در میان بسیاری از وسایل نقلیه و سیستم های تسلیحاتی مورد استفاده در ارتش ها در سراسر جهان، تانک ها به طور کلی از قوی ترین ها هستند. این خودروهای زرهی اساساً توپخانه های بزرگی هستند که بر روی یک شاسی تسخیرناپذیر نصب شده اند و می توانند تقریباً در هر زمینی حرکت کنند. در حالی که تانک ها سلاح های دیگری نیز دارند، معمولاً به شکل پرتاب کننده موشک و مسلسل، برجک های اصلی معمولاً قوی ترین و مهم ترین قطعه این زره پوش ها هستند.
از آنجایی که تانکها با زرههای ضخیمتر و قویتر و همچنین انواع جدیدی از سیستمهای حفاظت فعال و غیرفعال، دائماً در حال توسعه هستند، این سلاحها نیز برای تداوم کارآیی خود به ارتقاء نیاز دارند. اغلب، این به معنای افزودن قدرت ویرانگری بیشتری با گنجاندن سلاح های قدرتمندتر است که قادر به نفوذ در بهترین نوع زره ها هستند. در برخی موارد، سازندگان حتی ممکن است عناصر دفاعی و سرعت را قربانی کنند تا به طور کامل بر قابلیتهای تهاجمی تمرکز کنند. در حالی که قضاوت صحیح در مورد قدرت هر تانک دشوار است، زیرا نیروهای نظامی اغلب مشخصات دقیق زره پوش های خود را محرمانه نگه می دارند، اطلاعات در دسترس عموم می تواند ایده خوبی از میزان مسلح بودن هر تانک به ما بدهد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ تانکی آشنا کنیم که مسلح ترین و ترسناک ترین تانک های تاریخ به شمار می آیند.
Type 99 (چین)
تانک تایپ ۹۹ یک تانک جنگی اصلی ساخت چین است که نامهای مختلفی دارد، از جمله نام رسمی ZTZ-99. این تانک که به عنوان جایگزینی برای تانک های قبلی نوع ۸۸ توسعه یافته است، اکنون در کنار تانک کوچکتر و کم قدرت تر Type 96 ،بخش قابل توجهی از لشکرهای زرهی ارتش چین را تشکیل می دهد. اکنون بیش از ۱,۰۰۰ دستگاه تانک نوع ۹۹ در خدمت ارتش چین است و هیچ نشانه ای از کند شدن تولید آن در آینده نزدیک دیده نمی شود، در شرایطی که چین به توسعه ارتش خود ادامه می دهد. اکنون بیش از دو دهه از عمر آن می گذرد و در این مدت، تانک Type 99 شاهد چندین بازبینی و ارتقاء اساسی بوده است.
در حالی که بیشتر فناوری اولیه این تانک بر اساس تانک T-72 بود، اکنون می تواند با تانک های توسعه یافته توسط سایر کشورها از جمله M1 Abrams آمریکایی، چلنجر ۲ بریتانیایی و T-90 روسی رقابت کند. این تانک با وزن بیش از ۵۰ تن، یکی از سنگینترین تانکهای جنگی مدرن است که هنوز در سرویس به سر می برد. سلاح اصلی این تانک یک توپ بدون خان ۱۲۵ میلی متری ZPT-98 است که با سیستم تثبیت کننده دو صفحه ای و گلوله گذار خودکار تکمیل می شود. با قابلیت شلیک تا هشت گلوله در دقیقه و پرتاب موشک های ضد تانک، گلوله های دارتی بلند با قدرت نفوذ در زره و مهمات های با قدرت انفجاری بالا، این تانک چینی قدرت شلیک زیادی دارد. این خودروی زرهی برای نبردهای نزدیکتر نیز از دو مسلسل برخوردار است.
