
پس از بیش از سه دهه مناقشه میان ارمنستان و آذربایجان بر سر قرهباغ، دیداری در کاخ سفید با حضور رهبران دو کشور، امیدها برای کاهش تنش و آغاز فصل تازهای برای مردم ساکن قفقاز جنوبی را زنده کرده است. توافق اخیر بین دو کشور شامل ایجاد یک مسیر حملونقل تحت مدیریت آمریکا و امتیازات اقتصادی برای طرفین است؛ طرحی که به گفته ناظران، میتواند نفوذ روسیه و ایران در منطقه را تضعیف کند. با این حال، اختلافات حلنشده و فشارهای داخلی و خارجی همچنان سایهای بر آینده این توافق انداختهاند. در این میان مخالفت ایران و روسیه با دالان زنگزور، عملیاتی شدن این پروژه را به چالش کشیده است. اما دلیل مخالفت ایران و روسیه با پروژه زنگزور چیست؟
چرا ایران با پروژه دالان زنگزور مخالف است؟
بر اساس مطلبی از نور نیوز، ایران به چند دلیل با احداث کریدور زنگزور مخالفت میورزد:
- نخست آنکه، کریدور زنگزور به معنای تحقق ایده «ترکستان بزرگ» است که از طریق اتصال سرزمینی ترکیه به کشورهای ترکزبان میسر میشود. نباید از یاد برد که این ایده دارای پیشینهای طولانی است و آنکارا دههها مترصد فرصتی برای تحقق آن بوده است. ایجاد کریدور زنگزور میتواند به مثابه اهرم فشار علیه ایران محسوب شود. زیرا جریانهای قومگرا تمایل زیادی به برقراری ارتباط با آذریهای ایران دارند.
- دوم آنکه، کریدور زنگزور به مثابه راهگذری برای اتصال زمینی ناتو به دریای خزر است. گسترش یا تقویت حضور ناتو در این منطقه برای ایران بسیار خطرناک خواهد بود. زیرا ناتو میتواند حضور نظامی خود را در منطقه قفقاز قدرتمند کند و حتی یک پل دریایی ـ زمینی تا آسیای مرکزی ایجاد کند. قطعاً چنین امری برای ایران غیرقابل تحمل خواهد بود.
- سوم آنکه، کریدور زنگزور میتواند به قطع مرز ایران و ارمنستان و مسدود شدن مسیر دسترسی هزار ساله به اروپا منتهی شود و ایران را دچار «خفگی ژئوپلیتیکی» کند. این یک واقعیت است که ارمنستان یکی از مسیرهای مهم دسترسی ایران به دریای سیاه و اروپا به شمار میآید. به همین دلیل هر گونه قطع ارتباط مرزی ارمنستان با ایران میتواند یکی از مسیرهای دسترسی زمینی تهران به اروپا را مسدود کند.
- چهارم آنکه، کریدور زنگزور موجب تغییر توازن قوا در منطقه قفقاز به نفع جمهوری آذربایجان خواهد شد. چنین امری برای ایران که همواره خواهان توازن قوا و اجتناب کشورهای قفقاز از تنش و درگیری بوده، به هیچ وجه مطلوب نیست.
- پنجم آنکه، کریدور زنگزور باعث تقویت حضور اسرائیل در منطقه قفقاز خواهد شد. هم اکنون اسرائیل بیش از ۴۰ درصد از نفت مصرفی خود را از جمهوری آذربایجان تهیه میکند و حدود ۸۰ درصد از تسلیحات خریداری شده توسط باکو را تأمین میکند. آنجه در این بین برای ایران اهمیت دارد، اقدامات اسرائیل علیه ایران از جغرافیای جمهوری آذربایجان است. در سالها گذشته، تیمهای ترور اسرائیل از طریق خاک جمهوری آذربایجان وارد ایران شدهاند و برخی از دانشمندان هستهای را ترور کردهاند. همچنین در چند مقطع، پهپادهای جاسوسی و تخریبی اسرائیل از منشاء خاک جمهوری اذربایجان وارد خاک ایران شدهاند و تا تأسیسات هستهای در شهرهای مختلف رفتهاند. بر این اساس در نگاه تهران، کریدور زنگزور یک فرصت ویژه برای اسرائیل ایجاد میکند که دسترسی زمینی و سهلتری نسبت به گذشته در جوار مرزهای ایران داشته باشد.
