پوری بنایی، با نام اصلی صدیقه بنایی، یکی از بازیگران برجسته و محبوب سینمای ایران در دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ است.
او با بازی در فیلم های متعدد و همکاری با کارگردانان و بازیگران نامدار، جایگاه ویژه ای در تاریخ سینمای ایران دارد.
کودکی و جوانی
پوری بنایی در سال ۱۳۱۹ در اراک متولد شد. او شش خواهر و یک برادر دارد. یکی از خواهران او، اکی بنایی، خواننده معروف آهنگ های «رشیدخان» و «گل پامچال» است. خانواده بنایی در سال ۱۳۲۴ به تهران نقل مکان کردند و پوری از همان دوران کودکی به هنر علاقه مند شد.
آغاز فعالیت با فرا گرفتن خیاطی
پوری از دوران دبستان تئاتر بازی می کرد و عاشق کارهای هنری بود. او پس از گرفتن مدرک کلاس ششم وارد هنرستان خیاطی می شود و بعد از گرفتن مدرک شروع به کار می کند.
اما او بعد از مدتی به رقص باله علاقمند می شود و برای فرا گرفتن آن به کلاس های باله خانم لیلی لازاریان می رود. بعد از اینکه چند سال در این زمینه فعالیت می کند به موسیقی علاقمند می شود و به مدت دو سال نواختن سنتور را فرا می گیرد.
یادگیری بازیگری
در آن زمان وزارت فرهنگ و هنر برای آموزش هنر پیشگی دوره های چهار ساله را برای علاقمندان برگزار می کرد که او توانست مدتی توسط آنها برای فراگیری هنر بازیگری به آمریکا برود. او در نیویورک نزد خواهرش می رود و مدتی نیز به کلاس های خود وزارت فرهنگ و هنر می رود. او می گوید در این زمینه به قدری در زمینه سینما مطالعه داشت که مثلا الگوی او آدری هپبورن بود.
علاقه پوری به بازیگری و مخالفت های پدر
بعد از گرفتن مدرک دیپلم ادبی، پوری علاقه زیادی به یادگیری و فعالیت در عرصه بازیگری و سینما داشت ولی به دلیل احترامی که برای پدرش قائل بود هرگز این واقعیت را بر زبان نیاورد. مدتی گذشت تا اینکه آقای نصرالله وحدت که از کارگردانان آن زمان بودند و یک نسبت فامیلی دوری با ایشان داشتند به خانه ایشان رفت و با وساطت ایشان، پدر پوری، به شرط اینکه دخترش لباس های نامناسب نپوشد به وارد شدن او به عرصه بازیگری و سینما رضایت داد.
اولین حضور پوری بنایی در سینما
پوری بنایی فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۴۳ با بازی در فیلم «عروس فرنگی» به کارگردانی نصرت الله وحدت آغاز کرد. او در طول دوران حرفه ای خود با بازیگران نامداری چون محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی، ایرج قادری، بهروز وثوقی و بهمن مفید همبازی بوده است.
شهرت و همکاری با کارگردانان و بازیگران برجسته
پوری بنایی در سال ۱۳۴۸ با بازی در فیلم «قیصر» به کارگردانی مسعود کیمیایی به شهرت رسید. او در این فیلم نقش اعظم را بازی کرد و در کنار بهروز وثوقی، ناصر ملک مطیعی و جمشید مشایخی به ایفای نقش پرداخت. این فیلم یکی از مهمترین آثار موج نوی سینمای ایران محسوب می شود.
یک سال بعد نیز در فیلم «کوچه مردها» به کارگردانی سعید مطلبی توانست تجربه بازیگری در کنار محمد علی فردین را کسب کند و در کنار ایشان یک بازی خاطره انگیزی داشت.
پوری بنایی در طول دوران حرفه ای خود با کارگردانان برجسته ای چون مسعود کیمیایی، فریدون گله، ساموئل خاچیکیان و فرخ غفاری همکاری داشته است.