Challenger 2 (بریتانیا)
تانک چلنجر ۲ بر اساس چلنجر ۱ ساخته شده، یک تانک رزمی اصلی نسل سوم بریتانیایی است. تولید این تانک جدید در اوایل دهه ۱۹۹۰ آغاز شد و اولین واحد در سال ۱۹۹۴ قبل از ورود رسمی به خدمت در سال ۱۹۹۸ به ارتش بریتانیا تحویل داده شد. از آن زمان تانک چلنجر II تانک منتخب ارتش بریتانیا در نبردهایی در سراسر جهان، در عملیات در مناطقی مانند عراق، افغانستان، و کوزوو بوده است. چلنجر II در حالی که سرعت زیادی ندارد، تقریباً به طور کامل بر این تمرکز دارد که بتواند در برابر آتش دشمن مقاومت کرده و در سریعترین زمان ممکن آسیبهای کشندهای به دشمن وارد کند. در دستان بریتانیا، این تانک نیرویی بوده است که میتوان رویش حساب کرد و تنها تانکهای چلنجر II که در طول تاریخ خود در اثر آتش دشمن از بین رفته اند، در طول جنگ جاری در اوکراین بوده است.
این موضوع کمک می کند تا درک کنید که این تانک چقدر می تواند قدرتمند و کشنده باشد. این قدرت مرگبار عمدتاً از توپ ۱۲۰ میلی متری L30 چلنجر ناشی می شود که به عنوان سلاح اصلی تانک عمل می کند و می تواند گلوله های مختلفی را شلیک کند. این گلوله ها شامل گلوله با قدرت انفجاری بالای L31، پرتابه ضدزره با کفشک جدا شونده (APFSDS) و گلوله های دود زای فسفر سفید L27A1 است. برای افزودن پشتیبانی آتش اضافی در فاصله نزدیک، این زره پوش به دو مسلسل ۷.۶۲ میلی متری نیز مجهز شده است.
K2 Black Panther (کره جنوبی)
K2 Black Panther یک تانک جنگی اصلی نسبتاً مدرن است. برخلاف تانک های غول پیکر قابل اعتمادی مانند M1 Abrams، Leopard 2 و Challenger 2، این تانک کره ای تنها در دهه گذشته وارد خدمت شده و تجربه نسبتا کمی در نبردهای واقعی دارد. اما این موضوع نمی تواند قدرت این زره پوش ساخت کره جنوبی را که برای کمک به محافظت از کشور در برابر حملات احتمالی همسایه خود در شمال طراحی شده است، را کاهش دهد. این امر فلسفه خاصی را برای K2 Black Panther ضروری کرده است. این تانک به گونهای ساخته شده است که سریع و قدرتمند باشد تا بتواند به سرعت وارد میدان نبرد شده و به اهداف خود شلیک کند. این رویکرد ضربه و فرار در یک محیط پرسرعت و بی ثبات مانند منطقه غیرنظامی پرتنش در مرز بین کره شمالی و جنوبی، بسیار حیاتی است.
برای اینکه بتواند این نوع تاکتیک ها را انجام دهد، K2 Black Panther دارای یک سیستم یکپارچه هدف گیری KSTAM-II و یک سیستم کنترل آتش پیشرفته Leclerc است. این تکنولوژی ها به تانک اجازه می دهد تا به سرعت دشمنان را پیدا کرده و روی آنها قفل کند. سلاح اصلی این تانک خاص یک توپ ۱۲۰ میلی متری L/55 است که توسط شرکت هیوندای ساخته شده و می تواند تا ۱۰ گلوله در هر دقیقه تا حداکثر ۴۰ گلوله شلیک کند. تانک کره ای، این گلولهها را با سرعت بسیار زیاد شلیک میکند و میتواند به یک هدف کوچک ۳۰ سانتیمتری در بردی تا ۱ کیلومتر شلیک نماید. تسلیحات ثانویه این تانک شامل یک مسلسل سنگین ۱۲.۷×۹۹mm K6 و یک مسلسل ۷.۶۲×۵۱mm است.
Leopard 2A8 (آلمان)
تانک لئوپارد ۲ به عنوان یک تانک اصلی جنگی، یکی از موفقترین تانکهای عصر مدرن است و ثابت کرده اند که استفاده مناسبی در میدا نبرد دارند. این تانک نسل سوم که رقیب مستقیم تانک هایی مانند چلنجر ۲ و ام ۱ آبرامز است، به عنوان ستون فقرات ارتش آلمان عمل می کند. فرآیند طراحی این تانک در دهه ۱۹۷۰ آغاز شده و در سال ۱۹۷۹ و درست در اواسط جنگ سرد وارد خدمت شد. از آن زمان، این تانک روزآمدسازی ها و بازنگری های متعددی را پشت سر گذاشته و هزاران دستگاه از آن تولید شده است که بسیاری از آنها به کشورهای سراسر جهان صادر شده است. جدیدترین نوع این تانک نسخه Leopard 2A8 است، یک هیولای ۳۰ میلیون دلاری که می توان گفت گران ترین تانک موجود در بازار است.
