سریال The Last of Us یا آخرین بازمانده از ما یکی از بهترین سریال هایی است که در ماه های اخیر منتشر شده است، سریالی که بسیاری سال ها بود انتظارش را می کشیدند. سریال The Last of Us بر اساس یک شاهکار گیمینگ مدرن به همین نام ساخته شده که هم در نسخه گیم و هم سریالی همه را حیرت زده کرد. داستان احساسی و جذاب آن در نسخه گیمینگ باعث می شود که گیمرها به شخصیت های آن احساس نزدیکی داشته و ماجراجویی ها و فراز و نشیب های رابطه دو شخصیت اصلی بازی و سریال می تواند حفره بزرگی در زندگی گیمرها و بینندگان در پایان ایجاد کند.
از زمان موفقیت اولیه این سریال از شبکه HBO ، به نظر می رسد که نسخه سریالی آخرین بازمانده از ما نیز مسیری مشابه نسخه گیمینگ داشته و تاثیری مشابه روی زندگی طرفداران این فرانچایز خواهد گذاشت. در هنگام نوشتن این مطلب، تنها سه اپیزود از فصل اول سریال The Last of Us منتشر شده و موفقیت این سریال و تعداد بینندگانش در همان اپیزود اول و دوم به حدی بود که شبکه سازنده به سرعت آن را برای فصل دوم تمدید کرد. برخی از فیلم هایی که شبیه دنیای پساآخرالزمانی The Last of Us هستند، روابط جذاب بین شخصیت ها و اکشن پساآخرالزمانی مشابهی دارند که می توانند هم احساس برانگیز و هم تاثیرگذار باشند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۶ مورد از بهترین فیلم هایی آشنا کنیم که حال و هوا و داستانی شبیه سریال The Last of Us دارند.
۱- The Rover (2014)
هر کسی که به دنبال یک فیلم انتقام جویانه بیرحمانه شبیه آن چه در نسخه دوم بازی The Last of Us دیدیم باشد، باید برای تماشای تریلر پر از خشونت و تکان دهنده دیوید میشود به نام The Rover وقت بگذارد. این فیلم یک داستان علمی تخیلی پساآخرالزمانی دارد که بسیار شبیه فیلم های مکس دیوانه است و در آن شاهد دنیایی ویران شده و تباه هستیم که منابع اندکی در آن یافت شده و مهربانی و رأفت انسانی به تمامی ته کشیده است. گای پیرس و رابرت پتینسون نقش های اصلی داستان را بازی می کنند، دو مردی که سعی دارند گروهی از سارقان را در فضای ویران شده استرالیا پیدا کنند، هر کدام به دلایل خاص خودشان، و خشونت همراه با خونسردی که در طی ماجراجویی این دو رخ می دهد را هیچ چیزی نمی تواند توجیه کند. فیلم The Rover فیلمی بدون پیام پشیمانی نیست اما بیشتر مناسب کسانی است که به بیرحمانه ترین و خشن ترین لحظات نسخه گیمینگ یا سریالی The Last of Us علاقه دارند.
۲- Logan (2017)
فیلم کمیک بوکی Logan ساخته جیمز منگولد به درستی یکی از بهترین فیلم های ژانر از نگاه منتقدان و طرفداران بود، فیلمی که بسیار مورد تحسین و استقبال قرار گرفت و بخش زیادی از این جذابیت به رابطه احساسی پدر و دختری است که در این فیلم می بینیم و وجه اشتراک آن با سریال The Last of Us است. در هنگام انتشار، این فیلم پایان راه هیو جکمن در نقش وولورین پس از ۱۷ سال حضور در فیلم های لایو اکشن X-Men از فاکس قرن بیستم بود. اگر چه جکمن بازگشتش به این نقش را در Deadpool 3 تایید کرده اما فیلم لوگان هنوز هم یک داستان ابرقهرمانی شخصیت محور و به شکل غیرمعمولی قوی برای فیلم های ابرقهرمانی است که پایانی راضی کننده به حضور جکمن در این نقش می دهد. با عناصر نئو وسترنی که در بطن داستان وجود دارد، سناریو نامزد اسکار فیلم به موضوعات عمیقی مانند اندوه، بدبینی و بسیاری دیگر از تم های می پردازد که در سریال آخرین بازمانده از ما نیز شاهد آن ها هستیم.