او در طول دوره فعالیت هنری اش موفق شد در ۸۸ فیلم بازی کند که ۱۰ تا از آنها فیلم های مشترک با کشور های خارجی بود. ۲ فیلم با همکاری آمریکایی ها، ۲ فیلم با فرانسوی ها، ۶ فیلم با ترکیه و یک فیلم با ژاپن تولید شد. از جمله این فیلم ها می توان به Missile X: The Neutron Bomb Incident به کارگردانی لزلی اچ. مارتینسون اشاره کرد که در آن با پیتر گریوز همبازی بود.
زندگی پس از انقلاب
پوری بعد از انقلاب بار ها و به مدت دو سه سال برای بازجویی به زندان اوین و دادگاه انقلابی می رود و در مورد سوالاتی که از او پرسیده می شود او به مشکلی بر نمی خورد و اجازه یافت تا به فعالیتش ادامه دهد و هرگز هم ممنوع الخروج نشد.
او بعد از آخرین بازی اش در فیلم مریم و مانی در سال ۱۳۵۷ دیگر تمایلی به فعالیت در سینمای بعد از انقلاب را نداشت. اما در سال ۱۳۸۶ به اصرار عباس کیارستمی در فیلم «شیرین»، حضور یافت.
ویژگی ها و علایق پوری بنایی
پوری شباهت زیادی به یکی از بازیگران زن آمریکایی به نام اوا گاردنر دارد و از این رو به او لقب «اوا گاردنر ایران» دادند. او در امور خیریه نیز فعالیت دارد. پوری می گوید که بیشترین وقتش را در خانه های سالمندان کهریزک، محک و مرکز نگهداری کودکان عقب مانده می گذراند و نجات جان انسان ها او را جوان نگه می دارد.وی به فوتبال علاقمند است و از طرفداران تیم استقلال است.
ازدواج و طلاق پوری بنایی
پوری بنایی نامزدی طولانی ای با بهروز وثوقی داشت و بعد از جدایی از او دیگر هرگز ازدواج نکرد.
آشنایی پوری بنایی و بهروز وثوقی به اولین همکاری سینمایی شان، فیلم «خداحافظ تهران» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان در سال ۱۳۴۵ بازمی گردد. آن ها خیلی زود به هم دل باختند و در چند فیلم دیگر هم با یکدیگر همبازی شدند.
نامزدی او و وثوقی ۶ سال به طول انجامید.
نقش گوگوش در جدایی پوری بنایی و بهروز وثوقی
جدایی پوری بنایی و بهروز وثوقی با باز شدن پای گوگوش، خواننده ی مشهور به رابطه ی آن ها رخ داد. این در حالی بود که گوگوش یکی از دوستان نزدیک بنایی بود. زمانی که پوری و بهروز نامزد بودند، گوگوش از همسر سابقش محمود قربانی جدا شد و در مورد طلاقش نیز از بهروز وثوقی کمک های زیادی گرفت.
پوری بنایی در مصاحبه ای در اینباره گفت: «فکر می کنم قسمت من با آقای وثوقی نبود ، با خاطرات خوبی که با او داشتم زنده ام و زندگی می کنم و هیچ وقت نمی گویم مقصر گوگوش یا بهروز بود. گوگوش و بهروز مرا غافلگیر کردند ، من ۱۲ سال برای گوگوش خواهر، دوست و همه چیز بودم ، وقتی او اینطور کرد جز سکوت کاری نمی توانستم بکنم.»
بعد از به هم خوردن نامزدی پوری بنایی و بهروز وثوقی، گوگوش و وثوقی با یکدیگر ازدواج کردند، اما زندگی مشترک آن ها هم دوام نیاورد.
بدهی بهروز وثوقی به پوری بنایی
پوری بنایی فاش کرد که بهروز وثوقی برای فیلم «قیصر» مسعود کیمیایی از او ۱۰۰ هزارتومان قرض گرفته بود که هرگز آن را پس نداد.
