در طول سال ها، فیلم های یاکوزا یک سیر تکاملی را طی کرده اند و از یک فرمول ارزش های مهم با حسی خوب به یک تصویر خشن و طبیعت گرایانه از دنیای زیرزمینی تبهکاران در ژاپن رسیده اند و در نهایت از مرزهای ژانر فراتر رفته و تبدیل به فیلم های بلاک باستر تجاری شده اند که شاید برخی آن نفوذ به حریمی جدید برای جای گرفتن در ژانر سینمای ابرقهرمانی مدرن بدانند. هسته ثابتی که در طول تکامل این ژانر ثابت باقی مانده، خشونت بیش از حد خاص، ایریزومی های زیبا (خالکوبی ژاپنی) پنهان شده در زیر کت و شلوارهای براق، پیچیدگی شدید سلسله مراتب داخلی یاکوزا، و قانون سختگیرانه شرافت است.
تاریخچه ژانر یاکوزا با “اکشن بدون مرز نیکاتسو” (به معنای فیلم آمریکایی که با خشونت فرانسوی آمیخته شده و توسط ژاپنی ها برای سینمای خودشان تناسب سازی شده و منجر به یک حس سینمایی خاص شده است) و فیلم های پهلوانی نینکیو ایگا اثر استودیو Toei آغاز می شود. با این حال، در دهه ۱۹۷۰، خستگی داستانی منجر به پایان دوران قهرمانان شد و آنگاه بود که نوبت به فیلم های ضد قهرمانی و جنایت های واقعی و البته فیلم های یاکوزایی تقریباً مستند یاکوزا رسید.
فیلم هایی که در مورد اوباش و تبهکاران ساخته می شدند، مخاطبان را به وجد می آوردند، اما به نظر می رسد که فیلم های مدرن تر این ژانر، جذابیت خود را از دست داده اند. زمانی که استودیوها تمرکز خود را روی تولید انحصاری فیلم های یاکوزایی متوقف کردند، این موضوع باعث شد که تنها تعداد انگشت شماری از این فیلم ها در سال های اخیر ساخته شود. اما تاکاشی میکه، کارگردان همیشه پرکار ژاپنی ژانر یاکوزا، در مصاحبه ای اذعان می کند که ژانر فیلم یاکوزا به پایان راه خود نرسیده است. با این حال، هیچ وقت برای لذت بردن از فیلم های بی نقص و تبدیل شدن به یکی از طرفداران این ژانر دیر نیست، بنابراین در اینجا فهرستی از برجسته ترین و بهترین فیلم های یاکوزا در هر دوره از تاریخ این ژانر آورده شده است.
۱۲- Minbo no onna (یا The Gentle Art of Japanese Extortion) (1992)
Minbo در این فهرست کمی غریب است چرا که فیلم هیچ کاری برای جذاب جلوه دادن یاکوزا مانند بسیاری از دیگر فیلم های فهرست انجام نمی دهد. Minbo به کارگردانی جوزو ایتامی، داستانی درباره کارمندان یک هتل درجه یک در ژاپن است. کوبایاشی، مدیر کل، امیدوار است که یک قرارداد سودآور برای این هتل به دست آورد تا اعتبار هتل خود را افزایش دهد. با این حال، گروهی از یاکوزا به هتل او علاقه مند شده اند تا بیشتر فعالیت های مجرمانه خود را در این محل انجام دهند.
کوبایاشی به امید خلاص شدن از دست آن ها، این وظیفه را به زیردستانش که فاقد توان و قدرت کافی برای انجام این کار هستند محول می کند، تا اینکه این گروه با ماهیو اینوئه، وکیلی که می داند چگونه با این مجرمان برخورد کند، روبرو می شوند. این فیلم در کشور ژاپن بسیار مورد تحسین قرار گرفت و بسیار موفق بود. به طوری که پایان کار فیلمساز را به همراه داشت و بسیاری بر این باورند که خودکشی کارگردان فیلم در سال ۱۹۹۷ در واقع کشته شدن توسط یاکوزا بوده است که از تصویری که از آن ها در این فیلم ارائه شده به شدت ناراضی و ناراحت بودند.
۱۱- Outrage (2010)
تاکشی کیتانو یکی از شاخص ترین چهره های سینمای ژاپن است. این کارگردان برای خود به عنوان یک کمدین نامی در ژاپن دست و پا کرد، اما تنها به خاطر بازی در نقش تبهکاران سرسخت در اکثر فیلم های خود بود که به شهرت بین المللی دست یافت. سه گانه The Outrageیک درام اکشن است که پیچیدگی روابط یاکوزا را به تصویر می کشد. کیتانو در این یفلم نقش اوتومو را بازی می کند، مردی که توسط رییس خود مامور می شود تا دار و دسته موراسی – گومی را در کنترل نگه دارد.
