درگیری های در فاصله نزدیک بین خودروهای زرهی بسیار مرگبار است. در میدان نبردی که با عنوان نبرد چاقو با چاقو شناخته می شود، گلوله های سوراخ کننده زره با حداکثر انرژی جنبشی ضربه می زنند و با ضربه زدن در زاویه مناسب به قسمت آسیب پذیر زره عقبی احتمال اینکه نیروهای دشمن در داخل خودرو زرهی کشته شوند بیشتر از حد معمول است. و اگر نبرد به یک طرف متمایل شود، احتمال اینکه آن طرف صدمه نبیند ضعیف تر است.
همه این عوامل به این معنی است که به ندرت پیش می آید که چنین نبردهای نزدیکی با دوربین شکار شود. ااما این اتفاق رخ داده است – دوئل ترسناک بین یک پانتر آلمانی و تانک پرشینگ آمریکایی در نبرد کلن در پایان جنگ جهانی دوم یک مثال مشهور است.
اما در ماه نوامبر، دوربین یک هواپیمای بدون سرنشین اوکراینی یکی از این درگیری های نزدیک بین دو ماشین جنگی متعلق به اواخر جنگ سرد را ثبت کرد: یک خودروی جنگی پیاده نظام M۲A۲ ODS بردلی اوکراینی (IFV) و همتای شوروی آن، یک خودروی جنگی BMP.
این درگیری در نزدیکی یک تقاطع ریلی در حومه استپوف (حومه شمالی کلیدی شهر مستحکم آودیویکا) رخ داد که از ماه اکتبر مورد حملات شدید روسیه قرار گرفته است. همان طور که اغلب اتفاق می افتد، این درگیری ها در تقاطع خطوط درختی رخ می دهند، که به عنوان موقعیت های دفاعی طبیعی و موانعی برای خطوط دید دشمن عمل می کنند – اما هیچ پوششی از هواپیماهای بدون سرنشین در حال پرواز در بالای سر فراهم نمی کنند.
خودروهای زرهی Bradley که توسط ایالات متحده به اوکراین اهدا شده، توسط تیپ ۴۷ پیاده ارتش اوکراین استفاده می شد، که در اوایل ماه ژوئن شاهد آغاز یک نبرد دشوار با ضدحمله اوکراین بود. نمی توان به طور دقیق گفت که حریف او دقیقاً چیست – می تواند یک BMP – ۲ مسلح به یک توپ خودکار ۳۰ میلی متری، یا یک BMP – ۳ زره پوش کمی بهتر با یک توپ ۱۰۰ میلی متری اضافی در کنار توپ ۳۰ میلی متری اش باشد.
خودرو BMP روسی در حاشیه جنگل انبوه پنهان شده بود، در حالی که بردلی با پوششی بسیار کمتری در طرف دیگر خط درختان در حال حرکت به سمت جلو است. اما ظاهراً خدمه بردلی از وجود BMP آگاه بودند، در حالی که عکس آن درست به نظر نمی رسد. شاید کنترلرهای این پهپاد اطلاعات مربوط به موقعیت BMP را به بردلی منتقل کرده باشند. اما بردلی ها دید حرارتی بهتری نیز دارند که ممکن است از آن برای شناسایی BMP روسی استفاده کرده باشند.
چهارده ثانیه پس از شروع این ویدیو، توپ خودکار M242 Bushmaster متعلق به بردلی شروع به پرتاب گلوله های آتش زای ۲۵ میلی متری (۱ اینچی) M۷۹۲ می کند. چندین گلوله پیش از موعد با برخورد به درختان و زمین منفجر می شوند. اما انفجارهای کوچک دیگری نیز با برخورد به خودرو زرهی روسی دیده می شود.
اگر خدمه بردلی به جای گلوله های آتش زا و خوشه ای M۷۹۲ از گلوله نفوذ در زره M۷۹۱ استفاده کرده بودند، ممکن بود درگیری به سرعت با ورود گلوله به زره خودرو روسی به پایان برسد. اما شاید توپچی بردلی انتظار نداشت که به خودروهای زرهی دشمن برخورد کند و از قبل گلوله زره شکن آماده ای در لوله توپ خود نداشت.
در عوض، پس از ۱۵ ثانیه زیر آتش قرار گرفته، خدمه شگفت زده BMP خودرو خود را به حرکت درآوردند – ابتدا از جنگل بیرون پریدند، و سپس از بردلی حمله کننده دور شدند. در همین حال یک گلوله (شاید یک گلوله خمپاره) درست در ثانیه ۲۷ با فاصله کمی از بردلی به زمین برف گرفته برخورد می کند.
با این حال، مانور فرار BMP، زره های جانبی و عقبی نازک تر آن را بیشتر در معرض گلوله های بردلی قرار داد و BMP به شعاع انفجار حمله توپخانه مهمات خوشه ای ۱۵۵ میلی متری (DPICM) وارد شد؛ حمله ای که در غیر این صورت در ثانیه ۴۲ رخ نمی داد. مهمات احتمالی M۴۸۳A۱ یا M۸۶۴، بمب های کوچک (۷۲ یا ۸۶ عدد) با قدرت نفوذ در زره را پخش می کند که هر کدام از آن ها با خرج قالبی قادر به نفوذ تا ۷۰ میلی متر زره هستند.
به نظر می رسد هدف این حمله خوشه ای، نقطه ای باشد که معمولاً برای بردلی خودی ناامن (“خطر نزدیک”) در نظر گرفته می شود. در ثانیه های پایانی ویدیو، انفجارهای کوچک مکرری دیده می شود که در اثر آن بدنه BMP از برخورد بمب خوشه ای و گلوله ۲۵ میلی متری دچار انفجار می شود.
