارک داده بود کند و از سانسا و آریا محافظت کند. حتی دفاع او از جیمی لنیستر نیز نشانه میزان وفاداری برین به کسانی بود که به آن ها داشت، کسانی که با افتخار در جبهه ها آن ها می جنگید.

۸- سمول تارلی

سمول یا ساموئل تارلی یکی از معدود شخصیت های بازی تاج و تخت است که می توان او را انسانی بسیار شیرین و مهربان دانست، کسی که نهایت وفاداری را نه تنها به جان اسنو بلکه به گیلی و پسرش دارد. شاید بتوان سمول تارلی را محافظت شده ترین شخصیت سریال دانست که نویسندگان هرگز گزندی به شرافت و درستی او وارد نکردند به طوری که دوست نداشتن او بسیار دشوار است. او در هر شرایطی کنار جان اسنو ماند و از وی حمایت کرد حتی در بدترین شرایط و تعهد و تلاش او برای نجات گیلی و محافظت از او نیز واقعاً تحسین برانگیز بود.

۷- خاندان رید

خاندان رید خانواده ای رعیت زاده بودند که به استارک ها اعلام وفاداری کرده و از آنجایی که سه نفر از اعضای این خاندان در میان وفادارترین شخصیت های بازی تاج و تخت قرار دارند، نباید این میزان از وفاداریشان را دستکم گرفت. هولند رید در درگیری های برج شادی لیتل فینگر در کنار ند استارک جنگید و آرتور دین را کشت. بعد از آن نوبت به جوجن و میرا رید می رسد، دو شخصیتی که مدام وفاداری خود را به برن استارک ثابت کردند و جوجن نیز در نهایت جانش را در تلاش برای رساندن برن استارک به کلاغ سه چشم از دست داد در حالی که خواهرش برن را به آنسوی دیوار رساند، حتی در شرایطی که جانش بارها و بارها تهدید شد.

۶- اوشا

شخصیت اوشا ماجراجویی بسیار هیجان انگیزی در سریال بازی تاج و تخت داشت و در این مسیر از یک وحشی و دشمن استارک ها به زندانی آن ها و در ادامه محافظ وفادار برن و ریکان تبدیل شد. اوشا به برادران استارک در فرار از وینترفل کمک کرد، زمانی که ثیون گریجوی به آن ها خیانت کرد و کنترل وینترفل را در دست گرفت. او علیرغم اینکه بارها فرصتش را داشت، برادران استارک را رها نکرد و برای نجات جان خود به آن ها خیانت نکرد. اوشا برای کمک به برن در ماموریتش بارها جنگید و به جنوب بازگشت تا ریکون را نیز نجات دهد اما توسط رمزی بولتون کشته شد.

۵- پودریک پین

غیرممکن است کسی از شخصیت پودریک پین در سریال بازی تاج و تخت بدش بیاید، شخصیتی که از او به عنوان خوش بین ترین و بامزه ترین و شادترین شخصیت سریال یاد می کنند و البته یکی از وفادارترین آن ها. به عنوان دستیار و نوکر تیریون لنیستر، پودریک رابطه عمیقی با تیریون و بران شکل داد، خود را به عنوان دوستی وفادار به این دو ثابت کرد و بارها در کنارشان جنگید و حتی دستکم یک بار جان تیریون را نیز نجات داد. وقتی در کنار برین اهل تارث قرار گرفت، پودریک همان شخصیت بامزه و وفادارش را حفظ کرد و برای دفاع از سانسا و ثیون در کنار برین جنگید و وفاداری خود را به این شوالیه زن ثابت کرد، حتی زمانی که برین از این کمک ها رضایت نداشت.

۴- هودور

به عنوان دوستی بی نقص و یکی از بهترین و وفادارترین شخصیت های سریال بازی تاج و تخت، وفاداری هودور به برن استارک در آخرین سکانس او پیش از مرگ که سکانسی ماندگار است به خوبی نشان داده می شود، سکانسی که در آن وی جانش را برای نجات استارک جوان در یکی از غم انگیزترین مرگ های تاریخ تلویزیون فدا می کند. هیچ کس نمی دانست و نمی توانست پیشگویی کند که داستان هودور به کدام سمت پیش می رود و کمتر کسی چنین مرگ تاثیرگذاری را برای این شخصیت مرموز تصور می کرد، شخصیتی که حتی نامش و افشاگری علت این نام در آن سکانس تاثیرگذار بسیاری را غافلگیر، حیرت زده و دلشکسته کرد. البته مرگ او تنها شاهد وفاداری اش نبود زیرا هودور در تمام مدت در کنار اوشا و رید برای رساندن برن به کلاغ سه چشم تلاش کرده و در تمام سختی ها کنار او ماند و حتی پیش از آن نیز برن علیل را در بدترین شرایط به این سو و آنسو می برد.