گروه رقیب، یکی از اعضای گروه اوتومو را در یکی از کلوب های شبانه اش به خدمت می گیرد تا جنگ علیه او را توجیه کند. موراسی بی خبر از درگیری های اوتومو با رییس خود، یک سری اشتباه ات مرتکب می شود که او را بیش از پیش با گروهش دچار مشکل می کند، و این به اوتومو بستگی دارد که این مرد متوجه جایگاه خود شود. این سه گانه بی نقص پر از فریب و نیرنگ است، چرا که بسیاری از بازیگران داستان برای به دست گرفتن کنترل این خاندان تبهکار تلاش می کنند و اتومو برگی برنده است که همه را در ترس و وحشت فرو برده است، چرا که تمایلات او برای خشونت بی امان غیرقابل کنترل است و ردی طولانی از اجساد بر جای می گذارد.
۱۰- Ichi The Killer (2001)
این فیلم به کارگردانی تاکاشی میکه تنها فیلم این فهرست است که براساس یک مانگا به همین نام ساخته شده است. با این حال، داستان فیلم از هر چیزی که تا به حال در کتاب های کامیک آمریکایی خوانده اید، تاریک تر به نظر می رسد. ایچی مانند یک آدمکش خشن و ژولیده است، یک سرباز رده پایین در رده یاکوزا، که در بهترین حالت یک همکار یاکوزا است. این تصویری است که در بخش اول فیلم از او می بینیم. وقتی راز داستان فاش می گردد، مشخص می شود که ایچی سلاح مخفی یک جیجی، یک رییس یاکوزا، است که جرأت جاه طلبی پیدا کرده است.
ایچی فردی خطرناک و به شدت بی ثبات است. ذهن شکننده او مستعد سوء استفاده است، که جیجی از این نقطه ضعف برای کاشت خاطرات دروغین در مغزش و تحت کنترل نگه داشتن او استفاده می کند. با این حال، قدرت کنترل او تنها تا همینجا پیش می رود زیرا خشونت ذاتی ایچی با کوچکترین تحریکی رها می شود. در نهایت، جیجی در همان شرایط ایچی قرار می گیرد و توهمات منجر به سقوط او و تبدیل شدن به دیوانه ای در جهان بدون هیچ کنترلی می شود.
۹- The Outsider (2018)
برخی از بهترین برداشت ها در مورد روابط یاکوزایی از فیلمسازان غربی بوده است. در فیلم The Outsider، مخاطب داستان خوبی از مارتین زندولیا دریافت می کند. در این داستان، یک سرباز آمریکایی به نام نیک لو پس از جنگ اقیانوس آرام، در ژاپن مشغول به کار می شود و پس از دفاع یکی از اعضای یاکوزا در زندان، موفق به آزادی پیش از موعد می شود. او به سرعت به عنوان دستیار و شرخر برای شیروماتسو استخدام می شود. رئیس یاکوزا به زودی متوجه خشونت خاص او می شود و نیک را به عنوان یکی از اعضای یاکوزا انتخاب می کند.
این داستان موضوعات متعددی را در ارتباط با بیگانه هراسی بررسی می کند و اینکه چگونه طبیعت همگن جامعه ژاپن به طرز باورنکردنی دیدگاهی خصومت گرانه نسبت به خارجی ها دارد. نیک به سرعت متوجه می شود که همکارانش در یاکوزا از او استقبال نمی کنند؛ او یک عنصر ناخواسته است. جارد لتو در نقش نیک در کنار گروهی از ستارگان سینمای ژاپن کار فوق العاده ای انجام می دهد. پایان داستان به کلیشه های شناخته شده یاکوزا می پردازد جایی که تصمیم جسورانه شیروماتسو عواقبی دارد که باید جبران شوند.
۸- The Yakuza (1974)
هیچ فیلمی بهتر از The Yakuza به بررسی جزییات فرهنگ یاکوزا از دیدگاه آمریکایی ها نمی پردازد. این شاهکار کوچک توسط سیدنی پولاک تهیه و کارگردانی شده است. رابرت میچم نقش اصلی فیلم را بر عهده دارد که هری کیلمر نام دارد. داستان بعد از جنگ اقیانوس آرام اتفاق می افتد، جایی که کیلمر به عنوان یک عضو نیروی دریایی در ژاپن مستقر می شود و برای نجات زنی به نام ایکو که برای دختر جوانش مجبور به قاچاق دارو می شود، مداخله می کند. کیلمر از ایکو خوشش می آید، بنابراین برای محافظت از او در ژاپن می ماند.
