۱۰ فیلم جنگی شاهکاری که زود فراموش شدند؛ از 9th Company تا Bullet in the Head

۱۰ فیلم جنگی شاهکاری که زود فراموش شدند؛ از 9th Company تا Bullet in the Head

جنگ ترکیبی از آشوب، درام و قهرمانی است که منبعی بی‌پایان برای داستان‌سرایان فراهم کرده. از نخستین روزهای تاریخ سینما، فیلم‌سازان از وحشت‌ها و رنج‌های درگیری‌های مسلحانه استفاده کرده‌اند تا برخی از قدرتمندترین و مهم‌ترین فیلم‌های تاریخ را بسازند. ژانر جنگی فیلم‌های کلاسیکی مانند اینک آخرالزمان، نجات سرباز رایان و خط باریک سرخ را به ما هدیه داده است. اما در کنار هر کلاسیک، بی‌شمار فیلم جنگی عالی دیگری وجود دارند که به هر دلیلی فراموش شده‌اند. دلیل این فراموش شدن هر چه که بوده باشد، ۱۰ فیلم جنگی که در ادامه معرفی خواهیم کرد فیلم‌های بسیار خوبی در این ژانر هستند که فراموش شده اما شایسته توجه بیشتری هستند.

۱۰ فیلم جنگی بسیار خوبی که فراموش شده‌اند

  • ۱۰- Rescue Dawn (۲۰۰۶)
  • ۹- Zulu (۱۹۶۴)
  • ۸- Soldier of Orange (۱۹۷۷)
  • ۷- The Unknown Soldier (۲۰۱۷)
  • ۶- The Odd Angry Shot (۱۹۷۹)
  • ۵- The Siege of Firebase Gloria (۱۹۸۹)
  • ۴- Guy Ritchie’s The Covenant (۲۰۲۳)
  • ۳- Bullet in the Head (۱۹۹۰)
  • ۲- Jarhead (۲۰۰۵)
  • ۱- 9th Company (۲۰۰۵)
سپیده دم رهایی ۲۰۰۶

۱۰- Rescue Dawn (۲۰۰۶)

در طول جنگ ویتنام، یک خلبان آلمانی-آمریکایی به نام دیتِر دِنگلر در قلمرو دشمن سقوط می‌کند و خود را در چنگال بی‌رحم ارتش آزادی بخش خلق لائوس می‌یابد که او را به اردوگاه اسرا می‌برند و همراه با دیگر اسرا شکنجه می‌کنند. این شرایط ظالمانه و دردآور، روحیه مبارزه دنگلر را به واکنش باز می دارد و نقشه فراری جسورانه می‌کشد: عبور از جنگل‌ها، دست و پنجه نرم کردن با گرسنگی و گریز از اسارت.

ورنر هرتسوگ داستان واقعی دنگلر را با تنش و خشونت عریانی روی پرده می‌آورد و ماجراجویی دنگلر برای بقا را به یکی از فراموش‌نشدنی‌ترین داستان‌های جنگی تبدیل می‌کند. برخلاف فیلم‌های جنگی سنتی که بر استراتژی‌های نبرد و صحنه‌های باشکوه جنگی تمرکز دارند، سپیده دم رهایی بر داستان‌گویی احساسی و استقامت انسانی تکیه می‌کند. کارگردانی واقع‌گرایانه همیشگی هرتسوگ با بازی حیرت انگیز کریستین بیل در هم آمیخته و تجربه تماشای قدرتمندی را خلق کرده است.

زولو ۱۹۶۴

۹- Zulu (۱۹۶۴)

این فیلم در سال ۱۸۷۹ و در بستر جنگ انگلیس-زولو روایت می‌شود و داستان نبرد روک دریفت را به تصویر می‌کشد، جایی که تنها ۱۵۰ سرباز بریتانیایی در برابر موج عظیم ۴,۰۰۰ جنگجوی زولو ایستادگی می‌کنند. در حالی که تنش در میان مدافعان بالا می‌گیرد و آن‌ها برای نبردی نابرابر آماده می‌شوند، ساعاتی طولانی از نبردی شدید میان تاکتیک‌های نظامی منظم و قدرت خشم مطلق آغاز می‌شود.

