اژدهایان دنیای بازی تاج و تخت (Game of Thrones) سلاح های ویرانگری برای کشتار جمعی هستند که قدرتشان تنها از پادشاه شب و وایت واکرهای زمستانی اش که پشت دیوارها هستند کمتر است. وقتی سریال اورجینال بازی تاج و تخت آغاز می شود، اژدهایان موجوداتی افسانه ای هستند که گمان می رود مدت ها قبل در وستروس و اسوس منقرض شده اند. فصل یک این سریال زمانی به پایان می رسد که دنریس تارگرین موفق به بازگرداندن این هیولاهای فلس دار به زندگی می شود، هیولاهایی که مترادف با خاستگاه و نژاد تارگرین ها هستند و این اولین باری است که اژدهایان پس از منقرض شدنشان در بیش از یک صد سال قبل، به زندگی بازگردانده می شوند.
در حالی که در سریال بازی تاج و تخت تنها شاهد سه اژدهای دنریس به نام های دروگون، ریگال و ویسریون هستیم، سریال خاندان اژدها (House of the Dragon) دارای بیش از ۲۰ اژدهاست. بزرگ ترین و اصلی ترین اژدهایان این سریال سیراکس متعلق به رینیرا تارگرین، کاراکسس متعلق به دیمون تارگرین و ویگار عظیم الجثه هستند که در فصل اول توسط لینا ولاریون و ایمون تارگرین هدایت می شود. سریال پیش درآمدی شبکه HBO به دوران خاندان تارگرین در اوج قدرتش و نزدیک به ۲۰۰ سال قبل از اتفاقات سریال بازی تاج و تخت می پردازد، زمانی که آخرین اژدها سواران والیریای قدیم از آیرون ثرون در وستروس بر دنیای داستان حکمرانی می کنند.
در سراسر سریال House of the Dragon شاهد مبارزه خاندان های مختلف با یکدیگر هستیم که جنگ داخلی موسوم به رقص اژدهایان (Dance of the Dragons) را به تصویر می کشد، جنگ داخلی که سقوط آرام آرام خاندان تارگرین و از بین رفتن پادشاهی آن ها را در پی داشت. بیشتر اژدهایان در جریان رقص اژدهایان از بین می روند در شرایطی که علیه یکدیگر به کار گرفته می شوند و نقش اصلی را در نبردهای خونینی دارند که در سراسر هفت قلمرو جریان دارد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ویرانگرترین و بزرگ ترین نبرد اژدهایان که در دنیای بازی تاج و تخت رخ می دهد آشنا کنیم.
۱- ویگار در برابر آراکس
فصل اول سریال خاندان اژدها حاوی یکی از ویرانگرترین و البته یک طرفه ترین نبردهای اژدهایان در دنیای بازی تاج و تخت است. در اپیزود پایانی فصل اول، لوسریس ولاریون سوار بر اژدهایش، آراکس، به استورمز اند می رود، پس از آنکه در می یابد که ایگان دوم تاج و تخت آهنین وستروس را غصب کرده است. شاهزاده جوان بر اساس درخواست مادرش، تلاش می کند تا اتحاد لرد بوروس برثیون را برای مادرش بدست بیاورد اما شوربختانه او تنها شاهزاده ای نیست که به دنبال اتحاد با لرد استورمز اند است. ایموند تارگرین زودتر از لوسریس ولاریون به استورمز اند رسیده و وقتی لوسریس به آنجا می رسد او توانسته اتحاد استورمز اند را بدست آورد.
بعد از اینکه لرد بوروس درخواست برای پیوستن به رینیرا و رفتن به دیدار او را رد می کند و اتحاد خود با ایگان و سبزها را اعلام می کند، لوسریس سوار بر آراکس فرار می کند اما ایموند سوار بر اژدهای بسیار غول پیکرش به او می رسد، اژدهای ویگار که در اپیزود هفتم سریال در دریفت مارک از آنِ خود می کند. بدست آوردن این اژدها به قیمت یک چشم ایمون تمام می شود، پس از آنکه بین کودکان خانواده تارگرین درگیری رخ داده و لوسریس با ضربه ای باعث کور شدن یک چشم ایموند می شود، اتفاقی که شاهزاده تارگرینی هیچگاه فراموش نکرده و اکنون به دنبال انتقام است. آراکس از هیچ لحاظی با ویگار قابل مقایسه نیست.
