
سریالهای جنگی دهههاست که بهعنوان یکی از پایههای سرگرمیهای تلویزیونی شناخته میشوند و تقریباً هر نوع درگیری قابل تصوری را پوشش دادهاند. از نبردهای باستانی گرفته تا انقلابها و جنگ داخلی آمریکا، میدانهای نبرد جنگ جهانی اول و دوم، و درگیریهای نظامی مدرن. بزرگترین موفقیتهای این ژانر غیرقابلانکارند ــ Band of Brothers و The Pacific تقریباً به آثار نمادین ژانر جنگی در تلویزیون تبدیل شدهاند، در حالیکه آثار جدیدتری مثل Special Ops: Lioness و SEAL Team همچنان پربحث هستند. اما همین سلطه باعث شده برخی سریالهای جنگی فوقالعاده که به همان اندازه شایسته توجهاند، سالها در حاشیه باقی بمانند. در این مطلب میخواهیم شما را با ۱۰ سریال جنگی دیدنی اما کمتر شناخته شده آشنا کنیم.
سریالهای جنگی دیدنی اما ناشناخته
۱۰ – Six (2017-2018)
۹ – Gallipoli (2015)
۸ – Bluestone 42 (2013-2015)
۷ – Foyle’s War (2002-2015)
۶ – No Man’s Land (2020-2025)
۵ – Turn: Washington’s Spies (2014-2017)
۴ – A Small Light (2023)
۳ – World On Fire (2019-2023)
۲ – Our Girl (2013-2020)
۱ – Sharpe (1993-2008)

۱۰. Six (۲۰۱۷–۲۰۱۸)
سریال Six ساختهی شبکه History یک درام نظامی نفسگیر است که ماجراجوییهای یک تیم نیروی ویژهی تفنگدار دریایی آمریکا، SEAL Team Six را دنبال میکند. در این سریال والتون گوگینز در نقش ریچارد “ریپ” تاگارت حضور دارد. این سریال جنگی با ترکیب اصالت نظامی واقعی و داستانهای خیالی مهیج، به رفاقت و فشارهای کاری در عملیاتهای ویژهی سربازان نخبه میپردازد.
این سریال جنگ را پرزرقوبرق نشان نمیدهد بلکه صحنههای پرتنش نبرد را با لحظات آرامترِ خانوادگی و شخصی متعادل کرده و نشان میدهد چگونه مأموریتهای خارج از کشور در زندگی خانوادگی سربازان بازتاب پیدا میکنند. این تمرکز دوگانه آن را به جایی فراتر از یک سریال اکشن استاندارد میبرد و عمقی احساسی به شخصیتهای جنگآزمودهی آن میبخشد.
اگرچه تنها دو فصل ادامه یافت، اما تعهد سریال جنگی Six به واقعگرایی نظامی و قوسهای شخصیتی پیچیدهاش، آن را به یکی از جذابترین و بهشدت نادیدهگرفتهشدهترین بازنماییهای جنگ مدرن در تلویزیون تبدیل میکند. طرفداران درامهای تاکتیکی پرمخاطره باید آن را اثری ضروری برای تماشا بدانند.

۹. Gallipoli (۲۰۱۵)
این مینیسریال استرالیایی، کارزار نظامی گالیپولی در جنگ جهانی اول را از نگاه سرباز جوانی به نام تالی جانسون (با بازی کودی اسمیت-مکفی) به تصویر میکشد. با نمایشی بیپروا از جنگ خندقها، گالیپولی هم شجاعتها و فداکاریهای سربازان و هم بیهودگی این فاجعهی نظامی بدنام را نشان میدهد.
آنچه این سریال را متمایز میکند، تمرکز آن بر تجربههای شخصی سربازان استرالیایی است؛ لحظاتی از رفاقت، ترس و سرخوردگی که فراتر از درسهای تاریخ ملی عمل میکند. نمایش شرایط طاقتفرسا و شکستهای لجستیکی، به این سریال حالتی خام و مستندگونه بخشیده است.
برای کسانی که نبرد گالیپولی را فقط از طریق چند خط در کتابهای درسی یا تعداد اندکی فیلم دربارهی جنگ جهانی اول میشناسند، این مینیسریال نگاهی غنی، پرجزئیات و احساسی ارائه میدهد که به اندازهی استراتژی نظامی، بر هزینهی انسانی جنگ تمرکز دارد.