- ششم آنکه، کریدور زنگزور میتواند در برخی از مزیتهای ژئوپلیتیکی ایران برای اتصال شرق به غرب تأثیر منفی بگذارد. به عنوان مثال، پیش از مطرح شدن کریدور زنگزور برای احداث طرح ابتکاری کمربند ـ جاده چین، دو مسیر شمالی از روسیه و مسیر جنوبی از ایران وجود داشت. این در حالیست که اینک مسیر میانی نیز مطرح شده که همان کریدور زنگزور است. در نتیجه ایجاد این کریدور میتواند بر مزیتهای جغرافیایی ایران تأثیر منفی بگذارد و سیاست غرب در مورد حذف تهران از مسیرهای ترانزیتی را به پیش ببرد.
نور نیوز در ادامه می نویسد: «کریدور زنگزور در حالی تمام این مضرات را برای ایران دارد که عملاً هیچ مزیت یا منفعتی برای تهران حاصل نمیکند. به همین دلیل از نظر تهران، احداث چنین کریدوری به معنای تخلیه ظرفیتهای ژئوپلیتیکی منطقه به نفع ناتو، اسرائیل و ترکیه است که در نهایت ایران از آن متضرر خواهند شد. در واقع تهران احداث کریدور زنگزور را حائز آثار منفی برای خود تلقی میکند. به خصوص که از نظر تهران، نام «زنگزور» نیز عنوانی جعلی است که توسط باکو و آنکارا برای پیشبرد مقاصد خود مطرح شده است.»
صلح ارمنستان و آذربایجان چطور بدست آمد؟
نشریه «اکونومیست» درباره توافق صلح ارمنستان و آذربایجان مینویسد:
قفقاز جنوبی همچون موزاییکی از رقبای درگیر و مرزهای بسته است؛ جایی که پستهای دیدهبانی و سنگرها در امتداد مرزها پراکندهاند.
در تاریخ ۸ اوت، دونالد ترامپ با نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، و الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، در واشنگتن دیدار کرد تا به مناقشه دیرینه میان دو کشور پایان دهد. این سه تن در کاخ سفید «اعلامیه صلح» و توافقهایی در حوزه تجارت و امنیت به امضا رساندند. مهمترین بخش این توافق آن بود که ارمنستان پذیرفت مسیر حملونقل تحت مدیریت آمریکا را از خاک خود بازگشایی کند که آذربایجان را به نخجوان – قلمروی جداافتاده این کشور – متصل میسازد. این مسیر «راه ترامپ برای صلح بینالمللی» (TRIPP) نامگذاری خواهد شد. ترامپ در این باره گفت: «این افتخار بزرگی برای من است.»

کریدور زنگزور کجاست؟ کانون رقابت ژئوپلیتیکی میان ایران، آذربایجان و ارمنستان
به نوشته اکونومیست، آقای علیاف و آقای پاشینیان وعده دادند ترامپ را برای دریافت جایزه صلح نوبل نامزد کنند. این توافق جایگاه روسیه – که سالها در این مناقشه نقشآفرینی کرده – و همچنین ایران را تضعیف خواهد کرد. هرچند این توافق یک معاهده صلح رسمی به شمار نمیرود، اما میتواند مقدمهای برای هدفی بزرگتر باشد؛ پایان دادن به یکی از پیچیدهترین مناقشات جهان و ایجاد روند تنشزدایی در منطقه، از جمله عادیسازی روابط میان ارمنستان و ترکیه، متحد آذربایجان. تحقق این اهداف آزمونی برای دیپلماسی آمریکا و نیز برای خود ارمنستان و آذربایجان خواهد بود. با این حال، روسیه همچنان میتواند عامل بروز مشکلاتی تازه باشد.
سه دهه مناقشه؛ از فروپاشی شوروی تا بازپسگیری قرهباغ
ارمنستان و آذربایجان بیش از سیوپنج سال است که درگیر مناقشهای طولانی هستند. در اواخر دهه ۱۹۸۰، همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نیروهای جداییطلب تحت حمایت ارمنستان منطقه ناگورنو-قرهباغ – واقع در قلمرو آذربایجان – را تصرف کردند و سپس یک منطقه حائل پیرامون آن ایجاد شد. این مناقشه برای سالها در وضعیتی منجمد باقی ماند. در همین دوره، آذربایجان که از رونق صنعت نفت و گاز خود بهرهمند شده بود، ارتشی قدرتمند با تسلیحاتی شامل پهپادها و موشکهای ساخت ترکیه و اسرائیل تجهیز کرد.
