سلب مسئولیت: روزیاتو صرفا نمایشدهنده این متن تبلیغاتی است و تحریریه مسئولیتی درباره محتوای آن ندارد.
میلیونرهای خودساخته افرادی هستند که بدون برخورداری از یک ارثیۀ بزرگ یا حساب امانی به ثروت هنگفت دست پیدا میکنند. میلیونرهای خودساخته از صفر شروع میکنند و ثروت خود را به مرور زمان میسازند. آنها برای شروع از مهارتهای مالی پایه مانند بودجهبندی آغاز میکنند و بعد از تسلط بر این موارد به پسانداز و سرمایهگذاری میپردازند.
برنامهریزان مالی که با میلیونرهای خودساخته همکاری میکنند، میدانند که عادتهای مالی این افراد قابل یادگیری هستند و تقریباً هر کسی میتواند از آنها چیزی بیاموزد؛ فرقی هم نمیکند که اوضاع مالیتان چگونه باشد.
برای آنکه با نحوۀ مدیریت مالی میلیونرهای خودساخته بیشتر آشنا شویم، از عادل کاظمی، برنامهریز مالی، بنیانگذار و مدیر عامل موسسه ملکی خانه انزلی دربارۀ عادتهای مالی مشتریان ثروتمندش سوالاتیهم کردهایم.
با توجه به هدف مقاله، مدیر خانه انزلی صرفاً با تمرکز بر ثروتمندترین مشتریان خودساختهاش که از ارثیه یا حسابهای امانی برخوردار نبودند، به ما پاسخ داد. به گفتۀ کاظمی، دارایی خالص این مشتریان با کوشش و با برنامهریزی دقیق رشد داشته و آنها عمدتا در محدودۀ سنی ۴۰ تا ۵۵ سال هستند.
کاظمی میگوید: «میلیونرهای خودساخته افراد و زوجهایی هستند که از صفر شروع کردند. بعضیها از زمان دبیرستان برای شروع حرفهشان کار میکردند و بعضیها با چند میلیون (مقدار ناچیز) پس از فارغالتحصیلی وارد بازار شدهاند.»
صرفنظر از اینکه مشتریان خانه انزلی چطور شروع کردند، باید بدانید که همۀ آنها از ۱۰ عادت زیر برای رشد و حفظ ثروتشان استفاده میکردند. در ادامه، عاداتی را که میلیونرهای خودساختۀ در زندگی مالی خود داشتند به شما معرفی میکنیم تا بتوانید از آنها الگوبرداری کنید.
- آنها از بدهی اجتناب میکنند
شاید بدیهی به نظر برسد، اما اجتناب از بدهی عادتی است که نقش بسزایی در شکلگیری زندگی مالیتان دارد. کاظمی میگوید که مشتریانش غیر از وام مسکن سعی میکنند درگیر بدهیهای متفرقه نشوند. او میگوید: «اگر میخواهید ثروت بسازید، نباید پولتان را صرف پرداخت سود کارتهای اعتباری و یا وامهای غیرضروری کنید».
با توجه به اینکه بیشتر کارتهای اعتباری سود بسیار بالایی دریافت میکنند، سعی کنید بدهی خود را هر ماه تسویه کنید تا اعتبار خوبی داشته باشید. همیشه تا حدی خرید کنید که میتوانید از پس بازپرداخت آن برآیید و تا حد امکان از کارتهای اعتباری فروشگاهی استفاده نکنید. این کارتها از محدودیت اعتباری اندک و نرخ بهرۀ بالایی برخوردارند و موارد مصرفشان نیز محدود است. البته هوشمندانه استفاده کردن از وامها برای سرمایهگذاری امر دیگریست.
- آنها ملک میخرند و برنامهریزی میکنند تا آن را نگه دارند
در بیشتر موارد، خرید ملک یک نقطه حیاتی در سرمایهگذاری است. متخصصان حوزه امور مالی بر این باورند که میلیونرهای خودساختۀ معمولاً به سرمایهگذاری بلند مدت فکر میکنند و اینجاست که املاک، زندگیشان را زیرورو میکند.
