زندگی روش جالبی برای درس دادن به ما دارد، هرچند گاهی اوقات خیلی دیر متوجه بعضی از آنها میشویم. روانشناسان معتقدند اکثر انسانها این ۱۰ درس زندگی را خیلی دیر یاد میگیرند. بنابراین با بررسی نکاتی که در ادامه آمده میتوانیم بهتر برای آنچه در آینده منتظر ماست آماده شویم.
۱. درک ناپایداری زندگی
ما بخش زیادی از زندگی خود را صرف دنبال کردن چیزهای متفاوت میکنیم، چه داراییهای مادی، چه روابط و چه برخی هدفهای مشخص. اما در این تعقیب بیوقفه، اغلب ماهیت گذرا بودن ذاتی زندگی را نادیده میگیریم.
روانشناسی تاکید میکند که شادی و رضایت ما به این عناصر گذرا وابسته نیست. زندگی آگاهانه مستلزم درک و پذیرش ناپایداری زندگی است. این کار به ما این امکان را میدهد که وابستگی خود به این عناصر گذرا را رها کنیم و تغییر را بپذیریم.
۵ درس مهم زندگی که مردان اغلب خیلی دیر یاد میگیرند
۲. اهمیت خویشتنپذیری
اغلب اوقات ما خشنترین منتقدان خودمان هستیم. خودمان را به خاطر اشتباهات و کاستیها سرزنش میکنیم و در چرخهای از خودکمبینی و منفیگرایی میافتیم. روانشناسی به ما میگوید که چنین رفتاری میتواند منجر به مسائلی مانند اضطراب، افسردگی و پایین آمدت اعتماد به نفس شود.
کلید یک رابطه سالم با خود، پذیرش است. چیزی که بسیاری از افراد دیر آن را متوجه میشوند. اما هرگز برای شروع تمرین خودباوری دیر نیست.
۳. رها کردن منیت
یکی از بزرگترین موانعی که در زندگی با آن روبهرو میشویم نفسمان است. نفس میتواند یک مشکلساز واقعی باشد، باعث تعارض در روابط شود، رشد شخصی را متوقف کند و ما را ناراضی نگه دارد. با این حال، بسیاری از مردم زندگی خود را صرف خدمت به نفس خود میکنند بدون اینکه متوجه آسیب آن باشند.
متأسفانه، این درک اغلب برای بسیاری از مردم خیلی دیر و پس از سالها تصمیمات مبتنی بر منیت به دست میآید که بر رفاه و روابط آنها تأثیر گذاشته است. خبر خوب این است که هرگز برای شروع تمرین مدیریت نفس دیر نیست. منیت شما دشمن شما نیست، بلکه تنها بخشی از شماست که به راهنمایی و درک نیاز دارد.
۴. پذیرش شکست
شکست بخشی اجتناب ناپذیر از زندگی است. با این حال، بسیاری از ما برای اجتناب از آن چنان انرژی زیادی صرف میکنیم که فراموش میکنیم ارزش آن را ببینیم.
کافی است کمی فکر کنید: چند بار به خاطر ترس از شکست، از امتحان کردن یک چیز جدید خودداری کردهاید؟ چند فرصت را به خاطر ترس از دست دادهاید؟
در حوزه روانشناسی، به خوبی ثابت شده است که نگرش ما نسبت به شکست میتواند بهطور قابل توجهی بر رشد و موفقیتمان تأثیر بگذارد. شکست نه یک بن بست، بلکه پلهای در مسیر موفقیت است.
۵. شناخت ارزشهای بنیادین
درک اصلیترین ارزشهایمان مثل در اختیار داشتن قطبنمایی است که ما را در مسیر زندگی هدایت میکند. اما متأسفانه بسیاری از افراد بدون درک روشنی از آنچه واقعا برایشان اهمیت دارد، زندگی را پشت سر میگذارند.
اصول اعتقادی ما مشخص میکنند که ما که هستیم و اقدامات، تصمیمات و روابط ما را هدایت میکنند.
تحقیقات نشان میدهد افرادی که مطابق با ارزشهای خود زندگی میکنند، احتمالاً رفاه و رضایت بیشتری از زندگی را تجربه میکنند.