در سال ۲۰۲۰، این کشور موفق شد مناطق اطراف قرهباغ را بازپس گیرد و در سال ۲۰۲۳ نیز کنترل خودِ قرهباغ را دوباره به دست آورد، رخدادی که به آوارگی حدود ۱۰۰ هزار ارمنی انجامید. روسیه که در دهه ۱۹۹۰ حامی ارمنستان بود، این بار مداخله نکرد؛ اقدامی که بخشی از آن بهمنظور فشار بر نیکول پاشینیان – سیاستمدار دموکراتی که در سال ۲۰۱۸ طی انقلابی مسالمتآمیز حکومت وابسته به کرملین را کنار زده بود – تفسیر شد.

از ابتدای سال ۲۰۲۴، دو کشور بهآرامی به سوی امضای یک معاهده صلح پیش رفتند. در مذاکرات گذشته، آنها اغلب به میانجیگری بازیگرانی چون روسیه، ترکیه یا گروه مینسک – مجمع چندجانبهای که در دهه ۱۹۹۰ با هدف حل این بحران تشکیل شد – تکیه میکردند. اما در دور اخیر، گفتوگوها را بهطور مستقیم و بدون واسطه پیش بردند و در ماه مارس بر سر پیشنویس معاهده به توافق رسیدند.
با این حال، دو مانع اساسی باقی ماند؛ نخست، اصرار آذربایجان بر حذف هرگونه اشاره به قرهباغ از قانون اساسی ارمنستان – اقدامی که مستلزم برگزاری همهپرسی است و دوم، درخواست آذربایجان برای ایجاد یک کریدور حملونقل به نخجوان. در توافق آتشبس سال ۲۰۲۰، علیاف و پاشینیان پذیرفته بودند که چنین مسیری تحت نظارت نیروهای روسی راهاندازی شود، اما هر دو طرف بعدها از حضور روسیه در این طرح عقب نشستند و نتوانستند درباره جایگزینی برای آن به توافق برسند.
طرح ترامپ و امتیازات آمریکا برای دو طرف
ترامپ راهحلی نسبی برای بنبست موجود ارائه کرد. ماهها بود که تیمی از مذاکرهکنندگان آمریکایی در رفتوآمد میان پایتختهای منطقه تلاش داشتند این پرونده را به سرانجام برسانند. بر اساس توافق حاصلشده، ارمنستان زمینی را به مدت ۹۹ سال به ایالات متحده اجاره خواهد داد و آمریکا با بهکارگیری پیمانکاران، مدیریت مسیر حملونقل موسوم به TRIPP را برعهده میگیرد. این پروژه، سهمی پایدار برای واشنگتن در حوزه امنیت منطقه ایجاد میکند؛ موضوعی که خشم روسیه را برانگیخته است.

ایالات متحده برای پیشبرد این توافق، به هر دو طرف مشوقهایی ارائه کرده است. مدیرعامل شرکت دولتی نفت آذربایجان (SOCAR) همراه با الهام علیاف به واشنگتن سفر کرد تا با شرکت آمریکایی اکسونموبیل، غول صنعت نفت، قراردادی امضا کند. در مقابل، ارمنستان که فاقد منابع طبیعی مشابه آذربایجان است، با وجود جذابیت کمتر برای رئیسجمهور تاجرپیشه آمریکا، بستهای از حمایتها در زمینه هوش مصنوعی و نیمهرساناها دریافت خواهد کرد. ترامپ همچنین تحریمهای وضعشده از سال ۱۹۹۲ که همکاری نظامی با آذربایجان را ممنوع میکرد، لغو کرد و از «شراکت راهبردی» با آذربایجان – متحد سرسخت اسرائیل – سخن گفت.
به نوشته تحلیلگران، این توافق میتواند زمینه را برای حلوفصل تاریخی میان ترکیه و ارمنستان نیز فراهم کند. نیگار گوکسل، کارشناس گروه بحران بینالمللی، میگوید: «رویارویی با ارمنستان همواره پاشنه آشیل ترکیه در گسترش نفوذ منطقهایاش بوده است.» تلاشها برای نزدیکی دو کشور از سال ۲۰۰۸ آغاز شد، اما پس از مدتی متوقف ماند.
