۱۰ حفره داستانی بزرگ در «مردگان متحرک»؛ زوایای پنهانی که این سریال را به چالش می‌کشد

۱۰ حفره داستانی بزرگ در «مردگان متحرک»؛ زوایای پنهانی که این سریال را به چالش می‌کشد

فرنچایز قدیمی مردگان متحرک یا Walking Dead یکی از بهترین سریال های زیرژانر زامبی در ژانر وحشت بوده است. اولین سریال از این فرنچایز بزرگ در سال ۲۰۱۰ آغاز شد و ۱۱ فصل متوالی ادامه داشت. از آن زمان این سریال با اسپین‌آف‌های محبوبی مانند The Ones Who Live, Daryl Dixon, و Dead City ادامه داشته و مخاطبان را بار دیگر به سمت دنیای مردگان متحرک کشانده است. قطعاً سریال اورجینال فراز و نشیب های خود را داشت و مخاطبان رفته رفته عاشق شخصیت ها و خطوط داستانی آن شدند، در حالی که همزمان برای از دست دادن چهره های آشنا سوگوار می شدند. با وجود تمام این قابلیت ها، The Walking Dead سریال بی نقصی نیست.

حفره های داستانی سریال مردگان متحرک

هنگام ساختن دنیایی مانند آنچه در مردگان متحرک وجود دارد، به تصویر کشیدن درست و بی نقص تمام جزئیات کوچک کار بسیار دشواری است. هنگامی که یک سریال برای این مدت طولانی ادامه پیدا می کند، باید موارد زیادی را در نظر گرفت و برایشان به شکلی دقیق برنامه ریزی کرد. خب، برخی حفره‌های داستانی به‌شدت آزاردهنده توانسته‌اند از شکاف‌های این سریال عبور کنند و در طول بیش از یک دهه اخیر ما را آزار داده‌اند. از قوانین و مقررات مربوط به مبتلا شدن به بیماری زامبی کننده گرفته تا نادیده گرفتن قوانین علم و عقل به طور کلی، در اینجا ۱۰ حفره داستانی دنیای مردگان متحرک را آورده ایم که ممکن است به خاطر آن ها بارها به فکر فرو رفته باشید.

حفره های داستانی سریال مردگان متحرک

۱۰- انواع واکرها

وقتی صحبت از حفره‌های داستانی در سریال مردگان متحرک مطرح می‌شود، نمی‌توان از سؤال انواع واکرها اجتناب کرد. هوشیاری واکر در اغلب طول روایت سریال موضوع مورد بحث نبود. واکرها همیشه موجوداتی بی فکر و با عطش گوشت انسان (یا حیوان) بودند که در روی زمین پرسه می زدند. با این حال، موارد متعددی در سریال اصلی وجود دارد که در آن انواع مختلفی از واکرها معرفی می شوند. در فصل اول سریال، اولین برخورد ریک با یک واکر، از طریق رویارویی او با یک دختر کوچک مرده بود که ریک سعی می‌کند از کشتن او خودداری کند. با این حال، دختر زامبی شده قبل از اینکه دوباره به سمت ریک راه برود، یک حیوان عروسکی کهنه را از روی زمین برمی دارد.

نمونه دیگری در آخرین فصل سریال رخ می دهد، جایی که آرون در راه خود به اوشن ساید با انواع زامبی ها روبرو می شود. مورد ریک و دختر کوچولوی زامبی شده را می توان با این بهانه که کاملاً برای اهداف نمادین انجام شده است نادیده گرفت. ریک از بیمارستان فرار می کند اما نابودی کامل بشریت و تمدن را جلوی پای خود می یابد. تصویر از دست دادن معصومیتی که در این صحنه ایجاد می‌شود، به اندازه هر استفاده دیگری از نمادگرایی در طول سریال مؤثر است. با این حال، در کنار آن، مسئله توانایی واکرها در تفکر و تشخیص چیزهای اطراف شان، ایده ای بود که از همان ابتدا و با این صحنه در ذهن بینندگان سریال کاشته شد. خود سریال در ادامه تصمیم گرفت که همه چیز را به عقب برده و ایده انواع زامبی ها را در پیش بگیرد که بعدها در اسپین آف های دیگر بیشتر به آن ها پرداخته شد.

