هشدار اسپویل: در ادامه این مطلب برخی از کلیات داستان دو اپیزود اول سریال شوگان فاش خواهد شد.
سریال شوگان (Shōgun) ساخته شبکه FX نگاهی غنی و قابل درک از لحاظ فرهنگی به ژاپن اواخر قرن شانزدهم دارد که اقتباسی تخیلی از پرفروش ترین رمان جیمز کلاول بوده است. اول از همه باید بدانید که در ژاپن فئودالی، شوگان به فرمانده ارشد نظامی اطلاق می شد که جایگاهی موروثی بود و به دلیل در اختیار داشتن کنترل ارتش و ضعف امپراطوران یا حاکمان ژاپنی، قدرت واقعی را در این دوران در اختیار داشت. در حالی که شوگان را می توان بازسازی سریال ساخته شده در دهه ۱۹۸۰ دانست، با توجه به اینکه هر دو براساس یک منبع یکسان ساخته شده اند، اما سریال جدید از بسیاری جهات از سریال قبلی فراتر رفته است، به خصوص با توجه به تصویری که سریال از شخصیت ها و فضای آن ارائه می دهد. شخصیت های سریال شوگان که بسیاری از آن ها براساس شخصیت های واقعی هستند، از جمله شخصیت اصلی جان بلک ثورن، اما خود را به روایت صرف داستان از دیدگاه این دریانورد انگلیسی محدود نمی کند.
درست مانند رمان کلاول، سریال شوگان FX نیز براساس شخصیت ها و رویدادهای تاریخی واقعی ساخته شده است. رمان اورجینال داستان ویلیام آدامز، اولین اروپایی غیر پرتغالی که می خواست با ژاپن روابط تجاری ایجاد کند را اقتباس کرده و از طریق سفر شخصیت خیالی جان بلک ثورن بازروایت می کند. با وجود جنبه داستانی و ساختگی رمان، داستان شوگانِ کلاول نگاهی پژوهشی به رابطه ژاپن و اروپا در پایان دوره سنگوکو و همچنین آغاز دوران شوگانی توکوگاوا دارد. اپیزودهای معدود پخش شده از سریال شوگان تاکنون توانسته اند به خوبی دقت و جزییات رمان کلاول را بازسازی کنند.
داستان سریال شوگان در سال ۱۶۰۰ روایت می شود
اتفاقات دوره سنگوکو
سریال شوگان در پایان قرن شانزدهم و پس از دوره سنگوکو یا دوره ایالت های در حال جنگ روایت می شود که از ۱۴۷۷ تا ۱۶۰۰ ادامه داشت. در طول این دوره، نفوذ شوگان ها که به جای امپراتور به حاکمان واقعی کشور تبدیل شده بودند، تضعیف شد. حاکمان محلی، به ویژه روسای قدرتمندترین خانواده ها، نفوذ قابل توجهی در مناطق مربوط به خود داشتند و در نهایت خود را به عنوان حاکمان بالفعل بر شوگان ها به کشور تحمیل کردند.
در این دوره جنگ های بی شماری به راه افتاد که منجر به حدود ۱۰۰ سال بی ثباتی و درگیری شد که یکی از خشن ترین فصل های تاریخ ژاپن را رقم زد. دایمیو (daimyo)ها – روسای خانواده های قدرتمند- رفته رفته جای شوگان ها را به عنوان حاکمان واقعی گرفتند. با این حال، درگیری های مداومی نیز بین طوایف وجود داشت که نتیجه این شکل از حکومت کم تر متمرکز بود. در حالی که سامورایی ها به طور طبیعی نقش مهمی در این درگیری ها داشتند، آن ها تنها کسانی نبودند که در جنگ های دوران سنگوکو می جنگیدند. دهقانان به عنوان سربازان پیاده یا آشیگارو استخدام شده و مقیاس این جنگ ها را گسترش می دادند.
در سریال شوگان، با وجود ثبات نسبی ایجاد شده توسط تایکو، پیامدهای دوره سنگوکو هنوز احساس می شود. هنگامی که از او پرسیده می شود که آیا می خواهد تنها نایب السلطنه بعد از مرگ تایکو باشد، که به ظهور شوگان جدیدی پس از مرگ تایکو منجر می شد، لرد توراناگا ادعا می کند که آخرین شوگان واقعی سال ها پیش مرده است. این دیالوگ نشان می دهد که وقتی سریال شوگان شروع می شود، قدرت واقعی با حاکمان محلی است. پس از مرگ تایکو، چهار تن از پنج نایب السطنه به این باور می رسند که توراناگا دارد بیش از حد قدرت می گیرد که دیگر فرمانروایان را در حالت آماده باش قرار می دهد.