فرصت تازه برای نزدیکی ترکیه و ارمنستان
برای جلب رضایت الهام علیاف، ترکیه عادیسازی روابط خود با ارمنستان را به تحقق توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان مشروط کرده بود. اکنون به نظر میرسد این مانع برطرف شده است و احتمال دارد آنکارا تصمیم بگیرد مرز خود با ارمنستان را، که در سال ۱۹۹۳ و در همبستگی با باکو طی مناقشه قرهباغ بسته بود، بازگشایی کند. نیگار گوکسل پیشبینی میکند: «رویدادها بهسرعت پیش خواهند رفت.»

با این حال، در پسِ تشریفات پرزرقوبرق و نمایشهای خاص ترامپ، کارهای مهمی همچنان باقی مانده است. در واشنگتن، علیاف و پاشینیان گرچه حروف اختصاری نام خود را پای پیشنویس یک معاهده رسمی صلح نوشتند، اما آن را امضا نکردند. خواسته آذربایجان مبنی بر تغییر قانون اساسی ارمنستان همچنان بیپاسخ مانده است. مزایای پروژه TRIPP بهطور عمده متوجه نخجوان و استان سیونیک خواهد بود؛ منطقهای کمجمعیت در ارمنستان که مسیر از آن عبور خواهد کرد. با این حال، امید آن میرود که این پروژه بتواند مسیر توافقهای گستردهتری را هموار کند و زمینهساز آغاز گفتوگو میان دو کشور برای گشودن دیگر بخشهای مرزهای مستحکمشدهشان شود.
موانع داخلی و تهدیدهای بیرونی بر سر راه صلح
دلایل متعددی برای احتیاط در قبال آینده این توافق وجود دارد. در ارمنستان، نیکول پاشینیان از محبوبیت اندکی برخوردار است؛ تنها ۱۳ درصد از شهروندان به او اعتماد دارند. مخالفان ملیگرای سرسخت، از جمله روبرت کوچاریان، رئیسجمهور پیشین، او را به امتیازدهی در حوزه حاکمیت ملی متهم میکنند. (کوچاریان در دهه ۲۰۰۰ بخشی از داراییهای کشور را در ازای بخشودگی بدهیها به روسیه واگذار کرده بود.) برگزاری همهپرسی برای تغییر قانون اساسی – آنگونه که آذربایجان خواستار است – میتواند شکافهای سیاسی را تشدید کند و انتخابات سال آینده نیز فرصتی برای مداخله روسیه فراهم آورد. در ماه ژوئن، دولت ارمنستان اعلام کرد که طرح یک کودتا را که برای سپتامبر برنامهریزی شده بود، خنثی کرده است.

در سوی دیگر، آذربایجان هم قادر است روند صلح را مختل کند. الهام علیاف، رهبر اقتدارگرایی که در سال ۲۰۰۳ جانشین پدرش شد، پیشتر تهدید کرده بود که کریدور حملونقل موردنظر را به زور تصرف خواهد کرد. او گاه با طرح ادعاهای تجدیدنظرطلبانه، مانند نامیدن ارمنستان بهعنوان «آذربایجان غربی»، فضای تنش را تشدید کرده است. لارنس بروئرز از اندیشکده چتم هاوس هشدار میدهد که تداوم چنین اظهاراتی «همچون زهری کشنده» بر پیکر صلح عمل خواهد کرد. افزون بر این، برتری نظامی آذربایجان، بیاعتمادی ارمنستان را نسبت به نیت واقعی باکو افزایش میدهد.
خطر دیگر، کاهش علاقه ایالات متحده به این پرونده است. تاریخ قفقاز جنوبی نشان داده که برقراری صلح اغلب با مداخله قدرتهای خارجی امکانپذیر شده است. در سال ۲۰۲۰ روسیه و ترکیه این نقش را ایفا کردند، در دهه ۱۹۹۰ گروه مینسک، و در دهه ۱۹۲۰ بلشویکها. اکنون ترامپ، آمریکا را بهعنوان تازهترین میانجی صلح در یکی از پیچیدهترین مناطق جهان معرفی کرده است. با این حال، اینکه این نقش دوام بیاورد یا نه، دیگر از کنترل او خارج خواهد بود.
بدون نظر