حفره های داستانی سریال مردگان متحرک

۹- مصونیت در برابر امحا و احشای زامبی ها

یکی از مهم‌ترین سلاح‌هایی که بازماندگان دنیای مردگان متحرک در تمام فصول سریال از آن استفاده می‌کنند، استتار است، به‌ویژه با پوشاندن خود با امحا و اشای زامبی ها برای مخفی کردن بوی بدنشان که زامبی ها آن را تشخیص می دهند. در همان ابتدا، این مفهوم به گروه قهرمانان داستان کمک کرد تا از توده های زامبی عبور کرده و بدون شناسایی شدن، آذوقه خود را تامین کنند.

با این حال، از آنجایی که چندین بار این تاکتیک مفید واقع شده است، با ادامه سریال، تغییراتی در این موضوع ایجاد شد که چه ترفندی موثر واقع می شود و چه ترفندی موثر نمی افتد. در ابتدای فصل اول، اتفاق نظر بر این است که تمام اعضای بدن زنده شما باید پوشانده شود تا بوی شما را بپوشاند. با این حال، در فصل‌های بعدی، متوجه خواهید شد که بسیاری از شخصیت‌ها بخش بزرگی از بدن خود را حتی در میان گله‌ای از واکرها نمی پوشانند. این نوع حفره داستانی، عجیب ترین سوالی نیست که در مورد قوانین این آخرالزمان داریم. با این حال، نمی توانیم علت این همه تغییر را درک کنیم.

حفره های داستانی سریال مردگان متحرک

۸- فرسوده شدن بدن زامبی ها

یکی از بهترین نمادهای بصری در سراسر سریال The Walking Dead، پوسیدگی آرام عنوان سریال در طول دوران انتشارش است. همیشه تصور می شد که این ترفند نه تنها نشان دهنده زوال واکرها در طول سالیان است، بلکه فروپاشی اخلاق و انسانیت مردمان زنده را نیز نشان می دهد. اما با این وجود هنوز این سوال باقی می ماند که چطور هنوز این همه واکر باقی مانده اند، اگر چه سال ها از تبدیل شدنشان به زامبی می گذرد. اگرچه واکرها برای زنده ماندن غذا می خورند، به شکل گله ای حرکت کرده و دائما در جستجوی غذا از جایی به جای دیگر می روند، اما بدنشان به پوسیدگی ادامه می دهد، زیرا در هر صورت، آنها در عمل مرده اند. با توجه به این استانداردها، چگونه هنوز تعداد زیادی واکر ایستاده و راه می‌روند؟

مشخص است که کارگردانان و تهیه کنندگان سریال عمداً پوسیدگی فزاینده واکرها را به نمایش می گذارند، با این هدف که به مخاطبان نشان دهند که چه مدت طولانی از تقلای بازماندگان در دوران آخرالزمان می گذرد. با این حال، آیا این بدان معنا نیست که جمعیت واکرها باید دائماً در حال کاهش باشد؟ می دانیم که جوامع کوچک بازمانده می توانند هر روز از لحاظ تعداد رو به کاهش بوده و تبدیل شدن آن ها به زامبی، مجموعه جدیدی از زامبی های جدید ایجاد کند. اما، گله های دست نخورده از زامبی ها و واکرهایی که به تنهایی در میانه ناکجاآباد پرسه می زنند، نباید در نهایت تسلیم پوسیدگی بدن فیزیکی شان شوند؟ این حفره داستانی به هیچ وجه به سود سریال در درازمدت نیست اما همچنان وجود دارد.