۶. تمرین قدردانی
قدردانی یک تمرین ساده با تأثیرات عمیق است. با این حال، بسیاری از ما تا آخر عمر از آن غافل میشویم.
ما در بیشتر مواقع به جای قدردانی از آنچه داریم، بر مشکلاتمان تمرکز میکنیم و گرفتار چیزهایی هستیم که فقدانشان را احساس میکنیم. این طرز فکر میتواند منجر به نارضایتی و ناراحتی شود.
روانشناسی به ما میگوید که قدردانی میتواند به طور قابل توجهی سلامت روان و رفاه کلی ما را بهبود ببخشد. مطالعات نشان میدهد که افرادی که به طور منظم شکرگزاری میکنند، سطح استرس و افسردگی کمتری دارند.
این تمرین ساده است: کافی است شناسایی و قدردانی از چیزهای خوب زندگی خود را به عادت تبدیل کنید. این چیزهای خوب میتوانند به سادگی یک غذای خوشمزه، یک روز آفتابی گرم یا همراهی با یک دوست خوب باشند.
۷. زندگی در لحظه
زندگی در زمان حال یکی از متحولکنندهترین عادتهایی است که میتوانیم اتخاذ کنیم. با این حال، این درسی است که بسیاری از ما خیلی دیر در زندگی آموزیم.
ما اغلب در حال نشخوار فکری گذشته یا نگران آینده هستیم. این پچ پچ مداوم ذهنی میتواند لذتی را که از تجربه واقعی لحظه حال به دست میآید از ما سلب کند.
مطالعات نشان میدهد که ذهنآگاهی میتواند استرس را کاهش دهد، تمرکز را بهبود ببخشد و رفاه عاطفی را افزایش دهد.
۸. پذیرفتن این نکته که تغییر اجتنابناپذیر است
تغییر تنها عنصر ثابت در معادله زندگی است. با این حال بسیاری از ما خیلی دیر حاضر به پذیرفتن این حقیقت میشویم.
ما اغلب در برابر تغییر مقاومت میکنیم و به همان چیزهای راحت و آشنای همیشگی میچسبیم. اما این مقاومت میتواند ما را به دام بیندازد و از رشد و تطبیقپذیریمان جلوگیری کند.
تحقیقات نشان میدهد که افرادی که آماده تغییر هستند، انعطافپذیرتر و سازگارترند. درنتیجه دفعه بعدی که با تغییر مواجه شدید، به جای مقاومت، سعی کنید به آن به چشم فرصتی برای رشد و یادگیری نگاه کنید. این تغییر دیدگاه میتواند همه چیز را تغییر بدهد.
۹. پذیرفتن این نکته که خوشبختی هدف نهایی زندگی نیست
اغلب به ما میگویند که هدف نهایی در زندگی شادی و خوشبختی است. اما این دنبال کردن تجربیات معنادار است که زندگیمان را حقیقتاً پربار میکند.
ما اغلب به دنبال خوشبختی میگردیم، و آن را مقصدی میدانیم که وقتی به آن رسیدیم، تا ابد با خوشی زندگی خواهیم کرد. اما زندگی یک افسانه نیست. خوشبختی گذراست.
مطالعات نشان میدهد کسانی که صرفاً بر روی خوشبختی تمرکز میکنند، اغلب کمتر احساس شادی میکنند و استرس بیشتری دارند. این چیزی است که روانشناسان آن را «پارادوکس خوشبختی» مینامند.
۱۰. اولویت دادن به خودمراقبتی
اهمیت خودمراقبتی را نمیتوان نادیده گرفت. با این حال، این درسی است که بسیاری از ما خیلی دیر یاد میگیریم.
ما اغلب هر چیز دیگری، از کار و خانواده گرفته تا مسئولیتهایمان را بر رفاه خودمان ترجیح میدهیم. غافل از اینکه بیتوجهی به مراقبت از خود میتواند منجر به فرسودگی شغلی، استرس و مشکلات مربوط به سلامتی شود.
روانشناسی به ما میگوید که مراقبت از سلامت جسمی، عاطفی و روانی برای حفظ یک زندگی متعادل و سالم حیاتی است.
