اشتباه خواندن دعای تحویل سال توسط محمد خزایی رییس سازمان سینمایی در اختتامیه جشنواره فیلم فجر با حواشی و واکنش های بسیاری همراه بوده است. خزاعی در تاریخ مهر ۱۴۰۰ به عنوان ریاست سازمان سینمایی کشور منصوب شده است. خزایی تهیه کننده سینما بوده و تهیه کنندگی فیلم های قلاده های طلا و به وقت شام از کارهای وی به شمار می آیند.
محمد خزاعی ۲۴ بهمن ماه در سازمان سینمایی درباره جشنواره فیلم خزر نشست رسانهای داشت، درباره حواشی خواندن دعای تحویل سال در اختتامیه جشنواره فیلم فجر گفت: «این اتفاق جدید نبود و برای من قبلا هم در سخنرانی ها پیش آمده بود اما خب این اتفاق افتاد که عدهای یا از سر دلسوزی، یا عقده گشایی یا به عنوان فسیلهای سیاسی مرا تخریب کردند و بحث به جایی رسید که آیا من بلدم نماز بخوانم، روزه بگیرم، پدر و مادرم به من اینها را یا دادهاند یا خیر».
وی افزود: «من واقعا برای همه کسانی که مغرضانه یا سیاسی نقد کردند یا فسیلهای سیاسی که ۲۰ سال قبل در کنار کاندیداهای ریاست جمهوری بودند و الان توییت میزنند، شروع سال جدید را پیشاپیش تبریک میگویم و امیدوارم سر سال تحویل موقع خواندن دعا یاد من باشند و امیدوارم آرامش خاطر و وجدان داشته باشند. اما خوشحالم که بخاطر این وایرال شدن این موضوع، دوستی را از ۲۵ سال قبل پیدا کردم که میگفت فهمیده من رییس سازمان سینمایی شدم».
وی در ادامه تصریح کرد: «تپق زدن ادامه خواهد داشت هر چند خودم اول اصلا متوجه نشدم که اشتباه کردم. همه کسانی که در ایران هستند این دعا را بلدند، قرآن خواندن را می دانند ولی این نگاه تخریب آمیز درست نبود که البته دلایل آن را میدانم».
رئیس سازمان سینمایی در اختتامیه فیلم فجر، دعای تحویل سال را که به بهانه آغاز سال جدید سینمای ایران خواند،با اشکالاتی آن دعا را قرائت کرد.
در میان واکنش های کاربران در شبکه های اجتماعی، حسین معززی نیا درباره ایرادات فاحش رئیس سازمان سینمایی در قرائت دعای تحویل سال نیز اظهارنظر کرده است.
به نقل از اعتماد، حسین معززی نیا در کانال تلگرامی خود با عنوان « قصهی آن رئیس که دعای تحویل سال خواند مر خلق را»نوشت:
میتوان حدس زد که بعد از اداشدن دعای تحویل سال با این شکل و شمایل از زبان معاون وزیر، متصدیان رفوکاری استدلال کنند هر کسی ممکن است در ابتدای یک سخنرانی تپق بزند و چند لغزش زبانی مرتکب شود، معمولاً بهدلیل فشار کار است و در انتهای یک جشنوارهی پرزحمت چنین خطایی قابل اعتنا نیست.
اما در این مورد خاص ماجرا بهکلی متفاوت است. این لغزش زبانی یا تپق نبود بلکه فاششدن یک راز بود: ایشان از مقدماتیترین دانستهها دربارهی زبان عربی بیخبر است.