۳- کرم خاکستری

در حالی که اکثر شخصیت های سریال بازی تاج و تخت که وفاداری مطلقی به یک یا چند شخصیت داشتند در نهایت از لحاظ اخلاقی تصمیم های درستی گرفته و انسان هایی دوست داشتنی بودند، وفاداری کرم خاکستری به دنریس تارگرین باعث شد وی دست به کشتارهای بیرحمانه بسیاری بزند، از جمله کشتار مردم کینگز لندینگ در دورانی که سقوط اخلاقی و شخصیتی دنریس تارگرین رخ داد. وفاداری و تعهد کرم خاکستری به ملکه اژدها در تمام دوران زندگی دنریس ادامه داشته و حتی پس از مرگش نیز دست از این وفاداری برنداشت، علیرغم اینکه دنریس بارها تصمیم های اشتباه گرفت. دنریس اگر چه همیشه شخصیتش را حفظ کرد اما کرم خاکستری این کار را با پیروی خدشه ناپذیر از فرامین وی انجام داد و حتی پس از مرگ دنریس و میساندی نیز به خواسته ها و یاد آن ها وفادار ماند و برای احقاق حق و عدالت در مورد آن ها تلاش نمود.

۲- داووس سی وورث

اگر چه سریال بازی تاج و تخت دستکم شش سال بی نقص را در کشتن شخصیت های مهم و اصلی گذراند اما برخی شخصیت های سریال بودند که طرفداران دوست داشتند از اتفاقات سریال جان سالم به در ببرند و سِر داووس سی وورث یا شوالیه پیازی یکی از آن ها بود. او که مانند بسیاری از دیگر شخصیت ها در نبرد وینترفل به زندگان وفادار ماند، وفادارترین مشاور و فرد در کنار استنیس برثیون بود که او را شاه برحق می دید و دختر دوست داشتنی استنیس را می ستود. سِر داووس بارها برای نجات جبهه استنیس برثیون و راهنمایی کردن او به مسیر درست تلاش کرد و بعد از مرگ او به مشاور معقول و باهوش جان اسنو تبدیل شد. بسیاری او را مردی وفادار و شایسته دنباله روی می دانستند که در کنار جان اسنو می جنگید و یکی از بهترین و محبوب ترین شخصیت های سریال تا پایان بود.

۱- جوراه مورمونت

خیانت سِر جوراه مورمونت به دنریس تارگرین نیز خود نشانه وفاداری او به ملکه اژدها بود، اما علیرغم هدف اولیه او از نزدیک شدن به دنریس، جوراه مورمونت را می توان همچنان وفادارترین شخصیت بازی تاج و تخت دانست. در حالی که وی در ابتدا برای جاسوسی از دنریس برای رابرت برثیون به وی نزدیک شده بود اما پیش از ورود به کارث، دست از جاسوسی برداشته و تماماً و عمیقاً به ملکه و آرمان او متعهد و وفادار شد تا جایی که جانش را برای دفاع از او از دست داد. جوراه اگر چه در ابتدا به زنی که نمی شناخت خیانت کرد و دروغ گفت اما وقتی از این کار پشیمان شد تلاش کرد تا بار دیگر اعتماد او را بدست آورد و تمام تنبیهاتی که برایش در نظر گرفته شده بود را با جان و دل پذیرفت. او عاشق دنریس بود اما در تمام مدت حضورش در کنار او، رنج تماشای روابط او با مردان متعدد را به جان خرید . او عاشق مادر اژدهایان بود و به او اطمینان داشت و تا آخرین نفس برای زنده نگه داشتن و محافظت از دنریس جنگید و لطفی که دنریس با بخشیدنش انجام داده بود را با نثار کردن جان خودش برای وی جبران کرد.