
زمانی که کنسرت-نمایش «سی» در سال ۱۳۹۶ روی صحنه رفت، توجهها به خوانندهی سوپرانویی جلب شد که در نقش مادر زال به ایفای نقش میپرداخت. دلنیا آرام در کنار همایون شجریان درخشید و توجهها را به خود جلب کرد.





این نخستین حضور دلنیا آرام روی صحنهی کنسرت در ایران بود؛ خوانندهای که اگرچه سابقهی خواندن خارج از کشور را داشت، اما کشفِ سهراب پورناظری بود تا به عنوان صدایی جدید در ایران فعالیت کند.
درخشش دلنیا آرام

دلنیا بعد از آن در تعدادی از قطعاتِ آلبوم «ایران من» نیز خواند و مورد تحسین همایون شجریان و مخاطبان آن آلبوم قرار گرفت تا بار دیگر در کنسرت-نمایش «سیصد» به ایفای نقش بپردازد؛ اینبار در نقش دختر چنگیزخان مغول و با آوازها و همچنین لهجهای که برای این نقش برگزیده بود، بار دیگر نگاهها را به خود خیره کرد.
دلنیا آرام، ضد قهرمان داستان سیصد بود. کاراکتری که باید فارسی را با لحنی مغولی حرف می زد. باید کینتوزی خود را نشان می داد و با آرایش و لباسی به سبک آسیای میانه این پیغام را می رساند که از پدرش چنگیز مغول ماموریت یافته تخت جمشید را به آتش بکشاند. دلنیا آرام به خوبی بیشتر از دو ساعت از پس این کار برآمد.

او به خونخواهی همسرش میخواست ایران را با خاک یکسان کند و به دنبال سردار ایرانی میگشت که همسرش را کشته بود. در نهایت هم به دست همین سردار کشته میشود. یکی از صحنههای درخشان با بازی او زمانی است که از عشق خود به همسرش روایت میکند و میتواند مخاطب را به شکل متناقضی با آن چهره منفوری که از خود ساخته همراه کند.
او علاوه بر بازی در بخشی از این کنسرت نمایش درکنار سهراب پورناظری به اجرای اپرا هم پرداخت. از قضا نفسگیرترین صحنه این بازیگر همان زمانی بود که به شیوه کولیها حنجرهخوانی میکرد و نت به نت و گام به گام با ساز سهراب پورناظری هم قدم میشد. صحنهای که انتخاب صدها کاربر شبکه مجازی برای معرفی نمایش سیصد بود و هر دو مخاطب حرفهای و غیرحرفهای این تئاتر را به وجد آورد.
بدون نظر