اختراعی که ۸۰ سال فراموش شده بود؛ کلید نجات در عصر هوش مصنوعی از نگاه دانشمندان

اختراعی که ۸۰ سال فراموش شده بود؛ کلید نجات در عصر هوش مصنوعی از نگاه دانشمندان

امروزه نسل جوان دیگر با زحمت‌هایی که افراد در گذشته برای یافتن یک مقاله یا کتاب در کتابخانه‌ها می‌کشیدند، آشنا نیستند. آن روزها، پیدا کردن یک سند علمی نیازمند صرف ساعت‌های طولانی و جست‌وجو در کشوهای پر از کارت‌های فهرست‌نویسی بود که معمولاً بر اساس نام نویسنده، عنوان کتاب یا موضوع مرتب شده بودند.

با افزایش چشمگیر تعداد مقالات و انتشارات علمی در دهه ۱۳۲۰، جست‌وجو برای اطلاعات به‌مراتب زمان‌برتر شد، مخصوصاً چون هنوز اینترنت اختراع نشده بود. اما امروزه یک پژوهشگر پرده از مردی و دستگاهی برداشته که مسیر پژوهش را متحول کرد و احتمالاً همان راه‌حلی است که می‌تواند در عصر هوش مصنوعی نیز نجات‌بخش ما باشد.

مخترعی که راه نجات پژوهش را کشف کرد

دکتر مارتین رودورفر، استاد علوم رایانه در دانشگاه آستون، به این موضوع اشاره کرده که یک مهندس آمریکایی به نام ونیوار بوش نخستین کسی بود که راه‌حلی را برای این مشکل ارائه داد و آن را «میمکس» نامید. بوش معتقد بود که روند زمان‌بر تحقیق مانعی بزرگ در راه پیشرفت علم است، برای همین ایده‌ای را مطرح کرد که بعدها با عنوان «میمکس» شناخته شد. این دستگاه به عنوان وسیله‌ای شخصی طراحی شده بود که درون میز کار قرار می‌گرفت و توانایی ذخیره تعداد زیادی سند و اطلاعات را داشت.

برخی بر این باورند که همین طرح فرضی، پایه‌گذار ایده اینترنت شد. به اعتقاد رودورفر، میمکس نه‌تنها الهام‌بخش فناوری‌های نوین شد، بلکه می‌تواند به ما بیاموزد که چگونه از توانمندی‌های انسانی‌ خود در برابر تسلط ماشین‌ها محافظت کنیم.

نگاهی به نحوه عملکرد میمکس

بر اساس توضیحات رودورفر، میمکس برای ذخیره‌سازی اطلاعات از فناوری نسبتاً تازه‌ای به نام میکروفیلم استفاده می‌کرد. با این فناوری می‌شد حجم زیادی از اسناد را در قالبی فشرده نگهداری کرد و آن‌ها را روی صفحات نیمه‌شفاف به نمایش گذاشت. در آن زمان، میکروفیلم روشی نوین برای ذخیره‌سازی نسخه‌های مینیاتوری از کتاب‌ها و اسناد بود که جای زیادی نمی‌گرفت و کاربرد فراوانی داشت.

نکته برجسته در طراحی میمکس، نوعی سیستم فهرست‌گذاری بود که کاربر را قادر می‌ساخت با کلیک روی یک کد مشخص کنار هر سند، بلافاصله به سند دیگری که به آن مرتبط بود، دسترسی پیدا کند یا حتی هر دو را به‌طور هم‌زمان ببیند، بدون آن‌که نیاز به مرور دستی فهرست‌ها داشته باشد.

الهام‌بخش اینترنت

در مقاله‌ای تأثیرگذار به نام «همان‌طور که ممکن است بیندیشیم» که در سال ۱۳۲۴ در نشریه آتلانتیک منتشر شد، بوش تأکید کرده بود که هنوز امکان کلیک مستقیم روی صفحه‌کلید برای جابه‌جایی میان اسناد فراهم نشده، اما این قابلیت را دور از دسترس نمی‌دانست. او از فناوری‌هایی مثل کارت‌های پانچ که در آن زمان برای ذخیره و پردازش داده‌ها به کار می‌رفتند، به عنوان زمینه‌ساز این تحول یاد می‌کرد.

هدف بوش این بود که پژوهشگر بتواند با ایجاد ارتباط میان اسناد مختلف، مسیر فکری خود را شکل دهد. این پیوندهای ذهنی که او آن‌ها را «ردیف‌های تداعی‌شده» می‌نامید، شباهت زیادی به پیوندهای داخلی صفحات در ویکی‌پدیا دارند.