حفره های داستانی سریال مردگان متحرک

۷- حس داشتن واکرها

این یکی نسبتا ساده است. واکرها دقیقاً چگونه افراد زنده را حس می کنند؟ از تاکتیک «استتار با دل و روده»، به نظر می رسد که حس بویایی آن ها بیشترین تاثیر را در زمینه شناسایی انسان ها داشته باشد. همچنین از این نقطه نظر که بازماندگان داستان مجبور هستند مانند مردگان راه بروند، می توان گفت که مولفه بینایی نیز وجود دارد. همچنین این ایده وجود دارد که آنها به سمت سر و صدا کشیده می شوند. اما، با ایده پوسیدگی زامبی ها که در این سریال یک سوال شایع است، حواس پنج گانه آنها اگر به دلیل پوسیدگی بدن کاملاً تحلیل نرود، باید به شدت کاهش یابد.

با این حفره داستانی، اکنون باید بپرسیم که آیا واکرها حس ششم دارند؟ یک “حس واکری” اضافی که به طور کلی قوانین علم را به چالش می کشد؟ زوال واکرها این مانع آشکار در غرایز بقای واکرها را نادیده می گیرد. با این میزان پوسیدگی، واکرها واقعاً نباید قادر به شنیدن، بوییدن یا دیدن چیزی باشند، چه رسد به شکار جدید. همه این نوع حفره ها به حفره داستانی انواع متفاوت زامبی ها بازمی‌گردد. آیا واکرها خیلی ساده در حال تکامل هستند یا یک حس ششم واکری پنهان وجود دارد؟

حفره های داستانی سریال مردگان متحرک

۶- نجوا کنندگان

در قلمرو حواس یک واکر، نجوا کنندگان یا The Whisperers ظاهراً راه گریز خود را برای این کار پیدا کرده بودند. نجواکنندگان یک گروه شرور از بازماندگان هستند که با پوشیدن ماسک هایی ساخته شده از صورت زامبی ها و مخفی شدن در میان گروه های کوچک و حتی هدایت گله ها با سکوت کامل زنده مانده اند. همه ما از سریال مردگان متحرک یاد گرفتیم که نجواکنندگان گروهی هستند که باید از آن ها ترسید. آنها با خشونت بی‌رحمانه و نوعی سیستم سلسله‌مراتبی ترسناک که آنها را تحت فرمان یک آلفا و یک بتا قرار می‌دهد، عمل می کنند.

با این حال، بزرگترین سوال همچنان باقی می ماند: آنها چگونه می توانند با این ترفند زنده بمانند؟ چگونه آسیب نمی بینند؟ تاکتیک استتار «با دل و روده زامبی» که گروه اصلی بازماندگان از آن استفاده می‌کنند، آنها را مجبور می‌کند تا عطر و بوی خود و حتی ظاهر خود را برای راه رفتن در میان مردگان پنهان کنند. با این حال، نجواکنندگان فقط ماسک هایشان را می پوشند، ساکت می مانند و مانند مردگان راه می روند و بدین شکل زنده می مانند. آنها حس بویایی را که واکرها در مواجهه با گروه اصلی بازماندگان به خوبی از آن استفاده می کردند، نادیده می گیرند و در مقابلش ایمن هستند. چطور؟ نمی دانیم!

حفره های داستانی سریال مردگان متحرک

۵- گاز مرگبار زامبی ها

در سریال مردگان متحرک ثابت شده است که هر فردی، زنده یا مرده، به ویروس زامبی آلوده شده است. بنابراین، تهدیدِ مردن و نه فقط گاز گرفته شدن توسط زامبی ها، همه چیز را برای کل گروه بازماندگان خطرناک تر و مخاطره آمیزتر می کند. همه آنها بدون توجه به اینکه چگونه می میرند، ناگزیر به زامبی تبدیل خواهند شد. اما بدیهی است که گاز گرفته شدن مرگ را تسریع می کند. بنابراین، آیا گازهای واکرها دارای سطوح متفاوتی از قدرت تبدیل کردن زندگان به زامبی است؟