مانند سلف های خود، هدف این بوده که لئوپارد ۲ یک تانک برتر و مملو از فناوری و ویژگیهای اثرگذار باشد. نسخه اصلی لئوپارد ۲ برای شکست دادن زره پوش های مستقر شده توسط نیروهای شوروی در زمینه قدرت توپ و مانور ساخته شد و این فلسفه طراحی تا امروز ادامه داشته است. سلاح اصلی لئوپارد ۲A8 یک توپ اصلی ۱۲۰ میلی متری است. این توپ بدون خان به طور ویژه ای موثر است زیرا دارای یک سیستم تثبیت کننده منحصر به فرد است که باعث می شود تانک آلمانی بتواندر در حالی که با سرعت های بالا حرکت می کند، شلیک نماید. همچنین این تانک مجهز به دو مسلسل ۷.۶۲ میلی متری است و گلوله های قدرتمند Rheinmetall DM53 و DM63 را شلیک می کند که می تواند تا ۷۵ سانتیمتر در زره نفوذ کند.
KF51 Panther (آلمان)
KF51 Panther آلمانی در اصل یک نسخه اصلاح شده از تانک Leopard 2A4 است که به یک توپ جدید مجهز شده است. این تانک اصلی جنگی که توسط شرکت Rheinmetall طراحی و تولید شده است، هنوز وارد سرویش نشده است، اما به نمایش عمومی گذاشته شده و تست های خود را پشت سر گذاشته است. این تانک قرار است جایگزین لئوپارد ۲ شده و یک تانک آینده نگرانه تر برای جنگ های مدرن در نظر گرفته شده است. هدف نهایی طراحان این زره پوش ساخت تانکی است که سیستم های رزمی پیشرفته را در خود جای داده، در برابر طیف وسیعی از تهدیدات در امان بوده و تهدید بزرگتری را برای رقبا فراهم می کند. این بدان معناست که KF51 Panther مجهز به انواع سیستمهای دفاعی است که برای محافظت فعالتر برای حفظ سبکی و چابکی تانک طراحی شده است.
این تانک با استفاده از یک معماری کاملاً دیجیتالی، مملو از حسگرهایی است که به جای تکیه بر زره های ضخیم و سنگین، تهدیدات نزدیک شونده را شناسایی کرده و اقدامات متقابل را به کار می گیرد. با این حال، تفاوت اصلی بین KF51 Panther و سایر خودروهای زرهی ناتو این است که دارای یک توپ ۱۳۰ میلی متری بدون خان Rh-130 L/52 است. این توپ در واقع عدول از تانک های اروپایی است که معمولاً از توپ های ۱۲۰ میلی متری استفاده می کنند. این سیستم که Future Gun System نامگذاری شده، برد موثر بسیار طولانی تری دارد و توسط یک مسلسل کواکسیال ۱۲.۷ میلی متری بزرگ، یک مسلسل ۷.۶۲ میلی متری و چهار پهپاد کوادکوپتر پشتیبانی می شود.
T-90M (روسیه)
تا زمان معرفی تانک T-90 و پایان اتحاد جماهیر شوروی، لشکرهای زرهی ارتش روسیه از زمان معرفی تانک T-72 در سال ۱۹۶۹ عمدتاً از این زره پوش استفاده می کردند. برای مقابله با چالش های جنگ مدرن و رقابت با نیروهای ناتو، کمپانی Uralvagonzavod مامور ساخت جانشینی برای این تانک شد تا بتواند با چالش های نبرد مدرن سازگار شده و با نیروهای ناتو مقابله کند. این تانک در سال ۱۹۹۲ وارد خدمت نظامی فعال شد و از آن زمان تاکنون شاهد نبرد در طیف گسترده ای از عرصه های نبرد، از جمله آذربایجان و اوکراین بوده است. تجربیات میدانی نشان داده که T-90 در برابر حمله آسیب پذیر بوده است، به ویژه در اوکراین که RPG و سایر تسلیحات کوچکتر توانسته اند ده ها مورد از آنها را نابود کنند.