اژدهای سفید لوسریس که بسیار کوچکتر از اژدهای ماده ایموند است تلاش می کند از دست تعقیب کننده اش فرار کند اما در پرواز در آب و هوای طوفانی به مشکل بر می خورد. هر دو شاهزاد کنترل اژدهایانشان را در این تعقیب و گریز از دست می دهند، و وقتی آراکس وحشت زده با آتش اژدهایی که از حلقومش بیرون می آید به ویگار حمله می کند، ویگار دستورات ایموند را نادیده گرفته و اژدهای کوچک و سوارش را با یک گاز ساده می کشد.
۲- دروگون و ریگال در برابر ویسریون
مبارزه دروگون و ریگال برای برادر زامبی شان، ویسریون، در فصل هشتم بازی تاج و تخت یکی از پرتنش ترین نبردهای اژدهایی کل دنیای این فرانچایز است. دروگون، ریگال و ویسریون با هم در فصل اول و در جریان تدفین کال دروگو از دل آتش بیرون آمدند، پس از آنکه دنریس تارگرین همراه با سه تخم اژدهای خفته وارد آتش می شود. صبح روز بعد که آفتاب در می آید، دنریس بدون هیچ آسیبی همراه با سه بچه اژدها از دل خاکسترها بیرون می آید. تولد سه اژدهای دنریس موضوعی شبیه معجزه است. پیش از آن، اژدهایان به مدت بیش از یکصد سال در وستروس منقرض شده بودند، اتفاقی که به لطف حوادث داستان خاندان اژدها رخ داده بود.
مادر اژدهایان همراه با اژدهای رو به رشد خود تمام اسوس را فتح می کند، بردگان را آزاد و شهرها را یکی پس از دیگری تسخیر می کند پیش از اینکه در فصل هفتم به سمت خانه اجدادی اش در دراگون استون برود. در جریان فصل هفتم، دنریس یکی از بچه هایش را در نبرد با پادشاه شب از دست داده و ویسریون با پرتاب یک نیزه یخی از سوی پادشاه شب کشته می شود، پس از آنکه کالیسی و اژدهایانش به آنسوی دیوار می روند تا جان اسنو را نجات دهند. ویسریون اما برای همیشه مرده باقی نمی ماند. پادشاه شب او را به زندگی بازگردانده و از ویسریون زامبی شده برای نابودی دیوار استفاده می کند که به او امکان می دهد ارتش مردگانش را بالاخره وارد وستروس کند.
پادشاه شب در اپیزود شب طولانی (The Long Night) در فصل هشتم سوار ویسریون می شود، جایی که با دنریس سوار بر دروگون و جان اسنو سوار بر ریگال بر فراز وینترفل درگیر می شود. ویسریون در این نبرد بر ریگال پیروز شده و این اژدهای سبز را زخمی می کند پیش از اینکه دروگون موفق شود در هوا، پادشاه شب را از روی گردن ویسریون به پایین پرت کند.
۳-کاراکسس در برابر ویگار
کاراکسس و ویگار تاریخچه بسیار پرفراز و نشیبی دارند. در کتاب The Princess and the Queen از جرج آر آر مارتین، این اژدهایان همراه با هم سفر کرده و در پنتوس به مهمانان خوشامد می گویند. دیمون تارگرین بر کاراکسس ملقب به کرم خونین ( Blood Wyrm که به خاطر بدن شبیه مار و فلس های قرمز رنگش به او داده شده است) سوار می شود، در حالی که همسر او، لینا ولاریون، بر ویگار سوار می شود. این دو اژدهاسوار پیش از اینکه تراژدی بزرگی برای خاندان تارگرین رخ دهد، مردم پنتوس را با اژدهاسواری خود در آسمان سرگرم می کنند. لینا در ادامه این اپیزود می میرد، و ترجیح می داد که از آتش دهان ویگار مردد بمیرد تا هنگام زایمان جانش را از دست بدهد و بدین ترتیب از سرنوشتی که برای اِما آرین در جریان اپیزود The Heirs of the Dragon خاندان اژدها رخ داد فرار کند.