نکته مبهم در مورد گاز کشنده این است که چه مدت طول می کشد تا یک نفر را به زامبی تبدیل کند. در فصل‌های بعدی سریال، هر چه یک شخصیت مهم‌تر باشد، به نظر می‌رسد که تسلیم شدن او در برابر سم گاز و تبدیل شدن او بیشتر طول می‌کشد. زهر /باکتری موجود در گاز واکرها که حامل ویروس است، بسته به اینکه واکر چند ساله است و چه مقدار از ویروس در بدن او وجود دارد، می‌تواند کشنده‌تر باشد. خب، معلوم می شود که این یکی دیگر از آن حفره های داستانی بی پاسخی است که باید چشم بر آن ببندیم.

حفره های داستانی سریال مردگان متحرک

۴- زامبی های رام شده میشون

تصویر حیرت انگیز میشون و واکرهای رام شده اش همچنان یکی از نمادین‌ترین تصاویر در تاریخ سریال The Walking Dead است. قبل از اینکه میشون در فصل دوم سریال با آندریا همراه شود، تنها با شمشیرش به تنهایی سفر می کرد و تنها دوستش این شمشیر سامورایی بود. البته، صبر کنید. او همراهانی داشت! دو زامبی رام شده که با افسارهای بلند و آرواره ها و دست هایی از بدن جدا شده بودند او را همراهی می کردند.

ما هدف میشون از این واکرها را درک می کنیم. آنها آنجا هستند تا میشون را استتار کنند و او را طوری جلوه دهند که انگار یک زامبی است و در میان آنها راه می رود. با این حال، هیچ چیز دیگری او را از واکرها پنهان نمی کند. در واقع، این زامبی های رام شده به هیچ وجه از او محافظت نمی‌کنند، مگر اینکه او را در چشمان زندگان، قدرتی نشان دهند که باید از آن دوری کرد. حتی میشون از اینکه چرا این کار می کند دچار حیرت و سردرگمی شده است. کنار گذاشتن این بخش از شخصیتش و دور شدن از آن، برای میشون بسیار حیاتی بود. با این حال، ما همچنان از خود می پرسیم که خلع سلاح کردن دو زامبی با بریدن دست ها و خرد کردن فکشان، چه کمکی به زنده ماندن میشون می کرد؟!

۳- منبع بی پایان بنزین

در آخرالزمان زامبی ها جنبه های زیادی از بقای طولانی مدت وجود دارد که باید به آن ها توجه کرد. با وجود غذا، آب، اسلحه، سرپناه و لباس، زمان آن فرا رسیده است که حمل و نقل را در نظر بگیرید. در سریال مردگان متحرک، زمانی که بازماندگان اصلی در سکونتگاهی مستقر می شوند، خواه الکساندریا باشد یا زندان و حتی مزرعه هرشل، به نظر می رسد واقعیت های بنزین را فراموش کرده اند. طی سالیان متمادی، تلاش برای بدست آوردن بنزین و تعویض وسایل نقلیه به یک خطر تبدیل شده است. پس از گذشت این همه زمان، ذخایر بنزینی که بازماندگان ما به آنها دسترسی دارند به احتمال زیاد تمام شده یا بنزین دیگر غیرقابل استفاده شده است.

آیا ما فقط در مورد بی پایان بود منبع بنزین گروه ریک شکایت می کنیم؟! نه. با این حال، این تلقین مبنی بر اینکه مقداری بنزین بی‌نهایت وجود دارد که اعضای گروه بازماندگان از آن استفاده کنند، بدون اینکه هرگز برای پر کردن باک خودروهایشان با مشکلی مواجه شوند (هم بازماندگان اصلی و همه دیگر جوامع بازمانده) باعث می شود که با سوالی بی پاسخ مواجه شویم.

