از میان بسیاری از چیزهای ناخوشایند مرتبط به جنگ، تجربه اسیر بودن در دوران جنگ به دلایل واضحی در زمره نامطلوب ترین و ناخوشایند ترین آن ها قرار می گیرد. روایت های کسانی که تجربه اسارت در جنگ را دارند، از زندگی در اردوگاه های اسرای جنگی که در آن ها سربازان دشمن نگهبان و زندانبان هستند همیشه دلخراش و تکان دهنده بوده است، و با اینکه برخی از اردوگاه های اسرا احتمالاً بدتر از بقیه بوده اند، هیچ کدام شرایط خوشایندی ندارند که یک فرد تمایل داشته باشد شخصاً آن را تجربه کند.
فیلم های جنگی مختلفی به اسیر شدن و زندانی شدن توسط نیروی دشمن در طول جنگ می پردازند. اکثر این فیلم های با موضوع اسرای جنگی حول جنگ جهانی دوم و گاهی دیگر درگیری های قرن بیستم مانند جنگ جهانی اول و جنگ ویتنام می چرخند. برخی از آن ها روی بقای اسرا تمرکز دارند، در حالی که برخی دیگر حول محور فرار هستند، و این فیلم ها عموماً براساس رویدادها / مردم واقعی بوده یا حداقل الهام گرفته از رویدادهای دنیای واقعی هستند. ۱۵ مورد از بهترین فیلم های جنگی در مورد اسرای جنگی را در ادامه این مطلب آورده ایم که البته به ترتیب کیفیت و جذابیت رتبه بندی شده اند.
۱۵- Missing in Action (1984)
گمشده در اکشن که بیشتر با نام عملیات جنگی شناخته می شود، دقیقاً همان چیزی است که انتظار دارید یک فیلم اکشن / جنگی با بازی چاک نوریس باشد، چه این یک تمجید باشد و چه تحقیر. نوریس در این فیلم نقش مردی را بازی می کند که در جریان جنگ ویتنام از یکی از زندان های اسرای جنگی فرار کرده و ۱۰ سال بعد از او خواسته می شود که برای نجات سربازان آمریکایی که هنوز اسیر هستند به آنجا بازگردد. در اصل، این فیلم همان حس یک دنباله فیلم دنباله اولین خون (First Blood) با بازی سیلوستر استالونه را دارد، با این تفاوت که احتمالاً بسیار باکیفیت تر است (و اگر بخواهیم منصف باشیم، زودتر از فیلم استالونه هم منتشر شده بود).
کسانی که می خواهند نگاه متفکرانه ای به شرایط واقعی اسیر شدن در زمان جنگ داشته باشند، آن را در فیلم عملیات جنگی نخواهند یافت، اما هر کسی که به دنبال اکشن و چاک نوریس بودن چاک نوریس است از تماشای این فیلم لذت خواهد برد. همچنین، همانند سری فیلم های رمبو، فیلم عملیات جنگی نیز به اندازه خود دنباله و اسپین آف دارد و این سری در قالب یک سه گانه به پایان می رسد.
۱۴- Empire of the Sun (1987)
بیشتر فیلم های جنگی بر روی شخصیت های بزرگسال تمرکز دارند و در نتیجه قابل درک است که اکثر فیلم های با موضوع اسرای جنگی نیز بر روی بزرگسالان تمرکز داشته باشند، به خصوص با توجه به این واقعیت که سربازان (عموماً)در سنین بزرگسالی در میدان نبرد حضور پیدا می کنند. اما امپراطوری خورشید در این زمینه متفاوت و متمایز است، زیرا بیش از هر چیزی شاهد روایت حمله ژاپن به شانگهای و پس از آن زندانی کردن خارجی ها از دید یک کودک (با بازی کریستین بیل نوجوان) است.
