انتقادات بینندگان و کارشناسان از سریال «فراری»؛ معجونی از شعار و کلیشه!

انتقادات بینندگان و کارشناسان از سریال «فراری»؛ معجونی از شعار و کلیشه!

سریال فراری داستان زندگی یک شهید مدافع حرم به نام هادی را از دوران نوجوانی تا بزرگسالی (در سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۵)، روایت می‌کند. این مجموعه، مراحل مختلف زندگی هادی و رشد او را نشان می‌دهد که در نهایت به شهادت او در دفاع از حرم منجر می‌شود.

بازیگران سریال فراری

چهره‌هایی همچون هدایت هاشمی، نسرین بابایی، حسین رفیعی، شهرام قائدی، علی زرمهری، شهین تسلیمی، جواد خواجوی، شهروز آقایی پور، مجید پتکی، افشین آقایی، حسین اجاقلو (بازیگر نوجوان) و زین العابدین تقی‌پور در این مجموعه حضور دارند.

سریال فراری؛ معجون شعار و کلیشه!

آنچه که گذشت

پیش از تحلیل فصل دوم «فراری» ساخته امیر داسارگر، نقبی به سری قبل بزنیم. سازندگان قصد داشتند با روایت زندگی یک نوجوان کشتی‌گیر ادای دین به شهید ابراهیم هادی کنند. سریال اما در انتقال مفاهیم مورد نظر، ناکام بود و با بدترین شیوه ممکن آنها را به خورد مخاطبان داد.

فراری

اصولا وقتی سریالی فاقد قصه استاندارد باشد و از پس خلق موقعیت‌های ملموس برنیاید، نمی‌تواند به هدف اولیه برسد؛ هر چقدر هم که این اهداف متعالی و ارزشمند باشند. متاسفانه «فراری» به دلیل عدم توانایی سازندگان، تبدیل به ضد اهداف خود هم شد و حتی صدای اعتراض رسانه‌هایی مثل روزنامه جوان را درآورد.

کو گوش شنوا

نقدهای منفی متعدد درباره کیفیت پایین «فراری» به همراه بی‌شمار نظر اعتراضی علیه آن افاقه نکرد و فصل دوم این سریال هم ساخته شد. مگر یکی از پیش‌شرط‌های اولیه برای دنباله‌سازی، رضایت مخاطبان نیست؟ پس چرا مدیران تلویزیون به بدیهیات بی‌توجه هستند و ساز خودشان را می‌زنند؟

در عین بدبینی، امیدوار بودیم کیفیت سری دوم «فراری» کمی بهتر باشد اما با کمال تاسف باز هم با یک سریال شعاری و فاقد جذابیت روبه‌رو شده‌ایم. عجبا که قرار است فصل سوم «فراری» هم ساخته شود! آیا واقعا برای مدیریت تلویزیون مسائلی مثل هدررفت هزینه مهم نیست؟ آیا به هر قیمتی می‌خواهند آنتن را پر کنند؟

محتوای سری دوم

باور می‌کنید با گذشت هشت قسمت از سری دوم «فراری» نمی‌توان خلاصه‌ای یک خطی از آن بیان کرد؟ به این دلیل که قصه به شکل پراکنده پیش می‌رود و سازندگان به جای تمرکز بر یک داستان پرکشش، اسیر شعارها شده‌اند. در این روایت مغشوش و شلوغ، مادر به فکر زن گرفتن برای هادی است. خواهر دلتنگ همسر است که در سوریه حضور دارد؛ او همچنین می‌خواهد برای برادر، زنی از کشور لبنان انتخاب کند.

فراری سریال

همین یادآوری کفایت می‌کند تا بدانیم اشاره به لبنان و سوریه چقدر رو و گل‌درشت است. ابراهیم اما نمی‌خواهد ازدواج کند و در برابر خواست مادر و تصمیم برای خواستگاری از خانم معلم مقاومت می‌کند. این خانم معلم، زنی فرزانه و با ذکاوت است ولی در یک سکانس می‌گوید: «چه جالب، نمی‌‌دونستم جانباز افغانستانی هم داریم!» می‌بینید؟ مفاهیم ارزشمند به دور از قواعد هنری در «فراری» رژه می‌روند. تازه، در قسمت اول هادی و دوستان را در حال برپایی جشن عروسی برای یک زوج افغان دیدیم. بله سریال به طور باسمه‌ای به همسایگان ایران اشاره دارد. 

ساختار سری دوم

داستان «فراری ۲» در دهه ۷۰ می‌گذرد. از نظر فضاسازی ایراد فاحشی به سریال وارد نیست؛ هرچند اتفاقی ویژه و متفاوت رقم نخورده است. همچنین بازیگرانی چون زین‌‌العابدین تقی‌پور، هدایت هاشمی، نسرین بابایی و دیگران کاری را که باید انجام می‌دهند. «فراری» در کارنامه آنها سریالی ماندگار محسوب نمی‌شود ولی انصاف نیست اگر تلاش‌شان را نادیده بگیریم.

در بخش بازیگران فرعی اما تا دل‌تان بخواهد ضعف به چشم می‌خورد. مثلا در یک سکانس، راننده اتوبوس در دفاع از ناموس، خطاب به یک لات، سخنرانی غرا سر می‌دهد که نتیجه خنده‌آور است و یادآور آن کارگردان معروف که ساخته‌های اینستاگرامی‌اش محل شوخی است.

در سکانس بعد همین لات گردن کلفت از مردی نه‌چندان قوی (مجید پتکی) سیلی می‌خورد و نقش بر زمین می‌شود! یکی به کارگردان بگوید به جوش آوردن رگ غیرت مخاطب و برانگیختن مفهوم ناموس‌پرستی، آداب دارد. چنین سکانس‌هایی صرفا مایه خنده است. این مسائل را عنوان کردیم تا عیار «فراری» بهتر عیان شود.

شکست آماری

فقط ۱۴۵ هزار بازدید؛ این آمار مجموع قسمت‌های فصل دوم «فراری» در تلوبیون است. اهل فن می‌دانند که این رقم برای سریال یک فاجعه به حساب می‌آید. برای روشن شدن موضوع کافی است بدانیم آخرین قسمت پخش شده سریال نه‌چندان خوب «فریبا» ۶۷ هزار بازدید داشته و این آمار برای آخرین قسمت پخش شده «فراری ۲» فقط ۱۲ هزار مشاهده است! در چنین شرایطی آیا مدیران می‌خواهند اجازه ساخت سری سوم این سریال را هم صادر کنند؟! الگوسازی و معرفی الگوها اتفاقی نیک است و سریال‌های تلویزیون باید به کرات سراغ چنین موضوعاتی بروند.

با شیوه ساخت آثاری مثل «فراری» اما همان بهتر که قهرمانان، گمنام باقی بمانند؛ چون در روزگار اکنون مخاطب دیگر با سریال‌های شعاری و بدون جذابیت روایی، همراه نمی‌شود. داریم از مخاطب سنتی حرف می‌زنیم و حساب نسل جدید که با سریال‌های روز دنیا سر و کار دارد سواست. کاش مدیران بدانند اتفاقا مخاطب هدف اصلی آنها برای تولید سریالی مثل «فراری» باید مخاطب نوجوان و جوان باشد. با این کیفیت اما همه از «فراری» فراری هستند!

مطالب مرتبط
بدون نظر

ورود