۳- The Survivalist (2015)
در شرایطی که فیلم های بقای پساآخرالزمانی سردتر و واقع گرایانه تری این روزها مد شده اند، The Survivalist داستان مرد جوانی است که به لطف انزواگرایی سختگیرانه و طبیعت بی اعتمادی اش تاکنون زنده مانده است. وقتی یک پیرزن و دخترش در تلاش برای بدست آوردن اعتمادش به مزرعه کوچک او نزدیک می شوند، این مرد مجبور می شود نیات واقعی اش را بروز دهد و به شکلی با آن ها معامله کند. دشواری شرایط بدین معناست که هر شخصیت باید کارت های بازی اش را مخفی نگه داشته و در بهترین زمان ممکن رو کند و این موضوع باعث می شود که برخی از بهترین لحظات تنش در سینما خلق شود که طرفداران سریال The Last of Us حتی بیشتر از حال و هوای آخرالزمانی داستان از آن لذت خواهند برد.
۴- Dawn Of The Planet Of The Apes (2014)
داستان Dawn of the Planet of the Apes در شرایطی روایت می شود که یک شیوع بزرگ بیماری باعث شده که جمعیت انسان به نزدیک صفر برسد و در این میان، گروهی کوچک از بازماندگان منطقه سان فرانسیسکو مجبور می شوند اتحادی شکننده را با جامعه در حال شکوفایی میمون های به شدت باهوش ترتیب دهند تا یک سد هیدروالکتریکی را تعمیر کرده و امیدهای بقای بشریت را زنده نگه دارند. در شرایطی که در هر دو طرف خانواده هایی از کودکان و نوجوانان وجود دارد، همکاری با هم به سود دو طرف خواهد بود اما پیشداوری های قدیمی همچنان و برای همیشه سرنوشت دو دنیای متفاوت این گروه ها را تغییر می دهد. با حال و هوا و فضایی بسیار شبیه The Last of Us در بسیاری از لحظات داستان، Dawn of the Planet of the Apes لحظات درام انسانی بسیار بیشتری در پشت این جلوه های ویژه بلاک باستری اش دارد و هرگز دست از خلق سکانس های اکشن و پرتعلیق بر نمی دارد. اگر چه این عنوان، فیلم میانی یکی از محبوب ترین سه گانه های سال های اخیر است اما می تواند به تنهایی نیز یک فیلم مستقل جذاب باشد که از تماشای آن لذت خواهید برد.
۵- Monsters (2010)
در دنیایی که بخش های بزرگی از مکزیک به کنترل موجودات غول پیکر فضایی درآمده که از یک سفینه فضایی سقوط کرده خارج شده اند، اولین فیلم گرت ادواردز که یک فیلم بسیار پرمعنی با بودجه اندک است، نبوغ فنی بسیاری برای مسحور کردن مخاطب دارد. اما این معانی و مفاهیم مهم در مقایسه با احساسات عجیب و تلخ و شیرین موجود در داستان فیلم چیزی نیست، داستانی در مورد روزنامه نگاری که دختر رییسش را در یک منطقه مملو از موجودات فرازمینی به منطقه امن می رساند. اگر چه به خاطر بودجه اندکش کمتر شبیه یک فیلم اکشن ماجراجویانه است اما Monsters پر از حال و هوای تنش، ترس و تهدید است. احساسات بیان نشده شخصیت ها در کنار پس زمینه طبیعت زیبا، باعث می شود که این فیلم یکی از بهترین گزینه های تماشا برای طرفداران سریال The Last of Us باشد که بلوغ شخصیت ها در دل یک سفر ماجراجویانه در فضایی وحشی نقطه اشتراک آن هاست.
۶- The Battery (2012)
فیلم زامبی محور کمتر شناخته شده و ساخته شده با بودجه اندک The Battery به نویسندگی و کارگردانی جرمی گاردنر، داستان دو بازیکن سابق بیسبال را روایت می کند که در کنار هم از یک آخرالزمان زامبی محور جان سالم به در برده اند. اگر چه ایده فیلم بسیار بزرگ است اما فیلم به همان ریشه های مستقلی که جرج ای رومرو در فیلم Night of the Living Dead به تصویر کشید می پردازد و به همان اندازه شخصیت محور و دیالوگ محور است. The Battery یکی از بهترین فیلم های شبیه سریال The Walking Dead است زیرا همانند این سریال به خشونت بی محابا و یکنواخت زندگی در پساآخرالزمان تاکید دارد اما این شرایط به گفتگوهای معمول و بسیار طبیعی منجر می شود که فیلم The Battery را به یکی از بهترین فیلم های شبیه سریال و دنیای آخرین بازمانده از ما تبدیل می کند.
