مادر جاستین ترودو تا سالها زنی هنجارشکن و چهرهای جنجالی بود. سبک زندگی او بهویژه در سالهای جوانی حواشی بسیاری ایجاد کرده که تا امروز نیز ادامه دارد. در یکی از آخرین موارد، دونالد ترامپ بار دیگر به تئوری بیاساس پیرامون اینکه ممکن است جاستین ترودو فرزند فیدل کاسترو، رئیس جمهور سابق کوبا باشد دامن زده است.
هنگامی که ادین راس، استریمر و یوتیوبر میلیونر، از ترامپ خواست به عکسهای رهبران مختلف آمریکا و کشورهای خارجی واکنش نشان دهد، ترامپ با دیدن تصویر ترودو بار دیگر یک تئوری قدیمی را مطرح کرد و گفت: «میگویند او پسر فیدل کاسترو است و میتواند هم باشد. هر چیزی در این دنیا ممکن است.»
دونالد ترامپ در کتاب جدیدش با عنوان «نجات آمریکا» که در روزهای آینده به بازار عرضه خواهد شد نیز نوشته است: «مادر ترودو زنی زیبا و سرکش بود. او در دهه هفتاد با اعضای گروه راک رولینگ استونز حشر و نشر داشت. اما به نوعی با فیدل کاسترو هم در ارتباط بود. او میگفت که فیدل کاسترو جذابترین مردی است که تا به حال دیده است و خیلیها میگفتند که جاستین پسر فیدل کاسترو است.»
ترامپ همچنین ادعا کرد: «البته که او قسم میخورد که این طور نیست. اما از کجا میداند؟ کاسترو موهای خوبی داشت. پدر ترودو نداشت. اما جاستین موهای خوبی دارد و مثل کاسترو کمونیست شده است.»
در پی خودکشی پسر بزرگ فیدل کاسترو در سال ۲۰۱۸ برخی منابع مدعی شدند که فیدلیتو یادداشت خودکشی از خود به جای گذاشته و جاستین ترودو را برادر ناتنی خود نامیده است.
همچنین پس از مرگ کاسترو در سال ۲۰۱۶ زمانی که ترودو در سخنرانیاش از رهبر فقید کوبا تمجدید کرد این شایعات قوت گرفته بود. جاستین ترودو از فیدل کاسترو به عنوان «انقلابی و سخنور افسانهای» یاد کرده بود که موسسات آموزشی و بهداشتی کوبا را بهبود بخشید.
با این حال داستانی که ادعا میکند فیدل کاسترو پدر جاستین ترودو بوده صحت ندارد. دولت کانادا این موضوع را تکذیب کرده و کوبا هرگز ادعایی با این مضمون مطرح نکرده است. بهعلاوه والدین ترودو تا چندین سال پس از تولد جاستین ترودو هرگز از کوبا دیدن نکردند.
از مهمانیهای شبانه تا شایعه رابطه با میک جگر
مادر جاستین ترودو پس از جدا شدن از همسرش، پیر ترودو که نخست وزیر سابق کانادا بود، در اواخر دهه ۱۹۷۰ سبک زندگی نامتعارفی را برای یک بانوی اول سابق در پیش گرفت.
جاستین ترودو پیش از آنکه نخستوزیر کانادا شود به اینکه در کودکی سرکش و ناآرام بود شهرت داشت. و اینطور که به نظر میرسد رگههای جنجالی او را میتوان در مادرش مارگارت ترودو ردیابی کرد.
او خیلی زود به یک معاشر اعیان و پای ثابت نشریات زرد تبدیل شد و اغلب با ستارههای تراز اول هالیوود در کلوپ شبانه «استودیو ۵۴»، در حال جشن گرفتن بود. دیسکویی معروف در نیویورک که جنجالیترین شخصیتهای جهان برای رقص شبانه در آن دور هم جمع میشدند.
در آن زمان شایعاتی در مورد رابطه صمیمانه او با میک جگر، خواننده رولینگ استونز و جک نیکلسون، بازیگر مشهور به گوش میرسید که اخیراً بار دیگر درباره آن صحبت میشود. شایعات مبنی بر رابطه جنسی مارگارت ترودو با میک جگر زمانی که جدایی پدر و مادر جاستین ترودو هنوز رسمی نشده بود از همان زمان آغاز شد که البته هر دوی آنها همواره این موضوع را رد کردهاند.
او دوستی نزدیکی با لایزا مینلی، هنرپیشه و خواننده برقرار کرد و با افراد مشهوری مانند رایان اونیل، بازیگر فیلم معروف «داستان عشق» و بیورن بوری تنیسور سوئدی رابطه گرم و دوستانهای داشت.
مارگارت که اکنون ۷۵ سال دارد، پیر را در یک تعطیلات خانوادگی در تاهیتی ملاقات کرد. خودش تنها ۱۹ سال داشت و پیر ترودو ۴۸ ساله تازه وزیر دادگستری شده بود. این زوج خیلی زود با هم رابطه برقرار کردند اما با پیشرفت پیر در سیاست، رابطه خود را از چشم عموم پنهان نگه داشتند.
هنگامی که خبر ازدواج مخفیانه آنها در سال ۱۹۷۱ منتشر شد، مردم وسواس زیادی برای کشف جزئیات درباره همسر جدید مرموز پیر پیدا کردند.
