Griffin III یا KF41 Lynx؛ کدام یک جایگزین نفربرهای تهاجمی M2 Bradley می شود؟

Griffin III یا KF41 Lynx؛ کدام یک جایگزین نفربرهای تهاجمی M2 Bradley می شود؟

اواخر ماه ژوئن سال ۲۰۲۳، ارتش آمریکا اعلام کرد که از میان پنج تیمی که پروپوزال هایی پرجزییات و دقیق برای جانشینی هزاران خودروی جنگی پیاده نظام ۴۰ ساله Bradley این کشور ارائه کرده اند، دو تیم انتخاب شده اند. نفربرهایBradley اخیراً در جریان حمله نیروهای اوکراینی به یک میدان مین روسیه با تلفات سنگینی مواجه شدند که بسیار خبرساز و جنجالی شده است.

این چهارمین تلاش ارتش ایالات متحده برای دریافت جایگزینی برای نفربرهای زرهی بردلی در ۲۰ سال گذشته است. توسعه و ساخت جدیدترین نسل این خودرو زرهی با نام خودرو جنگی با سرنشین انتخابی (Optionally Manned Fighting Vehicle (OMFV)) در سال ۲۰۲۰ به طور ناگهانی و به شکلی دراماتیک کنسل شد. برای مورد جدید این رقابت، در نهایت OMFV دوباره به عنوان خودروی رزمی پیاده نظام مکانیکی XM۳۰ تغییر نام داد که بازگشتی به اسم یک نفربر زرهی با همین سرواژه در دهه ۱۹۶۰ بود.

XM۳۰ از توپ های بسیار بزرگ تر ۵۰ میلی متری بهره برده، خدمه کمتر و دو نفره ای داشته، از یک موتور هیبریدی – الکتریکی استفاده می کند که امکان حرکت بی سروصدا را فراهم کرده و دارای سیستم های کاهش ردپا و حفاظت فعال برای بهبود امکان بقاست.

پنتاگون در نظر دارد تا طی سه سال آینده، ۱.۶ میلیارد دلار دیگر برای تیم های رقیب که توسط خودروسازان General Dynamics Land Systems (GDLS) و American Rheinmetall (زیرمجموعه یک شرکت آلمانی) جمع شده اند تا طراحی دیجیتالی و مونتاژ فیزیکی بین ۳ تا ۱۱ نمونه اولیه را انجام دهند هزینه کند. بعد از مونتاژ نسخه های اولیه در سال ۲۰۲۵، تست ها نیز آغاز خواهد شد. در سال ۲۰۲۷، ارتش برنده را انتخاب و دریافت جانشین بردلی را آغاز خواهد کرد و اولین واحدهای عملیاتی در سال ۲۰۲۹ تحویل گرفته می شوند. انتظار می رود هزینه های تامین برای تعداد نامشخصی از XM۳۰ در مجموع ۴۵ میلیارد دلار باشد.

Lynx

جالب اینجاست که فینالیست ها همان دو تیم نهایی از پروژه رقابتی سوم هستند که طرح هایشان احتمالاَ از همان طرح های اولیه مشتق شده اند. با این حال، مفهوم مورد نظر ارتش این بار به طور قابل توجهی تغییر کرده است، به عنوان وسیله نقلیه کوچک تر که خدمه و سرنشینان کمتری را حمل می کند تا وزن را کنترل کنند و همچنان به تراکم زره بالاتری دست یابد. همچنین، به نظر می رسد تاکید کمتری بر عملیات های بدون سرنشین- دستکم در پیکربندی اولیه آن ها – وجود دارد. بنابراین، اگر این رقابت سرانجام به انتخاب جدیدترین نفربر زرهی منجر شود، این نفربرها بسیار متفاوت از نفربرهایی خواهند بود که در سال ۲۰۲۰ می خواستند جانشین بردلی شوند.

اودیسه نفرین شده جایگزین بردلی


M2 Bradley یک خودروی جنگی پیاده نظام است که ترکیبی از قدرت آتش یک تانک با قابلیت حمل سربازان یک «تاکسی جنگی» APC است. بنابراین، بردلی پیاده نظام را به میدان نبرد می برد و در عین حال به عنوان یک زره پوش مجهز به موشک های ضدتانک دوربرد TOW و یک توپ زنجیره ای ۲۵ میلی متری Bushmaster با قابلیت شلیک سریع عمل می کند که برای پرسنل و خودروهای زرهی سبک تر دشمن مرگبار است.