در کشور خودمان ایران نیز خرید ملک قطعا هوشمندانهترین و بهترین سرمایهگذاری در بلند مدت است که بازدهی بسیار قابل قبولی خواهد داشت. بسیاری بر این باورند که خرید خانه در شمال کشور یک فرصت است. کارشناسان «موسسه ملکی خانه انزلی» به عنوان بهترین مشاور املاک شهر انزلی به آمارهای جالب توجهی از موفقیت سرمایهگذاری افراد در بخش املاک در شمال کشور دست پیدا کردهاند. ارزش افزوده بالا و سودهی قابل توجه با ضریب موفقیت بالای ۹۰ درصد یک آمار قابل اتکاست. یعنی خرید خانه در اکثر موارد با برد همراه است.
- آنها یک صندوق یا سبد اضطراری دارند
داشتن یک حساب پسانداز میتواند در مواقع اضطراری به شما کمک کند. اگر یک هزینۀ غیرمنتظره برایتان پیش بیاید مثل تعمیر خودرو یا مسائل پزشکی، یک صندوق اضطراری میتواند در پرداخت هزینهها به شما کمک کند. این موضوع خیلی مهم است: «پیش بینی و پسانداز مستقل برای زمان اضطرار.»
اکثر مشتریان خانه انزلی هزینۀ شش تا نه ماه زندگی خود را کنار میگذارند (کارشناسان امور مالی معمولاً سه تا شش ماه را پیشنهاد میکنند)، اما شما باید با توجه به نقدینگی خود برنامهریزی کنید و بدانید که هر مقداری هم که کنار بگذارید، خوب است. به گفتۀ مدیر موسسه خانه انزلی، «این یکی از اولین مراحلی است که باید برای ایجاد یک پایۀ مالی محکم پشت سر بگذارید.»
- آنها سرمایهگذاری میکنند
کاظمی میگوید که مشتریانش پس از ایجاد صندوق اضطراری، برای سرمایهگذاری در بورس، اوراق قرضه یا صندوقهای قابل معامله (ETF) برنامهریزی میکنند. او پیشنهاد میکند که هر ماه یا دو ماه یکبار مبلغی را بهطور خودکار از حساب جاری خود به یک صندوق سرمایهگذاری منتقل کنید. به این ترتیب، دیگر نیازی به کاغذبازی ندارید و یاد میگیرید با سرمایهای که در حسابتان دارید زندگی کنید.
کاظمی میگوید: «بیشتر مشتریان من از این جریان نقدی بهره میگیرند تا در آینده برای خرید خودرو، تعطیلات یا سایر برنامههای کوتاهمدت یا بلندمدت خود از آنها استفاده کنند و نیازی به دریافت وام نداشته باشند.»
بهطور کلی، شما باید حداقل ۲۰ درصد از درآمد ماهانۀ خود را پسانداز کنید. این ۲۰ درصد به برنامههای پسانداز، صندوق اضطراری، بازنشستگی و سرمایهگذاری اختصاص مییابد. اینکه چقدر از حقوقتان را صرف سرمایهگذاری میکنید، به درآمد و اهداف سرمایهگذاریتان بستگی دارد، اما اگر به زندگی بدون آن ۲۰ درصد عادت کنید، به نفعتان خواهد بود.
قبل از سرمایهگذاری، از سطح ریسکپذیری خود مطمئن شوید و یک چارچوب زمانی برای برداشت وجوه تعیین کنید. اگر در ۲۰ یا ۳۰ سالگی هستید و برای بازنشستگی پسانداز میکنید، میتوانید سطح ریسکپذیری خود را در ازای بازدهی بیشتر افزایش دهید. زیرا اگر قصد دارید در ۶۰ سالگی بازنشسته شوید، تا چند دهه به پولتان نیاز نخواهید داشت. برای افرادی که در ۴۰ یا ۵۰ سالگی هستند، مدت زمان سرمایهگذاری برای بازنشستگی بسیار کوتاهتر است. از اینرو، آنها معمولاً تمایلی به ریسکپذیری ندارند و سعی میکنند پولشان را حفظ کنند.
- آنها از تمام مزایایی که کارفرما ارائه میدهد بهره میگیرند
حتماً مزایای کارفرمای خود را بهطور کامل بررسی کنید. اکثر شرکتها مزایایی فراتر از طرح بازنشستگی ارائه میکنند که میتواند به شما کمک کند پسانداز کنید و حتی برای کسب درآمد بیشتر سرمایهگذاری کنید.