شورای نیابت سلطنت در سریال شوگان از شورای ریش سفیدان در سال ۱۵۹۸ الهام گرفته است
آن ها پس از مرگ تویوتومی هیده یوشی حکومت کردند
قسمت دوم سریال شوگان با لحظات پایانی زندگی ناکامورا هیده توشی، یا همان تایکو (Taikō) آغاز می شود که در شرف مرگ است و یک پسر پنج ساله را به عنوان وارث باقی گذاشته است. بنابراین، نوعی حکومت نایب السلطنه ای باید تشکیل شود که منجر به ایجاد شورای نیابت سلطنت می شود. شورای لردهای نایب السلطنه در سریال شوگان توسط توراناگا، ایشیدو، کیاما، اوهنو و سوگیاما تشکیل می شود که سه نفر آخر آن ها از زمان ورود یسوعیان پرتغالی به ژاپن به مسیحیت گرویده بودند. هم مرگ تایکو و هم شورای سلطنت پس از آن، براساس داستان واقعی تویوتومی هیده یوشی است.
دوران سنگوکو نه تنها با جنگ های متعدد محلی بلکه با اولین تماس بین ژاپن و اروپا نیز همراه بود.
تویوتومی هیده یوشی که به عنوان دومین متحد کننده بزرگ ژاپن شناخته می شد، در سال های پایانی دوره سنگوکو در متحد کردن این کشور نقش اساسی داشت. هیده یوشی قدرت کافی برای تبدیل شدن به نایب حکومت امپراتوری را به دست آورد و به عنوان حکم اصلی کشور عمل کرده و به نبردهای بی شمار محلی بین طوایف پایان داد. این ژاپنِ متحدتر تلاش می کرد به رهبری هیده یوشی به کره حمله کند که موفق نشد. ناکامورا هیده توشی، نسخه سریال شوگان از تویوتومی هیده یوشی، به این موضوع اشاره می کند و می گوید که دوست داشت همراه با توراناگا کره را تصرف کند.
تشریح رابطه ژاپن با اروپا در اواخر قرن شانزدهم
پرتغالی ها در سال ۱۵۴۳ وارد ژاپن شدند
دوران سنگوکو نه تنها با جنگ های متعدد محلی، بلکه با اولین تماس بین ژاپن و اروپا، به ویژه، بین ژاپن و پرتغال همراه بود. پرتغالی ها در سال ۱۵۴۳ وارد ژاپن شدند، زمانی که آنتونیو موتا، فرانسیسکو زیموتو و آنتونیو پیکسوتو پا به تانگاشیما گذاشتند. پرتغالی ها که به زبان دیگری صحبت می کردند و سلاح گرم حمل می کردند، خیلی زود از طریق تجارت رابطه مستقیمی با ژاپنی ها برقرار کردند. بدین ترتیب اکنون کالاهایی از اروپا و چین، که دومی روابط تجاری خود را با ژاپن قطع کرده بود، می توانستند از طریق کشتی های پرتغالی به جزایر ژاپن برسند.
سلاح گرم یکی از مهم ترین موارد در این رابطه تجاری بود. بندر ناگاساکی که در دو قسمت اول سریال شوگان به آن اشاره می شود، در سال ۱۹۷۱ توسط پرتغالی ها و با همراهی اومورا سومیتادا تاسیس شد. در حالی که ژاپن هرگز مانند بسیاری از مناطق دیگر جهان مستعمره پرتغال نشد، این جزایر هنوز مورد سوء استفاده استثمارگونه پرتغالی ها قرار می گرفتند. مردم ژاپن، به ویژه زنان، به عنوان برده خرید و فروش می شدند، که بیشتر آن ها به اروپا فرستاده می شدند.