M2 Bradley

ام ۲ بردلی با ۳۰ تن وزن فعلی – دو برابر وزن معادل شوروی خود یعنی BMP – ۲ – نشان دهنده زرهی قوی تر در برابر مسلسل های سنگین، ترکش های توپخانه و توپ های خودکار است. در حالی که بردلی در جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ بسیار موفق عمل کرد، پنتاگون پس از جنگ سرد فکر می کرد که نبردهای زرهی شدید دیگر وجود نخواهند داشت و به دنبال خانواده ای بسیار سبک تر از نفربرهای جنگی مسلح – که با نام سیستم جنگی آینده ( (FCS)Future Combat System) شناخته می شوند – بود که برای جلوگیری از تلفات به ارتباطات شبکه ای و سنسورها متکی باشند.

برنامه بسیار بلندپروازانه FCS پس از مصرف ۱۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۹ لغو شد. تا آن زمان، تجربه جنگی در عراق، ارتش را متقاعد کرده بود که زره های سنگین هنوز هم برای زنده نگه داشتن سربازان بسیار مفید هستند. دومین جایگزین نفربرهای بردلی – خودروی رزمی زمینی (Ground Combat Vehicle) – کاملاً با هدفی متفاوت نسبت به گذشته ظراحی شد و به دنبال بهترین قابلیت های حفاظتی بود که آن را عملاً دچار اضافه وزن می کرد و در نهایت منجر به لغو آن در سال ۲۰۱۴ شد.

تلاش سوم، رقابت NGCV یا OMFV، قرار بود متعادل تر بوده و چیزی بین دو پروژه اول باشد. اما ارتش خواستار یک جدول زمانی توسعه بسیار سریع با نیازمندی های انعطاف ناپذیر بود که علاقه صنایع خودروسازی به این پروژه را از بین برد. در نهایت ارتش به دو فینالیست یعنی Griffin III ساخت کمپانی General Dynamics و KF41 Lynx ساخت کمپانی Rheinmetall غضب کرده و دومی را به دلیل تاخیر در دریافت مجوز حمل و نقل برای تحویل نمونه اولیه برای ارزیابی و اولی را به دلیل بزرگ و سنگین بودن مدل اولیه اش کنار گذاشت.

این رقابت در همان سال با هدف پذیرش رویکردی انعطاف پذیرتر و بدون فشار زمانی به صنایع، دوباره راه اندازی شد. در سال ۲۰۲۱، به پنج تیم- Rheinmetall, GDLS, Oshkosh وSouth از کره جنوبی Hanwha, BAE Systems, و Point Blank Enterprise (که بیشتر به خاطر ساخت جلیقه های ضدگلوله شناخته می شوند)-، ۳۰۰ میلیون دلار برای توسعه پروپوزال هایشان داده شد. اوشکوش و هانوها بر روی مفهومی تکامل یافته از K-21 IFV همکاری کردند و BAE Systems تکاملی از خودروی شنی دار نفربر AMPV که مبتنی بر بردلی بود ارائه داد.

نمونه پیشنهادی Oshkosh

توپ های بزرگ بیرون می آیند

XM۳۰ شنی دار بودن را برای تحرک در تمام عوامل زمین حفظ خواهد کرد و به خاطر افزایش حفاظت زرهی بیشتر، سنگین تر از بردلی خواهد بود. با این حال، وزن و ابعاد آن هنوز باید اجازه دهد که بتوان دو دستگاه از آن ها را در یک جت باری C – ۱۷ حمل کرد. در همین راستا، ارتش طرحی را پیاده کرد که تنها ۶ سرباز را به میدان جنگ می برد و به لطف اتوماسیون، تعداد خدمه از ۳ نفر به ۲ نفر کاهش می یافت: فرمانده، راننده و توپچی برای برجکی که قابلیت کنترل از راه دور دارد.