- مستمری: اگر از پس این کار برمیآیید، مطمئن شوید که با مبالغ پرداختی کارفرما هماهنگ هستید. داگز میگوید: «این مبلغ اساساً برای شما ناچیز است.»
- بیمۀ عمر یا از کار افتادگی: شما میتوانید با استفاده از طرحهای گروهی کارفرما اقدام به پسانداز کنید، بدون آنکه نیازی به خرید بیمههای متفرقه داشته باشید.
- حساب پسانداز سلامت (HSA): اگر واجد شرایط باشید، برخی از کارفرمایان بخش مشخصی از هزینههای شما را میپردازند. مالیات مربوط به سهم شما نیز به دورههای آتی منتقل میشود.
- خدمات حقوقی کارفرما: ببینید آیا کارفرمای شما خدمات حقوقی ارائه میدهد یا خیر. اگر زمانی به تهیۀ اسناد مربوط به املاک در قالب وصیتنامه یا سند انتقال احتیاج داشته باشید، میتوانید با استفاده از خدمات حقوقی کارفرما در هزینههای وکالت صرفهجویی کنید.
- طرحهای خرید سهام (ESPP): اگر کارفرمای شما چنین طرحی ارائه میدهد، میتوانید درصد معینی از حقوقتان را به آن اختصاص دهید که به شما اجازه میدهد سهام شرکت را با تخفیف خریداری کنید. داگز میگوید: «اگر نسبت به شرکت و سهام آن حس خوبی دارید، این طرح میتواند یک روش اقتصادی برای سرمایهگذاری و افزایش ارزش خالص داراییهایتان باشد.»
- آنها هرگز چشموهمچشمی ندارند
چشموهمچشمی یکی از دلایلی است که افراد را در دام بدهی گرفتار میکند. اگر فراتر از توان و امکانات خود زندگی کنید، ضرر خواهید کرد. نیاز به داشتن جدیدترین و بهترین گجتها را در خود سرکوب کنید. این روزها پول زیادی صرف ارتقای مداوم گجتها میشود که میتواند وقت و فرصتهای پیش رویتان را محدود کند.
انسانها همیشه زندگی خود را با دیگران مقایسه میکنند، اما بهتر است قبل از این کار نگاهی به سبک زندگی و بودجۀ خود بیندازید و بر اهداف شخصیتان تمرکز کنید. این نیازها و خواستههای شما هستند که بیشترین نقش را در سرنوشت و خوشبختیتان دارند.
- آنها از کسورات مالیاتی استفاده میکنند
میلیونرهای خودساخته در صورت امکان سعی میکنند مالیات خود را به حداقل برسانند. این امر شامل یافتن هرگونه راه پسانداز مالیاتی، در قالب سرمایهگذاری در طرح بازنشستگی، بهرۀ وام مسکن، کمکهای خیریه، بودجۀ دانشگاه و حساب پسانداز سلامتی میشود.
حتماً در طرحها و برنامههایی که مزایای مختلف دارند شرکت کنید. در این راستا میتوانید با یک مشاور یا متخصص امور مالی و مالیاتی صحبت کنید.
- آنها به دنبال جریانهای درآمدی دیگر هستند
بسیاری از میلیونرهای خودساخته با تمرکز بر مواردی مانند اجارۀ املاک که درآمد غیرفعال دارد، به پرتفوی سرمایهگذاری خود تنوع میبخشند. مردم معمولاً ملک و املاک زیادی ندارند، اما فرصتهای دیگری هم وجود دارد که میتواند منبع درآمد غیرفعال باشد. مثلاً شما میتوانید یکی از اتاقهای خانه یا آپارتمانتان را اجاره دهید یا خودرویتان را در ساعاتی که کار میکنید کرایه دهید.
- آنها از همان اول برای دانشگاه فرزندانشان پسانداز میکنند
برنامههای پسانداز دانشگاه به بسیاری از افراد کمک میکنند تا آیندۀ تحصیلی فرزندانشان را تضمین کنند و از فشار مالی دانشگاه در آینده جلوگیری کنند. اما مزایای بلندمدت به اینجا ختم نمیشود.
برخی متخخصن حوزه مالی بر این باورند که: «اگر زود شروع کنید، میتوانید مبلغ قابل توجهی را پسانداز کنید. برای شروع به پول زیادی احتیاج ندارید. اما اگر شرایط زمانی لازم را داشته باشید، سود مرکب میتواند کاملاً به نفع شما باشد.»