۷- A Quiet Place (2018)
فیلم ترسناک علمی تخیلی بسیار محبوب و غیرمنتظره A Quiet Place از جان کرازینسکی که همه را شیفته خود کرد، دنیایی را به تصویر می کشد که در آن هیولاهایی فرازمینی، تنها با استفاده از قدرت شنوایی قوی شان و صوت های ایجاد شده، انسان ها را شکار می کنند و آخرین بازمانده های بشریت باید به زندگی در سکوت عادت کنند. کرازینسکی علاوه بر کارگردانی، نقش اصلی فیلم را بازی می کند، پدر خانواده ای که تلاش دارند در یک مزرعه زنده بمانند در شرایطی که برای به دنیا آمدن بچه جدیدشان آماده می شوند. علیرغم جلوه های ویژه نه چندان قوی در مورد هیولاها، قلب این فیلم به یک درام خانوادگی بسیار بسته شبیه است که طرفداران سریال The Last of Us از طریق رابطه بین جوئل و الی بسیار با آن آشنا هستند. اگر چه یکی از بهترین فیلم های دارای سکانس های جامپ اسکر در سال های اخیر است، این فیلم یک فیلم گریه آور نیز هست که می خواهد احساسات مخاطب را به کار گرفته و همزمان قلب او را با تنش و تعلیق موجود در سراسر فیلم به تپش مداوم بیندازد.
۸- It Comes At Night (2017)
تری ادوارد شولتس به عنوان یک نویسنده و کارگردان، برداشت متمایز خود ر از زندگی پس از یک آخرالزمان در فیلم ترسناک روانشناختی It Comes at Night به تصویر می کشد که بسیار کمتر به دلایل سقوط بشریت پرداخت و بیشتر به روایت نتایج آن می پردازد. شولتس این موضوع را از طریق پارانویایی شدید و انزوایی که دو خانواده اصلی داستان تجربه می کنند به نمایش می گذارد، تجربه ای پرتنش که پس از آن حاصل می شود که این دو خانواده مجبور می شوند در کنار هم در کلبه ای در دل جنگل زندگی کنند. اگر چه این فیلم با اکشن و وحشت خود بسیار موثر است، چیزی که بیش از همه پس از بالا رفتن تیتراژ پایانی باعث ایجاد حسی ناخوشایند در مخاطب می شود، چیزی است که مخاطب نمی بیند. در شرایطی که طرفداران فرانچایز آخرین بازمانده از ما به خوبی می دانند، این لحظات مبهم اغلب از داستان حذف می شوند تا تاثیر عمیق تری بر بیننده داشته باشند.
۹- ۲۸ Days Later (2002)
فیلم تحسین شده دنی بویل در ژانر زامبی محور آخرالزمانی به سرعت جایگاهی ویژه در این ژانر پیدا کرد که نمونه اش را در فیلم اورجینال رومرو به نام Night of the Living Dead دیده بودیم و نقش مهمی در بهبود کیفیت این ژانر داشت که اکنون در فرهنگ عامه رسوخ کرده است. فیلم ۲۸ Days Later داستان مردی را روایت می کند که بعد از مدت ها از کما خارج شده و با یک بریتانیای از قبل سقوط کرده مواجه می شود و در حالی که تلاش دارد نوعی از امنیت را پیدا کند، با بازماندگان متعددی روبرو می شود که برخی انسانیت بیشتری نسبت به بقیه دارند. آخرالزمان موجود در این فیلم، همانطور که از عنوان فیلم نیز مشخص است، بسیار تازه تر از آن چیزی است که در The Last of Us و بسیاری دیگر از داستان های پساآخرالزمانی می بینیم. اما این موضوع اعتبار بسیار بیشتری به کلیت فیلم و داستانش اضافه می کند، با شات هایی که در آن ها شخصیت اصلی داستان در حال راه رفتن در لندن متروکه است که حس و حالی بسیار مشابه آن چیزی که در بازی های ویدیویی می بینیم است تا فیلم های سینمایی زامبی محور.