ویگار اما برای مدت طولانی بدون سوار باقی نمی ماند. ایموند این اژدهای غول پیکر ماده را بعد از مراسم تدفین لینا در دریفت مارک به کنترل خود در می آورد. بعد از آن، ویگار و کاراکسس راهشان را از هم جدا می کنند. این دو دوست قدیمی به دشمنان هم تبدیل می شوند بعد از آنکه ایموند و ویگار به گروه حامیان ایگان پیوسته و دیمون و کاراکسس نیز برای رینیرا می جنگند. دیمون و ایموند در نهایت برای نبردی مهم بر فرار گادز آی در نزدیکی هارنهال با هم روبرو می شوند، اتفاقی که در روزهای پایانی جنگ داخلی خاندان تارگرین رخ می دهد.
علیرغم اینکه جثه ای بسیار کوچکتر از ویگار دارد، کاراکسس می تواند اژدهای بزرگ تر از خود را شکست دهد. در نهایت این نبرد زمانی به پایان می رسد که کرم خونین موفق می شود آرواره هایش را دور گردن ویگار قفل کند. بعد از آن که هر دو اژدها و سوارانشان به زمین برخورد می کنند، دیمون لنگ لنگان از روی زین بلند می شود و شمشیر ساخته شده از فولاد والریایی خود را که دارک سستر نام دارد در چشم ایمون فرو می برد.
۴- سان فایر و ویگار در برابر ملیس
مخاطبان در اپیزود We Light the Way از سریال خاندان اژدها با اژدهای ملیس آشنا می شوند که متعلق به رینیس تارگرین است. او که همراه با سی اسموک متعلق به لینور ولاریون (پسر رینیرا) پرواز می کند، از دریفت مارک (قلمرو و خانه قدیمی خاندان ولاریون) به کینگز لندینگ می آید تا در مراسم عروسی لینور و پرنسس رینیرا شرکت کند. بینندگان سریال در اپیزود The Green Council بیشتر با اژدهای ماده ملیس ملقب به ملکه سرخ (Red Queen به خاطر فلس های قرمز رنگ و دو شاخش) آشنا می شوند، زمانی که رینیس از اژدهایش برای انتقال پیامی قدرتمندانه به سبزها استفاده می کند.
در کتاب Fire and Blood، ملیس در نبرد راکس رست و بعد از اینکه رینیس توسط کریستون کول به دام می افتد، با اژدهای سان فایر به سواری ایگان روبرو می شود. ملیس مسن تر، بزرگ تر و سریع تر از سان فایر است. ملکه سرخ به تنهایی می توانست اژدهای طلایی ایگان را شکست دهد اما از بخت بد ملیس و رینیس، سان فایر به تنهایی نمی جنگد. ایمون و ویگار نیز در نبرد راکس رست حضور دارند. ملیس قابل مقایسه با ویگار نیست. این اژدهای بسیار غول پیکر کار سختی برای کشتن اژدهای سرخ و سوارش ندارد اما نه پیش از اینکه ملیس بتوااند ایگان و سان فایر را به سختی زخمی کند، یک بال سان فایر را نسبتاً از بدنش جدا کند و ایگان را سوزانده و دنده ها و پاهای او را بسوزاند.
۵- ورمیثور در برابر سی اسموک و تساریون
اپیزود پایانی سریال خاندان اژدها به نام The Black Queen یک اژدهای افسانه ای دیگر به نام ورمیثور ملقب به خشم برنزی را به مخاطبان معرفی می کند. ورمیثور متعلق به شاه جاهریس بود که بینندگان سریال در ابتدای اپیزود اول در شورای بزرگ به شکلی خلاصه با او آشنا شدند. همراه با همسر-خواهرش، ملکه آلیسان، و اژدهای او که سیلور وینگ نام دارد، جاهریس به عنوان یکی از بزرگ ترین پادشاهان تارگرین شناخته می شود که بعد از دوران حکمرانی پر از وحشت و ظلم میگار ظالم، وستروس را بار دیگر متحد کرد.