- آنها مشورت میگیرند
پسانداز و سرمایهگذاری برای بسیاری از مردم ترسناک و گیجکننده است. خوشبختانه، منابع آنلاین و رایگان بسیاری برای راهنمایی شما وجود دارد. خیلی دقیق جستجو کنید. منبابع آموزشی را خوب دنبال کنید. شما میتوانید از اپلیکیشنهای مالی و کانالهای آنلاین مختلف استفاده کنید و به مجموعهای از محتواهای آموزشی مختلف دسترسی پیدا کنید.
اگر به دنبال کسی مثل یک مشاور مالی هستید، از آنها دربارۀ هزینههای مشاوره سؤال کنید. آنها باید دربارۀ هزینۀ خدماتشان شفاف باشند و توضیح بدهند که پول شما را در چه مواردی سرمایهگذاری میکنند. فراموش نکنید که: «مشاور باید شریک و معلمتان باشد.»
سخن پایانی
۱۰ عادت فوق نشان میدهند که داشتن یک برنامۀ مالی منسجم، فرازونشیبهای زیادی دارد. استفاده از فرصتهای طلایی برای پرداخت بدهی، پسانداز، سرمایهگذاری و یادگیری، و اجتناب از دامهای پیش رو، نقش بسزایی در ایجاد ثروت ایفا میکند.
میلیونرهای خودساختۀ با کاهش بدهیها و افزایش جریان نقدی و ایجاد «صندوق اضطراری شروع کردند. به این ترتیب، آنها توانستند عادتهای سرمایهگذاری دیگری را هم به کار ببندند و داراییهای خود را گسترش دهند.»
فرقی نمیکند یک عادت مالی چقدر ساده یا بیدردسر است، مهم این است که به آن پایبند باشید. نظم و انضباط یک امر کلیدی است و با کمک آن میتوانید آیندۀ مالی مورد نظرتان را بسازید.
برای کشوری مثل ما دانشگاه نباید مجانی باشه.
تو این پست میبینین پدر و مادر از بچگی پول جمع میکنن برای دانشگاه فرزندشون. چرا؟
چون دانشگاه تو اکثر کشورای دنیا پولیه. چقدر پولیه؟ بستگی داره. مثلا یه رشته ایی مثل علوم کامپیوتر حدود ۵ میلیارد تومن خرجشه تو امریکا. اونم فقط تا لیسانس. این فقط شهریه ی دانشگاهه.
همینقدر هم هزینه زندگی. یعنی یه فرد تو خارج لیسانس بگیره حدود ۱۰ میلیارد تومن هزینشه.
کشور ما نباید دانشگاه مجانی باشه. بلکه اگه طرف خوب درس خوند تو دبیرستان یه تخفیفی شاملش بشه یا یه بورس بدن بهش. مثل امریکا. تو امریکا طرف از خانواده فقیری باشه درساشو خوب میخونه و دانشگاه تقریبا براش مجانی میشه. چون دانشگاه بورس میکنه این دانشجو رو.
و چرا تو ایران نباید دانشگاه مجانی باشه>؟ چون هزینش از جیب مردم میره. و وقتی طرف دکتر میشه مهندس میشه مهاجرت میکنه. تازه یه فحشی هم میده موقع رفتن. یادش میره همین مردم هزینه دانشگاهشو دادن. هزینه خورد و خوراکشو دادن تا درس بخونه. تو هیچ کشوری خوابگاه به ارزونی ایران نیست. تقریبا مفته.
دولت به جا اینکه دانشگاه رو رایگان کنه و این همه بودجه بده، بهتره یه بورس بزاره که فقط دانش اموزایی که دبیرستان رو با نمره خیلی خوب تموم کردن بورسیه بشن. الان طرف تو یالقوز اباد فوق لیسانس کامپیوتر گرفته. به خدا میشناسما. شب و روز فحش که کار نیست. حالا بهش میگی یه لوپ بنویس که اعداد رو مثلا به صورت دهگان صدگان یکان هزارگان خروجی بده. بلد نیست. به خدا بلد نیست. میگه یادم رفته. همسن منه ها.
