افراد زیادی فکر می کنند موسیقی زبان منحصر به فردی است و معتقدند که قدرت بیان احساساتی را دارد که کلمات در انتقال آن عاجزند. اما برای یک مرد آلمانی که به طور مرموزی در ساحلی در بریتانیا ظاهر شد، موسیقی تنها راه او برای برقراری ارتباط با جهان بود. آندریاس گراسل اهل بایرن آلمان که به «مرد پیانویی» معروف است در سال ۲۰۰۵ هنگامی که بدون هیچ گونه هویت یا توضیحی در مورد چگونگی رسیدن به آنجا در «کنت» کشف شد، مقامات را گیج کرد.
مرد ۲۰ ساله ای که در کت و شلواری خیس شده و بدون توانایی صحبت کردن پیدا شده بود، ماه ها پس از آن ساکت ماند و از استعداد موسیقی خود در پیانو و مهارت های طراحی برای برقراری ارتباط با کارکنان بیمارستان روانی استفاده کرد.
او ابتدا در بیمارستان مدوی، «کنت»، نگهداری می شد و در تمام مدت، نامههای طرفداران را از دنیای بیرون دریافت میکرد. او به نواختن قطعاتی از آهنگسازان کلاسیک مورد علاقهاش مانند موتزارت، باخ و شوبرت مشغول بود و سونات مهتاب بتهوون یکی از آثار مورد علاقه اش بود.
از طرف دیگر به نظر میرسد که او به طراحی هم علاقه داشته و طرحی دقیق از یک پیانو با مداد کشیده بود.
بعد از چهار ماه نواختن پیانو و عدم ارتباط شفاهی، گزارش شد که پرستاری از او پرسیده است: «امروز با ما صحبت می کنی؟» که او پاسخ داد: «بله، صحبت می کنم.»
«مرد پیانویی» پس از حضور در بیمارستان در سال ۲۰۰۵، اتهامات جعلی را رد کرد و گفت که تجربهاش برای او به همان اندازه که برای دیگران مبهم بوده، برای خودش هم غیر قابل درک است.
آندریاس میگفت که میتوانست لحظاتی کوچک از گذشتهاش را به خاطر بیاورد، انگار که در یک فیلم بوده است؛ اما از اینکه چگونه در نهایت هزاران کیلومتر دورتر از محل زندگی اش در انگلستان به سر میبرد، بیاطلاع بود.
پدرش یوزف فاش کرد که آندریاس قبل از ناپدید شدنش با افراد معلول در زاربروکن در طرف دیگر آلمان کار میکرده و قبل از ناپدید شدن ناگهانی، مرتب با آنها در تماس بوده است.
هنگامی که آندریاس در نهایت با کشف هویت خود در فرودگاه مونیخ به خانوادهاش ملحق شد، آنها را در آغوش گرفت و به سادگی گفت: «حالم خوب است.»
ناپدید شدن او، خانواده اش را پریشان کرده بود. پدرش گفت: «لحظاتی فکر می کردم کاش بفهمم او مرده است تا من و همسرم از این شکنجه رها شویم.»
اما هنگامی که او به خانه برگشت، خانواده اش علاقه کمی به یافتن چگونگی حضور او در «کنت» نشان دادند، در عوض روی گذراندن وقت با پسرشان که به خانه برگشته بود تمرکز کردند.
آنها گفتند که تئوری اصلی پسرشان در مورد سفرش این بود که از فرانسه با قطار رفته و سپس سوار کشتی شده است.
یوزف ترجیح داد به جنبه مثبت ماجرا نگاه کند و حتی گفت که پسرش پس از اینکه پزشکان در انگلیس در درمان او معجزه کرده اند از این تجربه به خوبی بازگشته و گفت که پس از سال ها شروع به ابراز احساسات خود کرده است.
بیشتر بخوانید:
مورد عجیب مردی که یک سال خواب بود و بعد از بیدار شدن مستقیم به زندان رفت
روایت عجیب مردی که در حالت خواب و بیداری بیضههایش را با چاقو برید
بدون نظر