مسیحیت در ژاپن در اواخر قرن شانزدهم و ارتباط آن با داستان سریال شوگان
بسیاری از ژاپنی ها به مذهب کاتولیک گرویدند
پرتغالی ها علاوه بر نفوذ اقتصادی که در اواخر قرن شانزدهم در ژاپن ایجاد نمودند، ژاپنی ها را با دین مسیحیت نیز آشنا کردند. بودیسم و شینتویسم تا آن زمان دو دین غالب در منطقه بودند، اما ورود یسوعیان پرتغالی خیلی زود منجر به گرویدن بسیاری از ژاپنی ها به مسیحیت شد. بسیاری از فرمانروایان ژاپنی تغییر مذهب دادند تا دسترسی بیشتری به دریانوردان پرتغالی، محصولات آن ها، و مسیرهای تجاری شان داشته باشند. با این حال، در حالی که لردهای ژاپنی مسیحی قدرت اقتصادی پرتغالی ها را در کنار خود داشتند، لردهای سنتی تر دیدگاه مثبتی به هموطنان مسیحی حاکم خود نداشتند.
به عنوان مثال، در قسمت دوم شوگان، ایشیدو نیات واقعی دیگر نواب سلطنه در مورد دین مسیحیت و پایبندی به آن را به دلایل اقتصادی به آن ها گوشزد می کند. به گفته ایشیدو، فرمانروایان دیگر تنها به دلیل قدرتی که روحانیون مسیحی در زمینه تجارت دریایی داشتند، به آن ها نزدیک شده اند. با این وجود، تعداد زیادی از کشاورزان ژاپنی نیز تغییر مذهب داده و به مسیحت گرویدند. با این حال، ورود ویلیام آدامز، که داستانش الهام بخش شخصیت جان بلک ثورن در سریال شوگان شد، ژاپنی ها را با رشته دیگری از مسیحیت آشنا کرد که از آن بی خبر بودند. همچنین ورود آدامز به این کشور مسیرهای جدیدی را بین ژاپن و اروپا، به ویژه کشورهای پروتستان مذهب باز کرد.
پایگاه پرتغال در ماکائو و نقش آن در تجارت دریایی ژاپن
پرتغال واسطه بین ژاپن و چین بود
پرتغال به عنوان تنها کشور اروپایی که ژاپن با آن ها ارتباط داشت، تمام تجارت این کشور با غرب را کنترل می کرد. علاوه بر این، پرتغال به عنوان واسطه تجاری بین ژاپن و چین نیز عمل می کرد، در شرایطی که چین روابط تجاری خود را با ژاپن قطع کرده بود. به عبارت دیگر، کشتی های پرتغالی تنها راهی بودند که ژاپن می توانست به ابریشم چین دسترسی داشته باشد. یکی از مهم ترین عملیات های پرتغال در تجارت ژاپن و چین در ماکائو اتفاق می افتاد که تمرکز اصلی داستان قسمت دوم سریال شوگان بود.
لرد توراناگا از وجود پایگاه پرتغالی ها در ماکائو بی خبر بود، چه برسد به این موضوع که سامورایی های ژاپنی را که در آن زمان رونین نامیده می شدند، در این پایگاه استخدام و مستقر کرده بودند. صحنه ای از قسمت دوم شوگان که در آن جان نقشه ای از جهان را ترسیم می کند و توراناگا را از عملیات های دیگر پرتغال و همچنین وجود کشورهای مسیحی غیر کاتولیک آگاه می کند، نشان می دهد که ورود ویلیام آدامز به این کشور چقدر تاثیرگذار بوده است. شخصیت واقعی که در اینجا توراناگا نماد اوست، در نهایت روابط ژاپن با اکثر کشورهای جهان از جمله پرتغال را قطع می کرد، اما به هلندی ها که توسط آدامز به آن ها معرفی شده بود اجازه داد تا به فعالیت خود در ناگاساکی ادامه دهند.
ماکائو یک استان و پست بازرگانی بین المللی بود که از سال ۱۵۵۷ تا ۱۹۹۹ به پرتغال تعلق داشت. ماکائو در ساحل منطقه جنوب شرقی چین در مجاورت بسیار نزدیک و با دسترسی زیاد به ژاپن واقع شده است. پرتغالی ها این منطقه را در سال ۱۵۱۳ در دوران اکتشاف کشف کردند و حق ورود به چین و تجارت با این کشور را دریافت کردند. پس از دهه ها نبرد در طول قرن شانزدهم، پرتغال در نهایت شروع به اجاره ماکائو از چینی ها کرد و به عنوان واسطه تجارت و خدمت رسانی بین چین و کشور از لحاظ تاریخی منزوی شده ژاپن شروع به فعالیت کرد.