دیمون در جریان اپیزود دهم و پایانی سریال در عمق دراگون مونت به دنبال ورمیثور می رود. در تلاش برای پیدا کردن اژدها سوار برای اژدهایان بدون سوارشان، سیاه ها به دنبال حرامزاده های تارگرین ملقب به دراگون سید ( Dragonseed) یا تخم های اژدها در دراگون استون می روند تا کسانی را پیدا کنند که بتوانند ورمیثور و سیلور وینگ را به کنترل خود درآورند. بسیاری از این حرامزادگان موفق نمی شوند اما در نهایت ورمیثور با هیو همر کنار می آید در حالی که سیلور وینگ سواری اولف سفید را می پذیرد. هیو به سیاه ها وفادار است، البته برای مدتی. این تخم اژدها در جریان نبرد تامبلتون به رینیرا خیانت کرده و به گروه ایگان می پیوندد که باعث می شود با سی اسموک- اژدهای لینور که اکنون توسط آدام هول پسر حرامزاده کورلیس ولاریون هدایت می شود- و همچنین تساریون بدون سوار، اژدهای دیریون جسور (کوچک ترین پسر شاه ویسریس و ملکه آلیسنت) روبرو شود.
تساریون به سی اسموک کمک می کند تا بر ورمیثور غلبه کنند، اگر چه هیچ کدام از اژدهایان از این نبرد جان سالم به در نمی برند. ورمیثور سر سی اسموک را از تن جدا می کند، در حالی که تساریون چنان به شدت مجروح شده که سربازان دیرون مجبور می شوند با شلیک یک تیر بسیار بزرگ به چشمش به رنج او پایان دهند.
۶- سان فایر در برابر مون دنسر
بعد از نبرد با ملیس در روکس رست، هم ایگان و هم سان فایر مجبور می شوند تا به طور موقت از جنگ کناره گیری کنند تا جراحاتشان التیام یابد. این وقفه به رینیرا امکان می دهد تا کینگز لندینگ را فتح کند اگر چه این پیروزی برای او خیلی زود با یک تراژدی همراه می شود. در این حین، سبزها توطئه ای برای بر هم زدن حکمرانی رینیرا بر کینگز لندینگ طراحی می کنند. در حالی که ملکه درگیر کینگز لندینگ است، ایگان در نهایت بار دیگر سوار بر سان فایر به قلعه دراگون استون می رود، جایی که با دختر دیمون، بیلا تارگرین، مواجه می شود. بیلا که می بیند سبزها به خانه اش حمله کرده اند، از پنجره اتاق خوابش فرار کرده و سوار بر اژدهایش موسوم به مون دنسر از آنجا می رود.
مون دنسر و بیلا بر فراز دراگون استون با سان فایر و ایگان روبرو می شوند. علیرغم جثه بسیار کوچکترش در مقایسه با سان فایر، مون دنسر بدون ترس با سان فایر وارد نبرد می شود و از آسیب دیدگی قبلی حریف نهایت استفاده را برده و با سرعت بالاترش از او پیشی می گیرد. در نهایت اما سان فایر با آتش خود چشمان مون دنسر را کور می کند اما اژدهای شجاع و سوارش از تسلیم شدن خودداری می کنند. مون دنسر به شدت سان فایر را زخمی کرده و خود را به او می کوبد که باعث می شود هر دو روی زمین سقوط کنند.
ایگان از روی اژدهای خود پایین می آید در حالی که هر دو پایش شکسته است اما بیلا سوار بر اژدهایش مانده و از سقوط جان سالم به در می برد (اگر چه به شدت دچار سوختگی می شود) و توسط ارتش ایگان به اسارت در می آید. سان فایر روی زمین موفق می شود بر مون دنسر چیره شده و بعد از کشتنش، او را بخورد اما جراحات خودش نیز بسیار شدید بوده و جانش را از دست می دهد. ایگان چنان از مرگ اژدهایش درمانده است که دستور اعدام بیلا را می دهد، اگر چه در ادامه تصمیمش را تغییر می دهد.