۸. Bluestone 42 (۲۰۱۳–۲۰۱۵)
با ترکیب طنز و خطرات مرگبار، سریال بریتانیایی Bluestone 42 ماجراهای یک واحد خنثیسازی بمب در افغانستان را دنبال میکند. الیور کریس در نقش سروان نیک مدهرست تیمی را هدایت میکند که همواره با تهدید بمبهای کنار جادهای روبهرو بوده و همزمان تلاش میکنند سلامت روان خود را حفظ کنند.
این سریال جنگی بهخاطر نویسندگی تیزهوشانهاش و جسارت در پرداخت به ابعاد پوچ و تناقضآمیز جنگ، بدون کمرنگ کردن جدیت آن، برجسته است. طنز در اینجا برای بیاهمیت جلوه دادن خطرات استفاده نمیشود، بلکه نشان میدهد چگونه سربازان از شوخطبعی بهعنوان ابزاری برای بقا در موقعیتهای مرگ و زندگی بهره میبرند.
در حالیکه لحن کمدی این سریال را به اثری غیرمعمول در میان درامهای جنگی تبدیل میکند، Bluestone 42 چشماندازی انسانی، ملموس و تازه از واقعیتهای اعزام به میدان نبرد ارائه میدهد (و قطعاً برای طرفداران M.A.S.H. جذاب خواهد بود). این سریال اثباتی است بر اینکه داستانهای جنگ میتوانند هم خندهدار و هم عمیقاً تأثیرگذار باشند.

۷. Foyle’s War (۲۰۰۲–۲۰۱۵)
ساختهی آنتونی هوروویتز (نویسندهی Alex Rider)، سریال Foyle’s War که به نام بازرس فویل شناخته میشود، ترکیبی از معمای جنایی و درام جنگی است. در اینجا، مایکل کیچن در نقش کارآگاه ارشد کریستوفر فویل ظاهر میشود که در جبههی داخلی انگلیس طی جنگ جهانی دوم پروندههای جنایی را حل میکند.
نبوغ این سریال در این است که از پروندههای قتل برای پرداختن به مسائل گستردهتر دوران جنگ جهانی دوم استفاده میکند: جاسوسی، معاملات بازار سیاه، و مصالحههای اخلاقی که مردم در زمانهای ناامیدی انجام میدهند. این سریال به همان اندازه که دربارهی تأثیر اجتماعی جنگ است، دربارهی جنایتها نیز هست.
اگرچه بیش از یک دهه ادامه داشت، اما Foyle’s War هرگز خارج از بریتانیا به موفقیتی جریانساز تبدیل نشد. با این حال، ترکیب جزئیات تاریخی دقیق و روایتپردازی پرکشش، آن را به یکی از منحصربهفردترین و لذت بخشترین آثار در ژانر سریالهای جنگی بدل کرده است.

۶. No Man’s Land (۲۰۲۰-۲۰۲۵)
سریال No Man’s Land که در ایران با نامهای منطقه بیطرف یا سرزمین بیطرف شناخته میشود، داستان آنتوان (با بازی فلیکس موآتی) را روایت میکند؛ مردی فرانسوی که در جستجوی خواهرش وارد سوریهی جنگزده میشود و در نهایت با زنان مبارز کُردی که علیه داعش میجنگند همراه میگردد. این سریال چندزبانه ترکیبی از جاسوسی، درام شخصی و نبردهای خط مقدم است.
چند دلیل وجود دارد که No Man’s Land برجسته باشد. تمرکز نادر آن بر یگانهای مدافع زنان کُرد، نگاهی تازه به جنبهای از جنگ مدرن ارائه میدهد که بهندرت در تلویزیون دیده شده و تماشای آن بسیار پرتنش و در مواقعی دشوار است. این سریال به همان اندازه که درباره مقاومت فرهنگی و فداکاری شخصی است، به خودِ درگیری نظامی نیز میپردازد.
با بازیهای تأثیرگذار و خط داستانی پر از تعلیق، No Man’s Land هرجومرج و پیچیدگی اخلاقی جنگهای قرن بیستویکم را به شکلی ثبت میکند که معدود سریالهای جنگی جرأت پرداختن به آن را دارند.

۵. Turn: Washington’s Spies (۲۰۱۴-۲۰۱۷)
سریال انقلاب: جاسوسان واشینگتن محصول AMC داستان نخستین حلقه جاسوسی آمریکا، معروف به حلقه کولپر، را در طول جنگ استقلال روایت میکند. در این سریال تاریخی، جیمی بل در نقش ایب وودهال، کشاورزی که وارد دنیای جاسوسی میشود تا به مبارزه با بریتانیاییها کمک کند، ایفای نقش میکند.
Turn بر دسیسههای سیاسی، ابهامهای اخلاقی و هزینه شخصی جاسوسی در دوران جنگ تمرکز دارد. این سریال درباره نبردهای بزرگ نیست، بلکه بر کار ظریف و به همان اندازه خطرناکی تمرکز میکند که سرنوشت جنگ استقلال آمریکا را شکل داد.
با تمرکز بر جنگ اطلاعاتی کمتر شناختهشده قرن هجدهم، Turn نگاهی تازه بر یکی از پرمطالعهترین درگیریهای تاریخ ارائه میدهد و تماشای آن برای علاقهمندان به چیزی فراتر از حماسههای معمول میدان نبرد ضروری است.