در حال حاضر، یگان های مکانیزه آمریکا، سه یگان از ۹ یگان پیاده نظام را تشکیل می دهند که هر یک از آن ها ۴ خودروی بردلی با ظرفیت ۷ نیروی پیاده نظام را دریافت کرده اند. نیکلاس دراموند، متخصص بریتانیایی در زمینه خودروهای زرهی که به عنوان مشاور در شرکت سازنده خودروهای زرهی KNDS (که در این رقابت حضور ندارد) فعالیت می کند، می گوید: «من منتظر جوخه هایی با ۶ OMFV هستم. آن ها که به صورت جفتی کار می کنند، سه جوخه پیاده شده متشکل از ۱۲ سرباز را تحویل میدان نبرد خواهند داد». وی تصریح می کند که شرط قابل حمل بودن دو دستگاه با هواپیمای ترابری C – ۱۷ «حداکثر وزن جنگی ۴۲.۴ تن را نشان می دهد».

XM۳۰ با قابلیت حرکت خودکار بین مسیرهای مشخص شده روی نقشه شروع به کار خواهد کرد، اما قابلیت مبارزه بدون سرنشین بعداً – در صورت وجود – از راه خواهد رسید. نرم افزار این خودروها که قرار است به صورت یکپارچه با منابع خودی ارتباط برقرار کند، در سال های ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۵ توسعه خود را،به صورت جداگانه از خود خودرو، آغاز خواهد کرد.

توپ XM913

سلاح اصلی XM۳۰ یک توپ زنجیره ای XM۹۱۳ با کالیبر ۵۰ میلی متر (۲ اینچی) خواهد بود که گلوله های بدون اتصال را با نرخ شلیک ۲۰۰ گلوله در دقیقه به صورت خودکار بارگیری می کند. این میزان دو برابر کالیبر توپ ۲۵ میلی متری نفربر بردلی است، اما هر گلوله آن چندین برابر وزن و حجم بیشتری دارد.

XM۹۱۳ دارای برد موثر تا ۲.۵ مایل در برابر اهداف زرهی و برد تا ۴.۳ مایلس برای اهداف نرم تر است و هر شلیک قدرت نفوذ و ضربه بسیار بیشتری دارد. علاوه بر تیرهای ثاقب و با قدرت نفوذ در زره XM۱۲۰۳، بر علیه نیروهای پیاده نظام، این توپ می تواند از گلوله های انفجاری XM۱۲۰۴ استفاده کند که می توان آن ها را طوری برنامه ریزی کرد که یا در هوا منفجر شوند و پهپادها را نابود کرده یا پیاده نظام را در سنگرها تهدید کنند، یا اینکه پس از نفوذ به دیوار سازه، منفجر شوند.

همانند بردلی، XM۳۰ همچنین یک مسلسل و یک موشک انداز برای مقابله با تانک های سنگین و احتمالاً هلیکوپترهای با ارتفاع پروازی کم در بالاترین برد خود را حفظ خواهد کرد.

نوعی قدرتمند و بی صدا

یکی دیگر از تغییرات مهم XM۳۰، استفاده از یک موتور هیبریدی – الکتریکی است که به XM۳۰ها اجازه می دهد تا بدون مصرف سوخت و سروصدای موتور دیزلی خود که حتی در حالت سکون نیز ادامه دارد، به کار خود ادامه داده و احتمالاً از سیستم های نیازمند به برق بیشتری پشتیبانی کند.

در حالی که اهداف کاهش انتشار گازهای گلخانه ایِ پنتاگون ممکن است تقاضا برای قوای محرکه هیبریدی را تحت تاثیر قرار دهد، آن ها مزایای عملیاتی بالقوه ای در لجستیک سوخت و پنهانکاری صوتی نیز دارند. این امر با تاکید بیشتر ارتش بر “کاهش ردپا” برای XM۳۰ متناسب است، که احتمالاَ به استفاده از پوشش ها، مواد زرهی، لوله های تخلیه حرارت یا سیستم های استتار برای کاهش یا تحریف ردپای حرارتی / مادون قرمز XM۳۰ اشاره دارد. براساس گزارش های اوکراینی ها، چنین اقداماتی که بر روی تانک های روسی به کار گرفته شده، در میدان نبرد موثر واقع شده اند. همچنین ارتش ایالات متحده ممکن است به دنبال ابزاری برای کاهش ردپای راداری و الکترومغناطیسی نفربر زرهی آینده خود باشد.

