قسمت اخیر سریال نمایش خانگی گناه فرشته به کاگردانی حامد عنقا، سعی در به تصویر کشیدن خبرنگاری فاسد و باج گیر با بازی مهدی احمدی داشت. این شخصیت که در سریال، محمود واعظ نام دارد، به گفته بسیاری به ماشاالله شمس الواعظین (محمود شمس) روزنامه نگار مشهور ایرانی اشاره دارد و همین تشابهات باعث انتقاد و اعتراض جامعه خبرنگاران شد.
انتخاب در ویدیویی با عنوان «گناه آقازادهی اوج! مشابهتسازی تصنعی یک سریال برای جذب مخاطب!» به بهانه این دست اقدامات در سریال گناه فرشته، ویدیویی منتشر کرد و در توضیح آن نوشت: در هفتههای اخیر، سریالی با نام «گناه فرشته» با ایجاد برخی مشابهت سازیهای تصنعی با سوژههای جذابی، چون قتلهای زنجیرهای سعی داشته مردم را جذب کند.
روزنامه اعتماد در گزارشی از تخریب چهره روزنامهنگاران انتقاد کرد و نوشت: سریال گناه فرشته در قسمت اخیر، در یک اقدامی عجیب تصویر نامحترمی از حرفه روزنامهنگاری نشان میدهد و در این مسیر مشخصا آدم فرهیخته و محترم و متفکر را هدف قرار داده است. سریالی بیمایه با ساختاری پیشپا افتاده و تم نخنما و تکراری که تلاش میکند سطح کیفی خود را بالا نشان دهد، اما با تیپسازی شخصیتی با بازی مهدی احمدی که گریمش کاملا یادآور شمس الواعظین است، روزنامهنگاران را آدمهایی فرصتطلب نشان میدهد که دنبال حقیقت نیستند و افراد جامعه هم گول طرز فکر آنها را خوردهاند.
اگرچه سازندگان خودشان چنین عقیدهای ندارند و بلافاصله نگاهها را به سمت دیگری عوض کردند که میخواهند سختیها و مرارتهای حرفه روزنامهنگاری را نشان دهند، اما اگر مخاطب این سریال و این صحنهها را دیده باشید، متوجه نگاه تخریبگرایانه سازندگان میشوید. باشگاه روزنامهنگاران در واکنش به انتشار چنین بیاحترامی نوشت: حامد عنقا کارگردان اصولگرای سریال گناه فرشته در جدیدترین قسمت این سریال، با تخریب روزنامهنگاران و معرفی آنها به عنوان کسانی که طرفدار حقیقت نیستند و باجگیرند، با تیپسازی از محمود (ماشاءالله) شمس الواعظین، شخصیتی باجگیر به نام محمود واعظ خلق کرده که هم نام و هم چهره او یادآور آقای شمس الواعظین روزنامهنگار پرافتخار ایرانی است که سردبیر روزنامههایی، چون جامعه و توس و عصر آزادگان و مجله کیان بود. پیش از این نیز در سالهای دور، محمد نوریزاد در یکی از سریالهای خود شمایلی از سعید حجاریان را در قالب یکی از شخصیتهای بسیار منفی خود به تصویر کشید. آن سریال خدشهای بر حجاریان وارد نکرد، اما نوریزاد که روزگاری در کیهان قلم میزد، آنچنان دچار تحول فکری و سیاسی شد که رودرروی نظام قرار گرفت.
در ادامه گفتوگو با احمد طالبینژاد درباره تخریب چهره روزنامهنگاران را میخولنید:
همانطور که میدانید یکی از سریالهای شبکه نمایش خانگی با نام «گناه فرشته» به یکی از شخصیتهای برجسته و تاثیرگذار حرفه روزنامهنگاری بیاحترامی کرد. در وهله اول بفرمایید چه تحلیلی در این باره دارید؟
به نظر میرسد یکی از وظایف تلویزیون در سالهای اخیر لجن مال کردن شخصیتهای فرهنگی، هنری، سیاسی و اجتماعی شده است. البته سریال «گناه فرشته» از تلویزیون پخش نمیشود، اما به هر حال مجوز سریالهای خانگی زیر نظر ساترا و تلویزیون است.
چنین بیاحترامی و هتک حرمتی برای اولینبار نیست که در فیلمها و سریالها شاهدیم.
بله، برای چندمین بار است که یک شخصیت مطبوعاتی معتدل مورد اهانت رسانه قرار میگیرد، بیست و اندی سال پیش، در فیلمی که سامان مقدم با نام «پارتی» ساخته بود هم گروه اصلاحطلبان آن زمان که تنها نقطه امید مردم در حال و هوای دوم خرداد بودند را به لجن کشیده بود یا ضیاالدین دری در سریال مشهور «کیف انگلیسی» آزادیخواهان و اصلاحطلبان را به تمسخر گرفته بود.