به دلیل میزان نفوذ پرتغالی ها در ماکائو، به ویژه مسیحیت، نفوذ پرتغالی ها در سراسر ژاپن شروع به گسترش کرد. ماکائو نقطه عزیمت مهمی برای مبلغان کاتولیک از پرتغال شد تا مذهب خود را در سراسر آسیا از جمله ژاپن گسترش دهند. یسوعیان مسئول انتقال بسیاری از آداب و رسوم، کالاها، و ایدئولوژی های شرقی و غربی بودند و پلی بزرگ بین این دو جهان که پیش تر غیرقابل دسترس بودند، فراهم می کردند. در سریال شوگان پدر مارتین آلویتو (تامی باستو) دیپلمات و مترجم بین ژاپنی و پرتغالی است. آلویتو براساس شخصیت تاریخی ژوآئو رودریگز است که در شهر کوچکی در پرتغال به دنیا آمد.
پرتغالی ها در سریال شوگان، به ویژه پدر مارتین آلویتو، تصمیم گرفته اند بندر خود در ماکائو را از ژاپنی ها پنهان نگه دارند. پس از اینکه لرد یوشی توراناگا از وجود ماکائو خبردار می شود، این افشاگری شروع به ایجاد شکاف در روابط تجاری قبلی و به ظاهراً همراه با اعتماد بین ژاپن فئودال و پرتغالی ها کرد. همچنین این افشاگری به لرد توراناگا نشان داد که ماکائو در حال سازماندهی انبوهی از مهمات، اسلحه و جنگجویان رونین است. رونین در اصل یک سامورایی است که اربابی ندارد و اغلب تبار خانوادگی قابل افتخاری نیز ندارد. آن ها اغلب جنگجویانی سرکش محسوب می شوند و می توانند به عنوان مزدور استخدام شده مورد استفاده قرار گیرند.
در قسمت دوم شوگان، جان بلک ثورن توسط مردان توراناگا نجات پیدا می کند و توسط لرد توراناگا بازجویی می شود. صداقت بلک ثورن در نهایت اعتماد توراناگا را برایش در پی دارد، پس از اینکه او فاش می کند که پرتغالی ها دهه ها است که علیه منافع ژاپن کار می کنند. در ابتدا، بلک ثورن نشان می دهد که پرتغال و اسپانیا هر دو ادعای مالکیت بر ژاپن را مطرح کرده اند و قصد دارند مذهب کاتولیک خود را در سراسر این کشور رواج دهند. بلک ثورن همچنین به لرد توراناگا در مورد ماکائو می گوید و فاش می کند که این پایگاه اکنون توسط رونین هایی که به مسیحیت گرویده اند، محافظت و نگهبانی می شود.
چرا پرتغالی ها وجود پایگاه ماکائو را مخفی نگه می داشتند؟
لرد توراناگا از افشاگری های جان بلک ثورن حیرت زده می شود و به سرعت اعلام می کند که نمی توان به پرتغالی ها اعتماد کرد، اما بلک ثورن چیزهای بیشتری برای به افشا کردن دارد. این یک حرکت فوق العاده هوشمندانه از طرف بلک ثورن است، زیرا صداقت او به سرعت ارزشش را نشان می دهد و اعتماد و حفاظت توراناگا را برایش به ارمغان می آورد. بلک ثورن در ادامه به توراناگا می گوید که یک کشتی تجاری متعلق به پرتغالی ها به نام کشتی سیاه سودهای کلانی از تجارت ابریشم بین چین و ژاپن به دست آورده و فاش می کند که پرتغالی ها چندین دهه است که بدون اطلاع ژاپنی ها، صادرات ارزشمندی را از این کشور به سرقت می برند.
در واقع افشاگری های بلک ثورن نشان می دهند که ماکائو چیزی بسیار بیشتر از یک پایگاه تجاری و در واقع یک پایگاه نظامی مخفی پرتغالی است که ارتشی از رونین هایی که به مسیحیت گرویده را استخدام کرده است. هر چه جان بلک ثورن بیشتر صحبت می کند، حمایت بیشتری برای خود از جانب توراناگا می خرد و لرد توراناگا حیرت زده تر می شود. بلک ثورن همچنین فاش می کند که پایگاه ماکائو و ارتش رونین آن سال ها است که تاسیس شده و در طول جنگ ایمجین در کره علیه ارتش ژاپن مورد استفاده قرار گرفته است. این موضوع در نهایت منجر به شکست تایکو و تلاش های نظامی ژاپنی ها در کره شد که در طول دو قسمت اول شوگان بارها به آن اشاره می شود.