۴. A Small Light (۲۰۲۳)
سریال A Small Light محصول ۲۰۲۳ داستان آنا فرانک را از زاویهای تازه روایت میکند؛ اینبار تمرکز بر میپ گیس (با بازی بل پاولی) است، زنی که به خانواده فرانک کمک کرد تا از دست نازیها مخفی شوند. داستان این سریال که در آمستردام تحت اشغال نازیها میگذرد، نگاهی انسانی به شجاعت در برابر خطری سهمگین است.
ویژگی برجسته این سریال، پرداختن به قهرمانیهای روزمره است. میپ نه بهعنوان یک شخصیت تاریخی دستنیافتنی، بلکه بهعنوان فردی عادی که تصمیماتی خارقالعاده در شرایطی غیرقابل تصور میگیرد، به تصویر کشیده شده است.
گرچه بهطور مستقیم یک درام خط مقدم جنگ نیست، اما نوری کوچک نیز یک داستان جنگی محسوب میشود؛ چرا که نبردهای خاموش اما حیاتی را نشان میدهد که دور از سنگرها رخ دادهاند. قدرت احساسی و اصالت تاریخی این سریال آن را به یکی از مهمترین آثار اخیر در ژانر جنگی تبدیل کرده است.

۳- World On Fire (۲۰۱۹-۲۰۲۳)
داستان World On Fire در چندین کشور مختلف روایت میشود و سرنوشت گروهی متنوع از شخصیتها – از سربازان و پرستاران گرفته تا غیرنظامیان – را دنبال میکند که جنگ جهانی دوم زندگیشان را دگرگون میسازد. بازیگرانی چون شان بین، جونا هاور-کینگ و هلن هانت ستونهای اصلی این روایت بزرگ هستند که به همان اندازه بر انسانیت شخصیتها تکیه دارد که بر درگیری جهانی آن دوران.
سریال جنگی جهان در آتش در نشان دادن تأثیر جنگ بر زندگی عادی مردم کشورهای مختلف، از بریتانیا گرفته تا لهستان و فرانسه، موفق عمل میکند. تغییر مداوم زاویه دید و درهمتنیدگی داستانها به آن وسعتی حماسی میبخشد، در حالی که همچنان بار احساسی قابل درک خود را حفظ میکند.
ترکیب درام عظیم با روایتهای شخصی، World On Fire را به یادآور قدرتمندی بدل میسازد که بزرگترین توان ژانر جنگی، انسانیسازی تاریخ است؛ اینکه چطور میتوان عظمت یک درگیری جهانی را به تجربهای کاملاً شخصی پیوند زد.

۲- Our Girl (۲۰۱۳-۲۰۲۰)
درام جنگی بریتانیایی Our Girl حول محور مالی داوز (با بازی لیسی ترنر)، یک پزشک جوان ارتش بریتانیا و بعدها جورجی لین (با بازی میشل کیگان) میچرخد، در حالی که مأموریتهایشان را در افغانستان، کنیا و مناطق دیگر پشت سر میگذارند.
با تمرکز بر پزشکان و مأموریتهای انساندوستانه، Our Girl لنزی متفاوت از جنگ مدرن ارائه میدهد که بیشتر بر شفقت، مواجهههای فرهنگی و فشارهای روحی خدمت تأکید دارد تا صرفاً نبردهای نظامی.
ترکیب عاشقانه، دوستی و موقعیتهای مرگ و زندگی در دخترمان باعث شد این سریال جنگی در بریتانیا محبوب شود. با این حال، Our Girl در سطح بینالمللی چندان شناختهشده نیست که جای تأسف دارد، چون با نگاهی انسانی و صمیمانه، درگیریهای واقعی را به روایتهای جذاب تلویزیونی تبدیل میکند.

۱- Sharpe (۱۹۹۳-۲۰۰۸)
بر اساس رمانهای برنارد کورنول (نویسنده The Last Kingdom)، Sharpe با بازی شان بین در نقش ریچارد شارپ، در مورد این سرباز بریتانیایی است که طی جنگهای ناپلئونی به تدریج در مراتب نظامی ترقی میکند. این سریال نه تنها به تثبیت جایگاه حرفهای شان بین کمک کرد، بلکه یکی از جاهطلبانهترین سریالهای جنگی تاریخی تلویزیون نیز به شمار میرود.
شارپ ترکیبی از درام تاریخی و ماجراجویی حماسی است که صحنههای نبرد پرهیجان را با دسیسههای سیاسی و جذابیت سرکش شخصیت اصلی در هم میآمیزد. این سریال جنگی یکی از معدود آثار تلویزیونی است که به دوره ناپلئونی – دورانی اغلب نادیدهگرفتهشده روی پرده سینما و تلویزیون – پرداخته است.
در طول ۱۶ قسمت، Sharpe طرفداران وفاداری برای خود ساخت؛ عمدتاً بهلطف بازی کاریزماتیک شان بین و ترکیب واقعگرایی نظامی با قهرمانگرایی کلاسیک. برای طرفداران سریالهای جنگی کمتر شناختهشده، این سریال گنجی واقعی است.
بدون نظر