تمرین خودمراقبتی ساده است: هر روز برای خودتان وقت بگذارید، چه با تمرین مدیتیشن و چه یک حمام آرابخش یا خواندن کتاب. نکته کاربردی در این میان این است که فعالیتهای خودمراقبتیتان را درست مانند هر کار یا قرار ملاقات مهم دیگری برنامهریزی کنید. این یک تعهد کوچک است که میتواند تفاوت بزرگی در رفاه کلی و کیفیت زندگی شما ایجاد کند.
عالی بود
خواستم ناپایداری زندگیی را درک کنم یادم نمی امد پایداری اش چه بوده .
خواستم خودم را انگونه هستم بپذیرم ولی نمی دانستم کیستم.
خواستم قدر دان باشم نمی دانستم از که ؟ و، برای چه ؟
خواستم شکست هایم را بپذیرم یادم امد پذیرفته ام کل زندگی را
ارزش ها را پذیرفتم ولی بی ارزشی ارزش بود در زمانه ی ما
خواستم در لحظه زندگی کنم اینده فرا رسید
خواستم بپذیرم انچه تغییر نکند یادم امد پذیرفته ام شکست را
خواستم به خودم الویت دهم یادم امد که کسی نبوده که به ان اهمیت دهم یادم ادم خودم را هم نمی شناسم
خیلی خوب وتاثیرگذاربود .
اگر ناپایداری زندگی رو درک کرده باشی قسمت پایدار میشه یاداوری این نکته که زندگی ناپایداره، این رو در ذهن پایدار کن.
دقیقا یکی از بزرگترین ماموریتهای ما، شناخت خودمونه، میدونم که به سرنخ نیاز داری ولی نداریش. یک راه داری ولی متاسفانه برای استفاده ازش باید به آخر نا امیدی برسی، آخر نا امیدی، خودکشیه اما در این نا امیدی که من میگم باید از هر چیزی ناامید بشی جز باور وجود یک نیروی مطلق بر هستی. قسمت سختش همینجاست. اگر مثل من در سال قبل، بی خدا باشی کار برات سخت میشه و به اعتماد از سر ناچاری نیاز خواهی داشت. بهرحال اگر شرایطش جور شد و احساس کردی از ناراحتی یا عصبانیت داری خفه میشی، همینجوری، زبانی، خدا رو مورد خطاب قرار بده و ازش راهنمایی بخواه. عجیبه که اگر دقت کنی، راهنماییت میکنه و سرنخ رو بدست میاری. یادت باشه، اعتماد از روی ناچاری…
کاش میدونستم چطور پیدات کنم تا بهت نشون بدم که تنها لازمه از قوانین بازی تشکر کنی بخاطر دقت و بی طرفیش! آره، بی طرفیش، این خودت بودی که برای خودت دردسر تراشیدی! چه موقع؟ چطوری؟ این رازی هست که اگر اعتماداز سر ناچاری رو در دستور کار قرار بدی، به سرنخش میرسی. فقط همینو یادت باشه، اعتماد از سر ناچاری، دیگه نمیدونم چطور میتونم بهت بگم.
اما با یک قسمت حرفت موافقم، اون قسمت رسیدن آینده. حقیقت این هست که کسی منتظر تو نمیشه مخصوصا اگر نفعی در این انتظار نبینه، زمان هم بدتر از همه. فقط یه چیز بهت میگم: اصلا نترس، اصول زندگی پیچیدست اما نه برای موجود باهوشی مثل تو. کاش متوجه کنایه هام بشی و اصلا جوابمو بخونی. در پیچیدگی انسان همین رو بگم که کافیه، نمیدونم چطور بهت بگم که حوصله خوندنشو داشته باشی.