فیلم شناسی پوری بنایی
عروس فرنگی ۱۳۴۳ | دزد شهر ۱۳۴۳ |
موطلایی شهر ما ۱۳۴۴ | مردی در قفس ۱۳۴۴ |
مرخصی اجباری ۱۳۴۴ | زبون بسته ۱۳۴۴ |
یک قدم تا بهشت ۱۳۴۵ | قفس طلایی ۱۳۴۵ |
خداحافظ تهران ۱۳۴۵ | حاتم طائی ۱۳۴۵ |
وسوسه شیطان ۱۳۴۶ | مردی از اصفهان ۱۳۴۶ |
سرنوشت ۱۳۴۶ | من هم گریه کردم ۱۳۴۷ |
گرداب گناه ۱۳۴۷ | رودخانه وحشی ۱۳۴۷ |
خشم کولی ۱۳۴۷ | دزد سیاهپوش ۱۳۴۷ |
جاده تبهکاران ۱۳۴۷ | قیصر ۱۳۴۸ |
قلب های طلایی ۱۳۴۸ | دنیای آبی ۱۳۴۸ |
جدایی ۱۳۴۸ | کوچه مردها ۱۳۴۹ |
شهر گناه ۱۳۴۹ | رسوایی ۱۳۴۹ |
دور دنیا با جیب خالی ۱۳۴۹ | یک خوشکل و هزار مشکل ۱۳۵۰ |
ملا ممد جان ۱۳۵۰ | مردان سحر ۱۳۵۰ |
قصاص ۱۳۵۰ | زیر بازارچه ۱۳۵۰ |
زن یک شبه ۱۳۵۰ | دیوار شیشه ای ۱۳۵۰ |
برای که قلب ها می تپد ۱۳۵۰ | یک جو غیرت ۱۳۵۱ |
نانجیب ۱۳۵۱ | قایقرانان ۱۳۵۱ |
علی سورچی ۱۳۵۱ | عاصی ۱۳۵۱ |
شیربها ۱۳۵۱ | سرزمین دلاوران ۱۳۵۱ |
خوشکله ۱۳۵۱ | جهنم +من ۱۳۵۱ |
تنها مرد محله ۱۳۵۱ | پدر که ناخلف افتد ۱۳۵۱ |
قربون زن ایرونی ۱۳۵۲ | فرزند شمشیر ۱۳۵۲ |
عیال وار ۱۳۵۲ | خیالاتی ۱۳۵۲ |
خوشگذران ۱۳۵۲ | بیگانه ۱۳۵۲ |
گلنسا در پاریس ۱۳۵۳ | مهر گیاه ۱۳۵۴ |
زنبورک ۱۳۵۴ | میراث ۱۳۵۵ |
غزل ۱۳۵۵ | خانم دلش موتور میخواد ۱۳۵۵ |
آتش جنوب ۱۳۵۵ | سرباز ۱۳۵۶ |
تلافی ۱۳۵۶ | موشک سری ۱۳۵۷ |
مریم و مانی ۱۳۵۷ | پشت و خنجر ۱۳۵۶ |
هزارمین ۱۳۵۷ | شیرین ۱۳۸۷ |
قیمت هر گرم طلا در سال ۴۸ حدود ده تومن که البته کمتر بوده برای راحت تر شدن محاسبه پس ۱۰۰ هزار تومن سال ۴۸ حدود ۴۲ ملیارد تومن امروز میشه…. یعنی اخلاقی و عرفی بهروز وثوقی ۴۲ ملیارد تومن به سرکار خانم پوری بنایی همشهری عزیز اراکی من بدهکار هستند….این پولها خوردن نداره آقای وثوقی…. شما که اسمت رو یک کامیون نمیکشه بیار پول خانم رو بده وگرنه …… یک بار دیگه ازت خواهش میکنم این پول رو بدی
حالا تو خودتو ناراحت نکن میده دیگه
تهش میری آمریکا دهنشو سرویس میکنی
واقعا رزومه بسیار سنگینی از خودشون بجای گذاشتن.
اما حیف و صد حیف از خانم بنایی که پاسوز عشق و فریب هوسبازیهای انسان بیغیرت و بی شخصیتی چون بهروز شدن. خلایق را هرچه لایق.
بهروز و فائقه واسه هم خوب بودن. چونکه هریک به همسران خودشون وفایی نداشتن. . خانم بنایی چهره حقیقی از یک آکتور واقعی و باتجربه و داشتن علوم فراوانی در زمینه شغلی خودشون میتوان قلمداد نمود. و واسه ایشون بهترینها را از خداوند مسألت دارم.
گوگوش همیشه ….بوده. وبی حیا