۱۰- The Road (2009)
اقتباس جان هیلکات از رمان پساآخرالزمانی The Road نوشته کورمک مک کارتی یک تجربه تلخ و شیرین است که از بازی هایی بی نقص در ترکیب با وحشت و تاریکی بی پایان تشکیل شده است. ویگو مورتنسن در نقش اصلی فیلم، نقش پدری را بازی می کند که تلاش دارد بعد از فروپاشی اکوسیستم زمین و نابودی تمدن بشری که باعث خلق یک دنیای غیرقابل سکونت با دار و دسته ای خلافکار و آدمخوار شده است، از پسرش محافظت کند. طرفداران درام احساسی The Last of Us نیز قطعاً این فیلم را در ابتدای فهرست تماشایشان قرار خواهند داد. لحظات کوتاه استراحت و آرامش در دنیای پساآخرالزمانی فیلم همیشه پیش درآمدی بر درس های سخت و پیچیده زندگی است که قدرت ماندن با مخاطب برای روزها پس از پایان تماشای فیلم را دارند.
۱۱- Cargo (2017)
در فیلم Cargo، مارتین فریمن نقش پدر یک دختربچه را بازی می کند که در بیابان های استرالیا سفر می کند تا از آخرالزمان زامبی ها در امان باشد. اما یک سری اشتباهات باعث می شود که این مرد با بچه اش و مقدار کمی زمان پیش از اینکه خودش نیز به یک هیولای انسان خوار تبدیل شود تنها بماند. Cargo از آن فیلم های زامبی محوری است که در آن زامبی های آخرالزمانی کمترین نگرانی انسان های بازمانده خواهند بود، و در شرایطی که تمام بار فیلم و روایت داستان بر شانه های فریمن است، او با بازی خوبش به شکلی بی نقص این ماموریت را با موفقیت به سرانجام می رساند. این فیلم همچنین حاوی یک بازی بسیار خوب از سیمونه لندرز در نقش یک دختر بومی استرالیایی است که سرنوشت او با سرنوشت شخصیت فریمن گره می خورد و رابطه بین این دو بسیار شبیه آن چیزی است که بین جوئل و الی در سریال The Last of Us می بینیم و خواهیم دید.
۱۲- Stake Land (2011)
فیلم خون آشامی آخرالزمانی جیم میکل با نام Stake Land یک سطح غیرمعمول از خودداری را به یک مفهوم به شدت کلیشه ای آورده است. این فیلم یک تریلر ژانری تمام عیار است اما همزمان و بیشتر از آن یک ماجراجویی جاده ای در حال و هوای فیلم های ترنس مالیک بوده و داستان گروهی کوچک از خون آشام کش ها را روایت می کند که در حال سفر هستند. داستان فیلم بر رابطه سرد بین یک پسر نوجوان و یک شکارچی خون آشام با موهای جو گندمی استوار است که جان او را نجات داده و نیک دامایچی در نقش ناپدری او یک بازی بسیار قوی و تاثیرگذار شبیه آنچه از شخصیت جوئل در آخرین بازمانده از ما می بینیم را ارائه می کند. همچنین Stake Land با ارائه بسیار آهسته و حزن برانگیز زیبایی های مناظر آمریکایی و تاریخچه آن، دل طرفداران The Last of Us را خواهد برد.
۱۳- I Am Legend (2007)
این اقتباس بسیار مورد انتظار از رمان علمی تخیلی ماندگار I Am Legend از ریچارد متیسون، در نهایت بیش از هر چیزی به استعدادهای ویل اسمیت در نقش اصلی تکیه می کند اما این استعداد و جذابیت تنها چیزی است که برای ساخت یک فیلم به آن نیاز خواهید داشت. اسمیت در این فیلم نقش دانشمندی در خرابه های نیویورک سیتی متروکه را دارد که فکر می کند آخرین انسانی است که در جهانِ تسخیر شده توسط مخلوقاتی شرور شبیه خون آشام ها زنده مانده است. داستان I Am Legend بسیاری از نکات جزیی و پیام ها و اشارات مهمش را در فرآیند تبدیل شدن به یک بلاک باستر سینمایی از دست می دهد اما از فضای شهری پساآخرالزمانی وسیع فیلم نیز نهایت استفاده را می برد. اگر چه رستگاری شخصیت های اصلی فیلم در تضاد با روایت نسخه رمان است اما طرفداران شخصیت مصمم جوئل در سریال آخرین بازمانده از ما نیز از این بخش از داستان لذت خواهند برد.