این فیلم یکی از فیلم های استیون اسپیلبرگ است که یک واقعه تاریخی واقعی را به تصویر می کشد و داستان نیمه خودزندگینامه ای آن در اینجا (براساس تجربیات نویسنده جی. جی. بالارد) بسیار معتبر و دقیق بوده و گاهی به شکل بیرحمانه ای صادقانه روایت می شود. این فیلم یک داستان تلاش برای بقای دلخراش و پرتنش را به تصویر می کشد که به دلیل قرار گرفتن یک کودک در مرکز همه روایت ها، تاثیرگذاری بیشتری بر بیننده می گذارد و همه این ها باعث می شود که امپراطوری خورشید به یک تجربه سینمایی تاثیرگذار و گاه تکان دهنده تبدیل شود.
۱۳- Land of Mine (2015)
سرزمین مین که نام واقعی آن زیر شن است، یک فیلم دانمارکی-آلمانی در ژانر تاریخی جنگی است که این واقعیت دلهره آور را نشان می دهد که حتی زمانی که جنگ رسماً به پایان می رسد و گفته می شود که درگیری ها متوقف شده است، وحشت این وضعیت فوراً برای همه از بین نمی رود. فیلم هایی مانند دزدان دوچرخه سال ۱۹۴۸ و برخی دیگر از فیلم های نئورئالیستی ایتالیایی تاثیرات عواقب جنگ را بر غیرنظامیان نشان می دهند، اما سرزمین مین رویکرد متفاوتی را در پیش می گیرد و در مورد گروهی از سربازان نوجوان آلمانی است که مدت کمی پس از تسلیم شدن کشورشان در می ۱۹۴۵ باید مین هایی که توسط نیروهای آلمانی در دانمارک کار گذاشته شده را خنثی کنند.
این سربازان / اسرا وظیفه بسیار خطرناکی را از سوی مقامات دانمارکی بر عهده دارند: آن ها قرار است مین های بی شماری را از سواحل دانمارک که در اوایل جنگ توسط نیروهای آلمانی در آنجا کار گذاشته شده بود، خنثی و خارج کنند. سرزمین مین فیلمی تاثیرگذار در نشان دادن چگونگی ادامه وحشت جنگ پس از پایان آن از نظر فنی بوده و همچنین تجربه تماشای بسیار خشن و دلخراشی است که علیرغم وفور صحنه های تکان دهنده خنثی سازی مین باید آن را تماشا کرد.
۱۲- Rescue Dawn (2006)
ورنر هرتسوگ داستان دیتر دنگلر، خلبان نیروی دریایی را دو بار در دوران حرفه فیلمسازی خود روایت کرده است. اولین بار در سال ۱۹۹۷ از طریق مستندی بسیار خوب و بسیار شخصی به نام Little Dieter Needs to Fly و دومین بار تقریباً یک دهه بعد در قالب یک فیلم سینمایی. بار دوم فیلمی به نام سپیده دم رهایی با بازی کریستین بیل در نقش اصلی و بازگویی سینمایی / دراماتیک زندگی دنگلر بود.
سپیده دم رهایی به طور خاص بر تجربیات دنگلر در طول جنگ ویتنام تمرکز دارد، عمدتاً آنچه که پس از سقوط هواپیمایش در منطقه تحت کنترل ویت کنگ ها رخ داد. او به مدت ۶ ماه زندانی و شکنجه شد و سپس برای فرار از اردوگاه اسرا دست به اقدام جسورانه ای زد و در نهایت به مدت چند هفته به تنهایی در جنگل در حال فرار بود. فیلم هرتسوگ که هر کسی باید ببیند، یک تماشای تکان دهنده و پرتنش است، اما قطعاً تجربه تماشای جذابی است که به شکلی دقیق و واقع گرایانه یک داستان واقعی غیرقابل باور را بازگو می کند.