حفره های داستانی سریال مردگان متحرک

۲- خون مسموم زامبی ها

همه طرفداران سریال مردگان متحرک می دانند که گاز گرفته شدن توسط واکرها چقدر می تواند کشنده باشد. با این حال، در مورد خون زامبی ها چطور؟ ایده استفاده از خون آلوده به عنوان سلاح چندین بار در طول سریال مورد استفاده قرار می گیرد. در یک مورد، زمانی که ریک و گروهش با باقیمانده جمعیت ترمینوس، و البته رهبرشان گرت، روبرو می شوند، باب وقتی توسط گروه ترمینوس به اسارت گرفته شده، فاش می کند که گاز گرفته شده است. با این حال، او این موضوع را تنها پس از اینکه آنها شروع به خوردن گوشتش کردند، فاش می کند.

او از آن به عنوان “گوشت آلوده” یاد کرد. گروه ترمینوس پس از این افشاگری آنقدر زنده نمی ماند که مخاطبان ببینند آیا می توانند از مصرف گوشت آلوده جان سالم به در ببرند یا نه. در نمونه‌ای دیگر، نیگان با این ایده که ضربه‌ای با چوب بیسبال معروفش (لوسیل) همان اثر گاز گرفته شدن توسط زامبی ها را دارد، بدنه آن را به خون و دل و روده واکرها آغشته می کند. خون / دل و روده واکرها که به عنوان زهر عمل می کند در دنیای داستان معنی ندارد. چند بار شخصیت های مورد علاقه ما با انبوهی از واکرها روبرو شدند در حالی که در دوران نبرد، خون و روده آن ها به سرتاپایشان پاشیده می شد؟ اگر خون واکرها به چشم، دهان و بریدگی یا زخم باز وارد شود، چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر از ما بپرسید به شما خواهیم گفت که ایده ورود خون واکرها به سیستم انسان های زنده می توانست تعداد زیادی از شخصیت های اصلی را در چند فصل ابتدایی سریال از بین ببرد.

حفره های داستانی سریال مردگان متحرک

۱- آیا واکرها سیر می شوند؟

هیچ چیز بهتر از یک جسد تازه بو و طعم ندارد! اگر هنوز در حال دست و پا زدن و جیغ کشیدن باشد، بهتر هم هست، مگر نه؟ خب، این طرز فکر شخصیت های اصلی واقعی سریال مردگان متحرک، خود مردگان است. اما آیا آنها هرگز سیر می شوند یا عطش آنها برای گوشت انسان سیری ناپذیر است؟ هنگامی که یک فرد یا حیوان زنده قربانی دسته ای از زامبی ها می شود، می توان تصور کرد که چیزی از بدن او باقی نمی ماند. خب، اتفاق عجیبی که می افتد این است که برخی از بازماندگان پس از مرگشان، دوباره ظاهر می شوند. همچنین لحظه ای نمادین در داخل زندان وجود دارد که جسد زامبی شده لری هرگز کشف نشد.

طرفداران در مورد اینکه آیا واکرها او را خوردند یا نه، استخوان‌ها و همه چیز جسد او را خوردند یا نه، یا اینکه او به زامبی تبدیل شد، خیلی ساده از زندان خارج شده و هرگز پیدا نشد، تفاوت نظر دارند. به نظر می رسد که واکرها هرگز غریزه اصلی خود را برای کشتن و خوردن از دست نمی دهند. با این حال، چرا برخی بدن ها از دست گله ای از زامبی ها جان سالم به در می برند (از لحاظ فیزیکی)؟ از خود می پرسیم که آیا وقتی واکرها سیر می شوند دیگر دست از خوردن بر می دارند، اما با اتفاقاتی که در تمام طول سریال رخ داده، هنوز هم نمی‌دانیم که قوانین این بخش از روایت چه هستند.

مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
بدون نظر

ورود