۷- سان فایر در برابر گری گوست
سان فایر بیچاره در جریان نبردهای رقص اژدهایان در نبردهای بسیاری دخالت دارد. اول از همه در راکس رست، ملیس صدمات بسیاری به اژدهای ایگان وارد می کند. مون دنسر در دراگون استون کار را تمام می کند که باعث می شود سان فایر به خاطر جراحات بسیاری که برداشته جان دهد. بین این دو نبرد، اما سان فایر با یک اژدهای دیگر به نام گری گوست (Grey Ghost به معنای روح خاکستری) مبارزه می کند، زمانی که تلاش دارد آشیانه ای برای خود در دراگون استون داشته باشد. سان فایر و ایگان در هنگام مبارزه اژدهای طلایی با گری گوست از هم جدا هستند. گری گوست که همانند کانبیال و شیپ استیلر از اژدهایان وحشی است، هرگز در طول زندگی اش نتوانسته با اژدهاسواری کنار بیاید.
این اژدها در اکثر دوران زندگی اش رها و به دور از چشم انسان ها بوده و تنها برای مدت کوتاهی خود را به ملوانانی که در دریای باریک سفر می کردند نشان می دهد. در واقع ملوانان کشتی نساریا هستند که شاهد نبرد بین گری گوست و سان فایر می شوند. هر دو اژدهای بدون سوار برای بدست آوردن قلمرو با هم مبارزه می کنند و علیرغم جراحاتی که بر می دارد، سان فایر پیروز این نبرد می شود. چند روز بعد جسد نیمه خورده شده گری گوست پیدا می شود و ایگان در نهایت بعد از پیدا کردن آشیانه مخفی سان فایر در دراگون مونت بار دیگر به اژدهای خود می پیوندد.
۸- سیراکس در برابر کینگز لندینگ
حمله به دراگون پیت در کینگز لندینگ کمتر یک نبرد تن به تن بین دو اژدها و بیشتر نبرد یک اژدها در برابر سپاهی از سربازان است. رینیرا به مدت شش ماه از روی آیرون ثرون در کینگز لندینگ حکمرانی می کند تا اینکه همه چیز سقوط می کند. مردم کینگز لندینگ در حال گرسنگی کشیدن بوده و به لطف بالا بردن مالیات ها توسط ملکه برای تامین هزینه های جنگ دچار فقر شدید می شوند. در نهایت، ساکنان شهر شورش می کنند. پس از فهمیدن اینکه ملکه هلینای محبوب با پریدن از پنجره رد کیپ به زندگی خود پایان داده، مردم شهر دست به شورش زده و کنترل کینگز لندینگ را به دست می گیرند.
به رهبری یک دیوانه مذهبی به نام شپرد (Shepherd به معنی چوپان)، مردم وارد دراگون پیت در بالای تپه رینیس شده و قصد کشتن اژدهایان را دارند که تنها منبع قدرت بازمانده خاندان تارگرین هستند. اما اژدهایان بدون مبارزه شکست را نمی پذیرند. صدها نفر کشته می شوند اما اژدهایان شریکوس، مورگول، تیراکسس و دریم فایر (اژدهای هلینا) نیز جانشان را از دست می دهند. در این اثنا، جافری ولاریون (پسر رینیرا) سعی می کند سوار بر اژدهای مادرش، سیراکس، برای نجات اژدهای خودش، تیراکس، از دست شورشیان، به سمت دراگون پیت برود.
اما سیراکس سواری او را نمی پذیرد و او را به پایین انداخته و جافری کشته می شود. سیراکس نیز در ادامه از روی خشم به سراغ به مردمی که به دراگون پیت حمله کرده اند می رود. به جای پرواز به جایی امن، سیراکس روی زمین مانده و به کشتن مردم شورشی ادامه می دهد و در نهایت سیل جمعیت بر او غلبه کرده و کشته می شود.
