
پدیدهای که اغلب با نام «mansplaining» شناخته میشود – یعنی توضیح دادن چیزی به شکلی تحقیرآمیز و بیش از حد سادهسازیشده توسط مردان – برای بسیاری از زنان آشناست. Mansplaining یک واژه ترکیبی است که از کلمات “man” (مرد) و “explaining” (توضیح دادن) ساخته شده و به نوعی رفتار توهینآمیز یا سرزنشآمیز اشاره دارد که در آن یک مرد به طور غیر ضروری و بدون درخواست، چیزی را به یک زن توضیح میدهد، به خصوص زمانی که زن خود به خوبی از موضوع آگاهی دارد یا ممکن است بیشتر از مرد بدانند. این واژه معمولاً به رفتارهایی اطلاق میشود که در آن مردها به طور غیر محترمانهای فرض میکنند که یک زن از اطلاعات پایهای یا پیچیدهای که آنها دارند، بیخبر است. اما آیا این رفتار صرفاً مختص مردان است؟
مطالعهای جدید نشان میدهد که زنان نیز میتوانند در ارائه مشاورههای ناخواسته و گاه ناخوشایند مشابه مردان عمل کنند. این تحقیق که نتایج آن در مجله Psychological Science منتشر شده، نشان میدهد که تأثیر این نوع رفتار فارغ از جنسیت فرد ارائهدهنده، تقریباً یکسان است.
جنبش «فِمسل»؛ پاسخ افراطی و سنتی زنان به اینفلوئنسرهای زنستیز مانند اندرو تیت

محققان از بیش از ۱۸۰۰ زن خواستند سناریوهایی را بخوانند که در آنها یک همکار مرد یا زن، بدون درخواست، توصیهای در مورد ارتقا شغلی ارائه میدهد یا به جای آن سؤالات حمایتی میپرسد.
این پژوهش که توسط محققان دانشگاههای کلمبیا و استنفورد انجام شده، نشان میدهد که مشاوره ناخواسته و غیرپاسخگو و کلی، تأثیرات منفی مشابهی بر افراد دارد، صرفنظر از اینکه ارائهدهنده مرد باشد یا زن.
«مشاوره غیرپاسخگو» نوعی از توصیه یا مشاوره است که به نیازها، احساسات، یا موقعیت فرد گیرنده توجهی نمیکند. این نوع مشاوره معمولاً شامل کلیگویی، نسخهپیچی کلی و بیارتباط با نیازهای فرد مقابل است.
به گفته محققان: «ما ابتدا تصور میکردیم زنان هنگام دریافت مشاوره غیرپاسخگو از مردان، احساس بیاحترامی و کاهش قدرت بیشتری خواهند داشت، اما نتایج نشان داد این تأثیرات صرفنظر از جنسیت مشاور، مشابه است.»
این مطالعه نشان داد که مشاوره ناخواسته، صرفنظر از جنسیت فرد ارائهدهنده، تأثیراتی مشابه بر گیرنده دارد. زنان شرکتکننده در این تحقیق گزارش کردند که پس از تصور دریافت چنین توصیههایی، احساس کاهش احترام، کاهش قدرت اجتماعی، و کاهش جایگاه خود داشتند. این احساسات به طور مساوی از توصیههای مردان و زنان ناشی میشد و نشان میدهد که ماهیت ناخواسته و کلی این نوع مشاوره، منبع اصلی تأثیر منفی است.
تنها تفاوت بارز زمانی ظاهر میشد که این توصیههای ناخواسته از سوی مردان ارائه میشد. در چنین شرایطی، شرکتکنندگان بیشتر احتمال میدادند که کلیشههای جنسیتی بر این تعامل اثرگذار باشد.

این یافتهها نشاندهنده آن است که فارغ از جنسیت مشاور، رفتارهایی که به شکل مشاوره عمومی و غیرپاسخگو ارائه میشوند، میتوانند برای افراد ناامیدکننده و تحقیرآمیز باشند. با این حال، تعاملات جنسیتی و پیشفرضهای اجتماعی موجود درباره زنان و مردان، میتواند اثر این رفتارها را پیچیدهتر کند.
محققان پیشنهاد میکنند که «مشاورهی پاسخگو» – که در آن نیازهای فرد مقابل درک و تأیید میشود – میتواند در گفتگوها ارزشمندتر باشد. آنها همچنین تأکید کردند که تحقیقات بیشتر میتواند به درک بهتر انگیزه افراد برای ارائه این نوع مشاوره و تأثیر آن بر انگیزه و موفقیت زنان در محیطهای آموزشی و کاری کمک کند.
بدون نظر