سپس ویدیو همانجا به پایان می رسد و سرنوشت BMP نامشخص باقی می ماند. شاید هدف از این برش مخفی کردن این باشد که خودرو موفق به فرار شده است. اما بعید به نظر می رسد – در پایان ویدیو، BMP در فضای باز قرار دارد، به نظر می رسد که خدمه بردلی برد مناسب را شناسایی کرده اند، و BMP نیز از قبل چندین ضربه را متحمل شده است. و اگر سرنشینان قصد پیاده شدن داشته باشند، رمپ عقب رو به خودرو بردلی باز می شود.
کانال تلگرامی تیپ ۴۷ در رابطه با این درگیری تصریح می کند که «خودروهای آمریکایی [ بردلی ها ] در جبهه آئودیوکا در موثرترین حالت خود قرار دارند. فرصت های بیشتری برای مانور دادن و نابود کردن روس ها وجود دارد». کلیپ این تیپ همچنین شامل تصاویری از حمله پهپاد کامیکازه دید اول شخص (FPV) به یک BMP است که ممکن است همان چیزی باشد که در ویدیو دیده می شود.
ویدئوی دیگری در منطقه آودیوکا یک شبیخون جناحی (توسط بردلی) به یک جوخه متشکل از سه نفربر شنی دار زرهی روسی از نوع MT-LB را نشان می دهد. این خودروها حتی زره سبک تری نسبت به BMP ها دارند و فاقد سلاح هایی هستند که بتوانند به بردلی آسیب برسانند. در کم تر از یک دقیقه، هر سه MT – LB به خاکستر تبدیل می شوند.
با اینکه بردلی ها زره سخت تری نسبت به BMP ها دارند، اما به سختی در برابر سلاح های دشمن – به ویژه موشک های هدایت شونده ضدتانک، توپخانه و گلوله های تانک – مصون هستند. روسیه سرانجام موفق شد یک خودرو بردلی را که توسط خدمه اش در نزدیکی استپوف در ۶ دسامبر رها شده بود، به چنگ آورده و به پشت جبهه منتقل کند.
تا اواسط دسامبر سال ۲۰۲۳، وبلاگ Oryx تعداد ۲۹ بردلی نابود شده و ۳۱ بردلی دیگر آسیب دیده یا رها شده را شمارش کرده بود. این بدان معناست که از ۱۹۰ بردلی (شامل چهار مدل تخصصی شناسایی توپخانه M۷ BFIST) که آمریکا به اوکراین داده بود، یک ششم آن ناوگان نابود شده و یک ششم دیگر پس از هفت ماه نبرد شدید نیاز به تعمیر دارد.
در همین حال، تلفات تایید شده BMP ها (نابود، رها یا تسخیر شده) در طول نزدیک به دو سال جنگ از ۲،۱۰۰ دستگاه تجاوز می کند.
بردلی در مقابل BMP
خودروی جنگی پیاده نظام بردلی تا حدی در پاسخ به سری خودروهای جنگی پیاده نظام BMP اتحاد جماهیر شوروی (IFV) توسعه یافت که ظرفیتی برای حمل سربازان را با توپ و تسلیحات موشکی ضدتانک ترکیب می کرد.
شاخه های پیاده نظام و سواره نظام مکانیزه ارتش آمریکا یک خودرو زرهی نفربر می خواستند که بتواند در یک مبارزه شاخ به شاخ با BMPها مقابله کند – چیزی که «تاکسی جنگی» حجیم M۱۱۳ مجهز به مسلسل های کالیبر ۵۰، امید چندانی به انجام آن نداشت.
در نهایت، خانواده خودروهای بردلی با وزن ۲۵ تا ۳۰ تن در مقایسه با وزن ۱۳ تا ۱۹ تن همتایان روسی خود ساخته شدند. بیشتر این تفاوت مربوط به زره است – زره جلویی بردلی در برابر گلوله های سوراخ کننده زره از یک توپ خودکار ۳۰ میلی متری BMP – ۲ مقاوم است، در حالی که یک BMP را می توان با گلوله های سوراخ کننده زره از یک توپ ۲۵ میلی متری بردلی به پنیر سوئیسی تبدیل کرد. گفته می شود که توپ خودکار BMP – ۲ هنوز هم می تواند زره کناری یا عقبی بردلی را شکست دهد.
هم بردلی ها و هم BMP ها به موشک های هدایت شونده ضدتانک قدرتمندی مجهز هستند که می توانند به طور قابل اطمینان یکدیگر را نابود کنند. اما این موضوع نیاز به استفاده از هدایت سیمی نیمه خودکار دارد – روشی که در واقع احتمال برخورد با هدف در فاصله نزدیک را کمتر از فاصله دور می کند. در نبرد استپوف، ممکن است این دو وسیله نقلیه نزدیک به حداقل برد تسلیحاتی (۶۵ متر برای یک TOW بردلی، ۷۰ متر برای یک موشک کونکورس BMP – ۲) بوده باشند. همین فاصله نزدیک نیز ممکن است امکان استفاده از هدایت سیمی موشک را غیرممکن ساخته باشد.
در حالی که بردلی مزیت های فنی بیشتریی نسبت به BMP دارد، عامل تعیین کننده در درگیری ثبت شده در استپوف این بود که خدمه بردلی ابتدا BMP را شناسایی کرده و با آن روبرو شدند. از نظر تاریخی، این موضوع بیش از هر عامل دیگری برنده نبرد خودروهای زرهی را پیش بینی می کند.
حمله پیشدستانه بردلی ممکن است به مهارت و آموزش خدمه اوکراینی، بهره مندی از پهپاد فوق پیشرفته یا اپتیک حرارتی بردلی، یا شانس واضح – یا شاید ترکیبی از هر سه – بستگی داشته باشد.
زنده باد اکراین