۹- کانیبال در برابر تمام اژدهایان
دراگون استون خانه اژدهایان تارگرین ها در طول جنگ داخلی است، از جمله سه اژدهای وحشی به نام های گری گوست، شیپ استیلر (Sheepstealer به معنای گوسفند دزد) و کانیبال (Cannibal به معنای هم جنس خوار). اژدهایان وحشی به این خاطر که هرگز با هیچ اژدهاسواری رابطه برقرار نکرده اند چنین نامگذاری شده اند و برای بیشتر دوران زندگی شان بدون سوار بوده اند. گری گوست، همانطور که قبلاً گفته شد، توسط سان فایر کشته می شود. شیپ استیلر در نهایت توسط یک تخم اژدها به نام نتلز کنترل می شود که این اژدها را با غذای محبوبش، گوسفند، رام می کند. از سه اژدهای وحشی، بزرگ ترین و وحشی ترین آن هاست.
این اژدها نامش را از تمایلش به خوردن اژدهایان کوچکتر گرفته است، از جمله بچه اژدهایی که تازه از تخم بیرون آمده اند و همچنین تخم اژدهایان دیگر. در جریان تلاش برای پیدا کردن اژدهاسواران برای سوار شدن بر اژدهایان بدون سوار که با نام کاشت تخم اژدهایان (Sowing of the Dragonseeds) شناخته می شود، هیچ کدام از حرامزادگان تارگرین جرأت نزدیک شدن به کانیبال را ندارد زیرا همه از تمایلات و گذشته او اطلاع دارند. سن او که اژدهایی بسیار سیاه با چشم های سبز ترسناک است، در دوران جنگ داخلی تارگرین ها دقیقاً مشخص نیست اما گفته می شود که مسن ترین اژدها در میان اژدهایان وحشی است.
این بدان معناست که وی مسن تر از شیپ استیلر است، اژدهایی که گفته می شود در دوران حکومت جاهریس بر وستروس از تخم بیرون آمده است. همچنین کانیبال یکی از تنها ۴ اژدهایی است که از جنگ داخلی تارگرین ها جان سالم به در می برد.
۱۰- ورماکس در برابر سه گانه
در اپیزود ششم خاندان اژدهاست که با اژدهای ورماکس متعلق به جسریس ولاریون آشنا می شویم. ورماکس اژدهای جوانی است که به دلیل کوچک بودن هنوز مناسب سواری نیست اما آنقدر بزرگ هست که بتواند یک بز را کباب کند. این اژدهای سبز برای مدت کوتاهی در اپیزود The Black Queen ظاهر می شود، جایی که می توان او را بر فراز دراگون استون همراه با جسریس و در کنار رینیس تارگرین سوار بر ملیس و لوسریس ولاریون سوار بر آراکس دید. به عنوان جانشین رینیرا، جسریس رهبری نیروهای مادرش در جنگ با برادر ناتنی اش را بر عهده دارد.
این شاهزاده سوار بر ورماکس به وینترفل می رود تا با خاندان استارک متحده شده و رابطه ای دوستانه با لرد کریگین استارک بزرگ خاندان حاکم وینترفل برقرار می کند. در کتاب آتش و خون مارتین آمده است که ظاهراً ورماکس در سرداب های وینترفل چند تخم می گذارد اگر چه این موضوع هیچگاه تایید نمی شود. متاسفانه ورماکس در جریان نبرد گولت و بعد از اینکه کشتی ولاریون ها، حامل ایگان و ویسریس (پسران نوجوان رینیرا و دیمون)، توسط نیروهای سه گانه (Triarchy که به تازگی به صف متحدان سبزها پیوسته اند) مورد حمله قرار می گیرد، کشته می شود.
نیروهای سه گانه در ابتدا در اپیزود Second of His Name از سریال خاندان اژدها به مخاطب معرفی می شوند، زمانی که دیمون و کورلیس با عملیات ایذایی سربازان سه گانه به رهبری شخصی به نام تعذیه کننده خرچنگ ها (Crabfeeder) در استپ استونز مواجه می شوند. در جریان نبرد گولت، ایگان سوار بر اژدهای استورم کلود (اگر چه اژدهایش بعد از برخورد با تیرهای مخصوص کشته می شود) فرار می کند اما ویسریس دستگیر می شود. در این اثنا، ویسریس برای از بین بردن ناوگان سه گانه از راه می رسد اما ورماکس در ارتفاع پایین پرواز کرده و هدف قرار می گیرد و به درون دریا سقوط می کند. جسریس اگر چه از سقوط اژدهایش جان سالم به در می برد اما مدت کوتاهی بعد با شلیک کمانداران اهل میر کشته می شود.