همچنین افشای وجود پایگاه مخفی ماکائو توضیح می دهد که چرا کاپیتان پرتغالی، واسکو رودریگز، یادداشت های روزانه شخصی بلک ثورن را که پر از توصیف مشاهداتش در سفرهای مختلفش بود، توقیف می کند. رودریگز که می دانست نام ماکائو در این یادداشت ها به طور مفصل ذکر و توصیف شده و همچنین با توجه به اینکه لرد توراناگا به احتمال زیاد به کمک ترجمه صورت گرفته توسط تودا ماریکو این یادداشت ها را می خواند، می خواست یادداشت های بلک ثورن مخفی بماند.
لرد توراناگا که اکنون از وجود ماکائو و سال ها فریبکاری و خیانت از طرف پرتغالی ها باخبر شده، احتمالاً به ایده ای برای تلافی کردن دست می یابد که می تواند دردسر بزرگی برای پدر مارتین آلویتو باشد. تا به اینجای سریال، مشخص نیست که آیا پدر مارتین آلویتو نقش آگاهانه و فعالانه ای در این موضوع داشته یا دارد، اما با توجه به مدت زمان طولانی حضور او در ژاپن، این مساله تکان دهنده و مشکوک است که تا به حال هرگز مورد این مسئله با توراناگا صحبت نکرده است. پایگاه نظامی ماکائو دلیل ناشناخته ای برای شکست ژاپن در جنگ با کره بوده که می تواند پیامدهای مهمی برای پرتغال در اپیزودهای آینده سریال شوگان داشته باشد.
نقش قلعه اوساکا در دنیای سریال شوگان
نوشتن داستان های تاریخی در دوران شوگان بدون بررسی قلعه اوساکا به عنوان یک مکان کلیدی غیرممکن است، زیرا ساخت آن کمی قبل از رویدادهای سریال شوگان اتفاق افتاده است. همچنین این شهر بعدها به محل جنگ های تاریخی تبدیل شد. در رمان های شوگان، شهر اوساکا یکی از مکان هایی است که اتفاقات مهمی به تناوب در آن رخ می دهد و به نظر می رسد که این حضور به عنوان یک مکان ثابت در سریال تلویزیونی نیز ادامه خواهد داشت. درک لردهای نایب السلطنه در شوگان و همتایان واقعی آن ها برای درک اهمیت قلعه اوساکا ضروری است.
ساخت قلعه اوساکا در سال ۱۵۸۳ آغاز شد و بخشی از میراث تویوتومی هیده یوشی محسوب می شود. هیده یوشی شخصیت تاریخی مهمی در دوره زمانی شوگان بود که به عنوان یکی از “متحد کنندگان بزرگ” ژاپن شناخته می شود. او دستور ساخت قلعه اوساکا را پس از تحقق هدف خود برای متحد کردن ژاپن صادر کرد و ۱۰۰ هزار کارگر در این پروژه که در سال ۱۵۸۶ تکمیل شد، مشارکت داشتند. این قلعه معماری خیره کننده ای داشت و استحکامات تاکتیکی را با دکورهای فریبنده ای مانند برگ طلایی معروف متعادل می کرد که به آن اجازه می داد تا بازدیدکنندگان را حیرت زده کرده و روحیه مهاجمان را تضعیف کند.
هیده یوشی می خواست قلعه اوساکا بنایی ماندگار باشد و از دستاوردهای معماری برجسته حاکمان قبلی پیشی بگیرد. تایکو در سریال شوگان در واقع نسخه ای از شخصیت هیده یوشی است، بنابراین قلعه اوساکا نشان دهنده تاثیر فوری حکمرانی اوست، اگرچه، در زمان پنج نانیب السلطنه، اوساکا بسیار کم تر از دوران تایکو متحد است. پس از مرگ او، خلاء قدرتی باقی ماند که به سرعت منجر به جنگ دیگری برای اتحاد به رهبری توکوگاوا آیه یاسو (یوشی توراناگا در شوگان) شد و قلعه اوساکا همچنان تهدیدی علیه حکومت او باقی ماند زیرا توسط پسر هیده یوشی و متحدانش اشغال شده بود.
بدون نظر