زولو یک فیلم جنگی حماسی تاریخی باشکوه با طراحی نبردی عظیم است. این فیلم خستگی نبرد را به تصویر می‌کشد و فشار روانی و جسمی بر هر دو طرف را نشان می‌دهد. و به جای ستایش صرف قهرمانی بریتانیایی‌ها، تاکتیک‌های درخشان جنگجویان زولو را نیز محترم می‌شمارد. با وجود قدیمی بودنش، هر صحنه از فیلم بسیار پرتنش و واقع گرایانه طراحی شده است. علاوه بر این، استنلی بیکر و مایکل کین بازی‌های هیجان‌انگیزی در این فیلم جنگی قدیمی ارائه می‌دهند.

سرباز نارنجی ۱۹۷۷

۸- Soldier of Orange (۱۹۷۷)

این فیلم جنگی که مانند یک تریلر سیاسی جذاب پیش می‌رود، داستان گروهی از دانشجویان هلندی را دنبال می‌کند که زندگی‌شان در اثر وحشت جنگ تغییر می کند، پس از اینکه نازی ها هلند را به تصرف در می آورند. آنچه به‌عنوان اعتراضی جوانانه آغاز می‌شود، ناگهان به داستانی درباره بقا و فداکاری تبدیل می‌شود و دوستی‌ها در برابر ایدئولوژی‌ها به آزمایش گذاشته می‌شوند. برخی به مقاومت می‌پیوندند، برخی به دشمن ملحق می‌شوند و برخی بی‌طرف می‌مانند.

فیلم سرباز نارنجی به کارگردانی منحصربفرد پل ورهوفن با دقت تاریخی ساخته شده است و تغییرات مداوم دوران جنگ را با ریتمی پرانرژی روایت می‌کند. سکانس‌های باشکوه جاسوسی و لحظات شخصی مبارزه در کنار هم جریان دارند و از طریق روایتی از نگاه مردم عادی، بین این دو تعادل برقرار می شود. اوج داستانی شخصیت های ماندگار، به‌ویژه روتگر هاور در نقش اریک لانسهاف، مخاطرات را در این اثر کلاسیک فراموش‌شده بالا می‌برند.

سرباز گمنام ۲۰۱۷

۷- The Unknown Soldier (۲۰۱۷)

داستان سرباز گمنام از نگاه یک گروهان مسلسل ارتش فنلاند در جبهه کارلیا روایت می‌شود؛ زمانی که آن‌ها به جنگ مداومی علیه اتحاد جماهیر شوروی کشیده می‌شوند. این مردان با پیش رفتن در جنگل‌های یخ‌زده و خطوط مقدم سوخته، با اخلاقیات خود درگیر شده و در نهایت واقعیت های تاریک جنگ، انسانیتشان را از آن ها می گیرد.

این درام مستقل جنگی فراموش شده و دستکم گرفته شده فنلاندی، با فیلمبرداری باشکوه و صحنه‌های جنگی وسیعی ساخته شده است. اما به جای تمرکز بر یک روایت قهرمانانه، داستان‌های پراکنده شخصیت‌های مختلف را درهم می‌آمیزد و جنگ را نه به عنوان پیروزی، بلکه به عنوان تلاشی برای بقا به تصویر می‌کشد. سرباز گمنام با بودجه ۷ میلیون یورویی نه تنها پرهزینه‌ترین فیلم جنگی زمان خود در فنلاند بود، بلکه با فروش ۱۳.۵ میلیون یورویی در باکس آفیس داخلی به موفق‌ترین فیلم داخلی این کشور نیز تبدیل شد.

شلیک خشم آلود ۱۹۷۹

۶- The Odd Angry Shot (۱۹۷۹)

شلیک خشم‌آلود عمداً روایت‌های متعارف جنگی را کنار می‌گذارد و تصویری واقعی از سربازان استرالیایی مستقر در ویتنام را به نمایش می‌گذارد؛ نه با صحنه‌های نبرد عظیم، بلکه با سکون و یکنواختی خسته‌کننده اردوگاه‌هایشان در بحبوحه درگیری‌ها، جایی که کارت بازی کرده، زخم‌هایشان را مداوا می‌کنند، آبجو می‌نوشند و با نیروهای آمریکایی شوخی می‌کنند. در میانه گرما، درماندگی و استیصال و هرج‌ومرج گاه به گاه، دوستی قوی‌ترین سلاح آن‌هاست.