۱۱- تساریون در برابر ارتش رینیرا
علاوه بر ویگار، سان فایر و دریم فایر، تساریون یک اژدهای آبی رنگ است که به سبزها تعلق داشته و به عنوان سلاحی قوی در طول جنگ داخلی به کار گرفته می شود. تساریون توسط دیرون تارگرین هدایت می شود که کوچک ترین فرزند ویسریس و آلیسنت است که در تمام طول فصل اول در اولدتاون بوده و تماشاگران با او آشنا نشده بودند. تساریون که جوان تر از ویگار، سان فایر و دریم فایر است، کوچک ترین اژدها در میان اژدهایان سبزهاست و گفته می شود که جثه ای یک سوم ورمیثور داشت، زمانی که در سال ۱۳۰ بعد از فتح بزرگ در نبرد تامبلتون شرکت کرد. علیرغم سایز کوچکش، تساریون با لقب ملکه آبی (به خاطر فلس های آبی رنگش) اژدهایی کارآمد برای سبزها بود.
این اژدها شرایط را برای ارتش لرد اورموند هایتاور تغییر داد، زمانی که آن ها توسط حامیان رینیرا در نبرد هانی واین در نزدیکی اولدتاون غافلگیر شدند. این پیروزی ضربه بزرگی به سیاه پوشان بود. دیرون توسط لرد اورموند به مقام شوالیه ای رسیده و لقب دیرون شجاع را به خاطر این پیروزی بزرگ بدست آورد. دیرون و تساریون مراقبت از ارتش هایتاورها در رُزرود را بر عهده داشته و علاوه بر نگهبانی، حامیان رینیرا را با آتش خود در وحشت فرو می برد. دیرون در نهایت در جریان یک کمین آدام ولاریون و اژدهایش به نام سی اسموک کشته می شود. علیرغم مرگ سوارش، تساریون به نبرد با سی اسموک ادامه داد تا اینکه هر دو علیه ورمیثور با هم متحد می شوند.
۱۲- ورمیثور و سیلور رینگ در برابر تامبلتون
ورمیثور و سیلور رینگ به عنوان اژدهایان سابق شاه جاهریس و ملکه آلیسان، در جریان اولین نبرد تامبلتون وارد میدان شدند. این اژدهایان بدون سوار وارد جنگ داخلی شدند. جسریس ولاریون که در می یابد برای پیروزی در این جنگ، مادرش به آتش اژدهایان بیشتری نیاز دارد، در دراگون استون به جستجوی حرامزادگان تارگرین می پردازد. این حرامزادگان تلاش دارند اژدهایان بدون سوار را به کنترل درآورند که با موفقیت ها و شکست هایی همراه می شود. دو حرامزاده ای که در کنترل اژدهایان بی سوار موفق می شوند هیو همر و اولف سفید هستند که به ترتیب ورمیثور و سیلور رینگ را به کنترل خود در می آورند.
هیو و اولف پیش از شکست نیروهای ایگان در جریان اولین نبرد تامبلتون در کنار رینیرا می جنگند. به دستور سوارانشان، ورمیثور و سیلور رینگ شهر تامبلتون را در وحشت فرو برده و بسیاری از نیروهای دشمن را می سوزانند. دوران وحشت زایی هیو و اولف با مردنشان به پایان نمی رسد.ورمیثور در جریان نبرد دوم تامبلتون نیز به آتش زدن نیروهای دشمن ادامه می دهد تا اینکه توسط سی اسموک و تساریون کشته می شود. سیلور رینگ از این کشتار جان سالم به در می برد و همراه با شیپ استیلر، کانیبال و مورنینگ (اژدهای تازه از تخم بیرون آمده رینیا تارگرین) تنها اژدهایانی هستند که از رقص اژدهایان زنده بیرون می آیند.
بدون نظر