۱۱- Stalag 17 (1953)
فیلم بازداشتگاه شماره ۱۷ یکی از فیلم های دیدنی و باکیفیتی که توسط بیلی وایلدر در دهه ۱۹۵۰ کارگردانی شد، که در آن وی حس شوخ طبعی خود را به ژانری می آورد که معمولاً با کمدی همراه نیست: فیلم های با موضوع اسرای جنگی. این فیلم در اواخر سال ۱۹۴۴ روایت می شود و شخصیت های اصلی آن گروهی از سربازان آمریکایی هستند که در یک اردوگاه بزرگ اسرای جنگی در آلمان اسیر شده اند.
داستان فیلم و استفاده از طنز در این روایت ممکن است بینندگان را به یاد مجموعه تلویزیونی Hogan’s Heroes بیندازد و همچنین بازداشتگاه شماره ۱۷ ممکن است حسی مشابه با سریال مشهور M*A*S*H داشته باشد. فیلم وایلدر بسیار خوب نوشته شده است و از روایت و فضای محدود خود به خوبی استفاده می کند، برخی از لحظات کمدی داستان را با عناصر جدی تر که در ذات ژانر جنگی هستند به خوبی متعادل می کند و در مجموع بازداشتگاه شماره ۱۷ شبیه فیلمی از دهه ۵۰ است که به راحتی امروز نیز قابل تماشا و درک است.
۱۰ Tropic Thunder (2008)
فیلم تندر استوایی که حتی از بازداشتگاه شماره ۱۷ هم کمدی تر است، یک فیلم جنگی با صحنه های خاصی است که به نوعی در اردوگاه اسرا روایت می شود… یا حداقل این چیزی است که برخی شخصیت ها فکر می کنند. این فیلم یک فرض منحصر به فرد دارد که به آن اجازه می دهد فیلم های جنگی و اسرای جنگی را هجو کند و بازیگران در حال بازی در فیلمی هستند که به باور خودشان یک فیلم جنگی است، با این حال خود را در معرض خطر مجرمان به شدت مسلح می بینند.
همه چیز در این هجویه بسیار احمقانه به نظر می رسد و وقتی پای هجو به میان می آید همه چیز را به جایگاهی فراتر از تصور می برد، اما اگر چه تندر استوایی می تواند توهین آمیز باشد، اما در مورد صنعت سینمای آمریکا، سطحی بودن آن و کارهایی که بازیگران برای محقق کردن جلال و شکوه هالیوود انجام می دهند، تقریباً همه چیز هدف طنز گزنده داستان قرار می گیرد. این فیلم بیشتر یک فیلم کمدی است تا یک فیلم جنگی سنتی، اما در عین حال به کلیشه های مربوط به ژانر دوم می پردازد و با آن ها کارهای غیر معمولی انجام می دهد که باعث می شود که یک فیلم دیدنی و البته خنده دار ساخته شود.
۹- Eastern Condors (1987)
وقتی داستان فیلم کرکس های شرقی آغاز می شود، سخت است که به یاد فیلم دوازده مرد خبیث (The Dirty Dozen) نیفتاد، زیرا هر دو فیلم حول گروهی از زندانیان می چرخند که ماموریتی بسیار خطرناک را بر عهده دارند و در صورت موفقیت، می توانند شاهد کاهش مجازات یا عفو خود باشند. در کرکس های شرقی، این ماموریت کمی پس از پایان جنگ ویتنام انجام می شود و در این مورد است که گروه باید انباری از موشک هایی را که ارتش آمریکا در ویتنام جا گذاشته است، نابود کنند.
اینکه زندانیان عمده بازیگران اصلی یک فیلم جنگی را تشکیل می دهند، خود به خود کرکس های شرقی را به یک فیلم در مورد اسرای جنگی تبدیل نمی کند، اما آن ها در یک برهه از داستان به اسارت گرفته می شوند که منجر به یک فرار جسورانه و پر اکشن می شود تا بتوانند ماموریت خود را ادامه دهند. همچنین کرکس های شرقی به لطف سکانس های اکشن و هنرهای رزمی هیجان انگیزش، همان چیزی که از فیلمی به کارگردانی و بازی سامو هونگ انتظار می رود، برجسته است.