با این حال، حتی با وجود این ضعفهای دفاعی، زره پوش روسی مطمئناً میتواند ضربه ای ویرانگر به رقبا وارد کند. این تانک به یک توپ اصلی ۱۲۵ میلی متری ۲A46 مجهز شده است که کمی بزرگتر از توپ های اصلی اکثر تانک های ناتو است. با کمک سیستم کنترل آتش ۱A45T، این تانک روسی می تواند طیف وسیعی از گلوله ها مانند APFSDS، گلوله های با قدرت انفجاری بالا و موشک های ضد تانک را شلیک کند. مانند بسیاری از تانکهای اصلی جنگی، تانک Type-90 با سلاحهای کوچکتر از جمله مسلسل سنگین ۱۲.۷ میلیمتری و PKMT 7.62 میلیمتری عرضه میشود. نسخه ارتقا یافته اینتانک که برای اولین بار در سال ۲۰۲۰ وارد خدمت شد، T-90M است. این نسخه با یک توپ اصلی قدرتمندتر به نام ۲A46M-4 ارائه می شود که دقیق تر است و می تواند اهداف را در برد طولانی تری مورد اصابت قرار دهد.
Churchill AVRE (بریتانیا)
پس از شکست نیروهای متفقین در عملیات تهاجمی دیپ (Dieppe)، که در آن تانک هایشان توسط آتش دشمن و موانع ساحلی زمینگیر شدند، فرماندهان بریتانیایی نیاز به یک خودروی زرهی برای محافظت از مهندسان نظامی را تشخیص دادند. نتیجه این امر ساخت چندین خودرو زرهی مهندسی سلطنتی (AVRE) بود. اینها اساساً تانکهایی بودند که در اختیار تیم های مهندسی رزمی قرار داشتند و حفاظت لازم را در میدان جنگ فراهم می کردند تا آن ها بتوانند وظایف خود را انجام دهند. در میان این خودروهای زرهی مهندسی، احتمالاً Churchill AVRE شناخته شده ترین و یکی از اولین نمونه ها بود. پس از بازنگری های متعدد، نسخه های جدیدتر Churchill AVRE در عبور از زمین هایی که تانک های دیگر نمی توانستند از آن عبور کنند، بسیار کارآمد بودند.
همچنین این زره پوش برخی از ضخیمترین و قویترین زرههای افسانهایترین تانکهای جنگ جهانی دوم را داشت، اما فوقالعاده سنگین بود، به این معنی که فقط میتوانست با سرعت کم حرکت کند. خوشبختانه نیازی به حرکت سریع نبود و دارای یک توپ اصلی بود که می توانست خسارت زیادی به دشمن وارد کند. توپ اصلی – با نام رسمی Mortar, Recoiling, Spigot, 29mm – به دلیل توانایی اش در آسیب رساندن به یک منطقه وسیع تنها در یک شلیک به خاکروبه دان (dustbin) معروف شده بود. خمپاره پرقدرت ۲۳۰ میلیمتری این توپ یک ماده منفجره ۲۰ کیلوگرمی را شلیک می کرد که برای از بین بردن هرگونه مانع و فراهم کردن محلی برای عبور برای تانکهای دیگر از منطقه برخورد، طراحی شده بود.
FV4005 (بریتانیا)
در طول دهه ۱۹۴۰، رهبران ارتش بریتانیا متوجه شدند که برای مبارزه با نیروهای رو به رشد اتحاد جماهیر شوروی به تانک های سنگین تر و قدرتمندتری نیاز است. پس از معرفی IS-3 در سال ۱۹۴۵، کار بر روی آنچه که در نهایت به FV4005 تبدیل شد، آغاز گردید. این تانک جدید باید می توانست گلولههایی را شلیک کند که بتواند تا ۱۵ سانتیمتر در یک صفحه زره فولادی با زاویه ۶۰ درجه از فاصله دستکم ۱,۸۰۰ متری نفوذ کند. این تانک دارای یک توپ اصلی به نام L4A1 با کالیبر ۱۸۳ میلی متری بود. اگرچه یک شاسی اختصاصی نیز برای نصب این سلاح جدید ساخته شده بود، اما نیاز به تولید انبوه تانک ها باعث شد که آن را روی بدنه تانک های Centurion که در آن زمان در دسترس بود نیز نصب کنند.