دلیل را در چه میدانید؟
به نظر من این از خاصیت و ویژگی دخالت سیاست در فیلمها و سریالهاست، سازندگان این آثار به دستوری که میگیرند این سکانسها را در فیلمهایشان قرار میدهند.
یعنی خود سازندگان چنین عقیدهای ندارند؟
به همین نکته میخواستم اشاره کنم شاید خود آقای کارگردان و نویسنده عقیدهاش درباره روزنامهنگاران و شخصیتهای فرهنگی این نباشد، اما خب از جانب نهاد و سازمانی که برای او فیلم میسازد دستور میگیرد که این لحظهها را در فیلم بگذارد. شهاب حسینی بازیگری است که مورد وثوق آقایان است و از طرفی بازی او هم در این سریال خوب دیده میشود در نتیجه از حضور او استفاده میکنند تا هر حرفی که میخواهند، بزنند. کارگردان این سریال حامد عنقا را اصلا ندیدم و هیچ صحبتی با او نداشتم، اما میدانم که او همه جا هست و کاملا حمایت میشود و دستورپذیر است.
اما نکته قابل اهمیتی که وجود دارد، شمسالواعظین مدتهاست فعالیتی ندارد.
بله، ولی آنها میدانند چه میخواهند و چه میکنند. آنها اینبار شخصیتی را مورد تخطئه قرار دادند که نمادی از آزادی بیان و آزادی مطبوعات است. شمس الواعظین یکی از روزنامهنگاران حرفهای مطبوعات قدیم بود. روزنامههایی که او سردبیرش بود تیم و نویسندگان متبحری داشت و میدانم خبرها و مطالبی که در رسانهاش منتشر میکرد از روزنامههای دیگر بهتر بود. حتی میتوانم بگویم او در مقطعی که کار میکرد وجهه نیمچه ملی هم پیدا کرده بود. کاری به این نداریم که او بعدها از جامعه روزنامهنگاری کنارهگیری کرد و ترجیح داد روزنامهنگاری نکند و سراغ شغل دیگری رفت و در حال حاضر کشاورزی میکند، اما فراموش نمیکنیم که او نمادی از دوران بود که مردم به اصلاحطلبان امید داشتند. تمرکز شمسالواعظین بر جامعه مطبوعاتی زیاد بود همان زمانی که مردم در صف میایستادند تا روزنامهها منتشر شوند و مطالب آن را بخوانند، حتی خاطرم هست در تعطیلاتی نظیر عید روزنامههای اصلاحطلب منتشر میشدند تا مبادا در فعالیتشان وقفهای به وجود بیاید.
پس شما معتقدید کاملا برنامهریزی شده این سناریو نوشته شده؟
به نظرم این تخریب و ترور کاملا برنامهریزی شده و سناریوی از پیش نوشته شدهای است، از سوی قدرتطلبانی است که همه را به تکگویی دعوت میکنند و طاقت حرف مخالف را ندارند، این دسته معتقد است فقط خودش حرف درست میزند و بقیه حرف مفت میزنند.
آنها منظورشان این است که اگر بنا باشد مطبوعات وارد مسائل پرسشگری شوند چنین روزگاری در انتظارشان است. اما جالب آنجاست که مجموعهای از نشریاتی که بازوی تبلیغاتی خودشان هستند، آزادند هتاکی کنند و هر حرفی میخواهند بزنند، اما هیچ کسی به آنها کاری ندارد، به محض اینکه رسانههای مخالف وارد، اما و اگر و … میشوند بلافاصله در مظان اتهام قرار میگیرند و دهانشان باید در ذهن مردم بسته شوند.
اینبار سراغ شمسالواعظین رفتند، بار دیگر سراغ شخصیت فرهنگی دیگر. اما جامعه امروز هم در قبال این بیاخلاقی سکوت نکرد.
دقیقا، جامعه امروز این مسائل را برنمیتابد و بلافاصله واکنش نشان میدهد و این برای خودشان بد میشود. دوران دیگر قدیم نیست که هر چه آقایان خواستند بگویند و مردم هیچ واکنشی نشان ندهند. جامعه امروز ایران به بلوغ رسیده و شرایط هر کاری کنید، گذشته است. اگر در کیف انگلیسی یا فیلم پارتی رویکرد آقایان نادیده گرفته میشد، اما امروز دیگر شرایط فرق کرده است.