به کارگردانی گریما کلیفورد، این فیلم جنگی با سبکی عاری از مبالغه که لحظات کمدی و سرخوش در یک طرف و سکانس های تراژدی و شبیخون را در هم می‌آمیزد، از سایر فیلم های این ژانر متمایز می‌شود. جنگ ویتنام در اینجا نه یک نبرد شطرنجی استراتژیک، بلکه مکانی است که مردان در آن انتظار می‌کشند، می‌جنگند، می‌بازند و گاه هرگز از آن بازنمی‌گردند. این فیلم ارزش تماشا دارد، و البته به‌خاطر واقع‌گرایی و بازی‌های تحسین برانگیز گراهام کندی و جان هارگریوز.

محاصره پایگاه گلوریا ۱۹۸۹

۵- The Siege of Firebase Gloria (۱۹۸۹)

محاصره پایگاه گلوریا داستان گروهانی از تفنگداران دریایی به رهبری استوار بیل هافنر را در بحبوحه عملیات تهاجمی تت در طول جنگ ویتنام روایت می‌کند. آن‌ها در حالی که بسیار کمتر از دشمن نیرو دارند، باید از یک پایگاه کوچک در برابر موج سنگین نیروهای دشمن دفاع کنند و برای بقا به تمام عزم و آموزش خود تکیه کنند.

این فیلم که سال‌هاست فراموش شده، اما به شکل مثتبی سرراست و ساده است، با بازی آر. لی ارمی در نقش اصلی و وینگز هاوزر و نیک نیکلسون در نقش‌های مکمل ساخته شده است. اگرچه بازیگری و صحنه‌های اکشن چندان دقیق نیستند، اما فیلم بدون تأمل در سیاست‌های کلان جنگ، شخصیت‌ها را مستقیماً به دل سناریویی پرت می‌کند که در آن پیروزی یا سالم بیرون آمدن تقریباً غیرممکن است. با ریتمی پرتنش و سریع، این فیلم شایسته شناخته شدن به‌عنوان یکی از فیلم‌های جنگی برجسته تاریخ سینما درباره جنگ ویتنام است.

پیمان گای ریچی ۲۰۲۳

۴- Guy Ritchie’s The Covenant (۲۰۲۳)

گای ریچی، که بیشتر به خاطر کارگردانی تریلرهای اکشن پر زرق‌وبرقی و با روایت سریعی چون قاپ‌زنی، مردی از یو.ان.سی. ال.ای و لایو اکشن علاءالدین شناخته می‌شود، در پیمان گای ریچی خویشتن‌داری بیشتری نشان می‌دهد. داستان درباره گروهبان جان کینلی است که در جریان جنگ افغانستان، با احمد، یک مترجم محلی، پیوندی غیرمنتظره برقرار می‌کند. پس از یک کمین که کینلی را به‌شدت مجروح می‌کند، احمد جان خود را به خطر می‌اندازد تا او و نیروهای آمریکایی را به‌سلامت به پایگاه بازگرداند.

سبک خاص ریچی باعث می‌شود این فیلم در ژانر جنگی برجسته باشد. این فیلم نگاهی متفاوت است به کسانی که در این درگیری ها گرفتار شده اند، کسانی مانند غیرنظامیان و مترجم ها که به قهرمانان گمنام چنین درگیری هایی تبدیل می شوند. در یک درگیری بزرگتر، این داستان عمیقاً شخصی، اعتماد را مهم تر از فرماندهی به تصویر می‌کشد. با حضور بازیگران برجسته ای چون جیک جیلنهال، دار سلیم و آنتونی استار، پیمان فیلم جنگی ارزشمندی است که باید مورد بازبینی قرار گیرد.

گلوله به سر ۱۹۹۰


۳- Bullet in the Head (۱۹۹۰)

جان وو نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی این درام جنگی را بر عهده داشته است. فیلم داستان سه دوست اهل هنگ‌کنگ به نام های بن، فرانک و پل را روایت می‌کند که به امید کسب سود از جنگ، به ویتنام سفر می‌کنند. اما به جای آن، سه دوست در گرداب خشونت، خیانت و نبرد وحشیانه گرفتار می‌شوند. آن‌ها همچنین توسط ویت کنگ ها دستگیر شده و تحت شکنجه های غیرقابل تصوری قرار می‌گیرند که سرانجامی ویرانگر به همراه دارد.