FV4005 که در سال ۱۹۵۵ معرفی شد، هرگز از مرحله آزمایشی فراتر نرفت، اما یکی از بزرگترین توپ هایی را داشت که تاکنون روی یک تانک نصب شده است. با وزن بیش از سه تن، توپ ۱۸۳ میلیمتری L4A1 گلوله های با قدرت انفجاری بسیار بالا، که به نام HESH نیز شناخته میشد، را شلیک می کرد که ۶۵.۷ کیلوگرم وزن و تقریباً ۷۶ سانتیمتر طول داشتند. شلیک چنین گلوله ای باعث ایجاد نیروی لگد ۸۶ تنی می شد. این اندازه و وزن مهمات به این معنی بود که FV4005 فقط می توانست ۱۲ گلوله را حمل کند و قدرت بسیار زیاد توپش به این معنی بود که فقط در برد کوتاه دقیق بود. در نهایت، تنها دو سال بعد در سال ۱۹۵۷ این پروژه متوقف شد.
TOS-1 (روسیه)
TOS-1 تلاقی بین یک سیستم موشکی سنتی چندگانه و یک تانک با شنی پیوسته است. TOS-1 که در روسیه به عنوان یک سیستم شعله افکن سنگین شناخته می شود، در اوایل دهه ۱۹۸۰ وارد مرحله توسعه شده و متعاقباً در سال ۱۹۸۸ وارد خدمت شد. از آن زمان تاکنون، این زره پوش مرگبار در عرصه های مختلف جنگی از جمله افغانستان، چچن و اخیراً اوکراین مورد استفاده قرار گرفته است. این تانک اساساً متشکل از یک شاسی T-72 است که به اندازه کافی سنگین و قوی است تا از موشکاندازهای مرگباری که بالای آن قرار می گیرند پشتیبانی کند. این پرتابگرها به طور منحصر به فردی می توانند موشک های ترموباریک را شلیک کنند، سلاحی فوق العاده قدرتمند که تاثیر ویرانگر آن ثابت شده است.
مواد منفجره ترموباریک با ایجاد خلاء و موج انفجاری که قادر است افراد را تبخیر کند و سازه ها را کاملاً از بین ببرد باعث آسیب شدیدی می شود. این سلاح ها با رهاسازی ابری از مواد قابل اشتعال عمل می کنند که می تواند قبل از انفجار دوم که ابر را مشتعل کند، به منطقه وسیعی نفوذ کند. این سلاح به سرعت تمام اکسیژن موجود در اطراف را مصرف می کند و انفجاری را ایجاد می کند که فقط با کلاهک های هسته ای قابل مقایسه است. TOS-1 می تواند این راکت ها را تا برد ۹ کیلومتری شلیک کند.
Panzer VIII Maus (آلمان)
جای تعجب نیست که Panzer VIII Maus یکی از قویترین توپ های نصب شده روی تانکهایی که تاکنون ساخته شده بود، داشت. این خودروی زرهی خاص دارای عنوان متمایز بزرگترین و سنگینترین تانک تمام دوران نیز است. با وزن خیره کننده ۱۸۸ تن، به طور قابل توجهی بزرگتر از هر تانک دیگری است که تا به حال ساخته شده است. با این حال، Panzer VIII Maus هرگز در میدان نبرد به کار گرفته نشد. نازیها تولید این تانک را تنها در سال ۱۹۴۴، چند ماه قبل از پایان جنگ جهانی دوم آغاز کردند، و سربازان روسی تنها دو نسخه تکمیلشده از آن را در جریان عملیات تهاجمی ترکیبی نیروهای شوروی و متفقین به آلمان به دست آوردند.
توپ برجسته Panzer VIII Maus سلاح اصلی آن بود که با نام توپ ۱۲۸ میلی متری KwK 44 L/55 شناخته می شد. این سلاح نسخه اصلاح شده توپخانه ضد تانک ۱۲.۸ سانتی متری Pak 44 بود و آنقدر قدرتمند بود تا هر وسیله نقلیه ای را که توسط دشمنان آلمان وارد میدان می شد، نابود کند. همچنین این تانک دارای یک توپ هویتزری به شکل توپ ۷۵ میلی متری KwK 44 L/36.5 و یک مسلسل ۷.۹۲ میلی متری بود.
بدون نظر