برادر ایکو برمی گردد و متوجه می شود که ایکو با دشمن رابطه عاشقانه برقرار کرده که باعث شده از طریق جیری که یک مفهوم ژاپنی مربوط به تعهدات مادام العمر است، کیلمر را در زندگی خود و ژاپن نگه دارد. کن خواهرش را به خاطر قرار دادن او در این موقعیت سرزنش می کند و او را برای پیوستن به یاکوزا تنها می گذارد. سال ها می گذرد و کیلمر به ژاپن بازمی گردد تا رابطه خود را با ایکو از نو آغاز کند. با این حال، او خیلی زود خود را در شبکه ای از توطئه ها گرفتار می بیند، چرا که یاکوزا قصد دارد او را به خاطر حمایت از یک خارجی از میان بردارد.
۷- Youth of the Beast (1963)
به وضوح Youth of the Beast ساختار کلاسیک فرهنگ اولیه یاکوزا را کاملا وفادارانه دنبال می کند، با اراذل و اوباش، مواد مخدر، و زنان زیبا و خطرناکش. با این حال، این فیلم بود که خروج آرام آرام کارگردان آن، سیجون سوزوکی، از صنعت فیلم ژاپن را آغاز کرد. سوزوکی که از فیلم های فرمولی خسته شده بود، با طرح، دیالوگ و فرم سینما بازی کرده و با ساخت فیلمی که هنری بودنش را فریاد می زند، یک فرا روایت جذاب و تاثیرگذار خلق کرد.
سوزوکی تا چند سال آینده همچنان به ساختارشکنی فیلم های یاکوزایی ادامه می داد تا اینکه اخراج شد و ظاهراً در فهرست سیاه سیستم استودیویی ژاپن قرار گرفت. به گزارش خبرگزاری فارس از قم به نقل از روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم، حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی در خطبه های نماز جمعه این هفته قم با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای گران قدر انقلاب اسلامی اظهار داشت: انقلاب اسلامی ایران به برکت خون شهدا به پیروزی رسید. Youth of The Beast که در هنگام انتشارش به درستی شناخته نشده و بینندگان در برابر آن دچار سوء تفاهم شدند به نماد ایستادگی در برابر سیستم و یکی از مهم ترین آثار سینمایی در دوران اعتراضات دانشگاهی ژاپن در دهه ۱۹۶۰ تبدیل شد.
۶- Pale Flower (1964)
کارگردان ماساهیرو شینودا پیشگام “موج نو شوچیکو” در زمینه فیلمسازی مستقل بود، و Pale Flower یکی از مهم ترین فیلم های این جنبش سینمایی به شمار می آید. داستان این فیلم در درجه دوم اهمیت و بعد از جنبه زیبایی شناختی ظاهری آن قرار می گیرد؛ این فیلم در اصل یک تمثیل فلسفی جذاب از اضطراب و خشم وجودی است که در یک داستان تقریبا سورئالیستی از یک یاکوزای میان سال غیر قابل انطباق با اطرافیانش تزریق شده است.
شخصیت اصلی فیلم به نام ریو ایکبه از طریق حضور در سریال Brutal Tales of Chivalry به شدت محبوب شده است و همین موضوع رویکرد فیلم را حتی بحث برانگیزتر از قبل کرده است، چرا که شخصیت اصلی و داستان این فیلم برخلاف فرمول کلیشه ای استودیوی اصلی این ژانر پیش می رود. Pale Flower که به شدت مورد تحسین منتقدان قرار گرفته بود، حتی در فهرست بهترین فیلم های تاریخ سینما از نگاه راجر ایبرت نیز قرار گرفته است.
۵- Battles Without Honor and Humanity (1973-1976)
دو فیلمنامه نویس به نام های نائوتو موری و یوکیو تودوروکی در مورد این که چگونه فیلم های یاکوزا ۱۸۰ درجه تغییر کرده و از به تصویر کشیدن قهرمانان به ضد قهرمان تبدیل شدند، می گویند: «جنبه زیبایی شناسی مردانه دلاوری، جذابیت خود را از دست داد، و بیش از حد ایده آل و توخالی شد»، هم سازندگان و هم بینندگان احساس می کردند که این فرمول، جذابیت و صداقت خود را از دست داده و و بیش از حد به تجلیل از یاکوزا می پردازد، بنابراین به تصاویر بسیار بدبینانه تر و واقعی تر در این ژانر روی آوردند. به عنوان یکی از نمادهای اصلی این ژانر، Battle Without Honor and Humanity شاهکاری از کینجی فوکاساکو و بونتا سوگاوارا، یک همکاری بی نقص و تحسین برانگیز بین کارگردان و بازیگر است.