نسل ما زبان عربی را به دو شکل آموخته؛ یا در مدرسه یا نزد مادرها و مادربزرگها. آنها که در مدرسه آموختهاند پیش از رسیدن به کلاس اول دبیرستان فهمیدهاند فعل امر در زبان عربی چطور صرف میشود و میدانند «حَوِل» نمیتواند «حول» بر وزن قول ادا شود. دو کلمهی «لیل» و «نهار» بهمعنای شب و روز هم در اولین روزهای آموزش زبان عربی تدریس میشوند و خیلی زود یاد میگیریم وقتی میگوییم «لیل» بعدش باید بگویم «نهار»، پس ترکیب کردن «لیل» با «الانهار» هیچ معنایی ندارد. بگذریم از اینکه اینها را با خواندن چند شعر فارسی هم میشود آموخت و نیازی به یادگیری زبان عربی ندارد.
اینها قواعدی است بسیار مقدماتیتر از امتحان نهایی زبان عربی برای اخذ مدرک دیپلم.
آنها که پیش مادرها و مادربزرگها عربی آموخته باشند هم که در چند هفته به وزن و ریتم این زبان عادت میکنند و چنین کلمات سادهای را درست ادا میکنند.
بنابراین هر اندازه آشنایی با زبان عربی کافی است که آقای خزاعی حتی اگر برای اولین بار در زندگیاش با متن دعای تحویل سال مواجه شده باشد، موقع از رو خواندن دچار این حجم اشتباه نشود که علاوه بر غلط خواندن چندین کلمه، اغلب اعرابگذاریها را هم جابهجا ادا کند.
حالا چرا همهی اینها اهمیت دارد؟ اهمیتش در این است که تا همین چند سال پیش شرط استخدام یک کارمند ساده در دستگاههای دولتی، شرکت در امتحان گزینشی پیچیدهای بود که مشخص میکرد فرد داوطلب بلد است قرآن بخواند یا خیر. اما در ردههای بالاتر (در حد معاون وزیر) امکان نداشت کسی منصوب شود که در مدرسههای خاص درس نخوانده باشد و رابطهی سببی یا نسبی با خانوادههای روحانی یا خانوادههای مسئولان نظام نداشته باشد. چنین افرادی چه بسا حافظ قرآن باشند، نصف مفاتیحالجنان را از بر کرده باشند و…
اینکه در دولت فعلی کسی بهعنوان رئیس سینمای کشور برگزیده شده که یکی از سادهترین متنهای عربی را نمیتواند از رو بخواند نشان میدهد اولویتهای نظام چه تغییرات عمدهای کرده است.
محمد خزایی کیست؟
محمد خزاعی متولد ۱۳۵۵، کاشمر، نام تهیهکننده و سرمایهگذار سینما اهل ایران است. وی در سالهای ۷۶–۷۷ در عرصهٔ فیلمسازی دو فیلم «دستهای نیایش» و «ترانه تاکستان» را تجربه کرد که جوایز جشنوارههای داخلی و خارجی را برایش به ارمغان آورد. خزاعی در تاریخ مهر ۱۴۰۰ به عنوان ریاست سازمان سینمایی کشور منسوب شدهاست.
او در انتخابات ششمین دورهٔ شورای اسلامی شهر تهران نامزد «ائتلاف بزرگ برای مردم» (مورد حمایت جبههٔ پایداری) بود و با ۳۹۲۹۲ رای و رتبهٔ ۳۳ام به عنوان آخرین عضو علیالبدل شورای شهر تهران انتخاب شد و از راهیابی به شورا بازماند.
از جمله آثاری که او در آنها تهیه کننده بوده است، می توان به آثار زیر اشاره کرد:
به وقت شام (۱۳۹۶)
امپراتور جهنم (۱۳۹۵)
پشت دیوار سکوت (۱۳۹۵)
قلادههای طلا (۱۳۹۰)
برخورد خیلی نزدیک (۱۳۸۷)
احضار شدگان (۱۳۸۶)
جعبه موسیقی (۱۳۸۶)
پشت پرده مه (۱۳۸۳)
پیک نیک در میدان جنگ (۱۳۸۳)
سرمایهگذار
احضار شدگان (۱۳۸۶)
راستش نمیدونم چی بگم فقط میدونم که دستهایی در کاره که ایران نابود بشه