سو*د
ب*ل
*بز*ر
ر*ز
در تمام این به ظاهر چرندیات کافیه بجای ستاره یک خط صاف مثل “ا” بزاری تا معنی پیدا کنن واست. تو کافیه اولین حرف از الفبای گفته هامو پیدا کنی، دیگه میری واسه خودت. این مقاله بدون اون راز، ارزش چندانی نداره
درود بر شما
خواستم از شما تشکر کنم بابت این مقاله با ارزشتون. شما به من معنای زندگی رو یادآوری کردید. ممنون 😌😌❤️
دوردازمقاله زیبای کابرلذت بردم اما افسوس کوش شنواکرهست
سلام من ۶۵ ساله هستم مستاجرم در امدی هم ندارم چون فسخ قرارداد شدم الان بازنشستگی هم ندارم و چون کسی ضامن نمیشه حتی یک وام هم نمیتوانم بگیرم گویی در این اسمان یک ستاره نداریم تصور کنید با این تورم وحشتناک چه استرس ها و اضطرابی وارد میشود… مدتی است چون پول پیش اجاره منزل نداریم در بیابان های حومه شهر زندگی میکنیم. لطفاً اگر کسی میتواند در این شرایط همکاری کند شماره حساب بانکی اینجانب ۰۱۰۱۳۹۰۷۹۳۰۰۰ بانک ملی ایران تهران کد شعبه ۰۳۴۲ حساب جاری بنام نبی نژاد رسولی میباشد تشکر
مچکرم از مطالب خوبتون
من عاشق روانشناسی ام
و واقعا این مطالب برای من جذاب بود
ممنونم از شما
و هیچوقت با ادم گشنه دوست نشین.
هیچوقت هیچوقت به هیچکی پول قرض ندید. من متاسفانه برا بهترین دوستم قرض دادم. بعد ۵ سال یک قرون پس نداده هیچی بلکه کلا قطع رابطه کرده. مبلغ چقدر؟ ۲۵ میلیون تومن ۵ سال قبل. به خدا ماشینمو فروختم چون عاشق یه دختری شد ، عروسی کردن با همین پول من. الان خودش یه سالی هست تیبا خریده. ولی من ماشینم رفت و تا الان نتونستم ماشینمو بخرم. ۱۰۰ بار پیام دادم. به خانواده همسرش خانواده خودش گفتم.۲ ساله که حتی جواب نمیده. خدارو شاهد میگیرم که از سر رفاقت دادم و سندی ندارم. همسرش اوایل میگفت پول دادی سند چرا نگرفتی. به شوهرش یاد داد. رفتم با وکیل حرف زدم همین حرفو زد. و کیه بدونه رفیقم بود. ماشینمو میدادم عشقشو ببره خوش باشن. حالا تقی به توقی خورد همه چی رفت بالا. نه پولمو میدن نه حتی جواب سلام علیک. فقط پدرش میدونه و اونم کاری از دستش ساخته نیست. پدرش اجاره نشینه اخه.
هیچوقت هیچوقت به هیچکی پول قرض ندید. من متاسفانه برا بهترین دوستم قرض دادم. بعد ۵ سال یک قرون پس نداده هیچی بلکه کلا قطع رابطه کرده. مبلغ چقدر؟ ۲۵ میلیون تومن ۵ سال قبل. به خدا ماشینمو فروختم چون عاشق یه دختری شد ، عروسی کردن با همین پول من. الان خودش یه سالی هست تیبا خریده. ولی من ماشینم رفت و تا الان نتونستم ماشینمو بخرم. ۱۰۰ بار پیام دادم. به خانواده همسرش خانواده خودش گفتم.۲ ساله که حتی جواب نمیده. خدارو شاهد میگیرم که از سر رفاقت دادم و سندی ندارم. همسرش اوایل میگفت پول دادی سند چرا نگرفتی. به شوهرش یاد داد. رفتم با وکیل حرف زدم همین حرفو زد. و کیه بدونه رفیقم بود. ماشینمو میدادم عشقشو ببره خوش باشن. حالا تقی به توقی خورد همه چی رفت بالا. نه پولمو میدن نه حتی جواب سلام علیک. فقط پدرش میدونه و اونم کاری از دستش ساخته نیست. پدرش اجاره نشینه اخه. بهترین رفیقم بودا. رفت و امد خانوادگی. پیاز و گوشت و سیب زمینی قرض میدادیم و قرض میگرفتیم اخه تو یک کوچه بودیم از قدیم. چندساله از کوچمون کوچ کردن یه جای دیگه. ولی خب رفیق بود. اینم عاقبتش.