گلوله‌ به سر فیلمی حماسی است که اکشن جنگی پرآدرنالین را با روایتی غنی و شخصیت‌محور در هم می‌آمیزد. بازی‌های پویای تونی لیانگ، جکی چونگ و سایمون یام کیفیت فیلم را ارتقا می‌دهد، به‌ویژه تمرکز بر چگونگی ازهم‌پاشیده شدن دوستی آن‌ها تحت تاثیر طمع و آسیب‌های روانی. اگرچه این فیلم در زیر سایه دیگر آثار کلاسیک اکشن جان وو قرار گرفته، اما امتیاز کامل ۱۰۰ درصد آن در راتن تومیتوز ثابت می‌کند که گلوله‌ به سر تقریباً یک شاهکار است.

جارهد ۲۰۰۵

۲- Jarhead (۲۰۰۵)

در سال ۱۹۸۹، آنتونی سوافورد به تفنگداران دریایی ایالات متحده پیوست، به امید آن که معنایی برای زندگی خود بیابد، اما ناگهان خود را در جنگ خلیج فارس یافت. سوافورد به دشت‌های وسیع و بیابانی منطقه اعزام شد، جایی که او و همرزمانش با درماندگی ذهن‌فرسا، سرخوردگی پنهان و اضطراب وجودی دست‌وپنجه نرم می کنند. تنش نه در تیراندازی، بلکه در انتظار کشیدن نهفته است؛ روزهایی که به هفته‌ها می کشند بدون هیچ اکشنی، هیچ افتخاری، تنها گرمای خفه‌کننده بیابان.

با جارهد، سم مندس انتظارات را غافلگیر می کند و فیلمی جنگی‌ می‌سازد که از صحنه‌های نبرد خالی است. میدان جنگ در اینجا درون ذهن سربازان است؛ آن‌ها مدت‌ها پیش از شلیک اولین گلوله، با بار روانی خود دچار مشکل شده اند. این فیلم با بازی‌ خیره‌کننده جیک جیلنهال در نقش سوافورد، و حضور بازیگرانی چون جیمی فاکس، پیتر سارسگارد، لوکاس بلک و کریس کوپر، و فیلمبرداری وهم‌آور راجر دیکینز، در سکوت خود شاهکاری درخشان است.

گروهان نهم ۲۰۰۵

۱- 9th Company (۲۰۰۵)

بر اساس رویدادهای واقعی که در اوایل سال ۱۹۸۸ در تپه ۳۲۳۴ رخ داد، فیلم جنگی گروهان نهم داستان گروهی از سربازان تازه‌وارد شوروی را روایت می‌کند که در سرزمین بی‌رحم افغانستان گرفتار شده‌اند، آن هم در سال‌های پایانی جنگ شوروی-افغانستان. در حالی که آموزش‌های طاقت‌فرسا و تهدید دائمی کمین شبه نظامیان افغانستانی را تحمل می‌کنند، این مردان ناچار می‌شوند با وحشت‌های جنگ مواجه شده و خیلی زود، اعتماد به نفس ساده‌لوحانه و جوانانه آن‌ها به چیزی کاملاً متفاوت تبدیل می‌شود.

در اینجا، فئودور بوندارچوک تصویری تکان‌دهنده می‌سازد که در آن آرمان‌گرایی جوانانه در برابر واقعیت خرد می‌شود. تجربه‌های شخصیت ها هم تحول‌آفرین است و هم تراژیک، و فیلم این‌ها را با زیبایی عریان و خشنی به تصویر می‌کشد. همچنین، سکانس‌های نبرد بسیار درگیرکننده‌ای ارائه می شود، در حالی که سربازان با آخرین ایستادگی خود مواجه می شوند، آخرین نبردی که مخاطرات را به بالاترین حد رسانده و باعث می شود که هر شکست و تلفاتی شخصی جلوه کند. گروهان نهم در روسیه به یک پدیده سینمایی تبدیل شد، اما در سطح بین‌المللی همچنان یک جواهر پنهان باقی مانده است.

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
بدون نظر

ورود