۸- A Man Escaped (1956)
هیچ فیلمی در مورد فرار از زندان به اندازه محکوم به مرگی گریخته است با نام اصلی باد هر کجا که بخواهد میوزد سرراست و رضایت بخش نیست، که یک تریلر درام جنگی ترسناک کلاسیک فرانسوی است که این نوع فیلم را به اصول اولیه اش باز می گرداند. یک مبارز زندانی از اعضای مقاومت فرانسه که به دنبال آزادی است، این امکان را ندارد که تیمی را برای فرار خود سازماندهی کند و به همین دلیل مخاطب نظاره گر است که او چطور با دقت و به شکلی نفسگیر نقشه می کشد و سپس نقشه فرار بلندپروازانه ای را به تنهایی اجرا می کند.
این سادگی شاید باعث شود که فیلم روی کاغذ کمی خسته کننده به نظر برسد، اما خوشبختانه این فرضیه بسیار از واقعیت دور است. این فیلم به طرز عجیبی جذاب است، و سرعت روایت عامدانه آرام آن هیچ وقت احساس کندی ایجاد نمی کند، و یک حس مداوم تنش مطلق در آن وجود دارد که همواره همه چیز را جذاب نگه می دارد. فیلم های در مورد اسرای جنگی با محوریت فرار جسورانه به ندرت می توانند احساسی بسیار بهتر از این فیلم داشته باشد.
۷- Bullet in the Head (1990)
اگر چه بسیاری او را با فیلم تحسین شده تغییر چهره (Face/Off) می شناسند، اما جان وو در نهایت فیلمسازی است که اکثر بهترین آثارش را در هنگ کنگ ساخته است و Bullet in the Head یکی از بهترین ساخته های اوست، حتی اگر به اندازه فیلم های The Killer یا Hard Boiled شناخته شده نباشد. این فیلم مسلماً از دو فیلمی که ذکر کردیم تاریک تر است و هنوز هم حاوی سکانس های اکشن مخصوص کارهای جان وو است اما به دلیل اینکه خط داستانی آن شامل جنگ ویتنام می شود، هیجان و تنش بیشتری دارد.
شخصیت های اصلی گلوله ای در سر، مجرمانی اهل هنگ کنگ هستند که به دلیل فعالیت هایشان، در نهایت توسط نیروهای ویت کنگ دستگیر می شوند. همه چیز از احساس یک فیلم جنایی به یک فیلم در مورد بقا و فرار تغییر می کند و صحنه های اردوگاه اسرا گاهی بسیار خشن و دشوار دیده می شوند. گلوله ای در سر می تواند انفجاری و جذاب باشد، اما در عین حال به شدت تیره و تاریک است و در لحظاتی از روایت خود ابایی از تاریک و دیوانه کننده شدن ندارد.
۶- The Deer Hunter (1978)
وقتی در مورد فیلم های با موضوع اسرای جنگی صحبت می کنیم، شکارچی گوزن به چند دلیل کلیدی کمی بحث برانگیز می شود. اولین نکته این است که این فیلم جنگی برنده جایزه بهترین فیلم اسکار تنها مقداری به تجربه های اسیر جنگی بودن در ویتنام می پردازد که در قسمت دوم از سه پرده فیلم گنجانده شده است. بخش های اولیه فیلم مربوط به شخصیت های اصلی قبل از رفتن به جنگ در ویتنام است و سپس پرده آخر فیلم به زندگی آن ها پس از جنگ می پردازد.
