روز سه شنبه ۹ خرداد ماه ۱۴۰۲، نمایندگان مجلس شورای اسلامی به رضا مراد صحرایی به عنوان وزیر آموزش و پرورش رای اعتماد دادند. اولین حضور صحرایی در نهاد ریاست جمهوری همزمان بود با روز برگزاری مسابقه دربی تهران که در هفته گذشته در فضای مجازی و رسانه های رسمی یکی از پر مخاطب ترین بحث ها بود. خبرنگاری از رضا مراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش میپرسد که «دربی را پیشبینی نمیکنید؟» و او در پاسخ میگوید «من فعلا درباره اون هم هنوز تصمیمی نگرفتهام؟».
مشخص است که رضا مراد صحرایی متوجه سوال خبرنگار نشده است و یا تا به آن روز کلمه دربی را نشنیده است. اما نکته ای که در این مصاحبه مورد توجه رسانه ها و کاربران فضای مجازی قرار گرفت، عدم آشنایی وزیر آموزش و پرورش با اصطلاح دربی نبود، بلکه پاسخ او که نشان می داد با وجود عدم آگاهی از معنای دربی به گونه ای پاسخ می دهد که گویا از آن اطلاع دارد و خیلی ساده اعتراف نمی کند که نمی داند، حواشی بسیاری به وجود آورد.
کاربران زیادی در شبکههای اجتماعی این ویدیو را با عبارتهایی نظیر بیخبری وزیر آموزش و پرورش از دربی در شبکههای اجتماعی منتشر کردند.
احسان علیخانی در واکنش به جواب وزیر آموزش و پرورش به خبرنگار درباره دربی، در استوری اینستاگرام خود نوشت:
عصر ایران نوشت: یعنی آقای مراد صحرایی تا به حال یک گزارش فوتبال بین پرسپولیس و استقلال را نشنیده یا هرگز صفحه اول روزنامههای ورزشی را هم ندیده تا این واژه توجه او را جلب کرده باشد. شگفتی وقتی بیشتر میشود که بدانیم متولد ۱۳۵۵ است و رشته تحصیلی او در دوره لیسانس، دبیری زبان انگلیسی در دانشگاه رازی کرمانشاه بوده و فوق لیسانس و دکتری خود را هم در رشته زبانشناسی همگانی از دانشگاه علامه طباطبایی دریافت داشته و در سالهای ۷۸ و ۷۹ دانشجوی نمونه شده و قاعدتا در محیط دانشجویی باید درباره دربی شنیده باشد.
حالا این که نشنیده را می گذاریم به حساب این که احتمالا زیاد اهل ارتباط با دیگران و پیگیری رسانهها نبوده اما امیدواریم این اتفاق دستکم برکات زیر را در پی داشته باشد:
اول این که مِنبعد اگر سؤالی را متوجه نشد رودربایستی نکند و صریح و روشن به سبک مهران مدیری بپرسد: «این که گفتی یعنی چه؟!»
دوم: روزنامه بخوانند. اگر نگاهی به تیترها هم بیندازند برخی کلمات، دیگر نأمانوس نخواهند بود. هر چند به جای دربی بهتر است بگوییم “شهرآورد”. وزیر آموزش و پرورش به قاعده باید آدم فرهیختهای باشد.
سوم: در نظر داشته باشند که برای ارتباط با نسل جوان باید ادبیات و اصطلاحات آنان را بیاموزند. از این حیث مدیران بیشتر به یاد گرفتن زبان نسل جدید نیازمندترند تا آنان به زبان اینان. ولو زبانشناس باشند.
چهارم: با جامعه ارتباط بیشتری برقرار کنند. چون بیگانه بودن با یک اصطلاح بسیار مرسوم نشان میدهد در وادیهای دیگری سِیر میکنند.
پنجم: برای آن که ثابت کنند این ندانستن به معنی بیگانگی با ورزش نیست شاید انگیزهای شود تا به درس مهجور و متروک ورزش در مدارس بیشتر توجه شود.
دکتر جان یعنی توی بیست کشور تدریس کردی . کلمه دربی هم یک بار نشنیدی ؟
مشکل ما همیشه همینه. به حاشیه بردن متن.
از یه اشتباه ساده چه غاوغایی درست می کنید!!!!!!!!!!!
از کجا می دونید نمیدونه دربی چیه؟؟؟؟
شاید چیز دیگه ای از سوال فهمیده!!!!
التماس کمی انسانیت