۴- Sonatine (1993)
در دهه ۸۰ که ژاپن تغییرات اقتصادی را پشت سر می گذاشت، صنعت فیلمسازی این کشور باید خود را بازسازی می کرد. فیلم های یاکوزایی شروع به تنوع پردازی و ساختارشکنی کردند و یک تغییر پارادایم بزرگ را از اصول اصلی این ژانر به سبک های انفزادی کارگردانان تجربه کردند. برخی کارشناسان سینما، رویکرد پست مدرن تاکشی کیتانو نسبت به فیلم های یاکوزایی را به رفتار هیدکی آنو با انیمه ماچا با فیلم Neon Genesis Evangelion تشبیه می کنند.
هر دو به طور ذاتی این ژانر را درک کردند و چیزی براندازانه و به شدت تفرقه انگیز خلق کردند. نماهای Sonatine برجسته به طرز خنده داری سرد و عاری از سکانس های اکشن بلند و نمایش مآبانه خاص فیلم های کلاسیک یاکوزا هستند و داستان تقریباً فرمولی و کلیشه ای فیلم به یک تجربه هنجارشکن تبدیل می شود.
۳- Graveyard of Honor (1975/2002)
در این مورد کمی تقلب کرده ایم، زیرا دو فیلم را در قالب یک فیلم به شما معرفی می کنیم. با این حال، این فیلم نیز مشکل ناخوشایند دهه ۲۰۰۰ را نشان می دهد – اوج گیری وابستگی بیش از حد صنعت فیلمسازی به بازسازی ها، سوء استفاده مداوم تجاری از عناوین موفق به جای خلق محتوای منحصر به فرد. فیلم اورجینال Graveyard of Honor یک شبه مستند پانک در مورد زندگی واقعی یاکوزایی به نام ریکیو ایشیکاوا است که در سن ۳۰ سالگی به زندگی خود پایان داد. این فیلم آمیزه ای از واقعیت های تلخ و طبیعت گرایانه دنیای بیرحم یاکوزا در سینما، رد کردن عمدی فیلمبرداری های هنرمندانه و زیبایی محور و جادوی سینما برای ناامیدی و هرج و مرج تقدیرگرایانه زندگی این جنایتکار است. نسخه ۲۰۰۲ با طنز تلخش از نسخه اصلی متمایز است. این فیلم خشونت شدید خاص سبک تاکاشی میکه را در خود داشته و فروپاشی ارزش های سنتی را با خنده ای تمسخرآمیز به تصویر می کشد.
۲- The Blood of Wolves (2018)
در اواخر دهه ۲۰۱۰ فیلمسازانی را می بینیم که تلاش می کنند فیلم های یاکوزایی را به عنوان یک ژانر، البته با فرکانس تولید کمتری نسبت به قبل احیا کنند. این فیلم های جذاب و سرگرم کننده، قالب فیلم های خشن و سرسختانه استودیو Toei را به روزرسانی می کنند. The Blood of Wolves یک “نامه عاشقانه مملو از خونریزی” به فیلم های یاکوزایی دهه ۷۰ و در عین حال، بیانی از دیدگاه و سبک هنری شخصی کارگردان آن است.
این فیلم سرشار از خشونت بی حد و حصر و طنز سیاه، نه یک کپی کسل کننده و نه یک تقلید تمسخر آمیز بوده، و اگر چه به بررسی میراث این ژانر می پردازد اما به جای ساختارشکنی اش، آن را مدرنیزه نموده و در نتیجه آن را احیا کرد. حتی اگر فقط به مقدار بسیار کمی این کار را انجام می دهد.
۱- First Love (2019)
به گفته تاکاشی میکه، First Love تلاشی برای افزایش غیرواقعی عمر ژانر یاکوزا نیست، بلکه راهی برای خروج از بن بست و ایجاد سروصدا در این ژانر است. این ژانر، در این مورد، به عنوان رسانه ای برای تفسیر و نقد اجتماعی استفاده می شود تا داستان های افراد “نامرئی” را که به حاشیه جامعه رانده شده اند، تعریف کند.
این فیلم یک داستان عاشقانه غیرمعمول از یک بوکسور بیمار در آستانه مرگ و یک کارگر جنسی آسیب دیده از لحاظ روانی، با اضطراب نوجوانی است که از طریق خونریزی کارتونی و درام پرتنش به تصویر کشده می شود. به عنوا یک فیلم تجاری که مانند یک فیلم ژانرمحور در مورد انسان های فراموش شده با داستان هایی جالب برای گفتن عمل می کند، این فیلم ادای احترامی به فیلم های مستقل کم بودجه ژاپنی و سینمای درجه دوم از استاد خشونت و خونریزی سینمای ژاپن، تاکشی میکه است.
دوست عزیز، آقای نویسنده، کارگر جنسی رو بکار نبرید خواهشا. هرزگی برای مشتی پول اسمش کارگری نیست. شرم آوره، لطفا اون کار زشت رو با زحمت کارگرها یکی نکنید.