دومین دلیلی که باعث می شود بحث در مورد صحنه های اسرای جنگی در شکارچی گوزن دشوار شود، این است که آن ها اسرایی را نشان می دهند که مجبور به بازی رولت روسی هستند که صحت تاریخی آن مورد سوال قرار گرفته و جنجال هایی را به وجود آورده است. فیلم با توجه به مدت زمان طولانی اش، فرصت پرداختن با موفقیت به تجربه جنگ در ویتنام قبل، بعد و حین آن را پیدا می کند، اما شاید خواندن برخی از جزئیات به صورت استعاری و نه تحت اللفظی بهترین راه برای درک مفاهیم این فیلم است.
۵- Grand Illusion (1937)
ژان رنوار مسلماً در دهه ۱۹۳۰ در اوج قدرت کارگردانی خود بود و فیلم هایی می ساخت که جنبه هایی از جامعه را به گونه ای بیان می کرد که می توانست به یک اندازه خنده دار و غم انگیز باشد. توهم بزرگ به عنوان یک درام با موضوع اسرای جنگی (و به طور خاص فیلمی که داستان آن در دوران جنگ جهانی اول روایت می شود) بیشتر به جنبه های جدی ماجرا توجه دارد، هر چند که هنوز هم از طریق روایت خود تفاوت های طبقاتی را افشا می کند، با شخصیت هایی با پیشینه های مختلف که در کنار هم و به عنوان اسرای جنگی، زندانی شده اند.
اسرای فرانسوی دائماً در حال برنامه ریزی برای فرار هستند، هر چند که به نظر می رسد این کار به نتیجه نخواهد رسید، در حالی که یک افسر آلمانی به طرز عجیبی خود را علاقمند به مراوده با یکی از زندانیان می بیند، در حالی که وظیفه اوست بر این زندانی و زندانیان دیگر نظارت داشته باشد. توهم بزرگ یکی از آثار کلاسیک پیچیده و همیشه جذاب سینمای فرانسه است و بدون شک برای کسانی که می خواهند فیلمی جسورانه ببینند که بنیان بسیاری از فیلم های با موضوع اسرای جنگی است، ارزش تماشا کردن را دارد.
۴- Merry Christmas, Mr. Lawrence (1983)
فیلم کریسمس مبارک، آقای لارنس که داستان درگیری فرهنگ ها را روایت می کند، در حالی که تقریباً به طور کامل در یک زندان اسرای جنگی روایت می شود و تا حدی به عنوان یک فیلم کریسمسی دسته بندی می شود، واقعاً همه چیز را دارد. و این پیش از اشاره به فهرست حیرت انگیز بازیگران این فیلم است؛ دیوید بویی، موزیسین مشهور بریتانیایی در نقش یکی از اسرای اصلی و ریوچی ساکاموتو، موزیسین مشهور ژاپنی در نقش رئیس اردوگاه (ساکاموتو موسیقی متن خاطره انگیز این فیلم را نیز ساخت).
این یک فیلم عجیب و در عین حال هیپنوتیزم کننده است که در آن یک تنش دائمی در داخل اردوگاه وجود دارد؛ درگیری و تنشی که از نظر احساسی – البته کم تر از درگیری فیزیکی – به اندازه درگیری که در میدان نبرد جنگ جهانی دوم در اقیانوس آرام رخ می دهد، ویرانگر است. فیلم کریسمس مبارک، آقای لارنس یک فیلم پرتنش و تکان دهنده است، اما با این حال، به راحتی می توان آن را به کسانی که ژانر جنگی را می پسندند اما می خواهند چیزی را ببینند که احتمالاً قبلاٌ تجربه نکرده اند، توصیه کرد.
۳- Devils on the Doorstep (2000)
یک فیلم جنگی بسیار نادیده گرفته شده که شایسته توجه بسیار بیشتری است، فیلم شیاطین دم در رویکردی منحصربفرد هم به ژانر جنگی در کلیت آن و هم به طور خاص به ژانر فرعی اسرای جنگی دارد. این فیلم در نزدیکی پایان جنگ دوم بین چین و ژاپن روایت می شود، جنگی که کمی قبل از جنگ جهانی دوم آغاز شد، در طول آن ادامه یافت و هر دو در سال ۱۹۴۵ به پایان رسیدند.