رودورفر توضیح داده که از نگاه بوش، میمکس می‌توانست کمک کند که انسان‌ها به شکل طبیعی‌تری فکر کنند و این شیوه تفکر در سوابق تحقیقاتی‌ آن‌ها بازتاب یابد. همچنین، ونیوار بوش تأثیر زیادی بر مخترعانی مانند تد نلسون و داگلاس انگلبارت گذاشت؛ کسانی که در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی به‌صورت جداگانه فناوری‌های ابرمتن را ابداع کردند. در این فناوری‌ها، اسناد شامل پیوندهایی بودند که امکان دسترسی مستقیم به اسناد دیگر را فراهم می‌کردند، درست مانند ساختار وب امروزی.

فاصله بین رؤیا و واقعیت

وقتی بوش در سال ۱۳۴۹ به دیدگاه گذشته‌اش بازنگری کرد، گفت که در این ۲۵ سال، پیشرفت‌های چشمگیری در دنیای رایانه دیده که ایده‌اش را به واقعیت نزدیک‌تر کرده است. با این حال، به باور او، اصل هدفی که در ذهن داشته، یعنی ارتقای توان ذهنی و خلاقیت انسانی، مورد غفلت واقع شده بود. او در کتابش نوشت که در سال ۱۳۲۴ رؤیای ماشین‌هایی را در سر می‌پرورانده که در کنار انسان فکر کنند، اما امروز ماشین‌هایی را می‌بیند که به جای انسان فکر می‌کنند، یا حتی بدتر از آن، کنترل او را در دست می‌گیرند. رودورفر معتقد است که این نگرانی‌ها که بیش از نیم‌قرن پیش نوشته شده‌اند، همچنان به طرز عجیبی با شرایط امروز مطابقت دارند.

در حالی‌که خوشحالیم دیگر نیازی به جست‌وجوی کتاب از میان کارت‌های فهرست نیست، اما اینکه امروز ماشین‌ها بخش زیادی از فکر کردن را به عهده گرفته‌اند، می‌تواند نگران‌کننده باشد. سوالی که مطرح می‌شود این است: آیا این فناوری‌ها به ما کمک می‌کنند تا مهارت‌های خود را ارتقا دهیم یا برعکس، ما را به انسان‌هایی وابسته و کم‌تحرک تبدیل کرده‌اند؟

رودورفر هشدار داده که اگر ماشین‌ها به‌جای ما کارها را انجام دهند، ممکن است مهارت‌های ارزشمند خود را از دست بدهیم. در این شرایط، نسل‌های جدید حتی فرصت یادگیری این مهارت‌ها را هم نخواهند داشت. او نتیجه گرفته که میمکس می‌تواند به ما یادآوری کند که در کنار توسعه فناوری، باید از خلاقیت و توانایی‌های شناختی خود محافظت کنیم.

هوش مصنوعی چگونه یاد می‌گیرد؟

سامانه‌های هوش مصنوعی بر پایه شبکه‌های عصبی مصنوعی طراحی شده‌اند. این ساختارها تلاش می‌کنند که نحوه یادگیری مغز انسان را شبیه‌سازی کنند. این شبکه‌ها می‌توانند الگوها را در اطلاعات مختلف مانند گفتار، متن یا تصویر تشخیص دهند و همین توانایی، پایه بسیاری از پیشرفت‌های اخیر در حوزه هوش مصنوعی بوده است.

در روش‌های سنتی، هوش مصنوعی از طریق دریافت حجم زیادی از داده‌ها آموزش می‌بیند و الگوریتم‌ها با استفاده از این داده‌ها، اطلاعات جدید را یاد می‌گیرند. کاربردهای واقعی این فناوری‌ها را می‌توان در سرویس ترجمه زبان گوگل، فناوری تشخیص چهره در فیسبوک یا فیلترهای تصویری زنده در اسنپ‌چت دید. البته فرایند وارد کردن این حجم از داده بسیار وقت‌گیر است و معمولاً به یک نوع خاص از دانش محدود می‌شود.

در سال‌های اخیر نوع جدیدی از شبکه‌های عصبی به‌نام شبکه‌های رقابتی ابداع شده‌اند. در این مدل، دو سیستم هوش مصنوعی در مقابل هم قرار می‌گیرند تا از یکدیگر بیاموزند. هدف از این روش، سرعت بخشیدن به روند یادگیری و افزایش دقت خروجی‌های تولیدشده توسط سیستم‌های هوش مصنوعی است.

مطالب مرتبط
دیجیاتو
بدون نظر

ورود