مارگارت که در ابتدا از قرار گرفتن در کانون توجهات دوری میکرد، در نهایت پس از تجربه نزدیک به شکست همسرش در انتخابات ۱۹۷۲، بیشتر در دید عموم قرار گرفت.
او با پیر در رویدادها شرکت و سخنرانی میکرد و در مبارزات انتخاباتی او حضور فعالی داشت. مارگارت به سرعت تبدیل به یک ستاره بزرگ شد، پاپاراتزیها هر حرکت او را دنبال میکردند و طرفداران مشتاق دسته دسته صف میکشیدند تا با او دست بدهند.
این زوج سه پسر داشتند: جاستین، متولد ۱۹۷۱، الکساندر، متولد ۱۹۷۳ و میشل متولد ۱۹۷۵. با این حال، تفاوت سنی قابل توجه و سبک زندگی متفاوت باعث شد این زوج از هم جدا شوند.
مادر جاستین ترودو عکاسی را دنبال کرد و در رویدادهای افراد مشهور در منهتن شرکت میکرد، در حالی که پیر در کانادا با تمرکز بر وظایف سیاسی خود باقی ماند.
مارگارت پیشتر در مصاحبهای ازدواج خود با پیر ترودو را چالش برانگیز توصیف کرد و به پیشینه و سبک زندگی متفاوتشان اشاره کرد. او به یاد میآورد: «من در اوایل ۲۰ سالگی به زور یک زن محسوب میشدم و او در اوایل ۵۰ سالگیاش روشنفکری بسیار مبادای آداب و دنیادیده بود.»
مارگارت علیرغم عشق عمیقشان، در این ازدواج احساس خفقان میکرد و خود را «پرندهای در قفس» میدانست.
در ماه می ۱۹۷۷، زمانی که مارگارت تا پاسی از شب در حال جشن گرفتن با رولینگ استونز بود، شایعاتی مبنی بر پایان یافتن ازدواجشان منتشر شد. مارگارت با یادآوری این اتفاق توضیح داد که او و پیر همان موقع پنهانی از هم جدا شده بودند. اما هنوز هیچکس نمیدانست و این یک رسوایی بزرگ بود.
این زوج کمی بعد اعلام کردند که به زودی از هم جدا میشوند و پیر اظهار داشت که مارگارت «مایل است ازدواج را ترک کرده و یک حرفه مستقل را دنبال کند.»
مارگارت که بهطور ناعادلانهای برای انحلال ازدواجشان سرزنش میشد توضیح داد: «من تنهایی پا پس نکشیدم. این یک تصمیم دوطرفه بود. هر زنی بود همین کار را میکرد. هر مادری که میخواست از فرزندانش در برابر انزوایی که پیر در آن زندگی میکرد محافظت کند این کار را میکرد.»
پیر حضانت کامل سه پسرشان را به دست آورد، در حالی که مارگارت به نیویورک نقل مکان کرد تا برای عکاس مشهور، ریچارد آوِدون، کار کند.
مارگارت در حالی که سعی میکرد جایگاه خود را به عنوان یک عکاس تثبیت کند، به استقبال یکی دیگر از علایق خود رفت: رقص. عکسهای زیادی از مارگارت در حال رقصیدن در استودیو ۵۴ با مردان خوش تیپ مختلف در کنارش ثبت شده است.
با این حال، سبک زندگی او در سال ۱۹۷۹ زمانی که پیر برای بار دوم انتخاب نشد تغییر کرد. در همان روز، عکسهای ناخوشایندی که از مارگارت در پارتیها ثبت شده بود در دکههای روزنامهفروشی منتشر شد و او را وادار به دوری جستن از انظار عمومی کرد.
مارگارت به اتاوا بازگشت تا به فرزندانش نزدیکتر باشد و سبک زندگی آرامتری را انتخاب کرد. در سال ۱۹۸۴ با فرید کمپر، سازنده املاک و مستغلات ازدواج کرد و صاحب دو فرزند دیگر به نامهای کایل (متولد ۱۹۸۴) و آلیشیا (متولد ۱۹۸۸) شد. پس از این، مارگارت روی خانوادهاش متمرکز شد، اما در یک تراژدی در سال ۱۹۹۸ پسرش میشل در یک سانحه هنگام اسکی در بهمن جان خود را از دست داد.
اندکی پس از این اتفاق مارگارت و فرید طلاق گرفتند و تنها یک سال بعد پیر ترودو در سال ۲۰۰۰ بر اثر سرطان درگذشت.
استرس ناشی از این مصیبتهای پی در پی بر مارگارت تأثیر بدی به جای گذاشت و منجر به بستری شدن او در بیمارستان و تشخیص اختلال دوقطبی در او شد.
این تجربیات شور و شوق جدیدی را برای مارگارت ایجاد کرد: حمایت از سلامت روان. او تورهای سخنرانی متعددی را در سراسر ایالات متحده برای افزایش آگاهی در مورد اختلال دوقطبی آغاز کرده است و دو کتاب درباره تجربیات خود با این بیماری نوشته است.
چندین نمونه وطنی هم داریم
ای کاش در مورد آنها هم پست بذارید