از لحاظ روایی، داستان این فیلم در مورد یک روستایی در یک شهر کوچکی در چین است که به او دستور داده می شود تا مراقب دو سرباز ژاپنی که اسیر شده اند باشد، که در اصل به دلیل عدم حضور در اردوگاه سنتی اسرای جنگی، پیچشی در ایده نرمال یک فیلم با موضوع اسرای جنگی را در ذهن ایجاد می کند. همچنین شیاطین دم در نیز به طور شگفت انگیزی در دو پرده اول خود خنده دار و هجوآمیز است، قبل از اینکه به طور بی نقصی وارد یک پرده نهایی ویرانگرتر و دلخراش تر شود که یک احساس ضد جنگ قوی را به مخاطب نشان می دهد. این فیلم در انتقال جنون جنگ، هم در زمانی که خنده دار است و هم زمانی که غم انگیز می شود، در مجموع بسیار موثر است.
۲- The Bridge on the River Kwai (1957)
یک فیلم ماجراجویانه / جنگی که جایزه بهترین فیلم اسکار را برد، در عین حال یک فیلم حماسی عالی، پل رودخانه کوآی بر روی ماجرای گروهی از اسرای انگلیسی متمرکز است که در طول جنگ جهانی دوم مجبور به ساخت پلی توسط برای زندانبانان ژاپنی خود شده اند. اگرچه تخریب این پل به نفع آرمان کلی متفقین تمام خواهد شد، اما سرهنگ انگلیسی مسئول نظارت بر ساخت این پل به دلیل حس غرور عجیبی که در این پروژه پیدا می کند، چنین طرح هایی را رد می کند.
شاید پل رودخانه کوآی نقدیر بر این موضوع است که چگونه ذهن و / یا روح انسان باید به هر چیزی که می تواند چنگ بزند تا در شرایط دشوار، بدن خود را متقاعد به ادامه حیات کند. یا فقط می تواند نقدی بر بی ارزشی و بیهودگی جنگ باشد، زیرا در نهایت چیزی است که در آن همه بازنده اند. همچنین احتمالاً هر دوی این گزاره ها در مورد این فیلم صدق می کند؛ زیرا فیلمی جاه طلبانه است و با موفقیت همه موضوعات و تم های خود را کاوش می کند و به طور قابل توجیهی جایگاه خود به عنوان یک فیلم کلاسیک را در این فرآیند به دست می آورد.
۱- The Great Escape (1963)
عنوان فیلم فرار بزرگ، عنوانی بی نقص است، چون همه این فیلم درباره یک فرار است و نتیجه بدون شک یک فیلم فوق العاده است. این فیلم در زمان جنگ جهانی دوم روایت شده و زندگی روزمره اسرای جنگی زیادی را در یک اردوگاه اسرا در آلمان دنبال می کند، اردوگاهی که طوری طراحی شده که فرار از آن غیرممکن یا دستکم به شدت دشوار باشد. با این حال سربازان اسیر متفقین می خواهند فرار کنند و طرح پیچیده ای را برای آزادی و فرار از دست زندانبانان آلمانی خود آماده می کنند.
فرار بزرگ فیلمی است که تقریباً سه ساعت به طول می انجامد، اما این مدت زمان به دلیل سرعت فوق العاده روایت فیلم و تعلیق بالایش خیلی زود می گذرد. فیلم های جنگی کمی بهتر از این فیلم هستند و فیلم های با موضوع اسرای جنگی هم بهتر از این نمی شوند، بنابراین این یک واقعیت است که فرار بزرگ استاندارد طلایی برای چگونگی ساخت یک فیلم جنگی در مورد اسرا است.
بدون نظر