شما با آقای شمسالواعظین معاشرتی داشتید؟
خیر، به شخصه هیچ ارتباطی با او نداشتم. حتی زمانی که شمسالواعظین در اوج بود هم با او مراودهای نداشتم. اما از همان زمان که کیهان فرهنگی (متعلق به دورانی که از نشریات روشنفکر مذهبی بود) مینوشت، مطالبش را دنبال میکردم. از همان زمان نوشتههای او طرفداران زیادی داشت و اصلا مطالب کیهان فرهنگی آن زمان خوانده و دیده میشد تا اینکه بعدها او وارد سیاسیکاری شد. البته بگویم شاید دقیقا مطالب خود او را دنبال نمیکردم، اما تیمی که او داشت و مجموعه روزنامهنگارانی که با او کار میکردند بسیار حرفهای بودند. بار دیگر بگویم اصلا او و تیمش نماد آزادیخواهی بود. افرادی، چون او، احمد زیدآبادی، جلاییپور و … خاطرهای از آقای شمسالواعظین دارم که بد نیست اینجا بگویم. خاطرم هست زمانی که نمایشگاه مطبوعات برگزار میشد یکی از روزها، او وارد سالن مطبوعات شد و آن روز مثل قهرمانها او را روی دست گرفتند و بلندش کردند.
اشاره کردید که آقای شمسالواعظین آخرین نفری نیست که مورد تخطئه قرار میگیرد.
بله، کینه دوران اصلاحات مطبوعاتیها و روشنگریهایشان همچنان در ذهن آقایان هست، چه در سریالها و چه در فیلمها برای کوبیدن شخصیتهای تاثیرگذار استفاده میکنند و این روند ادامه دارد؛ و در آخر اینکه چقدر کارگردان را در تبلیغات کارش موثر میدانید؟
واقعیت این است که شاید این صحبتهای ما برای این سریال و سازندهاش باعث تبلیغات شود، اما آنچه گفتنش ضروری است اینکه کارگردان و سازنده این اثر در چنین تولیداتی هیچ کاره است و نقش اصلی را اتاق فکری که در پشت صحنه فعال است بر عهده دارد، اما آنچه اهمیت دارد، این است که مردم آگاهند و از دیدن چنین آثاری خودداری میکنند. نیاز به توصیه من و شما هم نیست.
بیوگرافی ماشاالله شمس الواعظین
ماشاالله شمس الواعظین در ۲۸ خرداد ۱۳۳۶، در تهران به دنیا آمد. وی مشاور مرکز مطالعات راهبردی خاورمیانه در تهران و از روزنامهنگاران اصلاحطلب بود و چندین بار زندانی شده و چند جایزهی بینالمللی نیز دریافت کردهاست. او کارشناس ارشد علوم سیاسی از دانشگاه لبنان را دارد و به زبانهای عربی و ایتالیایی نیز مسلط است.
شمس الواعظین پس از اعتراضات ۱۳۸۸ توسط مأموران امنیتی در منزلش بازداشت شد. وی همچنین به دلیل مطرحکردن مطالبی در مراسم دریافت جایزه قهرمان آزادی مطبوعات سال ۲۰۱۴ در کیپتاون آفریقای جنوبی و نوشتههای فیسبوکیاش در سال ۱۳۹۳ به دادگاه احضار شده که به موجب حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۱۴ ماه حبس محکوم شد، ولی بعد از اعتراض و تشکیل یک جلسه دادگاه، هیچ حکمی بعد از دادگاه صادر نشد. وی در بهمن ماه ۱۳۹۷ نیز به دادسرای اوین احضار شده بود.
او همکاری در تأسیس مجله کیان در ۱۳۷۰ و سردبیری آن مجله تا ۱۳۷۶، تأسیس روزنامه جامعه، روزنامه توس، روزنامه نشاط، روزنامه عصر آزادگان که همگی توقیف شدند را در کارنامه کاری خود دارد. وی همچنین عضو انجمن دفاع از آزادی مطبوعات نیز بوده است.
ماشاءالله شمس الواعظین در سال ۱۳۸۱، پس از آزاد شد از زندان، یک قطعه زمین کشاورزی خرید. ابتدا زیتون کاشت و بعد به کاشت پسته مشغول شد. او هر از چندگاهی روزنامهنگاری تدریس میکند و در سالهای اخیر به روزنامهنگاران کمک کرده تا انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران را راهاندازی کنند. او در مصاحبههای مختلف، تمایلش را به بازگشت به روزنامهنگاری ابراز کردهاست.
سریالی بشدت ضعیف وکپی دسته چندم سریالهای ترکیه که نقش اولش وکیلی خرپوله که ماشین ۵۰میلیاردی زیر پادارد و سیگارکوبایی نخی۵۰۰۰۰۰تومنی بر لب!!! بدترین بدآموزی برای نوجوانان تماشای این سریال مبتذل است که نوجوان وجوان بادیدن تریپ سیگارکشیدن آقای اکتور هوس کشیدن سیگار به سرش بزند.
تبلیغات محیطی سنگین این سریال بی مایه درسطح شهر تهران این شبهه جدی را پیش می آورد جریان سیاسی خاصی پشت این اثر ضعیف پنهان است.