برای حفاظت پس از شناسایی شدن، ممکن است XM۳۰ یک سیستم حفاظت فعال را در ساختار خود ادغام کند که پرتابه های نزدیک شونده را توسط رادار شناسایی کرده و به طور خودکار قبل از اینکه بتوانند به تانک نفوذ کنند، آن ها را ساقط می کند. همچنین ممکن است این نفربر از نارنجک های دودزای چند طیفی برای پنهان کردن خود از دید اپراتورهای ضد تانک و هدف گیرهای لیزری استفاده کند.

دروموند همچنین انتظار دارد که «… زره تکه تکه به سطح حفاظت تانک اصلی قدرت بیشتری ببخشد». به عبارت دیگر، XM۳۰ می تواند در میدان نبرد به صفحات زره سنگین اضافی یا آجرهای زرهی واکنشی-انفجاری برای بهبود بقا در محیط های پرخطر، بدون اینکه در طول عملیات های آموزشی، حمل و نقل یا عملیات های با تنش اندک، مجهز شود.

XM۳۰ همچنین ممکن است دریچه ای برای ذخیره، پرتاب و شارژ هواپیماهای بدون سرنشین کوچک داشته باشد که با شناسایی دشمنان پنهان شده در پشت پوشش، در کمک به فرماندهان زره پوش ها در اوکراین، بسیار مفید واقع شده است.

با نگاهی به آینده، ارتش می خواهد XM۳۰ از بسته های ماموریت ماژولار پشتیبانی کند و فضایی را برای نصب سیستم های اضافی در طول ۴ تا ۵ دهه خدمت حفظ کند. همانند M۱۱۳ و بردلی های قبلی، احتمالاً یک “اکوسیستم” از نسخه های تخصصی مبتنی بر XM۳۰ توسعه خواهد یافت که می تواند شامل مدل های شناسایی، ضد تانک، دفاع هوایی، مهندسی، بازیابی زره پوش ها، تخلیه پزشکی و فرماندهی و کنترل باشد.

XM۳۰ همچنین برای صادرات، افزایش پایگاه کاربران و در نتیجه بهبود اقتصاد تولید انبوه در نظر گرفته شده است. علاوه بر این، ارتش ایالات متحده به دنبال استفاده از فناوری تعمیر و نگهداری پیشگویانه با کمک هوش مصنوعی برای کاهش هزینه های عملیاتی است.

راند دوم: Griffin در برابر Lynx

باتوجه به اینکه اکنون بسیاری از ویژگی های اساسیِ آنچه ارتش در XM۳۰ به دنبال آن است، سری اما مشخص هستند، طراحی نمونه های اولیه Rheinmetall America و General Dynamics چه تفاوت هایی با هم خواهند داشت؟

بهترین سرنخ ها را از خودروهایی داریم که این نسخه ها از آن ها تکامل خواهند یافت. درموند تاکید دارد که «خودروی جنرال داینامیکس براساس همان شاسی M۱۰ بوکر MPF / تانک سبک / توپ تهاجمی ساخته شده است. پیشنهاد رینمتال براساس KF۴۱ Lynx است. هر دو موتور MTU با قدرت ۸۰۰ اسب بخار مجهز به سیستم محرکه هیبریدی الکتریکی و تعلیق های هیدرو پنوماتیک قفل شده در هم از نوع Horstman هستند».

Lynx KF41

KF۴۱ با ظاهر فضایی خود در ابتدا به یک توپ ۳۰ میلی متری مجهز بود و توانایی حمل ۸ یا ۹ سرباز را داشت – بیشتر از آن چیزی که ارتش می خواهد XM۳۰ قادر به حمل آن باشد. دروموند می گوید: «Lynx یک خودرو فوق العاده و بزرگ است و باید دید که آیا کوچک می شود یا نه».