حتی نمیدونه چطور برنامه بنویسه. خودم اناکوندا استفاده میکنم. بهش گفتم بیا یه جمع و تفریقا ساده بنویس. نتونست. نتونست اصلا با اناکوندا کار کنه. خودم براش همه چی رو اماده کردم. خب دانشگاه رایگانه که چنین پخمه هایی فوق لیسانس دارن. بعد ادعای تخصص و فوق لیسانس داشتن گوش فلکو پر کرده. به خدا من خودم لیسانس کامپیوتر دارم. کارمم بک انده. الان با شرکت فروشگاهی کار میکنم. این پخمه که میشناسم چون از فامیلای نزدیکه، گوش فلکو پر کرده فوق کامپیوتر داره. حتی منو مسخره میکرد. پدر مادرشو بگو. چنان بچه شونو با من مقایسه میکردن که نگو. اومده بودن خونمون میگفتن بچم اخر فوقشو گرفت با چه زحمت و تلاش شبانه روزی. پیام نور از راه دور شعبه شو نمیگم. از اینجا فوق کامپیوتر گرفته که حتی یه حاصل جمع نمیتونه تو جاوا یا پایتون بنویسه. چون دانشگاه مجانیه. حتی دیگه دیپلم لازم نیست بری دانشگاه. دیدن تو خارج دیپلم لازم نیست، همونو پیاده کردن. اره درسته تو امریکا و غرب دیپلم لازم نیست ولی یه امتحان میگیرن. تو یه درسایی مثل ریاضی فیزیک باید عالی باشی. و تازه دانشگاه بدرد نخور ندارن . تمام دانشگاه هاشون سخته. حتما شنیدین میگن تو غرب وارد دانشگاه شدن اسونه ولی خارج شدن ازش سخته؟ دقیقا همینه. ولی اینجا هم وارد شدن اسونه هم خارج شدن.
دختر که باشی هیچی. دوتا لاس زدن و نمره. میشناسم چندتایی که ادبیات انگلیسی عربی خوندن. حسابداری خوندن. حالا منی که اصلا انگلیسی نخوندم باهاشون حرف میزنم ، نمیتونن صحبت کنن. منی که فقط تو دبیرستان انگلیسی خوندم. بعد اینا ۵ سال تو دانشگاه انگلیسی خوندن.
سیستم اموزشی سطح عالی یعنی بالاتر از دبیرستان فرو ریخته.
اگه فقط برا مدرک و پز دادن بچه هاتونو میفرستین که ظلمه. در اینده نتیجه شو میبینین. بچه تونو بفرستین فنی حرفه ایی ۲ سال بخونه در عوض ۵ سال کار کنه هم پول جمع میکنه هم سابقه میشه.
بزارین یه گریزی بزنم به اطرافیان فامیلا اشناها دوستای خودم.
حدود ۳۰ تا از فامیلا و دوستان و اطرافیانم مدارکی مثل لیسانس و فوق لیسانس و دکترا دارن. حتی یکی پست دکترا داره فکر کنم تو زمینه مکانیک یا الکترونیک.
بین اطرافیان و فامیلا و دوستام تنها دو قشر از نظر اقتصادی از نظر ماشین داشتن از نظر خونه خریدن دارن جلو میرن. یکی اوناییکه رتبه کنکور خوبی اوردن و وارد دانشگاه های دولتی شدن. و از این دانشگاه ها فارغ شدن. خب اینا یه چیزی یاد میگیرن، تخصص یاد میگیرن. و یاد میگیرن استفاده کنن. خودمم دولتی خوندم.
و یه قشر دیگه کسایی که فنی حرفه ایی خوندن یا کاردانی رشته های فنی خوندن. کلا ۲ سال بیشتر هم درس نخوندن. چون رشته ها ۲ ساله هست.
تنها همین دو قشر ماشین دارن. دارن خونه میخرن. از نظر اقتصادی وضعشون رو رواله. و شاید کلا ۷نفر باشن. از ۳۰ نفر کلا ۷ نفر یا از دانشگاه خوب فارغ شدن و کار میکنن یا فنی حرفه ایی خوندن. بقیه اکثرا برا مدرک داشتن و پز دادنش وقت تلف کردن و وارد دانشگاه هایی مثل ازاد شعبه یالقوز اباد سفلی یا پیام نور شدن. و اتفاقا وضعشونم خیلی خرابه. نه کار. نه درامدی. نه حتی تخصصی. مثالشو هم بالا زدم. یکی که ۵ سال انگلیسی خونه حتی نمیتونه حرف بزنه. یکی هم کامپیوتر که حتی نمیتونه یه حاصل جمع خروجی بده. این حاصل جمع هیچی نیستا.