۱۴- Bird Box (2018)
فیلم Bird Box از سوزان بیر یک موفقیت غیرمنتظره و بزرگ برای نتفلیکس بود که در آن ساندرا بولاک نقش زنی با دو بچه خردسال را بازی می کدن که تلاش دارد در یک دنیای پساآخرالزمانی زنده بماند، جایی که یک نیروی شرور و مرموز باعث می شود هر کسی که آن ها را ببیند به سرعت دست به خودکشی بزند. اگر چه در این فیلم عنصر زامبی محوری شبیه آن چیزی که در The Last of Us می بینیم وجود ندارد اما تاکید فیلم بر به چالش کشیدن رابطه والد و فرزندی باعث می شود که هر دو فیلم حال و هوای مشابهی داشته باشند. همانند The Last of Us، تجربه فیزیکی شخصیت اصلی نمایانگر تجربه درونی و احساسی اوست که باعث می شود عشق نسبت به فرزندانی که به آن ها پناه برده اند را پذیرفته و این فاکتور دراماتیک و احساسی، تنش و خطر را افزایش می دهد. همچنین در این فیلم شاهد تهدیدهایی از جانب انسان ها هستیم که شخصیت های اصلی را هدف قرار می دهند، پس حس همیشه حاضر خطر بسیار فراتر از یک موضوع انتزاعی است.
۱۵- Children Of Men (2006)
اقتباس آلفونسو کوارون از رمان Children of Men نوشته پی دی جیمز، یک آخرالزمان بسیار بی سروصداتر نسبت به بسیاری از دیگر فیلم های پساآخرالزمانی است، آخرالزمانی که در آن انسان ها توانایی زاد و ولد را از دست داده اند. در شرایطی که هیچ زندگی جدیدی وارد دنیا نمی شود، دورنمای تاریک بشریت برای آینده بیش از پیش بی قانون و خشن می شود. اما در این دنیایی بیرحم، مردی با کورسویی از امید مواجه می شود وقتی باید از یک پناهجو که به شکل اسرارآمیزی باردار شده محافظت کند. کوارون هر کاری می کند که تصویر او از پایان جهان تا سرحد ممکن واقعی به نظر برسد. فیلم Children of Men یک داستان آخرالزمانی بسیار احساسی است اما همزمان باورپذیر نیز هست زیرا دنیایی که شخصیت ها در آن حضور دارند به مقدار بسیار زیادی بر اساس شرایط و محیط هایی در زندگی روزمره ماست، که بیش از پیش آن را به دنیایی ملموس تبدیل می کند. طرفداران کیفیت های مسحور کننده داستان The Last of Us، در این داستان نیز خود را در تجربه تقلاها و مشکلات شخصیت های اصلی درگیر خواهند دید.
۱۶- Leave No Trace (2018)
بسیاری از فیلم هایی که شبیه The Last of Us هستند، در مورد شخصیت هایی هستند که در یک شرایط شبه پساآخرالزمانی گرفتار شده اند زیرا- جدای از ارزش سرگرم کنندگی- این فضا باعث افزایش تنش رابطه بین شخصیت های اصلی می شود. در طرف دیگر، Leave No Trace نیاز به این روایت ندارد که داستان جذاب پدر و دختری گرفتار شده و در تلاش برای زنده ماندن در طبیعت وحشی را روایت کند. این فیلم داستان یک کهنه سرباز را می گوید که همراه با دختر نوجوانش در جنگلی در اوریگون دور از تمدن مدرن زندگی می کند اما زندگی آن ها به وضوح به بن بستی می رسد که به یک جدایی دردناک و اجتناب ناپذیر منتهی می گردد. این فیلم حاوی عناصر اکشن و علمی تخیلی نیست اما در مورد درام پدر و فرزندی، Leave No Trace بدون شک از بهترین فیلم های مشابه The Last of Us است.
بدون نظر