در حال حاضر، ۲۱۸۸ دستگاه KF۴۱ با هزینه ۲.۴ میلیارد دلار به مجارستان تحویل داده می شود و استرالیا و یونان احتمالاً صدها دستگاه دیگر را خریداری خواهند کرد. عراق، رومانی و اوکراین نیز مشتریان بالقوه آینده این نفربر زرهی هستند. تجهیزات مورد استفاده در مدل پایه KF۴۱ شامل سیستم حفاظت فعال سریع (Quick Kill Active Protection System) ساخت کمپانی ریتون، موشک های هدایت شونده ضدتانک TOW یا Spike ساخت اسرائیل و پهپادهای Coyote ساخت کمپانی ریتون است.

نسخه Lynx برای زره های ماژولار قابل شخصی سازی پیکربندی شده است که می توانند بسته به محیط تهدید، ارتقا و بهبود یابند. این نسخه ظاهراً با تکیه بر تکنولوژی های بالغ کنونی، برای مقرون به صرفه بودن و ریسک های فنی پایین بهینه سازی شده است. به نظر می رسد قراردادهای Lynx به قیمت ۹ تا ۱۱ میلیون دلار برای هر دستگاه اشاره دارند. البته این قیمت اضلاً ارزان نیست مگر اینکه با نفربرهای گران قیمت تر پوما ساخت آلمان مقایسه شود، هرچند که چنین قراردادهایی معمولاً خدمات و قطعات اضافی را هم شامل می شوند.

تیم American Rheinmetall، تیمی از پیمانکاران فرعی برجسته آمریکایی را در حمایت از این پروژه تشکیل داده است که شامل کمپانی های Anduril, Allison, Textron, RTX, و L3 Harris می شود.

M10 Booker

جنرال داینامیکس ظاهر و حتی نام تانک مفهومی خود را مخفی نگه داشته است، اما اکثر کارشناسان انتظار دارند که از کانسپت Griffin III که در سال ۲۰۱۸ رونمایی شد، الهام گرفته شود. نسخه اولیه گریفین ۳ از خانواده خودروهای زرهی ASCOD اتریش – اسپانیا مشتق شده بود. نسخه های این تانک با نام های مختلف در کشورهای اسپانیا (Pizarro)، اتریش (Ulan)، انگلستان (Ajax) و مهم تر از همه آمریکا در قالب تانک سبک / توپ تهاجمی جدید M10 Booker در ارتش خدمت می کنند.

در حالی که نسخه مفهومی گریفین ۳ یک سیستم استتار متمایز با ساختار کاشی را به نمایش می گذاشت، نسخه مفهومی بعدی مرتبط با سیستم معماری الکترونیکی به نام Katalyst نشان دهنده رویکرد متفاوتی بود. گریفین ۳ از همان ابتدا برای استفاده از توپ ۵۰ میلی متری در یک برجک ساخته شده بود که می توانست تا ۸۵ درجه بالا برود و کاربرد آن را در برابر هواپیماهای بدون سرنشین یا نبرد در میان ساختمان های بلند شهری افزایش دهد.

دراموند می نویسد: « آن ها اکنون فراتر از این [ نمونه های اولیه ] رفته اند اما می توانید ریشه های ASCOD / Booker / Ajax را در هر کدام ببینید. این یک پروژه بسیار بزرگ است که به خوبی پیش رفته است. همین پرسنل ارتش آمریکا مدیریت OMFV را بر عهده خواهند داشت. من اطمینان دارم که OMFV یک قابلیت عالی ارائه خواهد داد و این دسته بندی نظامی را بازتعریف خواهد کرد. حتی ممکن است شاهد همکاری نزدیک M30 OMFVها با M10 Booker در عملیات های ماموریتی باشیم».

لازم به ذکر است که هر طرح پایه ای برای پاسخگویی به نیازهای نسبتاً خاص ارتش، در فاز طراحی دیجیتال به شدت تغییر خواهد کرد . تنها در این صورت است که می توانیم درک بهتری از نحوه مقایسه طرح های نهایی ارائه شده توسط GDLS و Rheinetmall به دست آوریم. و در سال ۲۰۲۷، چیزی بین ۱۴ تا ۲۲ دستگاه از این خودروها وارد جاده و گل و لای خواهند شد تا مشخص شود کدام یک از آن ها نقش قابل توجه بردلی در ساختار ارتش ایالات متحده را به ارث خواهند برد.

مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
بدون نظر

ورود