تو پایتون کلا ۳ خط هست که پایین مینویسم. اولین درس ما بود.
a = 3
b = 6
print(a+b)
همین. ولی طرف حتی همینو بلد نبود. و فوق علوم کامپیوتر داره. بدونه شوخی میگم. و قبلا یادمه هربار مینشست حرف از هوش مصنوعی و این چیزا میزد. من خودم جلو جمع امتحانش کردم. بلد نبود. گفتم وقتی هنوز اینو بلد نیستی داری حرف از ماشین لرنینگ و هوش مصنوعی میزنی؟ من خودم تازه ۱ ماهه دارم یادگیری ماشینی رو جلو میبرم جمعه ها و تو ارایه ها هستم الان.و تازه numpy رو شروع کردم امروز.
نتیجه این وضع اشفته ی تحصیلی شده این.
نه تخصص دارن. نه میخوان قبول کنن. بعد منی که لیسانس دارمو مسخره میکنن. از من میشنوین اگه این ادما رو دیدید جلو جمع ضایعشون کنین. از نظر روحی خیلی حال میده.
منم خیلیا رو میشناسم. یکی از اشناهای دورمون یه مسئولیت تو استانداری داشت. پسرش از این ….درس نخون. حالا پزشکی میخونه. خودت بدون چطور تونسته وارد بشه.
دانشگاه پولی بشه من موافقم. چون کسی میره دانشگاه که واقعا دنبال علمه. و چون طرف واقعا دنبال علمه بعد فارغ التحصیلی یه کاره ایی میشه چیزی میسازه.
حرفات تناقض داره “دانشگاه”. از یه طرف میگی نباید رایگان باشه، از یه طرف میگی برای نخبه ها رایگان باشه، از یه طرف میگی کسایی که رفتن دانشگاه دولتی یه چیزی یاد گرفتن و نخبه هستن. پس نتیجش میشه کسایی که نخبه هستن میرن دانشگاه دولتی و میشه گفت بورسیه میشن. پس مشکلی نیست. نظام آموزشی داغونه، اون یه بحث دیگست. بعضیا سهمیه ای میرن دانشگاه دولتی یه بحث دیگست. ولی اونی که تو روستا هم درس خون باشه و رتبه کنکور خوب داشته باشه، میره بهترین دانشگاه اونم به صورت بورسیه (رایگان). کاری ندارم الان میگن پول باید باشه تا رتبه ت خوب بشه، ولی داشتیم روستایی هایی که رتبه اول تا سوم شدن. بدون رانت. نوش جونشون. اگرم تو مملکت کار باشه، نسبت فارغ التحصیل به صنایع کاری، متوازن باشه. محدودیت های اجتماعی و … فاحش نباشه. طرف دلیلی نداره براش که بخواد مهاجرت کنه. شما برو با ۲ تا استادای بعضی دانشگاه های دولتی مصاحبه کن، ببین خودشون چیزی می دونن که بخوان به دانشجو منتقل کنن!
خیلی وقت بود ندیده بودم که یه مشاور املاک برای طرح خودش اقدام به انتشار محتوای مفید کنه. از طریق این مطلب به سایت خانه انزلی سر زدم. خانه مطالبشرو خوندم. جالب بود. از قضای ماجرا مدتی پیش از تعطیلات برای ثبت شرکت به منطقه آزاد انزلی رفته بودیم. برای دفتر شرکت هم باید در پی مکان باشیم. اسم موسسه خانه انزلی رو فقط شنیده بودم. میگفتن توی انزلی این مشاوره املاک جز بهتریناست. اصلا فرصت نشد به اونجا مراجعه کنیم. در خصوص عملکرد این موسسه اگر کسی اطلاعاتی داره ممنون میشم راهنمایی کنه.
مطلب خیلی خوبی بود. اطلاعات بسیار مفیدی داشت.
واقعا داشتن عادات سازنده مهمترین عامل ساخت اینده است. هیچ شکی توش نیست. ممنون از مطلب خوب.